نوشته مکس الج، telesur.
در روزهای آینده، رئیس جمهور دونالد ترامپ قرار است دستورات اجرایی (EOs) را امضا کند که به طور موقت مهاجرت، پناهندگان و روادید از ایران، عراق، سودان و سوریه را تعلیق می کند. سومالی، لیبی و یمن را می توان به عنوان "کشورها یا مناطق مورد نگرانی" اضافه کرد. لیست کشورها ممکن است آشنا باشد. آنها قطعا باید باشند. آنهایی هستند که ایالات متحده مکرراً آنها را تحریم، هواپیماهای بدون سرنشین، تهاجم، اهریمن ساختن، و تلاش برای انحلال آنها به عنوان نهادهای مستقل کرده است.
به قول ترامپ، این یک «روز بزرگ برای امنیت ملی» خواهد بود. امنیت ملی کمی دروغ است، کمی سوت سگ به شهروندان سفیدپوست ایالات متحده - هم فقرایی که خود را مالک این کشور تصور می کنند و هم افراد بسیار ثروتمندی که در واقع این کشور را اداره می کنند.
برای اولی، معنای آن این است که ایمنی روزمره آنها بر عدم ایمنی دیگران - به ویژه قهوهها و مسلمانها - استوار است. «امنیت ملی» به معنای محو کل جوامع در شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا، و بستن بناهای ورودی به زبالههای انسانی آن جنگها است.
همچنین به معنای ساختن دیواری است که ظاهراً از مکزیکی ها و آمریکایی های مرکزی که جنوب غربی ایالات متحده بر روی زمین آنها ساخته شده است و تمام صنایع در جنوب معاصر بر روی نیروی کار آنها استوار است.
برای ثروتمندان، "امنیت ملی" امنیت ثروت آنهاست.
امنیت ملی، به صراحت تر، دروغی است که همیشه دست در دست یک حقیقت است، نتیجه واقعی تلاش ایالات متحده برای تامین امنیت ثروتمندان: ناامنی ملی برای کشورهایی که در لیست هدف ایالات متحده قرار دارند. این هفت کشور که ظاهراً مخزن ناامنی انسانی هستند، در واقع قربانیان دولت امنیتی غیرانسانی ایالات متحده هستند.
ایران که یک «تهدید امنیتی» برای زرادخانه هستهای موجود نیست، تحت تحریم تنها کشوری در تاریخ است که از سلاحهای هستهای برای نابودی شهرها استفاده میکند و دارنده هزاران بمب و موشک هستهای است.
تحریم ها همچنان ارتباط ایران را با جهان قطع می کند. هدف آنها به گفته ایران کارشناس هیلاری مان لورت"افزایش سختی برای ایرانیان عادی" به منظور "رهایی از سیستمی که واشنگتن دوست ندارد"، یعنی سیستمی که پس از انقلاب 1979 ایجاد شد، بوده است.
برچسب زدن به عراق یا عراقی ها به عنوان تهدیدهای امنیتی فقط یک فحاشی است. عراق پس از یک دهه تحریم و به دنبال آن یک جنگ تجاوزکارانه که حداقل صدها هزار نفر را به قتل رساند، با هرج و مرج ناشی از ایالات متحده غرق شده است.
به گفته این اقتصاددان لبنانی، قبل از این جنگ ها و به ویژه تا سال 1980 علی کادریدولت عراق "اصلاحات گسترده ای در توزیع دارایی ها، پروژه های زیرساختی و توسعه صنایع سنگین به منظور بهبود شرایط برای اقشار پایین دست انجام داد." همانطور که او ادامه می دهد، «این واقعیت که دگرگونی سوسیالیستی عرب رادیکال تر نبود ... به این معنی نیست که تجربه توسعه سوسیالیستی به رهبری دولت سوسیالیستی تحول اجتماعی مثبت ساختاری و تاریخی ایجاد نکرده است».
این نوعی «امنیت ملی» است که ایالات متحده آن را دوست ندارد. بنابراین به زودی این اتفاق افتاد که امنیت ملی عراق - شبکه برق، سیستم بهداشتی، بیمارستان ها، دانشگاه ها - تهدیدی برای "امنیت ملی" ایالات متحده تلقی شد. یک تهاجم غیرقانونی به دنبال داشت. برداشت آن جریان پناهجویان و جستجوی ناامیدانه برای مهاجرت بود. این تبعیدیان از بینالنهرین، در حال فرار از ناامنی غیرقابل تحمل آمریکا که در کشورشان کاشته شده است، اکنون تهدیدی برای امنیت ملی ایالات متحده هستند. بیش از یک سال پیش، واشنگتن پست گزارش یک میلیارد دلار در سال "عملیات مخفی سیا برای آموزش و تسلیح شورشیان در سوریه". بر اساس داوری دادگاه بینالمللی دادگستری در ایالات متحده آمریکا در مقابل نیکاراگوئه، ایالات متحده، در «آموزش، تسلیح، تجهیز، تأمین مالی و تأمین نیروهای مخالف... علیه جمهوری نیکاراگوئه بر خلاف تعهداتش بر اساس حقوق بینالملل عرفی عمل کرده بود. در امور کشور دیگری مداخله نکند.»
هیچ دلیلی وجود ندارد که این قانون در مورد فاجعه سوریه در مورد ایالات متحده اعمال نشود. در واقع، به عنوان ربیع ناصر، مخالف سوری در تبعید یادداشت ها، "ایالات متحده حامی اصلی اپوزیسیون است" در کنار "خطرناک ترین قدرت منطقه" کشورهای خلیج فارس. و هر مسئولیتی که دولت سوریه در قبال بحران کنونی داشته باشد، با توجه به نقش عظیم ایالات متحده و خلیج فارس در نابودی سوریه، به سادگی بی ربط است. این نقش ها باید دغدغه اصلی شهروندان ایالات متحده باشد. تا زمانی که این مسئولیت برطرف نشود، جنگ ادامه دارد.
و همینطور جریان پناهندگان. زیرا همانطور که ربیعی می نویسد، جنگ «بافت اجتماعی مردم سوریه، فرهنگ سوریه را از بین می برد و البته ایده آینده را از بین می برد. بیشتر مردم تلاش می کنند کشور را ترک کنند.» هنگامی که به سواحل ایالات متحده می رسند، تهدیدات به اصطلاح امنیت ملی بیشتر می شود.
در یمن، به پایان رسید 10,000 غیرنظامی کشته شده اند در بحبوحه جنگی که به طور رسمی در عربستان سعودی نامیده می شود، یکی از آنها با هواپیماهای آمریکایی، مهمات و تانکرهای سوخت رسان هوایی ایالات متحده تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. در سرتاسر یمن، پوسترهایی روی دیوارها نصب شده است خواندن"بمب های انگلیسی و آمریکایی مردم یمن را می کشند." به گفته فائو، بیش از نیمی از جمعیت "نمی توانند نیازهای غذایی روزانه خود را تامین کنند". به عنوان محقق روستایی یمن، مارتا موندی، نظراتشواهدی وجود دارد که «سعودیها عمداً به زیرساختهای کشاورزی حمله میکنند تا جامعه مدنی را از بین ببرند».
جنگ اساساً برای جلوگیری از هر نوع وحدت ملی-مردمی و تشویق به شکاف مستمر کشور، به ویژه در امتداد خطوط شیعه و سنی، به حرکت درآوردن حلقههای باطل شکافهای اجتماعی، فرقهگرایی، ویرانی و تخریب صورت گرفته است. توسعه.
فرمان اجرایی برای تقویت این اقدام در افکار عمومی به شدت بر اسلام هراسی تکیه خواهد داشت. با این فرض که مسیحیان، یهودیان و دیگران تحت حکومت اکثریت مسلمان در امان نیستند، ممکن است تا حدی کسانی که با "آزار و شکنجه های مذهبی" روبرو هستند، معاف شود. در واقع، در مقایسه با اروپای تحت فئودالیسم و سرمایه داری نسل کشی و طردکننده، شمال آفریقا و غرب آسیا در بیشتر تاریخ خود چند فرقه بودند و در واقع پناهگاهی برای پناهندگان نابردبار اروپایی بودند. آنها تنها تحت فشار استعمار و وهابیت مورد حمایت ایالات متحده اقلیت های مذهبی بومی را به شدت ناامن کردند.
با این حال، به نظر نمی رسد که این واقعاً ممنوعیت مسلمانان باشد. کشورهای با اکثریت مسلمان که پایگاه های وفادار امپراتوری هستند - اردن، عربستان سعودی - مستثنی هستند. کشورهای فهرست شده کشورهایی هستند که ایالات متحده برای تقریباً 40 سال بی وقفه علیه مردم آنها جنگیده است. تعداد پناهندگان این جنگ ها به میلیون ها نفر می رسد.
ترامپ پس از ویران کردن خانهها و کشورهای آنها، میخواهد آنها را از ورود به خانه ما منع کند. این سیاست وحشیانه و غیرقابل قبول است. مرزها باید باز باشد پناهندگان در اینجا خوش آمدید. جنگ هایی که آنها را می سازند و مردانی که آن جنگ ها را می سازند، نیستند.
مکس عجل ویراستار جدلیه است.