دروغ درباره رواندا اگر بیشتر اصلاحشده باشد، جنگهای بیشتری خواهد بود

جنگ بیشتر: مورد برای لغو توسط دیوید سوانسونتوسط دیوید سوانسون

این روزها به پایان جنگ فشار دهید و خیلی سریع دو کلمه خواهید شنید: "هیتلر" و "رواندا". در حالی که جنگ جهانی دوم حدود 70 میلیون نفر را به قتل رساند ، اما كشتن حدود 6 تا 10 میلیون نفر (بسته به افرادی كه شامل می شوند) است كه نام هولوكاست را یدک می کشد. مهم نیست که ایالات متحده و متحدانش از کمک به آن افراد قبل از جنگ یا توقف جنگ برای نجات آنها و یا اولویت دادن به آنها هنگام پایان جنگ خودداری کردند - یا حتی از اجازه پنتاگون برای استخدام برخی از قاتلان آنها خودداری کنند. مهم نیست که نجات یهودیان تا مدتها پس از پایان جنگ به هدفی برای جنگ جهانی دوم تبدیل نشد. پیشنهاد کنید جنگ را از جهان حذف کنید و گوشهای شما با نامی که هیلاری کلینتون ولادیمیر پوتین صدا می کند و جان کری بشار اسد است صدا می کند.

از هیتلر عبور کنید و فریاد بزنید: "ما باید از رواندا دیگری جلوگیری کنیم!" شما را در مسیر خود متوقف می کند ، مگر اینکه تحصیلات شما بر یک افسانه تقریبا جهانی غلبه کند که به شرح زیر است. در سال 1994 ، یک عده آفریقایی غیر منطقی در رواندا طرحی را برای از بین بردن یک اقلیت قبیله ای تهیه کردند و برنامه آنها را تا حد کشتار بیش از یک میلیون نفر از آن قبیله - به دلیل انگیزه های کاملا غیر منطقی از نفرت قبیله ای - انجام دادند. دولت آمریكا مشغول انجام کارهای خوب در جاهای دیگر و عدم توجه کافی بود تا دیر وقت. سازمان ملل می دانست که چه اتفاقی می افتد ، اما به دلیل داشتن یک بوروکراسی بزرگ که در آن غیر آمریکایی های با اراده ضعیف زندگی می کنند ، از اقدام خودداری کردند. اما ، به لطف تلاش های آمریكا ، جنایتكاران تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند ، پناهندگان مجاز به بازگشت شدند و دموكراسی و روشنگری اروپا را با تأخیر به دره های تاریك رواندا رساندند.

چیزی شبیه این افسانه در ذهن کسانی است که تحت عنوان "نه یک رواندا دیگر!" فریاد حمله به لیبی یا سوریه یا اوکراین را می کشند. این تفکر حتی اگر مبتنی بر واقعیات باشد ، ناامیدانه شلخته خواهد بود. این ایده که در رواندا به چیزی دیگر نیاز است ، این ایده ایجاد می شود که بمب گذاری شدید در رواندا مورد نیاز است ، که بدون هیچ زحمتی به ایده نیاز به بمب گذاری شدید در لیبی می انجامد. نتیجه این است تخریب لیبی. اما این استدلال برای کسانی نیست که به آنچه در رواندا و اطراف آن اتفاق می افتد قبل یا از سال 1994 توجه می کنند. این یک بحث لحظه ای است که فقط به یک لحظه اعمال می شود. مهم نیست که چرا قذافی از یک متحد غربی به یک دشمن غربی تبدیل شده است ، و مهم نیست که جنگ چه چیزی را به جا گذاشت. به چگونگی پایان جنگ جهانی اول و اینکه بسیاری از ناظران خردمند جنگ جهانی دوم را در آن زمان پیش بینی کردند ، توجه نکنید. نکته این است که یک رواندا قرار بود در لیبی اتفاق بیفتد (مگر اینکه خیلی به واقعیت ها دقت کنید) و این اتفاق نیفتاد. پرونده بسته شد. قربانی بعدی

