هواپیماهای بدون سرنشین قاچاقچی و ارتش سیاست خارجی ایالات متحده

در چشم بسیاری از سراسر جهان، دیپلماسی در عملیات نظامی در سیاست خارجی ایالات متحده، جای خود را به دست آورده است. برنامه هواپیماهای بدون سرنشین یک مثال ساده است.

توسط ان رایت | ژوئن 2017
مجددا ژوئن 9، 2017، از مجله خدمات خارجی.

MQ-9 Reaper، هواپیمای بدون سرنشین جنگی، در حال پرواز است.
ویکیپدیا / ریکی بهترین

نظامیان سیاست خارجی ایالات متحده قطعا با رئیس جمهور دونالد ترومپ آغاز نشد؛ در حقیقت، چندین دهه به طول می انجامد. با این حال، اگر نخستین روزهای اداری Trump در دفتر هر نشانه ای باشد، او قصد ندارد تا روند را کاهش دهد.

در جریان یک هفته در ماه آوریل، دولت ترامپ، موشک های 59 Tomahawk را به یک فرودگاه هوایی سوریه اخراج کرد و بزرگترین بمب را در زرادخانه ایالات متحده در مورد تونل های مظنون ISIS در افغانستان کاهش داد. این دستگاه سمعک مزاحم 21,600-pound که هرگز در جنگ مورد استفاده قرار نگرفته بود - انفجار هواپیما عظیم یا MOAB، که به صورت مکتوب به نام "مادر همه بمب" شناخته می شود- در منطقه آشیین افغانستان که در آن ستاد نیروی ویژه نیروی دریایی مارک د آلنکار یک هفته پیش کشته شد. (این بمب در 2003 تنها دو بار در پایگاه هوایی الغین، فلوریدا مورد آزمایش قرار گرفت.)

ژنرال جان نیکلسون، ژنرال فرمانده نیروهای ایالات متحده در افغانستان، به منظور یکپارچه سازی تصمیم گیری برای استفاده از قدرت انفجاری مگابایتی، به منظور جلب توجه ترجیح دولت جدید به تحمیل دیپلماسی، تصمیم گرفت. در ستایش این تصمیم، رئیس جمهور. Trump اعلام کرد که او "اجازه کامل" را به ارتش آمریکا داده بود تا هر ماموریتی را که می خواست در هر جایی از جهان انجام دهد، که احتمالا بدون مشاوره با کمیته امنیت ملی بین المللی انجام می شود.

این نیز گفت که پرس. تاموپ ژنرال ها را برای دو موقعیت کلیدی امنیت ملی انتخاب کرد که به طور سنتی توسط غیر نظامیان پر شده است: وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی. با این حال، سه ماه به اداره او، صدها نفر از مقامات غیر دولتی دولتی را در دولت، دفاع و جاهای دیگر رها کرده است.

یک ممنوعیت فزاینده


اعضای گروه تعمیر و نگهداری جنگنده 1174th Fighter Guard National Guard نیویورک پس از بازگشت از یک ماموریت آموزش زمستانی در فرودگاه هوایی Wheeler Cack، Fort Drum، NY، فوریه 9، 14، گروه نگهداری چمن جنگنده 2012th Fighter Wing را بر روی MAP-XNUMX Reaper قرار دادند.
ویکیپدیا / ریکی بهترین

در حالی که رئیس جمهور Trump هنوز یک سیاست در رابطه با ترورهای سیاسی اعلام نکرده است، تا کنون هیچ اشاره ای مبنی بر این که او قصد دارد تغییر در عمل متکی به کشتار هواپیماهای بدون سرنشین که پیشینیان اخیرش را تأسیس کرده است، تغییر کند.

اما در 1976، رئیس جمهور جرالد فورد نمونه ای بسیار متفاوت را زمانی که وی را صادر کرد، تعیین کرد فرمان اجرایی 11095. این اعلام کرد که "هیچ کارمند دولت ایالات متحده نباید در ترنینگ سیاسی دخالت کند و یا درگیر آن شود."

او این ممنوعیت را پس از تحقیقات کمیته کلیسا (کمیته انتخاب مجلس سنا برای مطالعه عملیات های دولتی با توجه به فعالیت های اطلاعاتی، به ریاست سن فرانک کلیسای، D-آیداهو) و کمیته پیک (همتای خانه اش، تحت رهبری نماینده Otis G. Pike، DN.Y.) میزان عملیات تروریستی سازمان مرکزی اطلاعات را در برابر رهبران خارجی در 1960s و 1970 نشان داد.

با چند استثناء، چندین رئیس جمهور بعدی این ممنوعیت را تأیید کردند. اما در 1986، رییس جمهور رونالد ریگان دستور داد حمله به خانه رهبر لیبی، معمر قذافی در طرابلس، در تلافی بمبگذاری یک باشگاه شبانه در برلین که یک نظامی آمریکایی و دو شهروند آلمانی را زخمی کرد و 229 را مجروح کرد. در فقط 12 دقیقه، هواپیماهای آمریکایی 60 تن از بمب های ایالات متحده را در خانه کاهش دادند، هرچند آنها قذافی را نابود کردند.

دوازده سال بعد، در 1998، رئیس جمهور بیل کلینتون دستور داد که موشک های کروز 80 را در تاسیسات القاعده در افغانستان و سودان در تلافی بمب گذاری های سفارتخانه های ایالات متحده در کنیا و تانزانیا بگذارند. دولت کلینتون این اقدام را توجیه کرد که ادعا می کرد که ممنوعیت ترور، افرادی را که دولت آمریکا تصمیمی گرفته بودند به تروریسم متصل می کردند.

روزهای پس از اینکه القاعده 11 خود را سپری کرد، 2001، حملات خود به ایالات متحده را انجام داد، پرزیدنت جورج دبلیو بوش، "اطلاعات" را به سازمان اطلاعات مرکزی اجازه داد تا "عملیات مخفیانه مرگبار" را برای کشتن اسامه بن لادن و " شبکه تروریستی خود را از بین ببرد. وکلای کاخ سفید و وکلای CIA استدلال کردند که این حکم مشروط به دو دلیل است. اولا، آنها موضع دولت کلینتون را پذیرفتند که EO 11905 مانع اقدام ایالات متحده علیه تروریست ها نشد. به طور گسترده تر، آنها اعلام کردند که ممنوعیت ترور سیاسی در طول زمان جنگ اعمال نمی شود.

ارسال در هواپیماهای بدون سرنشین

رد عمده فروشی دولت بوش برای ممنوعیت کشتار هدفمند یا ترور سیاسی، یک چهارم قرن سیاست خارجی دو جانبه آمریکا را تغییر داد. این همچنین درب استفاده از وسایل نقلیه بدون سرنشین را برای انجام قتل های هدفمند (یک فتنه گرانه برای ترور) باز کرد.

نیروی هوایی ایالات متحده از 1960 ها، اما فقط به عنوان سیستم های ناوبری بدون سرنشین، هواپیمای بدون سرنشین هوایی (UAVs) بوده است. با این وجود، پس از 9 / 11، وزارت دفاع و اداره اطلاعات مرکزی سازمان ملل متحد "هواپیماهای بدون سرنشین" (به عنوان آنها به سرعت ضبط شد) برای کشتن هر دو رهبر و سربازان القاعده و طالبان تیراندازی کردند.

ایالات متحده برای این منظور پایگاه های خود را در افغانستان و پاکستان ایجاد کرد اما پس از یک سری حملات هواپیماهای بدون سرنشین که باعث تلفات غیرنظامیان از جمله یک گروه بزرگ برای عروسی گردید، دولت پاکستان در 2011 دستور داد که هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده و پرسنل نظامی آمریکا برداشته شود از پایگاه هوایی شمسی. با این حال، ترورهای هدفمند در پاکستان با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین مستقر در خارج از کشور، ادامه یافت.

در 2009، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت را ترک کرد، جایی که سلف خود را ترک کرده بود. به عنوان نگرانی عمومی و کنگره در مورد استفاده از هواپیما تحت کنترل CIA و اپراتورهای نظامی که در فاصله 10,000 مایل از افرادی که به آنها دستور داده شد کشته شود، کاسته شد، کاخ سفید مجبور شد برنامه کشتار هدفمند را رسما تایید و توضیح دهد چگونه افراد به اهداف برنامه.

با این حال، به جای آنکه برنامه را به عقب بازگردانید، دولت اوباما دوبرابر شد. این اساسا تمام مردان نظامی سن را در منطقه اعتصابی خارجی به عنوان رزمنده ها تعیین می کند و به همین دلیل اهداف بالقوه آنچه که آن را "اعتصابات امضا" نامیده است، اعلام کرد که اعتصاباتی که با تروریست های خاص و ارزشمند تر به نام "شخصیت اعتصابات "می تواند شامل شهروندان آمریکایی باشد.

این امکان نظری به زودی به یک واقعیت تلخ تبدیل شد. در ماه آوریل 2010، Pres. اوباما CIA را مجاز به "انور العولقی"، یک شهروند آمریکایی و یک امام سابق در مسجد ویرجینیا، برای ترور بود. کمتر از یک دهه پیش، دفتر دفاعی ارتش از امام خواست تا در یک سرویس مذهبی به دنبال 9 / 11 شرکت کند. اما العولقی بعدا به عنوان یک منتقد شگفت انگیز از "جنگ علیه تروریسم" تبدیل شد، به سرزمین پدرش یمن نقل مکان کرد و به القاعده کمک کرد تا اعضای آن را استخدام کنند.

رد عمده فروشی دولت بوش برای ممنوعیت کشتار هدفمند، استفاده از وسایل نقلیه بدون سرنشین را برای انجام قتل های هدفمند باز کرد.

در سپتامبر 30، 2011، یک هواپیمای بدون سرنشین، الوولکی و یکی دیگر از سامیر خان را که همراه او در یمن بود، کشتند. هواپيماهای بدون سرنشین آمريکا، پسران 16 ساله العولقی، عبدالرحمن العلاقی، يک شهروند آمريکايی، روز بعد 10، در حمله به گروهی از جوانان اطراف آتش سوزی کشته شدند. دولت اوباما هرگز مشخص نمی کند که آیا پسر 16 ساله به طور جداگانه هدف قرار گرفته است، چرا که او پسر الوالکی بوده است یا اگر او قربانی یک اعتصاب "امضا" بود، مطابق توصیف یک مرد نظامی نظامی جوان. با این حال، در یک کنفرانس مطبوعاتی کاخ سفید، یک خبرنگار رابرت گیبز، سخنگوی اوباما، از اوباما می خواهد از کشتارها و به ویژه مرگ یک مأمور آمریکایی که بدون اتهام و بدون محاکمه هدف قرار گرفته است، دفاع کند.

پاسخ گیبس هیچ کاری برای کمک به تصویر ایالات متحده در جهان مسلمان انجام نداده است: "من پیشنهاد می کنم که اگر فرزند شما واقعا در مورد رفاه فرزندان خود نگران بود، باید پدر بزرگتری داشته باشید. فکر نمی کنم تبدیل شدن به یک تروریست جهادی القاعده بهترین راه برای انجام کاری شما باشد. "

در ژانویه، Nawar al-Awlaki دختر 29 ساله 2017، 8، یکی از اعضای الوقلکی در حمله ی کماندوی آمریکایی به یمن، که توسط جانشین اوباما، دونالد تروپ، توسط یک فرمانده یونامی کشته شده بود، کشته شد.

در همین حال، رسانه ها همچنان گزارش دادند که حوادث غیرنظامیان که در حملات هواپیماهای بدون سرنشین در سراسر منطقه کشته شده اند، که اغلب مراسم عروسی و مراسم تشییع جنازه را هدف قرار می دهند. بسیاری از ساکنین منطقه در امتداد مرز افغانستان و پاکستان می توانند دریای هواپیماهای بدون سرنشین را که اطراف آن منطقه را در اطراف خود می چرخانند بشنوند و موجب آسیب روانی به همه کسانی که در این منطقه زندگی می کنند، به ویژه کودکان.

دولت اوباما به شدت برای تاکتیک "دوبار ضربه زدن"، ایجاد یک خانه هدف یا وسیله نقلیه با یک موشک Hellfire انتقاد شد و سپس موشک دوم را به گروهی که برای کمک به کسانی که در ابتدا زخمی شده بودند، پرتاب کرد حمله چندین بار، کسانی که برای کمک به نجات افراد تحت تاسف در داخل ساختمان های فرو ریخته و یا اتومبیل های شعله ور بودند، شهروندان محلی بودند نه ستیزه جویان.

یک تاکتیک فاقد تولید

منطق به طور سنتی برای استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ارائه شده است که آنها نیاز به "چکمه بر روی زمین" - آیا اعضای نیروهای مسلح و یا پرسنل شبه نظامی نظامی سیا - در محیط خطرناک، و در نتیجه جلوگیری از از دست دادن زندگی ایالات متحده. مقامات آمریکایی همچنین ادعا می کنند که ناوشکن های اطلاعاتی توسط نظارت طولانی جمع آوری می کنند، اعتصاباتشان دقیق تر می شود و تعداد تلفات غیرنظامیان را کاهش می دهد. (ناامن گریخته، اما تقریبا قطعا یکی دیگر از انگیزه های قدرتمند، این واقعیت است که استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین به این معنی است که هیچ ستیزه جوی مظنون به طور زنده زنده نخواهند گشت، بنابراین اجتناب از پیچیدگی های سیاسی و دیگر بازداشت ها).

با این حال، حتی اگر این ادعاها درست باشند، آنها تأثیر این تاکتیک را در سیاست خارجی ایالات متحده نمی دانند. از مهمترین نگرانی این واقعیت است که هواپیماهای بدون سرنشین اجازه می دهد تا رئیس جمهور در مورد مسائل مربوط به جنگ و صلح با انتخاب گزینه ای که به نظر می رسد یک دوره متوسط ​​را ارائه می دهد، اما در واقع دارای پیامدهای طولانی مدت برای سیاست ایالات متحده و همچنین برای جوامع در پایان دریافت

با در نظر گرفتن خطر از دست دادن پرسنل آمریكا از تصویر، سیاستمداران واشنگتن به جای مذاكره با طرفین درگیر، از وسوسه استفاده می كنند تا حل معضل امنیتی را حل كنند. علاوه بر این، به واسطۀ ماهیت خود، هواپیماهای بدون سرنشین احتمال بیشتری برای مقابله با امریکا نسبت به سیستم های سلاح های متعارف ایجاد می کنند. بسیاری از هواپیماهای بدون سرنشین در خاورمیانه و جنوب آسیا ضعف دولت ایالات متحده و ارتش خود را نشان می دهند، نه قدرت. آیا رزمندگان شجاع نباید روی زمین بجنگند، آنها به جای پنهان شدن در پشت یک هواپیمای بدون هواپیما در آسمان، از جانب یک جوان در یک صندلی هزاران مایل دور عمل می کنند؟

هواپیماهای بدون سرنشین اجازه می دهد تا رؤسای جمهور به سوالات مربوط به جنگ و صلح با انتخاب گزینه ای که به نظر می رسد به یک دوره متوسط ​​ارائه می دهد، اما در واقع دارای پیامدهای طولانی مدت برای سیاست ایالات متحده است.

از آنجا که 2007، دست کم 150 ناتو از جانب اعضای نیروهای پلیس نظامی و ملی افغانستان که توسط ائتلاف آموزش دیده اند، قربانی "حملات داخلی" شده اند. بسیاری از افغان ها که چنین کشتار "سبز به رنگ آبی" از کارکنان آمریکایی، نظامی و غیر نظامی انجام می دهند، از مناطق قبیله ای در مرز افغانستان و پاکستان هستند که در آن حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا متمرکز شده است. آنها کشته شدن مربیان نظامی ایالات متحده را به خاطر خانواده و دوستانشان انتقام می گیرند.

خشم در برابر هواپیماهای بدون سرنشین نیز در ایالات متحده وجود دارد. در ماه مه 1، 2010، فیصلالله شاهزاد، آمریکایی پاکستانی، تلاش کرد بمب ماشین را در میدان تایمز مستقر کند. در شهادت خود، شهزاد با اعتراض به قاضی، هدف قرار دادن غیر نظامیان را توجیه کرد: "وقتی هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان و عراق به سر می برند، آنها بچه ها را نمی بینند، هیچ کس را نمی بینند. آنها زنان و کودکان را می کشند آنها همه را می کشند آنها همه مسلمانان را می کشند. "

همانطور که از 2012، نیروی هوایی ایالات متحده استخدام خلبانان هواپیماهای بدون سرنشین بیشتر از خلبانان برای هواپیماهای سنتی بین 2012 و 2014، آنها قصد داشتند خلبانان 2,500 را اضافه کنند و مردم را به برنامه هواپیماهای بدون سرنشین پشتیبانی کنند. این تعداد تقریبا دو برابر تعداد دیپلمات ها است که وزارت امور خارجه در یک دوره دو ساله استخدام می کند.

نگرانی کنگره و رسانه ها درمورد این برنامه منجر به تایید دولت اوباما از جلسات منظم سه شنبه به رهبری رییس جمهور شد تا اهداف لیست تروریستی مشخص شود. در رسانه های بین المللی "ترور سه شنبه ها" بیانگر سیاست خارجی ایالات متحده شد.

نه خیلی دیر

برای بسیاری در سراسر جهان، سیاست خارجی ایالات متحده در سال های گذشته 16 با اقدامات نظامی در خاورمیانه و جنوب آسیا و تمرینات نظامی بزرگ سرتیپ و دریا در شمال شرق آسیا تحت سلطه قرار گرفته است. در مرحله جهانی، تلاش های آمریکایی در زمینه های اقتصاد، تجارت، مسائل فرهنگی و حقوق بشر به نظر می رسد که پشت سر گذاشتن جنگ های مداوم است.

ادامه استفاده از جنگ هواپیماهای بدون سرنشین برای انجام ترورها فقط بی اعتمادی خارجی به اهداف و اعتماد آمریکا را تشدید می کند. به این ترتیب، به دست مخالفانی که سعی در شکست دارند، به دست می آید.

دونالد تامپف در دوران کمپاین خود قول داد که همیشه "آمریکا را اول" قرار دهد و می گوید که می خواهد از کار تغییر رژیم خارج شود. او برای رسیدن به این قول با یادگیری از اشتباهات پیشینیان خود، و بازگشت نظامی به سیاست خارجی ایالات متحده، دیر نشده است.

ان رایت 29 سال را در ارتش و ارتش ایالات متحده سپری کرد و به عنوان سرهنگ بازنشسته شد. او در سال 16 در خدمت امور خارجه در نیکاراگوئه، گرانادا، سومالی، ازبکستان، قرقیزستان، سیرالئون، میکرونزی و مغولستان خدمت کرده است و تیم کوچکی را به راه انداخت که در ماه دسامبر 2001 سفارت آمریکا در کابل را به راه انداخت. او در مارس 2003 در مخالفت با جنگ در عراق استعفا داد و همکاری نویسنده Dissent: Voices of Conscience (Koa، 2008) است. او در سرتاسر جهان درباره نظامی سازی سیاست خارجی ایالات متحده سخن می گوید و مشارکت فعال در جنبش ضد جنگ آمریکا است.

دیدگاه های بیان شده در این مقاله، خود نویسنده هستند و دیدگاه وزارت امور خارجه، وزارت دفاع یا دولت ایالات متحده را منعکس نمی کنند.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی