توسط دیوید سوانسون World BEYOND War، مارس 30، 2023
بروشور نویسنده را اینگونه توصیف کرد: «چارلز داگلاس لومیس، تفنگدار سابق نیروی دریایی، مطالب زیادی در مورد موضوع روابط خارجی ایالات متحده نوشته است و منتقد سرسخت سیاست خارجی ایالات متحده است. از آثار او می توان به دموکراسی رادیکال و نگاهی نو به گل داودی و شمشیر اشاره کرد. سوزان سونتاگ لومیس را «یکی از متفکرترین، شریفترین و مرتبطترین روشنفکرانی که در مورد رویههای دموکراتیک در همه جای دنیا مینویسد» نامیده است. کارل ون وولفرن از او بهعنوان «ناظر برجسته روابط مستعفی آمریکا و ژاپن» یاد کرده است. من این چیزها را در مورد او قبلاً میدانستم، و با این حال، هنوز با برداشتن کتاب، و نه صرفاً به این دلیل که به شکل الکترونیکی بود، مشکل داشتم. .
کتاب خوانده می شود جنگ جهنم است: مطالعات در مورد حق خشونت مشروع. نویسنده به من اطمینان داد که به نفع خشونت استدلال نمی کند. حق با او بود. من آن را به فهرست کتابهای بزرگ لغو جنگ اضافه کردم (به زیر مراجعه کنید) و آن را بهترین کتابی میدانم که اخیراً خواندهام. اما به تدریج و روشمند به نتیجه می رسد. کتاب کندی نیست. شما می توانید آن را در یک حرکت بخوانید. اما با شیوه های سنتی تفکر نظامی شروع می شود و گام به گام به چیزی عاقلانه تر می رود. لومیس در اوایل، در مورد مفهوم «خشونت مشروع» می نویسد:
ما این چیزها را می دانیم، اما این دانستن به چه معناست؟ اگر دانستن یک عمل ذهنی است، «دانستن» اینکه بمباران نظامی قتل نیست، چه نوع عملی است؟ وقتی این چیزها را "می دانیم" چه می کنیم (و با خودمان انجام می دهیم)؟ آیا این «دانستن» نوعی «ندانستن» نیست؟ آیا این یک «دانستن» نیست که مستلزم فراموشی است؟ «دانستنی» که به جای اینکه ما را با واقعیت جهان در تماس قرار دهد، بخشی از آن واقعیت را نامرئی می کند؟»
لومیس خواننده را به طور اجتناب ناپذیری سوق می دهد که ایده جنگ مشروع و حتی ایده دولت مشروع را آنگونه که ما در حال حاضر دولت ها را درک می کنیم، زیر سوال ببرد. اگر همانطور که لومیس استدلال میکند، دولتها با جلوگیری از خشونت توجیه میشوند، اما قاتلان اصلی دولتها هستند - نه فقط در جنگهای خارجی، بلکه در جنگهای داخلی و سرکوب قیامها - پس از توجیه چه چیزی باقی میماند؟
لومیس با این پیشنهاد شروع میکند که نمیداند چه چیزی به مردم اجازه میدهد خشونت را چیزی کاملاً متفاوت ببینند. با این حال، او در طول کتاب نشان میدهد که آن را به خوبی درک میکند و سعی میکند دیگران را به انجام همین کار سوق دهد، مثالها و استدلالهای متعددی را دنبال کنند و به درک این موضوع ختم شود. ساتیاگرا یا اقدام غیرخشونت آمیز، قتل را از طریق امتناع از عمل به شرایط آن به قتل تبدیل می کند (و همچنین اینکه چگونه نیاز به فدراسیون روستاهای مستقل را نشان می دهد).
من فکر نمیکنم که مشاهده چیزی کاملاً متفاوت از آنچه مشاهدات معمولی ممکن است نشان دهد، پدیدهای نادر باشد.
فیلمی که اکنون در سینماهای آمریکا به نام مردی به نام اتو - و کتاب و فیلم قبلی مردی به نام اوه — [SPOILER ALERT] داستان مردی را روایت می کند که همسر محبوبش مرده است. او به طور مکرر اقدام به خودکشی میکند که آن را تلاشی برای پیوستن به همسرش توصیف میکند. غم و اندوه و تراژدی این توصیف تنها نگرانی دیگران را برای جلوگیری از فاجعه کشتن اتو/اوو افزایش می دهد. به عبارت دیگر، برخی یا همه شخصیتهای فیلم، از جمله قهرمان داستان، به خوبی میدانند که مرگ، مرگ است (در غیر این صورت، همگی آنها را تشویق میکنند و جشن میگیرند که دوباره شادیبخش این زوج خوشبخت در سرزمینی جادویی قرار میگیرند). اما حداقل یکی از آنها می تواند تا حدی "باور" کند که مرگ در واقع به زندگی پایان نمی دهد.
وقتی در جنگ، پلیس یا زندان ها کشتار را تحمل می کنیم، تأیید می کنیم، یا برای کشتن تشویق می کنیم، از فاصله گرفتن غذاخوری گوشتخواری که نمی خواهد نام دام های موجود در بشقابش را بداند فراتر می رویم. جنگ فقط به عنوان یک شر متأسفانه ضروری درک نمی شود، که باید تا حد امکان از آن اجتناب شود، در اسرع وقت به پایان برسد، اما با این وجود به عنوان یک خدمت توسط کسانی که مایل و قادر هستند در صورت لزوم انجام می شود. در عوض، همانطور که لومیس می نویسد، می دانیم که قتل در جنگ، قاتل، وحشتناک، خونین، نفرت انگیز، بدبختانه یا تراژیک نیست. ما باید این را «بدانیم» وگرنه نمینشینیم و بیپایان آن را به نام خودمان انجام میدهیم.
همانطور که مردم پاریس، فرانسه را تماشا می کنیم که پایتخت خود را به دلیل نارضایتی های بسیار ناچیزتر از مردم ایالات متحده از دولت خود تعطیل می کنند، کاملاً واضح می شود که تمام صحبت ها در محافل ایالات متحده در مورد موضوع جنگ - بحث انتخاب بین راه اندازی جنگ و صرفاً دراز کشیدن و تسلیم شدن - از سه منبع سرچشمه می گیرد: تبلیغات جنگ بی پایان، سختگیرانه انکار واقعیات قدرت کنش غیرخشونت آمیز و عادت عمیقاً ریشه دار صرف دراز کشیدن و تسلیم شدن. ما به یک شناخت صادقانه از قدرت اقدام غیرخشونت آمیز به عنوان جایگزینی برای جنگ و انفعال نیاز داریم.
در حالی که من در این کتاب ایرادات متعددی با نکات جزئی دارم، بحث کردن با کتابی که به نظر میرسد قصد دارد مردم را به فکر خود وادار کند، دشوار است. اما ای کاش بسیاری از کتابهایی که ایده جنگ را در بر میگیرند، از جمله این کتاب، خود این مؤسسه را درگیر میکردند. همیشه مواردی وجود خواهد داشت که خشونت پرهیزی با شکست مواجه شود. موارد بیشتری وجود خواهد داشت که خشونت شکست می خورد. مواردی وجود خواهد داشت که خشونت پرهیزی برای مقاصد بد استفاده شود. موارد بیشتری وجود خواهد داشت که از خشونت برای اهداف بد استفاده شود. این حقایق در صورت وجود چنین مواردی، هیچ موردی را برای حامیان جنگ برای از بین بردن ادارات دولتی مقاومت غیرمسلح ایجاد نمی کند، و آنها استدلال کمی برای از بین بردن ارتش ها ارائه می دهند. اما استدلال زیر انجام می دهد:
ارتش ها جنگ ایجاد می کنند، منابعی را هدر می دهند که می توانستند جان افراد بیشتری را نسبت به جنگ ها نجات داده و بهبود بخشند، خطر آخرالزمان هسته ای را ایجاد می کنند، ویرانگر اصلی اکوسیستم های زمین هستند، نفرت و تعصب و نژادپرستی و بی قانونی و خشونت در مقیاس کوچک را گسترش می دهند. و بزرگترین مانع برای همکاری های جهانی ضروری در مورد بحران های غیراختیاری است.
من همچنین از این ادعای قدیمی خسته شدهام که میگوید پیمان کلوگ برایاند، فرزند پوستری برای شکست است، و نه اساساً به خاطر ادعای اسکات شاپیرو و اونا هاتاوی. تصورات در مورد اینکه چگونه روابط بینالملل را متحول کرد، اما اساساً به این دلیل که هر گام در جهت لغو جنگ تاکنون شکست خورده است، تقریباً همه قوانین مربوط به کتابها بسیار بیشتر از آنچه که پیمان کلوگ برایاند به عنوان یک موفقیت فوقالعاده تصور میشود، نقض میشود و در عین حال که به درستی جرم انگاری میشود. جنگ بدون مبارزه بیخشونت بزرگ اتفاق نمیافتد، جنگ بدون ممنوع کردن درست آن پایان نمییابد.
COLLECTION OF WAR COLLECTION:
جنگ جهنم است: مطالعات در مورد حق خشونت مشروع، توسط سی داگلاس لومیس، 2023.
بزرگترین شر جنگ است، توسط کریس هجز، 2022.
لغو خشونت دولتی: جهانی فراتر از بمب ها، مرزها و قفس ها توسط ری آچسون، 2022.
در برابر جنگ: ایجاد فرهنگ صلح توسط پاپ فرانسیس، 2022.
اخلاق، امنیت و ماشین جنگی: هزینه واقعی ارتش توسط ند دوبوس، 2020.
درک صنعت جنگ توسط کریستین سورنسن ، 2020.
بدون جنگ بیشتر توسط Dan Kovalik ، 2020.
قدرت از طریق صلح: چگونه غیرنظامیسازی منجر به صلح و شادی در کاستاریکا شد، و آنچه بقیه جهان میتوانند از یک کشور کوچک گرمسیری بیاموزند، توسط جودیت ایو لیپتون و دیوید پی باراش، 2019.
دفاع اجتماعی توسط یورگن یوهانسن و برایان مارتین ، 2019.
قتل شامل: کتاب دوم: سرگرمی مورد علاقه ی امریکا توسط Mumia ابو جمال و استفان ویتوریا، 2018.
راهکارهای صلح: سخنرانی های هیروشیما و ناگازاکی را زنده نگه می دارد توسط ملیندا کلارک، 2018.
جلوگیری از جنگ و ترویج صلح: راهنمای برای متخصصین بهداشت ویرایش شده توسط ویلیام ویست و شلی سفید، 2017.
طرح کسب و کار برای صلح: ساختن جهانی بدون جنگ توسط Scilla Elworthy، 2017.
جنگ هرگز تنها نیست توسط دیوید سوانسون، 2016.
سیستم امنیتی جهانی: جایگزینی برای جنگ by World Beyond War، 2015 ، 2016 ، 2017.
یک پرونده قدرتمندی علیه جنگ: آنچه آمریکا در کلاس تاریخ ایالات متحده از دست داده است و آنچه ما (همه) می توانیم انجام دهیم توسط کتی Beckwith، 2015.
جنگ: جنایت علیه بشریت توسط روبرتو ویوو، 2014.
رئالیسم کاتولیک و لغو جنگ توسط دیوید کارول Cochran، 2014.
جنگ و تهدید: آزمون انتقادی توسط Laurie Calhoun، 2013.
Shift: آغاز جنگ، پایان دادن به جنگ توسط Judith Hand، 2013.
جنگ بیشتر: مورد برای لغو توسط دیوید سوانسون، 2013.
پایان جنگ توسط جان هورگان، 2012.
گذار به صلح توسط راسل فور-برک، 2012.
از جنگ به صلح: راهنمای صدها سال آینده توسط کنت شیففر، 2011.
جنگ دروغ است توسط دیوید سوانسون، 2010، 2016.
فراتر از جنگ: پتانسیل انسانی برای صلح توسط داگلاس فری، 2009.
زندگی فراتر از جنگ توسط Winslow Myers، 2009.
خونریزی کافی: 101 راه حل برای خشونت ، ترور و جنگ توسط مری-وین اشفورد با گای دونسی ، 2006.
سیاره زمین: آخرین سلاح جنگ توسط Rosalie Bertell ، 2001.
پسران پسر خواهند بود: شکستن پیوند بین مردانگی و خشونت توسط میریام میدزیان، 1991.
یک دیدگاه
سلام دیوید،
اشتیاق شما در این مقاله به افراد NO WAR انرژی می دهد تا ادامه دهند.
جملات سرسختانه شما "چیزی به نام یک جنگ خوب وجود ندارد...دوره" در این قطعه به ما یادآوری می کند که هرگز گرفتار بحث های "بله... اما" نشویم. چنین بحث هایی باعث می شود آنچه را که همه «می دانیم» فراموش کنیم: به جنگ نه بگوییم!