ادوارد هرمان بسیار توصیه می شود یک کتاب رابین فیلپت به نام رواندا و مبارزه جدید برای آفریقا: از تراژدی به داستانی مفید امپریال، و من نیز همین کار را می كنم. فیلپوت با اظهار نظر دبیر كل سازمان ملل ، بوترس بوتروس غالی مبنی بر اینکه "نسل كشی در رواندا صد در صد مسئولیت آمریکایی ها بود!" چگونه می تواند باشد؟ آمریکایی ها مقصر نیستند که چگونه اوضاع در مناطق عقب مانده جهان قبل از "مداخلات" آنها وجود دارد. مطمئناً آقای دوتایی بوتروس گاه نگاری خود را اشتباه گرفته است. بدون شک زمان زیادی در آن دفاتر سازمان ملل با بوروکرات های خارجی سپری شده است. و با این حال ، واقعیت ها - ادعاهای مناقشه برانگیز نیستند ، اما در مورد واقعیت هایی که خیلی ها از آنها تأکید می کنند ، توافق جهانی دارند - چیز دیگری می گویند.

ایالات متحده از حمله اوگاندا به رهبری قاتلان آموزش دیده توسط آمریكا در اول اكتبر 1 حمایت كرد و از حمله آنها به رواندا به مدت سه سال و نیم حمایت كرد. دولت رواندا در پاسخ ، از الگوی داخلی آمریكایی ژاپنی ها در طول جنگ جهانی دوم یا رفتار آمریكا در 1990 سال گذشته با مسلمانان پیروی نكرد. همچنین ایده خائنان را در وسط خود جعل نکرد ، زیرا ارتش متجاوز در واقع 12 سلول همکار فعال در رواندا داشت. اما دولت رواندا 36 نفر را دستگیر و آنها را برای چند روز تا شش ماه نگه داشت. دیده بان آفریقا (بعدا دیده بان حقوق بشر / آفریقا) این را نقض جدی حقوق بشر اعلام کرد ، اما در مورد حمله و جنگ حرفی برای گفتن نداشت. آلیسون دس فورجس از دیده بان آفریقا توضیح داد که گروه های خوب حقوق بشر "این مسئله را که چه کسی جنگ می کند بررسی نمی کنند. ما جنگ را یک شر می دانیم و سعی می کنیم مانع وجود جنگ بهانه ای برای نقض گسترده حقوق بشر شوند. "

این جنگ باعث کشته شدن بسیاری از افراد شد ، خواه این کشتارها به عنوان نقض حقوق بشر شناخته شوند یا نه. مردم با حمله به مهاجمان ، بحران بزرگی در پناهندگان ایجاد کردند ، کشاورزی را خراب کردند ، اقتصاد خراب شده و جامعه را متلاشی کردند. ایالات متحده و غرب گرم كننده ها را مسلح كرده و فشارهای بیشتری را از طریق بانك جهانی ، صندوق بین المللی پول و USAID اعمال كردند. و از جمله نتایج جنگ افزایش خصومت بین هوتوها و توتسی ها بود. سرانجام دولت سرنگون خواهد شد. ابتدا کشتار جمعی معروف به نسل کشی رواندا رخ خواهد داد. و قبل از آن قتل دو رئیس جمهور رخ خواهد داد. در آن زمان ، در آوریل 1994 ، رواندا تقریباً در سطح عراق پس از آزادی یا لیبی دچار هرج و مرج شد.

یکی از راههای جلوگیری از کشتار ، عدم حمایت از جنگ بود. راه دیگر برای جلوگیری از این کشتار ، عدم حمایت از ترور روسای جمهور رواندا و بوروندی در 6 آوریل 1994 بود. شواهد به شدت به پل ساز کاگامه ، مورد حمایت و آموزش دیده توسط ایالات متحده ، که اکنون رئیس جمهور است ، اشاره دارد. رواندا - به عنوان طرف مقصر. در حالی که هیچ مناقشه ای در مورد سقوط هواپیمای روسای جمهور وجود ندارد ، گروه های حقوق بشری و نهادهای بین المللی صرفاً به "سقوط هواپیما" مراجعه کرده و از تحقیق در این باره خودداری کردند.

راه سوم برای جلوگیری از کشتار ، که بلافاصله پس از خبر ترور روسای جمهور آغاز شد ، ممکن است اعزام نیروهای حافظ صلح سازمان ملل بوده باشد (همان چیزی که با موشک های Hellfire نیست ، قابل ذکر است) ، اما این چیزی نبود که واشنگتن می خواست ، و دولت ایالات متحده علیه آن کار کرد. آنچه دولت کلینتون به دنبال آن بود ، به قدرت رسیدن کاگامه بود. بنابراین مقاومت در برابر خواندن این کشتار به عنوان "نسل کشی" (و ارسال آن به سازمان ملل) تا سرزنش این جنایت به دست دولت تحت سلطه هوتو مفید تلقی شد. شواهد جمع آوری شده توسط Philpot حاکی از آن است که "نسل کشی" نه آنقدر برنامه ریزی شده بود که پس از سرنگونی هواپیما فوران کرده باشد ، بلکه انگیزه سیاسی داشته است تا قومی ، و تقریباً یک طرفه نبوده است.

علاوه بر این ، کشتار غیرنظامیان در رواندا از آن زمان ادامه داشته است ، گرچه این کشتار در همسایگی کنگو ، جایی که دولت کاگامه جنگ را آغاز کرد - با کمک و سلاح و نیروهای آمریکایی - و اردوگاه های پناهجویان را بمباران کرد ، باعث کشته شدن حدود یک میلیون نفر شد. بهانه ورود به کنگو شکار جنایتکاران جنگی رواندا بوده است. انگیزه واقعی بوده است کنترل غربی و سود. جنگ در کنگو تا امروز ادامه داشته و حدود 6 میلیون کشته برجای گذاشته است - بدترین کشتار از 70 میلیون جنگ جهانی دوم. اما هنوز کسی نمی گوید "ما باید از کنگو دیگری جلوگیری کنیم!"

پاسخ 8

  1. با تشکر برای نوشتن این چیزی مشابه آنچه در این پاراگراف توصیف می کنید اکنون در همسایه رواندا ، بوروندی ، جایی که ایالات متحده می خواهد رئیس جمهور پیر نوکورونزیزا را برکنار کند ، تکرار می شود:

    "دیده بان آفریقا (بعدا دیده بان حقوق بشر / آفریقا) این را نقض جدی حقوق بشر اعلام کرد ، اما در مورد حمله و جنگ حرفی برای گفتن نداشت. آلیسون دس فورجس از دیده بان آفریقا توضیح داد که گروه های خوب حقوق بشر "این مسئله را که چه کسی جنگ می کند بررسی نمی کنند. ما جنگ را یک شر می دانیم و سعی می کنیم مانع وجود جنگ بهانه ای برای نقض گسترده حقوق بشر شوند. "

  2. من برای این کار به شما تبریک می گویم من آرزو می کنم که مردم را روشن کنم که هنوز روایت رسمی را باور دارند! خیلی ممنون!

  3. قطعه خوب اما لازم به ذکر است که کشتارهای جمعی که به عنوان نسل کشی رواندا شناخته می شود ، نه فقط در مورد ترور مضاعف رئیس جمهور ، روسای دولت های هوتو (اکثریت) ، بلکه ، و در درجه اول ، و در جریان آخرین جنایت نظامی RPF که در نهایت قدرت دولتی را در رواندا به دست گرفت - قدرتی که امروز نیز بدون چالش حفظ می شود.

  4. به عنوان یک بازمانده از این نسل کشی وحشتناک و کارمند سابق دفتر رئیس جمهور Habyarimana، من معتقدم که نسل کشی رواندا هرگز برنامه ریزی شده است، زیرا هیچ یک از دادگاه های مستقل به اثبات رسیده است. و دوباره، شکست مداخلات بین الملل باید به رییس جمهور کعمه و ایالات متحده متهم شود که بهترین کار را برای متقاعد کردن شورای امنیت سازمان ملل به ارسال صلحبانان تنها به مدت 3 هفته پس از نسل کشی آغاز کرد.

  5. بله. بدیهی است که قتل ها در رواندا در سال 1994 بیشتر از انگیزه های سیاسی بوده است تا قومی ، و کاملاً مورد حمایت ایالات متحده بوده است تا اینکه توسط دولت موقت رواندا برنامه ریزی شده باشد. کسی که جنگ را به عنوان نیابتی آغاز کرده یا در غیر این صورت مسئول ترین قتل عام مردم رواندا است.

  6. نویسنده (هر کسی که باشد) بعضی از مطالب را درست می فهمد و نداشتن کتاب Philpot نمی دانم کتاب را درست گرفته است یا نه. اما اگر او این کار را انجام داد ، این کتاب نادیده می گیرد که بیشتر قتل ها توسط نیروهای متجاوز ارتش اوگاندا-RPF با کمک نیروهای آمریکایی انجام شده است که مستقیماً درگیر بودند (نیروهای آمریکایی 2 روز قبل از حمله RPF در آوریل در مقر کاگامه دیده می شدند) 6 1994 ، و C130 هرکول ایالات متحده مشاهده می شود که پس از آن افراد و تجهیزات را به نیروهای RPF می اندازد. همچنین ژنرال دالر به RPF کمک می کند تا نیروهای خود را برای حمله نهایی خود ایجاد کند و این نقض نقش خنثی او بود و نیروهای بلژیکی سازمان ملل متحد در جنگ بودند طرف Philipot این حقایق را در کتاب خود وارد نکرده است ، عجیب است زیرا چندی پیش من این واقعیت ها را برای او ارسال کردم. همچنین احتمال دارد که نیروهای بلژیکی در تیراندازی نقش داشته باشند پایین هواپیما و نقش آنها و نقش دالر در قتل نخست وزیر آگاته تاریک تر از تصور مردم است. "ذبح" بی گناهان توسط نیروهای RPF در شب و صبح ناخوشایند 6 و 7 آوریل آغاز شد و هرگز متوقف شدهمانطور که نیروهای او هر هوتو را در سر راه خود می کشند و سپس ادعا می کنند اجساد از توتسی ها هستند. هیچ کشتار جمعی از توتسی ها وجود نداشت ، مگر در روستاهای محلی که تنش های ناشی از جنگ به شدت متوقف شد و نیروهای RPF توتسی به آن مناطق پیش رفتند و همه توتسی های هوتو و محلی را کشتار کردند ، و احساس کردند که خیانت واکنش نشان داده است. اما راهزنی های زیادی نیز وجود داشت. همچنین اشاره ای نشده است که فیلم در دادگاه نظامی II ارائه شده است که افسران سازمان ملل متحد به مقامات Interahamwe در کیگالی اسلحه مسلح می دهند و از شواهد دیگری مبنی بر نفوذ RPF به آن سازمان و کشته شدن افراد در سد معبرها برای بی اعتبار کردن دولت حمایت می کند. وی همچنین اشاره ای به اظهارات افسران RPF در همان دادگاه مبنی بر اینکه مثلاً در استادیوم های Byumba و Gitarama ، هنگامی که افسران RPF به کاگامه گفتند که هزاران پناهنده Hutu در آنها مستقر هستند ، داده شد و از آنها خواسته شد که چه کاری انجام دهند ، به ترتیب 3 کلمه ساده: "همه آنها را بکش". اگر این موارد در کتاب فیلپوت وجود ندارد ، خیلی بد است - او باید توجه بیشتری به وکلای مدافع داشته باشد که شواهد و مدارک دارند. کریستوفر بلک ، مشاور ارشد ، ژنرال Ndindiliyimana ، دادگاه نظامی دوم ، ICTR.

  7. هواپیمای سبک رئیس جمهور و نخست وزیر لهستان (برادران دوقلو) نیز سرنگون شد و گزارش شد که بازماندگان بر زمین شلیک شده اند تا # برزینسکی بتواند دولت را نسبت به مسکو تهاجمی تر کند - رسانه ها این موضوع را به عنوان یک حادثه گزارش کردند و هیچ تحقیقی در این باره صورت نگرفت.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی