توسط سی داگلاس لومیس، World BEYOND War، مارس 10، 2022
در 23 دسامبر سال گذشته، دولت ژاپن به سرویس کیودو نیوز اطلاع داد که در صورت وقوع "احتیاط تایوان"، ارتش ایالات متحده با کمک نیروهای دفاع شخصی ژاپن، مجموعه ای از پایگاه های حمله را در "تایوان" ایجاد خواهد کرد. جزایر جنوب غربی ژاپن. این خبر در چند روزنامه ژاپنی و چند روزنامه پراکنده دیگر در سراسر جهان (البته تا آنجا که من می دانم در ایالات متحده آمریکا نه) اطلاع کوتاهی پیدا کرد، اما در هر دو روزنامه اوکیناوا تیتر یک خبر بود. جای تعجب نیست که مردم اینجا کاملاً به معنای آن علاقه مند هستند.
"جزایر جنوب غربی" عمدتاً به معنای مجمع الجزایر ریوکیو است که به عنوان استان اوکیناوا نیز شناخته می شود. «احتمال تایوان» احتمالاً به معنای تلاش چین برای بازپس گیری کنترل تایوان با نیروی نظامی است. در عبارت "پایگاه های حمله"، "حمله" به عنوان "حمله به چین" درک می شود. اما اگر چین از اوکیناوا مورد حمله قرار گیرد، این بدان معناست که قوانین بین المللی همان چیزی است که هست، چین حق دارد با حمله متقابل به اوکیناوا از خود دفاع کند.
از اینجا میتوان فهمید که چرا دولتهای ایالات متحده و ژاپن فقط اوکیناوا (بهعلاوه تکهای از زمین در سواحل جنوبی کیوشو) را در این منطقه جنگی فرضی گنجاندهاند. مردم اوکیناوا مدتهاست که میدانند وقتی دولت ژاپن (بارها و بارها) تکرار میکنند که اوکیناوا تنها مکان ممکن برای هر پایگاه جدید ایالات متحده در ژاپن است، چه معنایی دارد: سرزمین اصلی ژاپن چیزی بیش از تعداد کمی از آنها (به همراه جنایات، تصادفات) نمیخواهد. ، سر و صدای گوش شکن، آلودگی و غیره) و سرزمین اصلی ژاپن آموخته است که این قدرت را دارد که بخش اصلی بار پایه را در اوکیناوا، که قانوناً بخشی از ژاپن است، اما از نظر فرهنگی و تاریخی، یک سرزمین خارجی مستعمره شده نگه دارد. گزارش دولت در مورد «پایگاههای حمله» در هیچ بخشی از توکیو، به عنوان مثال، تبدیل شدن به یک منطقه جنگی، با وجود اینکه پایگاههای خود را دارد، چیزی نمیگوید. به نظر می رسد که دولت تصور می کند می تواند نه تنها ناراحتی و تحقیر پایگاه های خارجی، بلکه وحشت جنگی را که با خود به ارمغان می آورد، در اوکیناوا متمرکز کند.
این مملو از کنایه است. اوکیناواها مردمی صلحجو هستند که با اخلاق نظامی بوشیدو ژاپنی شریک نیستند. در سال 1879، زمانی که ژاپن به پادشاهی ریوکیو حمله کرد و آن را ضمیمه کرد، پادشاه از آنها خواست که یک پادگان نظامی در سرزمین خود ایجاد نکنند، زیرا این امر باعث جنگ با آن می شود. این مورد رد شد و نتیجه همان گونه بود که پیش بینی می شد: آخرین نبرد فاجعه بار جنگ جهانی دوم در اوکیناوا انجام شد. پس از جنگ، در حالی که در سالهای اول بسیاری از اوکیناواها چارهای جز کار بر روی پایگاههایی که زمینهای کشاورزی آنها را اشغال کرده بودند (و هنوز هم هستند) نداشتند، هرگز موافقت خود را به آنها ندادند (و هرگز از آنها خواسته نشد) و در حال جنگ بودند. تا به امروز به اشکال مختلف علیه آنها.
بسیاری این را تبدیل به تکرار تجربه سال 1945 خود می دانند، زمانی که جنگی که متعلق به خودشان نبود به کشورشان آورده شد و آنها سنگین ترین هزینه را پرداختند: از هر چهار نفر یک نفر کشته شدند. اکنون آنها دوباره پایگاه های ناخواسته در کشور خود دارند و برنامه ریزی های بیشتری انجام می شود و احتمالاً همان نتیجه را خواهد داشت. اوکیناواها نه با چین و نه با تایوان دعوا ندارند. اگر چنین جنگی آغاز شود، تعداد بسیار کمی از طرفین آن را حمایت خواهند کرد. فقط این نیست که آنها عقیده ای مخالف آن داشته باشند. هنگامی که یک کشور استعمارگر علیه یک شخص ثالث در قلمرو مردم مستعمره جنگ می کند، آن را به جنگ مردم تبدیل نمی کند. حتی اگر ایالات متحده و ژاپن اوکیناوا را به میدان نبرد در این جنگ تبدیل کنند، این بدان معنا نیست که خود اوکیناواها از نظر وجودی "در جنگ" خواهند بود، حتی به عنوان غیرنظامیان "جبهه داخلی" را تشکیل می دهند. بله، پایگاه های ایالات متحده در سرزمین خود هستند، اما این به این دلیل است که توکیو و دولت های ایالات متحده اصرار دارند که در آنجا حضور داشته باشند و خواست مردم اوکیناوا را نادیده بگیرند. طعنه آمیز این است که اگر کشتار آغاز شود و همه چیز طبق برنامه دولت ژاپن پیش برود، این اوکیناواها هستند که بیشترین بار آن را متحمل خواهند شد. و هیچ کس به دلیل این "خسارت جانبی" به عنوان جنایتکار جنگی متهم نخواهد شد.
تنها چند روز پس از انتشار این خبر در روزنامه ها و تلویزیون محلی، مردم اوکیناوا شروع به صحبت در مورد شروع جنبشی برای جلوگیری از آمدن این جنگ به اوکیناوا کردند. درست در حالی که این بحث ادامه داشت، «احتمال اوکراین» آغاز شد و تصویری از آنچه ممکن است در اینجا اتفاق بیفتد به اوکیناواها داد. هیچ کس انتظار ندارد ارتش چین پیاده نظام را در اینجا پیاده کند یا به دنبال تصرف شهرها باشد. منافع چین خنثی کردن «پایگاههای تهاجمی» آمریکا، از جمله کادنا، فوتنما، هانسن، شواب و غیره و نابود کردن موشکها و هواپیماهای حملهکننده آنها خواهد بود. اگر نیروهای دفاع شخصی ژاپن به حمله بپیوندند، می توانند انتظار ضدحمله را نیز داشته باشند. همانطور که از جنگهای متعدد دهههای اخیر میدانیم، بمبها و موشکها گاهی به هدف میرسند و گاهی در جای دیگری فرود میآیند. (نیروهای دفاع شخصی اعلام کرده اند که هیچ تمهیدی برای حفاظت از جان افراد غیر رزمی نگذاشته اند؛ این مسئولیت بر عهده دولت محلی خواهد بود.)
تأسیس رسمی سازمان جدید No Moa Okinawa-sen – Nuchi du Takara (No More Battle of Okinawa – Life is a Treasure) قرار است در گردهمایی در 19 مارس (1:30 تا 4:00 بعد از ظهر، اوکیناوا شیمین کایکان، در صورتی که در شهر باشید) اعلام شود. (افشای کامل: من چند دقیقه با مایک وقت خواهم داشت.) ارائه یک استراتژی برنده بسیار سخت خواهد بود، اما این امکان وجود دارد که یکی از دومین افکاری که به این متخاصمان مختلف مکث می کند، همین شروع باشد. یک «احتمال» که اوکیناوا را شامل میشود، قطعاً منجر به مرگ خشونتآمیز بسیاری از اعضای یکی از صلحخواهترین مردم جهان میشود که هیچ ارتباطی با مسائل این درگیری ندارند. این یکی از دلایل بسیار عالی برای اجتناب از این احمقانه ترین جنگ است.
ایمیل: info@nomore-okinawasen.org
صفحه خانگی: http://nomore-okinawasen.org