فرانسه و سرپیچی ناتو

منبع عکس: رئیس ستاد مشترک – CC BY 2.0

توسط گری لوپ، مبارزه با پانچ، اکتبر 7، 2021

 

بایدن با تنظیم توافق برای ارائه زیردریایی های هسته ای به استرالیا، فرانسه را خشمگین کرده است. این جایگزین قرارداد خرید ناوگان زیربنایی دیزلی از فرانسه است. استرالیا برای نقض قرارداد باید جریمه بپردازد اما سرمایه داران فرانسوی حدود 70 میلیارد دلار ضرر خواهند کرد. خیانت کانبرا و واشنگتن باعث شده پاریس بایدن را با ترامپ مقایسه کند. بریتانیا شریک سوم این توافق است، بنابراین انتظار می رود روابط فرانسه و بریتانیا پس از برگزیت بیشتر بدتر شود. این همه خوب است، به نظر من!

همچنین خوب است که خروج نیروهای آمریکایی توسط بایدن از افغانستان به خوبی با "شریکای ائتلاف" ماندگار مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان سازماندهی نشده بود و انتقادات خشمگینانه ای را برانگیخت. خیلی خوب است که نخست وزیر بریتانیا به فرانسه پیشنهاد کرد که "ائتلافی از مشتاقان" برای ادامه جنگ در افغانستان پس از عقب نشینی ایالات متحده - و بهتر است که در آب مرده بود. (شاید فرانسوی ها بهتر از بریتانیایی ها بحران سوئز در سال 1956 را به یاد داشته باشند، تلاش فاجعه بار مشترک انگلیس، فرانسه و اسرائیل برای اعمال مجدد کنترل امپریالیستی بر کانال. مستشاران شوروی.) خوب است که این سه کشور به دستور ایالات متحده برای پایبندی به وعده ناتو خود برای ایستادن در کنار ایالات متحده در هنگام حمله توجه کردند. آنها بیش از 600 سرباز را در تلاشی بی نتیجه از دست دادند. و اینکه در نهایت ایالات متحده صلاح نمی دید که حتی آنها را در برنامه های نهایی دخالت دهد. خوب است که با این واقعیت بیدار شویم که امپریالیست های ایالات متحده می توانند کمتر به سهم یا جان خود اهمیت دهند، بلکه فقط خواستار اطاعت و فداکاری آنها هستند.

بسیار شگفت‌انگیز است که آلمان، علی‌رغم مخالفت‌های نفرت‌انگیز ایالات متحده، به مشارکت خود در پروژه خط لوله گاز طبیعی Nordstream II همراه با روسیه ادامه داده است. سه دولت اخیر ایالات متحده با این خط لوله مخالفت کرده اند و ادعا می کنند که این خط لوله باعث تضعیف اتحاد ناتو و کمک به روسیه می شود (و به جای آن از خرید منابع انرژی گرانتر ایالات متحده خواسته اند تا امنیت متقابل را تقویت کند، نمی بینید). بحث های جنگ سرد بر سر زبان ها افتاده است. این خط لوله در ماه گذشته تکمیل شد. برای تجارت آزاد جهانی و برای حاکمیت ملی خوب است و یک ضربه مهم اروپا به هژمونی ایالات متحده است.

خیلی خوب است که ترامپ در آگوست 2019 چشم‌انداز مضحک خرید گرینلند از دانمارک را مطرح کرد، بی‌تفاوت به این واقعیت که گرینلند یک نهاد خودگردان در قلمرو پادشاهی دانمارک است. (90 درصد از اینوئیت است و توسط احزاب سیاسی که برای استقلال بیشتر فشار می آورند رهبری می شود.) شگفت انگیز است که وقتی نخست وزیر دانمارک با ملایمت، با شوخ طبعی، پیشنهاد جاهلانه، توهین آمیز و نژادپرستانه خود را رد کرد، از عصبانیت منفجر شد و سفر دولتی خود را لغو کرد. از جمله شام ​​دولتی با ملکه. او نه تنها دولت دانمارک، بلکه افکار عمومی در سراسر اروپا را با کسالت و گستاخی استعماری خود آزار داد. عالی

ترامپ شخصاً بی جهت به نخست وزیر کانادا و صدراعظم آلمان با همان زبان کودکانه ای که علیه مخالفان سیاسی به کار برده بود، توهین کرد. او در ذهن اروپایی ها و کانادایی ها درباره ارزش ائتلافی با چنین پستی سؤالاتی ایجاد کرد. این یک سهم تاریخی بزرگ بود.

همچنین خوب است که هیلاری کلینتون در لیبی در سال 2011 با همکاری رهبران فرانسه و بریتانیا موافقت سازمان ملل را برای ماموریت ناتو برای محافظت از غیرنظامیان در لیبی به دست آورد. و هنگامی که مأموریت تحت رهبری ایالات متحده از قطعنامه سازمان ملل فراتر رفت و جنگی تمام عیار برای سرنگونی رهبر لیبی به راه انداخت و چین و روسیه را که دروغ را فریاد زدند، خشمگین کرد، برخی از کشورهای ناتو از مشارکت خودداری کردند یا با انزجار به عقب برگشتند. یکی دیگر از جنگ‌های امپریالیستی آمریکا که بر اساس دروغ‌های ایجاد بی‌نظمی و سیل کردن اروپا از پناهجویان است. تنها در این واقعیت خوب بود که یک بار دیگر ورشکستگی اخلاقی مطلق ایالات متحده را که به طور گسترده با تصاویر ابوغریب، بگرام و گوانتانامو مرتبط است، آشکار کرد. همه به نام ناتو.

***

در طول دو دهه گذشته، با حذف خاطرات اتحاد جماهیر شوروی و «تهدید کمونیستی»، ایالات متحده به طور سیستماتیک این اتحاد ضد شوروی و ضد کمونیستی پس از جنگ به نام ناتو را برای احاطه روسیه گسترش داده است. هر شخص بی تعصبی که به نقشه نگاه می کند می تواند نگرانی روسیه را درک کند. روسیه حدود یک پنجم هزینه های آمریکا و ناتو را صرف هزینه های نظامی می کند. روسیه تهدیدی نظامی برای اروپا یا آمریکای شمالی نیست. بنابراین - روس‌ها از سال 1999، زمانی که بیل کلینتون وعده سلف خود به گورباچف ​​را زیر پا گذاشت و با اضافه کردن لهستان، مجارستان و چکسلواکی گسترش ناتو را از سر گرفت، می‌پرسیدند - چرا مدام تلاش می‌کنید تا ما را محاصره کنید؟

در همین حال، بیشتر و بیشتر اروپایی ها نسبت به رهبری ایالات متحده تردید دارند. این به معنای تردید در هدف و ارزش ناتو است. این سیستم که برای مقابله با تهاجم خیالی شوروی به اروپای «غربی» شکل گرفت، هرگز در طول جنگ سرد در جنگ مستقر نشد. اولین جنگ آن در واقع جنگ کلینتون ها علیه صربستان در سال 1999 بود. این درگیری، که مرکز تاریخی صربستان را از صربستان جدا کرد تا دولت جدید (ناکارآمد) کوزوو را ایجاد کند، از آن زمان توسط شرکت کنندگان اسپانیا و یونان که یادآور می شوند سازمان ملل متحد رد شده است. قطعنامه ای که اجازه می دهد یک مأموریت "بشردوستانه" در صربستان به صراحت اعلام شود که دولت صربستان تجزیه نشده باقی می ماند. در این میان (پس از امضای «توافق جعلی رامبویه») وزیر خارجه فرانسه شکایت کرد که ایالات متحده مانند یک ابر قدرت («ابر قدرت» در مقابل ابرقدرت صرف عمل می‌کند.

آینده ناتو در اختیار آمریکا، آلمان، فرانسه و بریتانیا است. سه کشور آخر از اعضای قدیمی اتحادیه اروپا بودند که در حالی که یک بلوک تجاری رقیب بود، عموماً سیاست‌های خود را با ناتو هماهنگ می‌کرد. ناتو با اتحادیه اروپا همپوشانی داشته است به طوری که تقریباً همه کشورهایی که از سال 1989 به این اتحاد نظامی پذیرفته شده اند ابتدا به ناتو و سپس اتحادیه اروپا پیوسته اند. و در داخل اتحادیه اروپا - که در نهایت، یک بلوک تجاری است که با آمریکای شمالی رقابت می کند - بریتانیا مدت ها به عنوان نوعی جانشین ایالات متحده عمل می کرد که با تحریم های تجاری روسیه و غیره همکاری می کرد. اکنون بریتانیا از اتحادیه اروپا جدا شده است، در دسترس نیست می گویند، آلمان را تحت فشار قرار دهید تا از معامله با روس هایی که واشنگتن با آنها مخالف است اجتناب کند. خوب!

آلمان دلایل متعددی برای افزایش تجارت با روسیه دارد و اکنون اراده نشان داده است که در برابر آمریکا بایستد آلمان و فرانسه هر دو جنگ جورج دبلیو بوش در عراق را بر اساس دروغ به چالش کشیدند. ما نباید فراموش کنیم که چگونه بوش (که اخیراً توسط دموکرات ها به عنوان یک دولتمرد معرفی شد!) با جانشین خود ترامپ به عنوان یک آدم بدجنس و دروغگو رقابت کرد. و اگر اوباما در مقابل قهرمان به نظر می رسید، قدرت مغناطیسی او کاهش می یافت زیرا اروپایی ها متوجه شدند که همه آنها توسط آژانس امنیت ملی نظارت می شوند و تماس های آنگلا مرکل و پاپ مورد توجه قرار گرفته است. اینجا سرزمین آزادی و دموکراسی بود که همیشه به رهایی اروپا از دست نازی‌ها می‌بالید و انتظار پاداش ابدی را در قالب پایگاه‌ها و احترام سیاسی داشت.

*****

76 سال از سقوط برلین (به دست شوروی، همانطور که می دانید، نه به ایالات متحده) می گذرد.

72 از زمان تأسیس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)؛

32 از زمان فروپاشی دیوار برلین و قول جورج دبلیو اچ بوش به گورباچف ​​مبنی بر عدم گسترش بیشتر ناتو.

22 از زمان از سرگیری گسترش ناتو؛

22 از زمان جنگ ایالات متحده و ناتو علیه صربستان از جمله بمباران هوایی بلگراد.

20 از زمانی که ناتو به دستور ایالات متحده در افغانستان وارد جنگ شد که منجر به ویرانی و شکست شد.

13 سال از زمانی که ایالات متحده کوزوو را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخت و ناتو پذیرش کوتاه مدت اوکراین و گرجستان را اعلام کرد که نتیجه آن جنگ مختصر روسیه و گرجستان و به رسمیت شناختن ایالت های اوستیای جنوبی و آبخازیا توسط روسیه بود.

10 سال از ماموریت وحشتناک ناتو برای تخریب و دوختن هرج و مرج در لیبی، ایجاد وحشت بیشتر در سراسر ساحل و خشونت قبیله ای و قومی در این کشور در حال فروپاشی، و ایجاد موج های بیشتری از پناهندگان.

7 از زمان کودتای جسورانه و خونین مورد حمایت ایالات متحده در اوکراین که یک حزب طرفدار ناتو را در قدرت قرار داد، شورش مداوم در میان روس های قومی در شرق را برانگیخت و مسکو را ملزم به الحاق مجدد شبه جزیره کریمه کرد، و از تحریم های بی سابقه ایالات متحده و ایالات متحده دعوت کرد. فشار بر متحدان برای رعایت؛

5 از زمانی که یک احمق خودشیفته بدخیم به ریاست جمهوری آمریکا رسید و به زودی با اظهارات، توهین ها، جهل آشکار، رویکرد جنگ طلبانه خود، متحدان خود را از خود دور کرد و پرسش هایی را در مورد ثبات روانی و قضاوت رای دهندگان این کشور در ذهن یک میلیارد ایجاد کرد.

یک سال از جنگ‌طلب حرفه‌ای که مدت‌ها متعهد به گسترش و تقویت ناتو شده است، که پس از کودتای 1، مرد اصلی دولت اوباما در اوکراین شد، ماموریت او پاکسازی فساد برای آماده‌سازی اوکراین برای عضویت در ناتو (و پدر ناتو است) هانتر بایدن که در سال‌های 2014 تا 2014 در هیئت مدیره شرکت گاز اوکراین حضور داشت، بدون هیچ دلیل یا کار مشخصی میلیون‌ها دلار درآمد کسب کرد) رئیس‌جمهور شد.

یک سال از زمانی که جهان بارها و بارها ویدئوی 1 دقیقه‌ای از یک پلیس باز و عمومی را که در خیابان‌های مینیاپولیس لینچ می‌کرد، در تلویزیون مشاهده کرد، مطمئناً بسیاری از دیدگاه‌ها متعجب بودند که این ملت نژادپرست چه حقی دارد که به چین یا هر کسی در مورد حقوق بشر سخنرانی کند.

9 ماه از هجوم به کاپیتول آمریکا توسط پیراهن‌های قهوه‌ای آمریکا که پرچم‌های کنفدراسیون و نمادهای فاشیستی را به اهتزاز درآوردند و خواستار به دار آویختن معاون رئیس‌جمهور ترامپ به جرم خیانت شدند.

این یک سابقه طولانی از ترسناک کردن اروپا با رهبران به ظاهر بی ثبات است (بوش نه کمتر از ترامپ). با آزار و اذیت اروپا با مطالبات، تجارت با روسیه و چین را به حداقل می رساند و از قوانین ایالات متحده در مورد ایران تبعیت می کند و خواستار مشارکت در جنگ های امپریالیستی آن دور از شمال اقیانوس اطلس تا آسیای مرکزی و شمال آفریقا است.

این همچنین یک رکورد در تحریک روسیه و در عین حال گسترش جنگ افزار ضد روسیه است. این به معنای استفاده نظامی از ناتو (مانند صربستان، افغانستان و لیبی) برای تحکیم ائتلاف نظامی تحت هدایت ایالات متحده، استقرار 4000 سرباز آمریکایی در لهستان و تهدید پروازها در بالتیک است. در همین حال، چندین آژانس ایالات متحده برای طرح "انقلاب های رنگی" در شهرستان های هم مرز با روسیه: بلاروس، گرجستان، اوکراین، اضافه کاری کار می کنند.

ناتو خطرناک و شیطانی است. باید فسخ شود. نظرسنجی ها در اروپا حاکی از افزایش بدبینی ناتو (به خودی خود خوب) و مخالفت (بهتر) است. قبلاً یک بار به طور جدی تقسیم شده بود: در سال 2002-2003 بر سر جنگ عراق. در واقع جنایت آشکار جنگ عراق، تمایل آشکار آمریکایی ها به استفاده از اطلاعات نادرست، و شخصیت بداخلاق رئیس جمهور ایالات متحده احتمالا اروپا را به اندازه ترامپ وحشی شوکه کرده است.

نکته جالب این است که به نظر می رسد بایدن و بلینکن، سالیوان و آستین همه فکر می کنند هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است. به نظر می رسد آنها واقعاً فکر می کنند که جهان به ایالات متحده به عنوان رهبر (طبیعی؟) چیزی به نام دنیای آزاد - ملت هایی که به «دموکراسی» متعهد هستند، احترام می گذارد. بلینکن به ما و اروپایی ها می گوید که با «خودکامگی» به شکل چین، روسیه، ایران، کره شمالی، ونزوئلا همه ما و ارزش های ما را تهدید می کنند. به نظر می رسد آنها فکر می کنند که می توانند به دهه 1950 بازگردند، حرکت های خود را به عنوان بازتابی از «استثناگرایی آمریکایی» توضیح دهند، موضع خود را به عنوان مدافعان «حقوق بشر»، مداخلات خود را به عنوان «ماموریت های بشردوستانه» بپوشانند، و دولت های مشتری خود را به اقدام مشترک بپیچانند. . در حال حاضر بایدن ناتو را تحت فشار قرار می دهد تا (همانطور که در آخرین بیانیه خود انجام داد) چین را به عنوان یک "تهدید امنیتی" برای اروپا معرفی کند.

اما اشاره به چین بحث برانگیز بود. و ناتو در مورد چین اختلاف نظر دارد. برخی از کشورها تهدید چندانی نمی بینند و دلایل زیادی برای گسترش روابط با چین دارند، به ویژه با ظهور پروژه های کمربند و جاده. آنها می دانند که تولید ناخالص داخلی چین به زودی از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده فراتر خواهد رفت و ایالات متحده آن ابرقدرت اقتصادی پس از جنگ نیست که هژمونی خود را بر بیشتر اروپا برقرار کرد. بسیاری از قدرت اولیه خود را از دست داده است، اما مانند امپراتوری اسپانیا در قرن هجدهم، هیچ یک از تکبر و بی رحمی خود را از دست داده است.

حتی بعد از تمام قرار گرفتن در معرض. حتی بعد از این همه شرم بایدن با لبخندی که تمرین کرده بود، اعلام کرد: «آمریکا بازگشته است!» انتظار داریم جهان - به ویژه "متحدان ما" - از از سرگیری وضعیت عادی لذت ببرند. اما بایدن باید سکوت سنگینی را که پنس در کنفرانس امنیتی مونیخ در فوریه 2019 اعلام کرد، هنگامی که سلام ترامپ را ابلاغ کرد، یادآوری کند. آیا این رهبران ایالات متحده نمی دانند که در قرن حاضر تولید ناخالص داخلی اروپا با ایالات متحده برابری کرده است؟ و تعداد کمی از مردم معتقدند که ایالات متحده اروپا را از دست نازی ها "نجات داد" و سپس کمونیست های شوروی را کنار زد و اروپا را با طرح مارشال احیا کرد و تا به امروز از اروپا در برابر روسیه که تهدید به لشکرکشی به سمت غرب است ادامه می دهد. لحظه؟

بلینکن می‌خواهد دست به کار شود و پیش برود و جهان را به جلو هدایت کند. بازگشت به حالت عادی! رهبری قدرتمند و قابل اعتماد ایالات متحده بازگشته است!

اوه واقعا؟ ممکن است فرانسوی ها بپرسند. خنجر زدن به متحد ناتو از پشت، خرابکاری در قرارداد امضا شده 66 میلیارد دلاری با استرالیا دور؟ به قول وزیر امور خارجه فرانسه، «کاری را که آقای ترامپ انجام می‌دهد» انجام می‌دهید؟ نه تنها فرانسه، بلکه اتحادیه اروپا نیز توافق آمریکا و استرالیا را محکوم کرده است. برخی از اعضای ناتو این سوال را مطرح می‌کنند که چگونه اتحاد آتلانتیک با اختلاف تجاری بین اعضا که مربوط به آن چیزی است که پنتاگون آن را منطقه «هند-اقیانوس آرام» می‌نامد، خدمت می‌کند. و چرا - وقتی ایالات متحده تلاش می کند مشارکت ناتو را در استراتژی مهار و تحریک پکن تضمین کند - برای هماهنگی با فرانسه زحمتی نمی کشد؟

آیا بلینکن از این که فرانسه یک کشور امپریالیستی با دارایی های وسیع در اقیانوس آرام است غافل است؟ آیا او از تأسیسات دریایی فرانسه در پاپیته، تاهیتی، یا پایگاه های ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی در کالدونیای جدید اطلاعی دارد؟ فرانسوی ها به خاطر خدا انفجارهای هسته ای خود را در مورورورا انجام دادند. آیا فرانسه به‌عنوان یک کشور امپریالیستی، حق ندارد که در گوشه اقیانوس آرام فرانسه، چین را با استرالیا بپیچد؟ و اگر متحد نزدیکش ایالات متحده تصمیم به تضعیف توافق کند، آیا آداب معاشرت حکم نمی کرد که حداقل "قدیمی ترین متحد" خود را در مورد نیات خود مطلع کند؟

محکومیت فرانسه از قرارداد زیردریایی‌ها به‌طور بی‌سابقه‌ای تند بوده است، تا حدی تصور می‌کنم به دلیل تحقیر ضمنی فرانسه به عنوان یک قدرت بزرگ است. اگر ایالات متحده متحدان خود را ترغیب می کند که در رویارویی با چین با او بپیوندند، چرا با فرانسه در مورد یک معامله تسلیحاتی که برای انجام این کار طراحی شده است مشورت نمی کند، به ویژه وقتی که جایگزین قراردادی شود که قبلاً آشکارا توسط یک متحد ناتو مذاکره شده است؟ آیا واضح نیست که درخواست های بایدن برای «وحدت اتحاد» به معنای متحد شدن پشت سر رهبری ایالات متحده در مورد آمادگی برای جنگ با چین است؟

به تدریج ناتو در حال نابودی است. باز هم این یک چیز بسیار خوب است. من نگران بودم که بایدن به سرعت برای ادغام اوکراین در ائتلاف تلاش کند، اما به نظر می رسد مرکل به او نه گفته است. اروپایی ها نمی خواهند به جنگ دیگری در آمریکا کشیده شوند، به ویژه علیه همسایه بزرگ خود که خیلی بهتر از آمریکایی ها او را می شناسند و هر دلیلی برای دوستی دارند. فرانسه و آلمان که در سال 2003 با جنگ مبتنی بر دروغ آمریکا علیه عراق مخالفت کردند، در نهایت صبر خود را نسبت به ائتلاف از دست دادند و به این فکر می کنند که عضویت چه معنایی جز پیوستن به ایالات متحده در منازعاتش با روسیه و چین دارد.

گری لوپ استاد تاریخ در دانشگاه تافتس است و یک انتصاب متوسطه در گروه دین دارد. او نویسنده است خدمتکاران، مغازه داران و کارگران در شهرهای توکوگاوا ژاپنرنگ های مردانه: ساخت همجنس گرایی در توکوگاوا ژاپنو صمیمیت بین نژادی در ژاپن: مردان غربی و زنان ژاپنی، 1543-1900. او یک مشارکت کننده است ناامید: باراک اوباما و سیاست توهم، (AK Press). می توان با او تماس گرفت: gleupp@tufts.edu

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی