مبارزه با ترور دوباره و دوباره و دوباره؟

چرخه خشونت. چه زمانی قطع خواهد شد؟ حمله به شارلی ابدو حادثه دیگری "ترور در [خالی] ... مهاجمان بخشی از [نام شبکه شبکه تروریستی] را وارد کنید". این حادثه تروریستی بود که از زمان حمله مهاجران نسل دوم نسل فرانسوی بوده است. وقت آن است که با تغییر ساختارهای منتهی به تروریسم، از تاکتیک های بی اثر و واکنشی و استراتژی های مقابله با این نوع ترور به سوی تحولات درگیری، دور بمانیم.

بیایید روشن باشیم قاتلان در پاریس پیامبر را انتقام نگرفتند و خشونت وحشتناک آنها با اسلام همخوانی ندارد. آنها نجیب، جنگجویان مقدس نبودند، آنها مجرمان خشونت آمیز بودند. آنها مردم 12 را کشتند و علاوه بر آن، جان خانواده هایشان را نابود کردند. حملات آنها فضای بیشتری را برای چرخه های مخرب جنگ، حمایت از سرکوب های امنیتی و عملیات نظامی بی حد و حصر ایجاد کرده است، همانطور که هنوز در جنگ جهانی پس از جنگ جهانی 9 / 11 / 01 دیده می شود. اگر ما در این مسیر ادامه دهیم، «جامعه جهانی را به تروری مداوم محکوم می کنیم»، به عنوان یک دانشمند سیاسی Lindsay Heger در قطعه اش بحث می کند بازخوانی استراتژی ما در مورد ترور.

در اینجا معمول است:

در حین جنگ، چندین چیز اتفاق می افتد. اول، ما تمایل به دیدن تعاریف، همانطور که می شنویم در «برخورد تمدن ها»، «ما در برابر آنها» یا «نبرد بین اسلام و آزادی بیان» است. دوم، کلیشه ای است، همانطور که می توانیم در تعمیم ها و فرضیه های مربوط به همه اعضای یک گروه. در این مورد گروهی بزرگ و متنوع به عنوان مسلمان 1.6 میلیارد مسلمان در جهان است. سوم، واکنش هایی مانند زنگ خطر مانند خواست برای "بازداشت جمعی" یا "آنها را" توسط بسیاری از ترول های به اصطلاح اینترنت است. این اغلب با غیر انسانی شدن گروه دیگری همراه است. چهارم، استفاده از تاکتیک های تند برای تطبیق، همانطور که می بینیم، استفاده می شود حمله به مساجد در فرانسه. پنجم، مسائل با مشکلی تغییر می کنند، همانطور که می توان در مفسران رسانه های جریان اصلی ایالات متحده با استفاده از حمله به آن دید ترویج شکنجه و یا انتقاد از سیاست شهردار دالاسیو در شهر نیویورک. ششم، احساسات مورد سوءاستفاده قرار می گیرند، ترس نصب می شود و اقدامات شدید از آن حمایت می شود، همانطور که ما در رهبر حزب سیاسی جبهه ملی راست می بینیم فراخوان دریایی لوپن برای برگزاری همه پرسی در مورد مجازات مجازات اعدام. همه این ها مخرب هستند، اما از رویکردهای برخورد با تعارض بسیار استفاده می شود. همه این ها راه هایی است که ما در چرخه ترور ادامه می یابیم.

در اینجا چند روش فوری بهتر وجود دارد:

در درجه اول، اجرای قانون ملی و بین المللی و روند قضایی برای افراد و گروه های مربوط به اعمال ترور.

دوم، یک تماس برای اتحاد از جامعه بین المللی، رهبران سیاسی، فرهنگی و مذهبی همه اشکال افراط گرایی خشونت آمیز را محکوم می کند.

سوم، پاسخ اجتماعی به پاسخ دادن به نفرت با عشق و محبت، همانطور که در آن دیده ایم واکنش انسانی نروژ به قتل عام توسط Anders Breivik اسلامگرایانه.

در اینجا چند پاسخ بلند مدت در مورد تغییرات گسترده تر و ساختاری آمده است:

اول، تروریسم یک مشکل سیاسی است. تاریخ استعمار و حضور خشونت آمیز غربی در خاورمیانه و همچنین حمایت دلسوزانه برخی از دیکتاتورها، تأمین کننده تروریست ها با یک پایگاه پشتیبانی هستند که بدون آن نمی توانند کار کنند و حتی وجود داشته باشند. همانطور که می بینیم، این پایگاه حمایت اکنون از مرزهای خاورمیانه دورتر می شود و به حومه های پاریس رسیده و الهام بخش دیگر تروریست های وابسته به یک گرگ است. لیندسی هگر استدلال می کند به درستی که ما نیاز به ایجاد راهکارهای حکومتی خلاقانه داریم تا تروریست ها را از جوامع جدا کنیم. این به همان اندازه به گروه هایی مانند Boko Haram در نیجریه مربوط می شود، همانطور که در مورد مهاجران مسلمان در فرانسه کاربرد دارد.

دوم، تروریسم یک مشکل اجتماعی است. مردان مسلح، فرزندان مادری فرانسوی مهاجران الجزایر بودند. چیزی جدید نیست که تنش بین جامعه سفید و سفید، مسیحی، فرانسوی و عمدتا مسلمانان مهاجر اول و دوم مسلمان از مسیحیان آفریقا وجود داشته باشد. اکثریت مهاجران به طبقه پایین اقتصادی جامعه تعلق دارند. فقر، بیکاری و جرم و جنایت مسئله ی معمولی است که مهاجران جوان و مهاجر روبرو هستند.

سوم ، تروریسم یک مشکل فرهنگی است. جمعیت های مهاجر مسلمان در اروپا باید بتوانند آزادانه احساس خود و احساس تعلق را گسترش دهند و ابراز کنند. سیاست ادغام باید تنوع و همزیستی را بدون یکسان سازی و نابرابری تحمیل شده فراهم کند.

بعضی ممکن است استدلال کنند که این پیشنهادات دارای نقص هستند، آنها کامل نیستند، هرگز کار نخواهند کرد و غیره. بله، آنها دارای نقص هستند، آنها کامل نیستند، و گاهی ما نتیجه را نمی دانیم. چیزی که ما مطمئن هستیم این است که امنیت بیشتر نظامی، فداکاری حقوق ما و مبارزات نظامی بیشتر، ما را تبدیل به تروریست می کند. و قطعا آنها کار نمی کنند، مگر اینکه هدف ما تروریست های بیشتری باشد.

تروریست ها بخشی از ما خواهند بود تا زمانیکه ما به علل ریشه نمی پردازیم و تا زمانی که در آن شرکت کنیم. ترور زمانی پایان می یابد که تروریست ها را متوقف کنیم و زمانی که ما در آن شرکت می کنیم.

توسط پاتریک تیل هیلر

~~~~~

این تفسیر از طریق منتشر شد PeaceVoice

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی