کشتن برای صلح

توسط وینسولو مایرز

از 9-11، ایالات متحده، با هر ارزیابی عینی، یک امپراتوری نظامی جهانگیر، در یک جنگ داخلی جهانی بین افراط گرایان بی رحم (اغلب در حال جنگ با یکدیگر) و کسانی که از جمله ما آنها را دشمنان فانی خود می دانند، گرفتار شده است. . ما به حق از سر بریدن های ظالمانه ای که برای پخش اینترنتی ضبط شده است خشمگین هستیم. سر بریدن ها و بمب گذاران انتحاری به همان اندازه از حضور نظامی گسترده ما در سرزمین های اجدادی خود و حملات هواپیماهای بدون سرنشین به مراسم عروسی خشمگین هستند.

در همین حال، اگرچه دولت امپراتوری قدرتمند ما می‌تواند ایمیل‌های ما را بخواند و به تلفن‌های ما ضربه بزند، جنبش جهانی غیرخشونت‌آمیز برای ایجاد تغییرات مثبت به نحوی کاملاً زیر صفحه‌های رادار ظاهراً همه‌چیز آن پرواز می‌کند. مردم زمین به شدت مخالف جنگ هستند و سهم عادلانه خود از منابع زمین و امکانات حکومت دموکراتیک را می خواهند. مطالعات آکادمیک (ر.ک. چنووت و استفان، چرا مقاومت مدنی کار می کند: منطق استراتژیک درگیری های خشونت آمیز ) ثابت کرده‌اند که در مجموع، جنبش‌های غیرخشونت‌آمیز برای دستیابی به چنین اهدافی مؤثرتر از جنبش‌های خشونت‌آمیز نظامی هستند.

رسانه های ما تنها با اجازه دادن به شهروندان ایالات متحده برای دیدن از دریچه باریک استثناگرایی، قطبی شدن و خشونت، گفتمان را محدود می کنند و شعله های آتش را دامن می زنند. ترس آفرینان، لشکریان در فرهنگ ما، اصرار دارند که طرفداران داعش به سختی انسان هستند. اما ما باید انسانیت آنها را در قلب خود نگه داریم، حتی زمانی که از اعمال آنها بیزاریم، همانطور که باید از نزول خود در شکنجه و قتل های فراقانونی متنفر باشیم. مردم کاری را که آن جنگجویان داعش انجام می‌دهند، انجام نمی‌دهند، بدون اینکه احساس دردناکی از بی‌عدالتی، مستاصل و بی‌هدف شده باشند. همانطور که اودن نوشت: "کسانی که به آنها بدی می شود / در عوض بد می کنند." سوالی که برای ما پیش می آید این است که چگونه می توانیم به بهترین وجه به شر پاسخ دهیم بدون اینکه رفتار شیطانی خود را منطقی کنیم.

ما یک تعطیلات ملی را به دکتر کینگ که به شدت غیرخشونت آمیز بود، اختصاص دادیم، که صرفاً خواستار پایان جنگ ویتنام بود، و نه دکتر کیسینجر، برنده جایزه صلح نوبل واقع‌گرا، که - اگرچه وقت شیرین خود را برای آن قائل شد - در واقع جنگ را به پایان رساند. اما در حالی که ما در مراسم بزرگداشت سالانه پادشاه به تقوا می گوییم، این محاسبات بی رحمانه توازن قدرت کیسینجر است که بر بحث سیاست - حتی در چپ لیبرال- غالب است.

با کنار گذاشتن تمایز مبهم بین سادیسم سر بریدن و نیت خیر فرضی کسانی که پهپادها را کنترل می کنند، طرف ما و آنها این اعتقاد را دارند که تنها راه حل این درگیری بزرگ کشتار است. اگر داعش بتواند به اندازه کافی از دشمنان خود را بکشد، می‌توان خلافت را از لبنان تا افغانستان ایجاد کرد و مرزهای خودسرانه منفور ایجاد شده توسط قدرت‌های استعماری پس از جنگ جهانی اول را از بین برد. برعکس، اگر غرب بتواند به اندازه کافی رهبران تروریستی را در افغانستان و یمن و سوریه ترور کند، عناصر میانه رو از کشتار بیرون خواهند آمد تا از این تصور بیهوده و خودپسند که مقدر است اسلام برای فتح جهانی کثرت گرا، چشم پوشی کنند.

اما پیش‌فرض‌های امپراتوری کنونی آمریکا و امپراتوری احتمالی مسلمانان به همان اندازه بیهوده و در راه‌های جداگانه‌شان بسته‌اند. ادامه کشتار جمعی توسط هر یک از طرفین هرگز اختلافات فرهنگی زیربنایی را حل نخواهد کرد، و بنابراین، تا زمانی که فکر جدیدی نکنیم، این جنگ داخلی سیاره‌ای ادامه خواهد یافت و تعداد سربازان تازه وارد به وحشت را سریعتر از نابودی آنها افزایش خواهد داد - یک چرخ گوشت دائمی خشونت.

ما نمی‌توانیم گروه‌های مختلف افراطی را تنها بگذاریم تا در میان خودشان با آن مبارزه کنند. ما باید رهبری کنیم، اما چرا به یک مسیر جدید هدایت نکنیم؟ در میان تمام فشارهای دست در مورد حداقل گزینه های بد، یک گزینه خوب وجود دارد: تغییر بازی. بپذیرید که اشغال عراق توسط ایالات متحده منجر به برخی نتایج غیر قابل پیش بینی شد. یک کنفرانس بین المللی برگزار کنید که شامل نمایندگانی از هر تعداد احزاب باشد که مایل به بررسی چگونگی مهار و پایان دادن به خشونت هستند. با تحریم سرازیر شدن تسلیحات به منطقه موافقت کنید.

این احتمال که ما در حال حاضر در حال جنگیدن با یک جنگ جهانی سوم هستیم، و درسی را فراموش کرده ایم که چقدر کسی نمی خواست یا انتظار داشت وارد جنگ اول شود، نیاز به فراخوانی از روح شخصیت هایی مانند کینگ و داگ هامارسکیولد، آن سفیر بی غرض جهان را نشان می دهد. برای صلح. همانطور که به جریان زمانی نگاه می کنیم، تضمین اینکه چه کسی قادر به داشتن سلاح هسته ای خواهد بود و چه کسی نخواهد توانست سخت تر و سخت تر شود. حتی اکنون نیز ممکن است یک ژنرال ناراضی پاکستانی با نیت بدی یک کلاهک جنگی را به یک بازیگر غیردولتی منتقل کند. به همان اندازه ممکن است که فردی در ارتش ایالات متحده بتواند با یک بمب هسته ای سرکشی کند و فاجعه ای را آغاز کند.

آیا نیت خدای مسیحی یا الله مسلمان، جنگ جهانی سوم منجر به نابودی کامل می شود؟ ما به سمت یک محدودیت مطلق برای کشتار پیش می رویم، محدودیتی که همه طرف ها را فرا می گیرد: زمستان هسته ای، این احتمال که اگر تنها بخش کوچکی از کلاهک های جهان، مهم نیست که چه کسی منفجر می شد، رویداد آب و هوایی متعاقب آن را در بر می گرفت. جهان، کشاورزی جهان را برای یک دهه تعطیل می کند. این فرصت برای همه طرف‌ها است که این امکان را بپذیرند و توافق‌هایی را بر اساس یک میل مشترک برای بقای انسان بسازند - سرانجام به درخواست‌های میلیون‌ها نفر در اطراف این سیاره کوچک که به شدت می‌خواهند جنون جنگ بی‌پایان متوقف شود، گوش فرا دهند.

وینسلو مایرز، نویسنده «زندگی فراتر از جنگ: راهنمای شهروندی»، برای Peacevoice می نویسد و در هیئت مشورتی ابتکار پیشگیری از جنگ خدمت می کند.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی