چگونه غرب راه را برای تهدیدات هسته ای روسیه بر سر اوکراین هموار کرد؟

توسط میلان رای، اخبار صلح, مارس 4، 2022

علاوه بر ترس و وحشت ناشی از حمله کنونی روسیه به اوکراین، بسیاری از سخنان و اقدامات اخیر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در رابطه با سلاح های هسته ای خود شوکه و هراسان شده اند.

ینس استولتنبرگ، دبیرکل ائتلاف ناتو مجهز به سلاح هسته‌ای، گفته است نام آخرین تحرکات هسته ای روسیه بر سر اوکراین "غیر مسئولانه" و "لفاظی خطرناک". توبیاس الوود، نماینده محافظه کار بریتانیا، که ریاست کمیته دفاعی منتخب مجلس عوام را بر عهده دارد، هشدار داد (همچنین در 27 فوریه) که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه "می تواند از سلاح هسته ای در اوکراین استفاده کند". رئیس محافظه کار کمیته منتخب امور خارجی عوام، تام توگندات، اضافه در 28 فوریه: «ممکن نیست که دستور نظامی روسیه برای استفاده از سلاح‌های هسته‌ای میدان نبرد صادر شود».

در پایان هوشیارتر، استیون والت، استاد روابط بین الملل در مدرسه دولتی کندی هاروارد، گفته شده la نیویورک تایمز: شانس من برای مردن در یک جنگ هسته ای هنوز بی نهایت کم است، حتی اگر بیشتر از دیروز باشد.

هر چقدر هم که احتمال جنگ هسته ای بزرگ یا کوچک باشد، تهدیدهای هسته ای روسیه نگران کننده و غیرقانونی هستند. آنها به تروریسم هسته ای تبدیل می شوند.

متأسفانه، این اولین تهدیداتی نیست که جهان شاهد آن است. تهدیدات هسته‌ای قبلاً مطرح شده بود، از جمله - هر چند باورش سخت باشد - توسط ایالات متحده و بریتانیا.

دو راه اساسی

دو راه اساسی وجود دارد که می‌توانید تهدید هسته‌ای را مطرح کنید: از طریق گفتار یا از طریق اعمال خود (کاری که با سلاح‌های هسته‌ای خود انجام می‌دهید).

دولت روسیه در چند روز و هفته گذشته هر دو نوع سیگنال را داده است. پوتین سخنرانی های تهدیدآمیزی داشته است و همچنین سلاح های هسته ای روسیه را به حرکت درآورده و بسیج کرده است.

بگذارید واضح بگوییم، پوتین در حال حاضر است با استفاده از سلاح های هسته ای روسیه

افشاگر ارتش آمریکا دانیل السبرگ اشاره کرده است که سلاح های هسته ای هستند استفاده هنگامی که چنین تهدیدهایی صورت می گیرد، به روشی که «از اسلحه استفاده می شود که در درگیری مستقیم آن را به سمت سر شخصی نشانه می برید، خواه ماشه آن کشیده شود یا نه».

در زیر آن نقل قول در زمینه است. الزبرگ استدلال می کند تهدیدات هسته ای قبلا بارها توسط ایالات متحده مطرح شده است:

تصور مشترک تقریباً همه آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه «از زمان ناکازاکی هیچ سلاح هسته‌ای استفاده نشده است» اشتباه است. اینطور نیست که تسلیحات هسته ای ایالات متحده به سادگی در طول سال ها روی هم انباشته شده باشد - ما اکنون بیش از 30,000 مورد از آنها را داریم، پس از برچیدن هزاران نوع منسوخ - استفاده نشده و غیرقابل استفاده، به استثنای عملکرد واحد بازدارندگی از استفاده از آنها علیه ما توسط ارتش. شوروی ها بارها و بارها، به طور کلی مخفیانه از مردم آمریکا، از تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده برای اهداف کاملاً متفاوت استفاده شده است: به روشی دقیق که از یک اسلحه استفاده می‌شود که وقتی در درگیری مستقیم آن را به سمت سر شخصی نشانه می‌گیرید، خواه ماشه آن باشد یا نباشد. کشیده شده است.

سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده برای اهداف کاملاً متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته‌اند: به روشی دقیق که وقتی در درگیری مستقیم آن را به سمت سر شخصی نشانه می‌گیرید، از اسلحه استفاده می‌شود، خواه ماشه آن کشیده شود یا نه.

الزبرگ فهرستی از 12 تهدید هسته ای ایالات متحده ارائه کرد که از سال 1948 تا 1981 امتداد داشت. چند نمونه جدیدتر در داده شد بولتن دانشمندان اتمی در سال 2006. این موضوع در ایالات متحده بسیار آزادتر از بریتانیا بحث می شود. حتی لیست وزارت خارجه آمریکا چند نمونه از آنچه که ایالات متحده آن را "تلاش برای استفاده از تهدید جنگ هسته ای برای دستیابی به اهداف دیپلماتیک" می نامد. یکی از جدیدترین کتابها در این زمینه است جوزف گرسونامپراتوری و بمب: چگونه ایالات متحده از سلاح های هسته ای برای تسلط بر جهان استفاده می کند (پلوتون، 2007).

تهدید هسته ای پوتین

برگردیم به زمان حال، رئیس جمهور پوتین گفت: در 24 فوریه، در سخنرانی خود با اعلام تهاجم:

اکنون می‌خواهم برای کسانی که وسوسه می‌شوند از بیرون در این تحولات دخالت کنند، چیزی بسیار مهم بگویم. مهم نیست که چه کسی سعی می کند در راه ما بایستد یا بیشتر از آن تهدیدی برای کشور و مردم ما ایجاد کند، آنها باید بدانند که روسیه فوراً پاسخ خواهد داد و عواقب آن چنان خواهد بود که در تمام تاریخ خود ندیده اید.

این توسط بسیاری به درستی به عنوان یک تهدید هسته ای خوانده شد.

پوتین ادامه دادن:

در مورد مسائل نظامی، حتی پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی و از دست دادن بخش قابل توجهی از توانایی های خود، روسیه امروز یکی از قدرتمندترین کشورهای هسته ای است. علاوه بر این، دارای مزیت خاصی در چندین سلاح پیشرفته است. در این شرایط، برای هیچ کس تردیدی وجود ندارد که هر متجاوز احتمالی در صورت حمله مستقیم به کشور ما با شکست و عواقب شوم مواجه خواهد شد.

در بخش اول، تهدید هسته ای علیه کسانی بود که در تهاجم «دخالت» می کنند. در این بخش دوم، گفته می‌شود که تهدید هسته‌ای علیه «متجاوزانی» است که «مستقیم به کشور ما حمله می‌کنند». اگر این تبلیغات را رمزگشایی کنیم، پوتین تقریباً در آنجا تهدید می‌کند که از بمب بر روی نیروهای خارجی که «مستقیم» به واحدهای روسی درگیر در تهاجم «مستقیم» حمله می‌کنند، استفاده خواهد کرد.

بنابراین هر دو نقل قول ممکن است معنی یکسانی داشته باشند: "اگر قدرت های غربی به صورت نظامی درگیر شوند و برای تهاجم ما به اوکراین مشکل ایجاد کنند، ممکن است از سلاح های هسته ای استفاده کنیم و "پیامدهایی را ایجاد کنیم که در کل تاریخ خود ندیده اید".

تهدید هسته ای جورج اچ دبلیو بوش

در حالی که این نوع زبان بیش از حد در حال حاضر با رئیس جمهور سابق ایالات متحده دونالد ترامپ مرتبط است، اما تفاوت چندانی با زبانی که رئیس جمهور ایالات متحده جورج اچ دبلیو بوش به کار می برد، ندارد.

در ژانویه 1991، بوش قبل از جنگ خلیج فارس در سال 1991 یک تهدید هسته ای علیه عراق صادر کرد. وی پیامی نوشت که توسط جیمز بیکر وزیر امور خارجه آمریکا به طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق تحویل داده شد. در او نامه، بوته نوشت خطاب به صدام حسین رهبر عراق:

اجازه دهید همچنین اعلام کنم که ایالات متحده استفاده از سلاح های شیمیایی یا بیولوژیکی یا تخریب میادین نفتی کویت را تحمل نخواهد کرد. علاوه بر این، شما مسئول مستقیم اقدامات تروریستی علیه هر یک از اعضای ائتلاف خواهید بود. مردم آمریکا خواستار قوی ترین واکنش ممکن خواهند بود. شما و کشورتان بهای هولناکی را خواهید پرداخت اگر به این نوع اعمال غیر وجدان دستور دهید.

نانوا اضافه یک هشدار شفاهی اگر عراق از سلاح های شیمیایی یا بیولوژیکی علیه نیروهای متجاوز آمریکایی استفاده کند، مردم آمریکا خواستار انتقام خواهند شد. و ما ابزاری برای تعیین آن داریم…. [T] این یک تهدید نیست، یک وعده است. نانوا رفت گفت که در صورت استفاده از چنین تسلیحاتی، هدف ایالات متحده «آزادسازی کویت نیست، بلکه از بین بردن رژیم کنونی عراق خواهد بود». (عزیز از گرفتن نامه امتناع کرد.)

تهدید اتمی آمریکا علیه عراق در ژانویه 1991 شباهت هایی با تهدید پوتین در سال 2022 دارد.

در هر دو مورد، تهدید به یک کمپین نظامی خاص متصل بود و به نوعی یک سپر هسته ای بود.

در مورد عراق، تهدید هسته ای بوش به طور خاص برای جلوگیری از استفاده از انواع خاصی از تسلیحات (شیمیایی و بیولوژیکی) و همچنین انواع خاصی از اقدامات عراق (تروریسم، تخریب میادین نفتی کویت) هدف قرار گرفت.

امروز تهدید پوتین کمتر مشخص است. متیو هریس از اندیشکده نظامی RUSI بریتانیا، گفته شده la نگهبان اظهارات پوتین در وهله اول یک تهدید ساده بود: "ما می توانیم به شما صدمه بزنیم و جنگیدن با ما خطرناک است". آنها همچنین به غرب یادآوری کردند که در حمایت از دولت اوکراین زیاده روی نکنند. هریس گفت: "ممکن است روسیه در حال برنامه ریزی تشدید وحشیانه در اوکراین است و این یک هشدار "خودداری" به غرب است. در این مورد، تهدید هسته‌ای سپر محافظت از نیروهای متجاوز در برابر تسلیحات ناتو به طور کلی است، نه هر نوع سلاح خاصی.

"قانونی و منطقی"

زمانی که در سال 1996 موضوع قانونی بودن تسلیحات هسته‌ای در دادگاه جهانی مطرح شد، تهدید هسته‌ای آمریکا علیه عراق در سال 1991 توسط یکی از قضات در نظر کتبی خود ذکر شد. قاضی دادگاه جهانی استفان شوبل (از ایالات متحده) نوشت تهدید هسته‌ای بوش/بیکر و موفقیت آن نشان داد که «در برخی شرایط، تهدید استفاده از سلاح‌های هسته‌ای - تا زمانی که آنها سلاح‌هایی هستند که توسط قوانین بین‌المللی منع نشده باقی می‌مانند - ممکن است هم قانونی و هم منطقی باشد».

شوبل استدلال کرد که به دلیل اینکه عراق پس از دریافت تهدید هسته‌ای بوش/بیکر از سلاح‌های شیمیایی یا بیولوژیکی استفاده نکرد، ظاهرا زیرا این پیام را دریافت کرد، تهدید هسته ای چیز خوبی بود:

بنابراین شواهد قابل‌توجهی وجود دارد که نشان می‌دهد متجاوز از استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی غیرقانونی علیه نیروها و کشورهایی که به درخواست سازمان ملل متحد علیه تجاوزاتش به‌خاطر آنچه متجاوز به‌عنوان تهدیدی برای آن تلقی می‌کرد، منصرف شده یا ممکن است منصرف شده باشد. در صورتی که ابتدا از سلاح های کشتار جمعی علیه نیروهای ائتلاف استفاده کند، از سلاح های هسته ای علیه آن استفاده کند. آیا می توان به طور جدی ادعا کرد که تهدید محاسبه شده - و ظاهراً موفق - آقای بیکر غیرقانونی بوده است؟ مطمئناً اصول منشور سازمان ملل متحد به‌جای تخطی از تهدید حفظ شده است.

ممکن است در آینده یک قاضی روسی وجود داشته باشد که استدلال کند که تهدید هسته‌ای پوتین به‌جای تخطی از اصول منشور سازمان ملل متحد (و کل قوانین بین‌الملل) به این دلیل که در «بازدارندگی» از مداخله ناتو مؤثر بوده است، «به جای نقض» اصول منشور سازمان ملل متحد است. .

تایوان، 1955

نمونه دیگری از تهدید هسته ای ایالات متحده که در واشنگتن دی سی به عنوان "موثر" یاد می شود در سال 1955 بر سر تایوان رخ داد.

در طول اولین بحران تنگه تایوان، که در سپتامبر 1954 آغاز شد، ارتش آزادیبخش خلق کمونیست چین (PLA) آتش توپخانه ای را بر روی جزایر Quemoy و Matsu (که توسط دولت تایوان Guomindang/KMT اداره می شود) بارید. چند روز پس از شروع بمباران، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در واکنش به استفاده از سلاح های هسته ای علیه چین توصیه کرد. برای چند ماه، این یک گفتگوی خصوصی، اگر جدی بود، باقی ماند.

PLA عملیات نظامی انجام داد. (جزایر درگیر بسیار نزدیک به سرزمین اصلی هستند. یکی از آنها فقط 10 مایل دور از ساحل از چین فاصله دارد در حالی که بیش از 100 مایل از جزیره اصلی تایوان فاصله دارد.) KMT همچنین عملیات نظامی را در سرزمین اصلی انجام داد.

در 15 مارس 1955، وزیر امور خارجه ایالات متحده، جان فاستر دالس گفته شده یک کنفرانس مطبوعاتی مبنی بر اینکه ایالات متحده ممکن است در درگیری تایوان مداخله کند با سلاح های هسته ای: "سلاح های اتمی کوچکتر... شانس پیروزی در میدان جنگ را بدون آسیب رساندن به غیرنظامیان فراهم می کند".

این پیام روز بعد توسط رئیس جمهور آمریکا تقویت شد. دوایت دی آیزنهاور گفته شده مطبوعات که در هر نبردی، «جایی که این چیزها [سلاح‌های هسته‌ای] روی اهداف کاملاً نظامی و برای مقاصد کاملاً نظامی استفاده می‌شوند، دلیلی نمی‌بینم که دقیقاً مانند گلوله یا هر چیز دیگری از آنها استفاده نشود. '.

روز بعد از آن، معاون رئیس جمهور ریچارد نیکسون گفت:: "مواد منفجره اتمی تاکتیکی اکنون متعارف هستند و علیه اهداف هر نیروی تهاجمی در اقیانوس آرام مورد استفاده قرار خواهند گرفت."

آیزنهاور روز بعد با زبان «گلوله‌ای» بیشتر بازگشت: جنگ هسته‌ای محدود یک استراتژی هسته‌ای جدید بود که در آن «یک خانواده کاملاً جدید از به اصطلاح سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی یا میدان جنگ» می‌توانستند.مانند گلوله استفاده می شود".

اینها تهدیدات هسته ای عمومی علیه چین بود که یک کشور غیرهسته ای بود. (چین اولین بمب هسته ای خود را تا سال 1964 آزمایش نکرد.)

به طور خصوصی، ارتش ایالات متحده انتخاب شد اهداف هسته‌ای از جمله جاده‌ها، راه‌آهن‌ها و فرودگاه‌ها در امتداد سواحل جنوبی چین و سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده در پایگاه ایالات متحده در اوکیناوا، ژاپن مستقر شدند. ارتش آمریکا آماده بود تا گردان های توپخانه هسته ای را به سمت تایوان منحرف کند.

چین در 1 مه 1955 گلوله باران جزایر Quemoy و Matsu را متوقف کرد.

در نهاد سیاست خارجی ایالات متحده، تمام این تهدیدات هسته ای علیه چین به عنوان استفاده موفقیت آمیز از سلاح های هسته ای ایالات متحده تلقی می شود

در ژانویه 1957، دالس علناً اثربخشی تهدیدهای هسته ای ایالات متحده علیه چین را جشن گرفت. او گفته شده زندگی این مجله که تهدیدهای ایالات متحده برای بمباران اهداف در چین با سلاح هسته ای، رهبران این کشور را پای میز مذاکره در کره آورده است. او مدعی شد که دولت چین با فرستادن دو ناو هواپیمابر آمریکایی مجهز به سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی به دریای چین جنوبی در سال 1954 از اعزام نیروهای چین به ویتنام جلوگیری کرد. دالس افزود که تهدیدهای مشابه برای حمله به چین با سلاح‌های هسته‌ای «در نهایت آنها را در فورموسا متوقف کرد» (تایوان). ).

در تشکیلات سیاست خارجی ایالات متحده، تمام این تهدیدات هسته ای علیه چین به عنوان استفاده موفقیت آمیز از سلاح های هسته ای ایالات متحده، نمونه های موفق قلدری هسته ای تلقی می شود (اصطلاح مؤدبانه "دیپلماسی اتمی')

اینها برخی از راه هایی است که غرب امروز راه را برای تهدیدات هسته ای پوتین هموار کرده است.

(جدید، ترسناک، جزئیات در مورد استفاده نزدیک از سلاح های هسته ای در بحران دوم تنگه در سال 1958 بودند نشان داد توسط دانیل السبرگ در سال 2021. او توییت در آن زمان: "توجه به @JoeBiden: از این تاریخ مخفی درس بگیرید و این دیوانگی را تکرار نکنید.")

سخت افزار

شما همچنین می توانید از طریق کارهایی که با خود تسلیحات انجام می دهید، تهدیدات هسته ای را بدون کلام انجام دهید. با نزدیک‌تر کردن آنها به درگیری، یا با افزایش سطح هشدار هسته‌ای، یا با انجام تمرین‌های تسلیحات هسته‌ای، یک دولت می‌تواند به طور مؤثر سیگنال هسته‌ای ارسال کند. ایجاد یک تهدید هسته ای

پوتین تسلیحات هسته ای روسیه را جابجا کرده، آنها را در حالت آماده باش بالاتر قرار داده است و همچنین امکان استقرار آنها را در بلاروس باز کرده است. بلاروس همسایه اوکراین است که چند روز پیش سکوی پرتاب نیروهای متجاوز شمالی بود و اکنون سربازان خود را برای پیوستن به نیروهای متجاوز روسیه فرستاده است.

گروهی از کارشناسان نوشت در بولتن دانشمندان اتمی در 16 فوریه، قبل از تهاجم مجدد روسیه:

در ماه فوریه، تصاویر منبع باز از ساخت روسیه، بسیج موشک های اسکندر کوتاه برد، قرار دادن موشک های کروز زمینی 9M729 در کالینینگراد و حرکت موشک های کروز هوایی خینزال به سمت مرز اوکراین را تایید کرد. در مجموع، این موشک ها می توانند به عمق اروپا حمله کنند و پایتخت های تعدادی از کشورهای عضو ناتو را تهدید کنند. سامانه‌های موشکی روسیه لزوماً برای استفاده علیه اوکراین در نظر گرفته نشده‌اند، بلکه برای مقابله با هرگونه تلاش ناتو برای مداخله در «خارج نزدیک» روسیه طراحی شده‌اند.

موشک‌های اسکندر-ام با برد کوتاه (۳۰۰ مایل) حمل‌ونقل جاده‌ای می‌توانند کلاهک‌های متعارف یا هسته‌ای را حمل کنند. آنها در استان کالینینگراد روسیه، در همسایگی لهستان، در حدود 300 مایلی شمال اوکراین مستقر شده اند. از سال 2018. روسیه آنها را چنین توصیف کرده است یک شمارنده به سامانه های موشکی آمریکا مستقر در اروپای شرقی. طبق گزارش ها، اسکندر-خانم ها در آستانه این تهاجم اخیر بسیج شده و در حالت آماده باش قرار گرفته اند.

ارتش روسیه گفته است که موشک کروز زمینی 9M729 ("پیچ گوشتی" برای ناتو) حداکثر برد 300 مایل را دارد. تحلیلگران غربی باور برد آن بین 300 تا 3,400 مایل است. 9M729 می تواند کلاهک های هسته ای حمل کند. بر اساس گزارش ها، این موشک ها در استان کالینینگارد در مرز لهستان نیز قرار گرفته اند. اگر تحلیلگران غربی در مورد برد 9M729 صحت داشته باشند، تمام اروپای غربی، از جمله بریتانیا، ممکن است مورد اصابت این موشک ها قرار گیرد.

Kh-47M2 Kinzhal ("خنجر") یک موشک کروز حمله زمینی با بردی حدود 1,240 مایل است. می‌تواند کلاهک هسته‌ای حمل کند، کلاهکی به وزن 500 کیلوتون که ده‌ها برابر قوی‌تر از بمب هیروشیما است. این برای استفاده در برابر "اهداف زمینی با ارزش بالا" طراحی شده است. موشک بود مستقر در اوایل فوریه به کالینینگراد (دوباره که با یکی از اعضای ناتو، لهستان مرز مشترک دارد).

با اسکندر-م اسلحه ها از قبل وجود داشت، سطح هوشیاری آنها بالا رفت و آنها را برای عمل آماده تر کردند.

پوتین سپس سطح هشدار را برای تمام سلاح های هسته ای روسیه در 27 فوریه، پوتین گفت::

مقامات ارشد کشورهای پیشرو ناتو نیز اجازه اظهارات تهاجمی علیه کشورمان را می دهند، بنابراین به وزیر دفاع و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه دستور می دهم نیروهای بازدارنده ارتش روسیه را به حالت ویژه منتقل کنند. وظیفه رزمی.

(دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین بعدا روشن که «مقام ارشد» مورد بحث لیز تراس، وزیر خارجه بریتانیا بود که هشدار داده بود که جنگ اوکراین ممکن است به «درگیری» و درگیری بین ناتو و روسیه منجر شود.)

متیو کرونیگ، کارشناس هسته ای در شورای آتلانتیک، گفته شده la فایننشال تایمزاین واقعاً استراتژی نظامی روسیه برای جلوگیری از تهاجم متعارف با تهدیدات هسته‌ای یا آنچه به عنوان «استراتژی تشدید برای کاهش تنش» شناخته می‌شود، است. پیام به غرب، ناتو و ایالات متحده این است که «درگیر نشوید وگرنه می‌توانیم اوضاع را به بالاترین سطح برسانیم».

کارشناسان با عبارت «وضعیت ویژه وظیفه رزمی» گیج شدند نه بخشی از دکترین هسته ای روسیه به عبارت دیگر، معنای نظامی خاصی ندارد، بنابراین به غیر از قرار دادن سلاح‌های هسته‌ای در حالت آماده‌باش، کاملاً مشخص نیست که چه معنایی دارد.

دستور پوتین بود به گفته پاول پودویگ، یکی از کارشناسان برجسته جهان در زمینه سلاح‌های هسته‌ای روسیه (و دانشمند مؤسسه تحقیقات خلع سلاح سازمان ملل در ژنو) یک «فرماندهی مقدماتی» به جای ایجاد آمادگی فعال برای حمله. پادویگ توضیح داده شده: "همانطور که من نحوه کارکرد سیستم را درک می کنم، در زمان صلح نمی تواند دستور پرتاب را به صورت فیزیکی ارسال کند، گویی مدارها "قطع شده اند". که به معنی شما حتی اگر بخواهید نمی توانید سیگنال را به صورت فیزیکی ارسال کنید. حتی اگر دکمه را فشار دهید، هیچ اتفاقی نمی افتد. اکنون مدار وصل شده است،بنابراین یک سفارش راه اندازی می تواند ارسال شود از طریق در صورت صدور".

"اتصال مدار" همچنین به این معنی است که سلاح های هسته ای روسیه اکنون می توانند باشند راه اندازی به گفته پادویگ، حتی اگر خود پوتین کشته شود یا نتوان به او دسترسی پیدا کرد - اما این تنها زمانی اتفاق می افتد که انفجارهای هسته ای در خاک روسیه شناسایی شود.

اتفاقاً یک همه پرسی در بلاروس در پایان فوریه در را باز می کند انتقال تسلیحات اتمی روسیه حتی به اوکراین، با استقرار آنها در خاک بلاروس برای اولین بار از سال 1994.

"ایجاد احترام کامل"

هم نزدیک‌تر کردن سلاح‌های هسته‌ای به درگیری و هم افزایش سطح هشدار هسته‌ای برای چندین دهه برای نشان دادن تهدیدات هسته‌ای مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

به عنوان مثال، در طول جنگ بریتانیا با اندونزی (1963 - 1966)، که در اینجا به عنوان "مقابله مالزی" شناخته می شود، بریتانیا بمب افکن های هسته ای استراتژیک، بخشی از نیروی بازدارنده هسته ای "بمب افکن وی" را فرستاد. ما اکنون می دانیم که برنامه های نظامی فقط شامل بمب افکن های ویکتور یا ولکان بود که بمب های معمولی را حمل و پرتاب می کردند. با این حال، از آنجایی که آنها بخشی از نیروی هسته ای استراتژیک بودند، یک تهدید هسته ای را با خود حمل کردند.

در مجله انجمن تاریخی RAF مقاله درباره بحران، مورخ نظامی و خلبان سابق RAF، همفری وین می نویسد::

اگرچه این بمب افکن های وی در یک نقش متعارف به کار گرفته شدند، بدون شک حضور آنها اثر بازدارندگی داشت. زیرا مانند B-29 هایی که ایالات متحده در زمان بحران برلین (1948-49) به اروپا فرستاد، آنها به عنوان "قابلیت هسته ای" شناخته می شدند، برای استفاده از اصطلاح راحت آمریکایی، همانطور که کانبرا از نزدیک بود. نیروی هوایی شرق و RAF آلمان.'

برای خودی ها، "بازدارندگی هسته ای" شامل ترسناک کردن (یا "ایجاد احترام کامل" در میان بومیان است.

برای روشن بودن، RAF قبلا بمب افکن های V را در سنگاپور می چرخاند، اما در طول این جنگ، آنها فراتر از مدت معمول خود نگه داشته شدند. دیوید لی، رئیس نیروی هوایی ارتش، مارشال، در تاریخچه خود از RAF در آسیا می نویسد:

دانش قدرت و شایستگی RAF باعث ایجاد احترام کامل در بین رهبران اندونزی شد بازدارنده اثر جنگنده های پدافند هوایی RAF، بمب افکن های سبک و بمب افکن های وی در جدا شدن از فرماندهی بمب افکن مطلق بود. (دیوید لی، شرق: تاریخچه RAF در شرق دور، 1945 - 1970، لندن: HMSO، 1984، p213، تاکید شده است)

ما می‌بینیم که برای خودی‌ها، «بازدارندگی هسته‌ای» شامل ترساندن (یا «ایجاد احترام کامل» در میان بومیان - در این مورد، در آن سوی جهان از بریتانیا است.

به سختی نیازی به گفتن نیست که اندونزی در زمان رویارویی، مانند امروز، یک کشور فاقد سلاح هسته ای بود.

صحبت‌های پوتین در مورد آماده‌کردن نیروهای «بازدارنده» روسیه امروز معنای مشابهی از نظر «بازدارندگی = ارعاب» دارد.

ممکن است تعجب کنید که آیا Victors و Vulcans فقط با سلاح های معمولی به سنگاپور فرستاده شده اند. این امر بر سیگنال هسته ای قدرتمندی که این بمب افکن های هسته ای استراتژیک ارسال می کنند تأثیر نمی گذارد، زیرا اندونزیایی ها نمی دانستند چه محموله ای را حمل می کنند. شما می توانید امروز یک زیردریایی تریدنت را به دریای سیاه بفرستید و حتی اگر کاملاً خالی از هر نوع مواد منفجره باشد، به طور گسترده تر به عنوان یک تهدید هسته ای علیه کریمه و نیروهای روسیه تعبیر می شود.

همانطور که اتفاق می افتد، هارولد مک میلان، نخست وزیر بریتانیا، چنین کرده است مجاز است انبار تسلیحات هسته ای در RAF Tengah در سنگاپور در سال 1962. یک سلاح هسته ای تاکتیکی Red Beard ساختگی در سال 1960 به تنگاه پرواز کرد و 48 ریش قرمز واقعی به این منطقه منتقل شد. مستقر در آنجا در سال 1962. بنابراین بمب‌های هسته‌ای در طول جنگ با اندونزی از سال 1963 تا 1966 به صورت محلی در دسترس بودند.

از سنگاپور تا کالینینگراد

شباهتی بین بریتانیا وجود دارد که بمب افکن های وی وی را در سنگاپور در طول جنگ با اندونزی و روسیه ارسال می کند و موشک های کروز 9M729 ارسال می کند. خنزال موشک های پرتاب هوایی به کالینینگراد در جریان بحران کنونی اوکراین.

در هر دو مورد، یک کشور دارای سلاح هسته ای در تلاش است تا مخالفان خود را با احتمال تشدید تنش هسته ای بترساند.

این قلدری هسته ای است. این نوعی تروریسم هسته ای است.

نمونه های بسیار دیگری از استقرار سلاح های هسته ای وجود دارد که می توان به آنها اشاره کرد. در عوض، بیایید به "هشدار هسته ای به عنوان یک تهدید هسته ای" برویم.

دو مورد از خطرناک ترین این موارد در جریان جنگ 1973 خاورمیانه رخ داد.

وقتی اسرائیل ترسید که جزر و مد جنگ علیه آن پیش می رود، آن را قرار داده شده موشک‌های بالستیک میان‌برد جریکو مجهز به تسلیحات هسته‌ای در حالت آماده‌باش هستند و نشانه‌های تشعشعی آن‌ها را برای هواپیماهای تجسسی ایالات متحده قابل مشاهده می‌کنند. اهداف اولیه هستند گفت: که شامل مقر نظامی سوریه در نزدیکی دمشق و مقر نظامی مصر در نزدیکی قاهره بود.

در همان روزی که بسیج شناسایی شد، در 12 اکتبر، ایالات متحده حمل و نقل هوایی گسترده تسلیحاتی را که اسرائیل خواستار آن بود – و ایالات متحده مدتی در برابر آن مقاومت می کرد – آغاز کرد.

نکته عجیب در مورد این هشدار این است که این یک تهدید هسته ای بود که عمدتاً متحدان را هدف قرار می داد تا دشمنان.

در واقع، این بحث وجود دارد که این کارکرد اصلی زرادخانه هسته ای اسرائیل است. این استدلال در کتاب سیمور هرش مطرح شده است گزینه سامسون، که دارای یک حساب دقیق هشدار 12 اکتبر اسرائیل. (یک دیدگاه جایگزین از 12 اکتبر در این ارائه شده است مطالعه ایالات متحده.)

اندکی پس از بحران 12 اکتبر، ایالات متحده سطح هشدار هسته ای را برای سلاح های خود افزایش داد.

پس از دریافت کمک های نظامی ایالات متحده، نیروهای اسرائیل شروع به پیشروی کردند و آتش بس توسط سازمان ملل در 14 اکتبر اعلام شد.

آریل شارون، فرمانده تانک اسرائیلی سپس آتش بس را شکست و از کانال سوئز عبور کرد و وارد مصر شد. شارون با حمایت نیروهای زرهی بزرگتر تحت فرماندهی Avraham Adan، تهدید کرد که نیروهای مصری را به طور کامل شکست خواهد داد. قاهره در خطر بود.

اتحاد جماهیر شوروی، حامی اصلی مصر در آن زمان، شروع به حرکت نیروهای زبده خود برای کمک به دفاع از پایتخت مصر کرد.

خبرگزاری ایالات متحده UPI گزارش یک نسخه از اتفاق بعدی:

کیسینجر برای توقف شارون [و آدان] وضعیت آماده باش تمامی نیروهای دفاعی ایالات متحده را در سرتاسر جهان اعلام کرد. آنها که DefCon نامیده می شوند، برای شرایط دفاعی، به ترتیب نزولی از DefCon V تا DefCon I، که جنگ است، کار می کنند. کیسینجر یک DefCon III سفارش داد. به گفته یکی از مقامات ارشد سابق وزارت امور خارجه، تصمیم برای انتقال به DefCon III "پیام روشنی را ارسال کرد که نقض آتش بس توسط شارون ما را به درگیری با شوروی می کشاند و ما هیچ تمایلی برای دیدن نابودی ارتش مصر نداریم." '

دولت اسرائیل خواستار توقف حمله آتش‌بس شارون/آدان به مصر شد.

نوام چامسکی یک را می دهد تفسیر متفاوت از وقایع:

ده سال بعد، هنری کیسینجر در آخرین روزهای جنگ اسرائیل و اعراب در سال 1973 هشدار اتمی داد. هدف این بود که به روس‌ها هشدار داده شود که در مانورهای دیپلماتیک ظریف او که برای تضمین پیروزی اسرائیل طراحی شده بود، اما یک پیروزی محدود، مداخله نکنند، به طوری که ایالات متحده همچنان منطقه را به طور یکجانبه تحت کنترل داشته باشد. و مانورها ظریف بود. ایالات متحده و روسیه به طور مشترک آتش بس برقرار کرده بودند، اما کیسینجر مخفیانه به اسرائیل اطلاع داد که می توانند آن را نادیده بگیرند. از این رو نیاز به هشدار هسته ای برای ترساندن روس ها وجود دارد.

در هر دو تفسیر، افزایش سطح هشدار هسته ای ایالات متحده در مورد مدیریت یک بحران و تعیین محدودیت برای رفتار دیگران بود. این احتمال وجود دارد که آخرین هشدار اتمی پوتین "شکل ویژه وظیفه رزمی" انگیزه های مشابهی داشته باشد. در هر دو مورد، همانطور که چامسکی اشاره می کند، افزایش هشدار هسته ای به جای افزایش ایمنی و امنیت شهروندان میهن را کاهش می دهد.

دکترین کارتر، دکترین پوتین

تهدیدات هسته ای کنونی روسیه هم ترسناک است و هم نقض آشکار منشور ملل متحد: «همه اعضا در روابط بین المللی خود از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری...». (ماده 2، بند 4، تاکید شده است)

در سال 1996 دادگاه جهانی حکومت که تهدید یا استفاده از سلاح های هسته ای «به طور کلی» غیرقانونی خواهد بود.

تنها زمینه ای که می توانست احتمال استفاده قانونی از تسلیحات هسته ای را ببیند، در مورد تهدید «بقای ملی» بود. دادگاه گفت: نمی‌توان به طور قطعی نتیجه‌گیری کرد که آیا تهدید یا استفاده از سلاح‌های هسته‌ای در شرایط شدید دفاع از خود، که در آن بقای یک کشور در خطر است، قانونی یا غیرقانونی خواهد بود.

در شرایط کنونی، بقای روسیه به عنوان یک کشور در خطر نیست. بنابراین بر اساس تفسیر دادگاه جهانی از قانون، تهدیدات هسته ای که روسیه مطرح می کند غیرقانونی است.

این در مورد تهدیدات هسته ای آمریکا و انگلیس نیز صدق می کند. هر چه در تایوان در سال 1955 یا عراق در سال 1991 اتفاق افتاد، بقای ملی ایالات متحده در خطر نبود. هر چه در مالزی در اواسط دهه شصت اتفاق افتاد، خطری وجود نداشت که بریتانیا زنده بماند. بنابراین این تهدیدات هسته ای (و بسیاری موارد دیگر که می توان به آنها اشاره کرد) غیرقانونی بودند.

مفسران غربی که برای محکوم کردن جنون هسته ای پوتین عجله دارند، بهتر است جنون هسته ای غرب در گذشته را به یاد بیاورند.

ممکن است کاری که روسیه در حال حاضر انجام می دهد ایجاد یک سیاست کلی باشد، ترسیم یک خط هسته ای در شن و ماسه بر حسب آنچه که می خواهد و نخواهد گذاشت در اروپای شرقی اتفاق بیفتد.

اگر چنین است، این تا حدودی شبیه دکترین کارتر خواهد بود، یکی دیگر از تهدیدات هسته‌ای شوم مربوط به یک منطقه. در 23 ژانویه 1980، جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، در سخنرانی خود در مورد وضعیت اتحادیه گفت::

موضع ما کاملاً روشن باشد: تلاش هر نیروی خارجی برای به دست گرفتن کنترل منطقه خلیج فارس، تهاجم به منافع حیاتی ایالات متحده آمریکا تلقی خواهد شد و چنین تهاجمی به هر وسیله ای که لازم باشد دفع خواهد شد. از جمله نیروی نظامی.'

«هر وسیله لازم» شامل سلاح‌های هسته‌ای بود. به عنوان دو آکادمیک نیروی دریایی ایالات متحده توضیحدر حالی که دکترین موسوم به کارتر به طور خاص به تسلیحات هسته‌ای اشاره نکرده بود، در آن زمان به طور گسترده این باور وجود داشت که تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای بخشی از استراتژی ایالات متحده برای جلوگیری از پیشروی شوروی از افغانستان به سمت کشورهای نفت خیز است. خلیج فارس.'

دکترین کارتر یک تهدید هسته ای در یک موقعیت بحرانی خاص نبود، بلکه یک سیاست ثابت بود مبنی بر اینکه اگر یک نیروی خارجی (غیر از خود ایالات متحده) تلاش کند بر نفت خاورمیانه کنترل کند، می توان از سلاح های هسته ای ایالات متحده استفاده کرد. این امکان وجود دارد که دولت روسیه اکنون بخواهد چتر تسلیحات هسته ای مشابهی را بر فراز اروپای شرقی برپا کند، دکترین پوتین. اگر چنین باشد، به همان اندازه دکترین کارتر خطرناک و غیرقانونی خواهد بود.

مفسران غربی که برای محکوم کردن جنون هسته ای پوتین عجله دارند، بهتر است جنون هسته ای غرب در گذشته را به یاد بیاورند. در طول چند دهه گذشته در غرب تقریباً هیچ چیزی تغییر نکرده است، چه در دانش و نگرش عمومی و چه در سیاست ها و عملکردهای دولتی، تا غرب را از تهدیدات هسته ای در آینده باز دارد. این یک فکر هشیارکننده است زیرا ما امروز با بی قانونی هسته ای روسیه روبرو هستیم.

میلان رای، سردبیر اخبار صلح، نویسنده است ترایدنت تاکتیکی: دکترین ریفکیند و جهان سوم (مقالات دراوا، 1995). نمونه های بیشتری از تهدیدات هسته ای بریتانیا را می توان در مقاله او یافت.تفکر غیرقابل تصور درباره غیرقابل تصور - استفاده از سلاح های هسته ای و مدل تبلیغاتی(2018).

پاسخ 2

  1. آنچه که جنگ افروزی دیوانه وار و شیطانی تیپ ایالات متحده/ناتو انجام داده است این است که یک قدم به سوی جنگ جهانی سوم برانگیخته است. این بحران موشکی کوبا در دهه 1960 برعکس بوده است!

    پوتین برای به راه انداختن یک جنگ وحشتناک و نامطلوب علیه اوکراین تحریک شده است. واضح است که این طرح B ایالات متحده/ناتو است: مهاجمان را در جنگ فرو ببرید و سعی کنید خود روسیه را بی ثبات کنید. طرح الف بدیهی است که اولین تسلیحات تهاجمی را فقط چند دقیقه دورتر از اهداف روسیه قرار دهد.

    جنگ فعلی درست در مرزهای روسیه بسیار خطرناک است. این یک سناریوی آشکار برای جنگ جهانی کامل است! با این حال، ناتو و زلنسکی می‌توانستند تنها با موافقت با تبدیل شدن اوکراین به یک کشور بی‌طرف و حائل، از همه اینها جلوگیری کنند. در همین حال، تبلیغات کورکورانه احمقانه و قبیله‌گرایانه محور انگلیس-آمریکا و رسانه‌های آن به افزایش خطرات ادامه می‌دهد.

    جنبش بین‌المللی صلح/ضد هسته‌ای در تلاش برای بسیج به موقع برای کمک به جلوگیری از هولوکاست نهایی با یک بحران بی‌سابقه مواجه است.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی