خلاصه ای اجرایی: سیستم امنیتی جهانی: جایگزینی برای جنگ


baby_logo

با تکیه بر شواهد قانع کننده ای که نشان می دهد خشونت جز necessary ضروری درگیری بین ایالت ها و بین ایالت ها و بازیگران غیر دولتی نیست ، World Beyond War ادعا می کند که جنگ می تواند پایان یابد. ما انسان ها بیشتر زندگی خود را بدون جنگ زندگی کرده ایم و اکثر مردم بیشتر اوقات بدون جنگ زندگی می کنند. جنگ در حدود 6,000 سال پیش (کمتر از 5/100٪ از موجودیت ما به عنوان هومو ساپینس) بوجود آمد و یک چرخه معیوب جنگ را به وجود آورد ، زیرا ترس از حمله توسط دولت های نظامی تقلید از آنها را ضروری دانست و بنابراین چرخه خشونت شروع شد در 150 سال گذشته در شرایط پرماور. جنگ اکنون تهدید می کند که تمدن را نابود کند زیرا سلاح ها هرچه بیشتر مخرب شده اند. با این حال ، در XNUMX سال گذشته ، دانش و روش های انقلابی جدیدی در زمینه مدیریت درگیری های غیر خشونت آمیز در حال توسعه است که ما را به این ادعا می رساند که زمان آن فرا رسیده است که جنگ را خاتمه دهیم و می توانیم این کار را با بسیج میلیون ها نفر در یک تلاش جهانی انجام دهیم.

PLEDGE-rh-300-دست
لطفا برای پشتیبانی وارد شوید World Beyond War امروز!

در اینجا ستون های جنگی خواهید یافت که باید از بین برود، تا کل ساختمان نظام جنگ بتواند سقوط کند، و در اینجا پایه های صلح است که در حال وقوع است، که ما می توانیم یک جهان را در اختیار همه قرار دهیم. این گزارش طرح جامع صلح را به عنوان یک برنامه عملی برای پایان دادن به جنگ ارائه می دهد.

آن را با یک تحریک کننده آغاز می کند "چشم انداز صلح" که ممکن است بعضی به نظر بیاد داشته باشند تا زمانی که یکی دیگر از گزارش هایی را که شامل ابزارهایی برای دستیابی به آن است، بخواند. دو بخش اول این گزارش تحلیلی از نحوه عملکرد نظام جنگی فعلی را ارائه می دهد. مطلوبیت و ضرورت جایگزینی آن، و تجزیه و تحلیل از چرا این کار امکان پذیر است؟. قسمت بعدی، خطوط را نشان می دهد جایگزین سیستم جهانی امنیت، رد سیستم شکست خورده امنیت ملی و جایگزینی آن با مفهوم امنیت عمومی (هیچ کس امن نیست تا زمانی که همه ایمن باشند). این به سه راهبرد گسترده برای بشریت برای پایان دادن به جنگ متکی است، از جمله سیزده راهکار برای 1) امنیت کم عمق و بیست و یک استراتژی برای 2) مدیریت اختلافات بدون خشونت و 3) ایجاد یک فرهنگ صلح. دو مرحله اول گام هایی برای از بین بردن ماشین جنگی و جایگزینی آن با یک سیستم صلح است که یک امنیت عمومی تر را فراهم می کند. این دو شامل «سخت افزار» ایجاد یک سیستم صلح هستند. بخش بعدی، یازده استراتژی برای تسریع در حال توسعه فرهنگ صلح، "نرم افزار" را فراهم می سازد، یعنی ارزش ها و مفاهیم لازم برای اداره یک نظام صلح و ابزاری برای گسترش آن در سطح جهانی. باقی مانده از این گزارش به آدرس دلایل خوش بینی و چه فردی می تواند انجام دهد، و با راهنمایی منابع برای مطالعه بیشتر به پایان می رسد.

در حالی که این گزارش مبتنی بر کار بسیاری از کارشناسان در روابط بین الملل و مطالعات صلح و بر اساس تجربه بسیاری از فعالان است ، اما با کسب تجربه بیشتر و بیشتر ، در نظر گرفته شده است که یک طرح در حال توسعه باشد. اگر ما اراده ای برای عمل جمع کنیم و بنابراین خود و کره زمین را از فاجعه بزرگتری نجات دهیم ، پایان تاریخی جنگ اکنون امکان پذیر است. World Beyond War کاملاً معتقد است که ما می توانیم این کار را انجام دهیم.

جدول کامل محتویات را ببینید سیستم امنیتی جهانی: جایگزینی برای جنگ

ما می خواهیم از تو بشنویم! (لطفا نظرات زیر را به اشتراک بگذارید)

چطور این را انجام دادید؟ شما در مورد گزینه های جنگ به طور متفاوت فکر کنید؟

چه چیزی اضافه می کنید، یا تغییر دهید، یا در مورد این سوال؟

برای کمک به مردم بیشتر در مورد این گزینه ها برای جنگ چه چیزی می توانید انجام دهید؟

چگونه می توان اقدام کرد تا این جایگزین را به یک واقعیت تبدیل کند؟

لطفا این مطالب را به طور گسترده ای به اشتراک بگذارید!

تبدیل به یک World Beyond War حمایت کننده! ثبت نام | اهدا

پاسخ 65

  1. اگرچه من قصد دارم "به خواندن ادامه دهم" ، اما با فرض اساسی شما مشکل دارم.
    من معتقدم که گرایش انسان به جنگ قابل حذف نیست ، اگرچه ممکن است تا حدی کنترل شود.
    من کاملا مخالفم که این جنگ تنها سالهای 6000 با ما بوده است. من معتقدم که نوع درگیری که منجر به جنگ می شود عمیق در درون روان انسان است و نمی تواند از بین برود.
    این ریشه در ترس ، اساسی ترین احساسات انسانی دارد ، زیرا مستقیماً به بقا - ابتدایی ترین غریزه ما مربوط می شود.
    جنگ با حمایت RELIGION، بزرگترین مصنوعاتی که از دولت ذهنی ذهنی ما حمایت می شود، حمایت می شود و به منظور امید به از بین بردن جنگ، RELIGION باید در ابتدا و برای آن موفق باشد.
    قبل از همه چیز، مردم برای دین خود میمیرند. شاهد آنچه امروز در سیاره اتفاق می افتد!

    1. چارلز ، من گمان می کنم بعد از خواندن مقاله ، دیدگاه ها و انتقادات بسیار خوبی برای ما داشته باشید. در زیر هر بخش مکانهایی برای نظر وجود دارد.

      در ایده گرایش انسان به جنگ یک سردرگمی وجود دارد. گرایش های انسانی به سمت خشم ، نفرت ، خشم ، خشونت وجود دارد. اما جنگ نهادی است که نیاز به برنامه ریزی و سازماندهی گسترده دارد. مثل این است که بگوییم گرایش بشر به سمت مجالس مقننه مجلس یا ارکسترهای سمفونیک وجود دارد.

      این گرایشهای خطرناک انسانی (خشم ، خشونت) هرگز از بین نخواهد رفت. من مطمئن نیستم که آنها باید باشند ، اما کاملاً مطمئنم که شما هیچ ادعایی کاملاً گنگ در این مقاله پیدا نخواهید کرد ... آنچه لازم است این است که چنین گرایش هایی بدون خشونت های بزرگ مسلح به سلاح های کشتار جمعی برطرف شود.

      در مورد اینکه جنگ چقدر قدیمی است ، اگر جنگ را با خشم برابر بدانید ، می توان 20 برابر مسن تر از جنگ را محاسبه کرد ، اما هیچ مدرکی وجود ندارد. جنگ شواهد برجای می گذارد و این شواهد به صورت پراکنده برای 6,000 سال پیش و بسیار نادر به 12,000 سال پیش برمی گردد و قبلاً وجود نداشته است - یعنی در بیشتر عمر بشر وجود ندارد.

      برای بهتر یا بدتر، سریع ترین گروه در حال رشد وقتی که به مذاهب در ایالات متحده در حال حاضر می آید: بی تفاوتی.

      1. چارلز،

        شما حق دارید ، ترس دلیل اصلی است. س --ال - آیا شما متعهد به غلبه بر ترس و خشونت هستید و از برداشتن اسلحه برای صدمه زدن یا آسیب رساندن به دیگری خودداری می کنید؟ اگر بله ، پس آیا دیگران نیز می توانند به آنها آموزش داده شود و آگاه شوند ، در این صورت ، بنابراین می توانید روی خود کار کنید.

        جان

      2. پاسخ جالب به نظر می رسد شما مردم نقاط را بین سیاست و اساس آن در زیست شناختی و رفتار اجتماعی پیوند داده اید. اگر این مورد باشد ، برای شما خوب است. اساس اساسی سیاست که در زیست شناسی انسانی و رفتار اجتماعی بنا شده است ، موضوعی است که من حدود 20 سال استدلال می کردم. سیاست مربوط به ایدئولوژی سیاسی ، مذهبی یا اقتصادی نیست. آن چیزها بازتابهای ثانویه ای از وضعیت بشر است ، همانطور که امروزه دانش مدرن تصور می کند. ایدئولوژی های موجود عوامل حواس پرتی هستند که مانع عمده موارد خوب از جمله پیشرفت انسان ، عدالت و صلح هستند.

  2. من فقط خلاصه x و جدول محتویات را خوانده ام، بنابراین این ها در ماهیت نظرات اولیه هستند. متشکرم از همه کارهای خوبی که انجام می دهید و لطفا بدانید که من از این ابتکار عمل در روح و روش های دیگر خودم حمایت می کنم.

    من در کالج 1968 وارد شدم و در بسیاری از اعتراضات ضد جنگ بزرگ ویتنام و همچنین May Day 1971، بزرگترین اقدام مستقیم در تاریخ ایالات متحده شرکت کردم - بیش از 100,000 مردم را متوقف کرد دیسک پایین، با بیش از 12,000 دستگیر شد. اخیرا من در خارج از کاخ سفید در اعتراض به جنگ افغانستان دستگیر شدم. من در جنبش ضد جنگ ایالات متحده برای بیش از 40 سال جنگ دائمی فعال بوده ام و احتمالا همچنان در برخی از سطوح فعال هستم.

    اما من دیگر اعتماد ندارم که اعتراض، اعمال مستقیم، آموزش و یا سازماندهی برای پایان دادن به جنگ های فعلی کافی باشد - سوریه، عراق، افغانستان، اوکراین به نام چند. برخی می گویند که جنبش ضد جنگ آمریکا به جنگ ویتنام پایان داد اما من فکر می کنم مقاومت مسلحانه مردم ویتنام بود.

    چیزی که در مورد جنگ تروریسم و ​​امپراطوری دولت است، این است که آن بسیار گسترده و چند بعدی است. مثل هیدرا، یک سر را قطع کرده و دو عدد جدید ظاهر می شود. متوقف کردن جنگ یک چیز است، به فرهنگ آمریکایی نظامی، جنگ و امپراطوری دیگر مربوط می شود. من برای دیگر باور نمی کنم که یک راه حل سیاسی در چارچوب دموکراسی نمایندگی به این مشکل اساسی فرهنگی وجود دارد.

    من نمی گویم که این ناامید کننده است، اما ما نیاز به بیش از آموزش، اعتراض، اعمال مستقیم و سازماندهی برای ایجاد تغییرات تحولاتی ضروری است. ما می توانیم تمام نویسندگان چپ و پیشرفته را که در مورد جنگ و امپراطوری آموزش می بینیم داشته باشیم، اما اگر اکثریت مردم همچنان بیشترین اطلاعات غلط خود را از رسانه های اصلی دریافت می کنند، چه هدف این آموزش است؟ در ادامه به موعظه به گروه کر نمی رود.

    از آنجا که 1942، ایالات متحده عمدتا به عنوان یک اقتصاد جنگی موجود است. رفاه اقتصادی آمریکا عمدتا بر امپراطوری، نظامی و جنگی ساخته شده است. رهبران سیاسی به اصطلاح ما این را می دانند و متاسفانه اکثر آمریکایی ها کار می کنند. طبقه متوسط ​​"تحصیلکرده" ما بیش از اینکه مایل به شرکت در معامله ی شیطان در مورد تطابق در عوض امتیاز نسبی و بخش بزرگتری از پای اقتصادی است، می داند.

    یک رویکرد کاملاً جدید برای پایان دادن به جنگ ضروری است ، به نوعی باید بفهمیم چگونه می توان از گذشته ، هم جنگها و هم امپراتوری ، بلکه راههای مقاومت در برابر خشونت و جنگ جدا شد. بخشی از پی بردن به این رویکرد جدید بنیادین ، ​​تشخیص این است که ریشه های جنگ ، امپراتوری و نظامی گری فرهنگی و ساختاری است ، یعنی نحوه سازماندهی سلسله مراتبی (مردسالارانه) جامعه. جوامع ساختار یافته سلسله مراتبی مبتنی بر "قدرت گرفتن" هستند. کسانی که در بالا هستند از کسانی که در زیر هستند استفاده می کنند. خشونت ، جنگ و نظامی گری برای جوامعی که ساختار سلسله مراتبی دارند ، اساسی است - به ویژه جوامع مردسالار مانند امروز ما در جهان.

    سازماندهی فرهنگی به دنبال تغییر اقتصاد - شیوه تأمین هزینه زندگی - و ایجاد روشهای جایگزین برای ساختار جامعه است ، یعنی افقی و نه سلسله مراتبی. سازماندهی فرهنگی به دنبال تغییر اساسی در روابط اجتماعی - و نه قدرت - جامعه است. در جایی که سازماندهی سیاسی به دنبال مقابله با تخریب از بالا است ، سازماندهی فرهنگی به دنبال بازسازی از پایین است. شاید آنچه ما نیاز داریم یک تغییر افراطی تمرکز به دور از توقف جنگ و امپراتوری به ایجاد جوامع مسالمت آمیز ، برابری طلبانه و عادلانه است. شاید آنچه ما نیاز داریم این است که تمرکز خود را در متوقف کردن سیاست تخریب متوقف کنیم و بیشتر انرژی خود را صرف ایجاد فرهنگ مبتنی بر قدرت انجام کار و نه استفاده کنیم.

    1. همانطور که نظرات آن بسیار ناامید کننده است ، یک نظر کاملا سازنده است. متشکرم. همانطور که در مقاله خواهید دید ، ما کاملاً از این مسئله آگاه هستیم. و ما در واقع در مورد لزوم تغییر فرهنگی و همچنین سیاسی و نیاز به زندگی متفاوت با شما موافقیم. در حالی که اگر مانع از شروع جنگ هسته ای نشویم ، باغ های ارگانیک ما نیز از بین می روند ، اما نیروهایی که مدام باعث "جنگ" می شوند را متوقف نخواهیم کرد (همانطور که در مقاله توضیح داده شده ، اصطلاح ضعیف است زیرا بسیاری از آماده سازی آهسته برای به وجود آمدن جنگ لازم است) مگر اینکه از عادات تخریب و مصرف که در وجود ما ریشه دوانده است دور شویم. زیبایی دور شدن از جنگ و تغییر رابطه با محیط طبیعی و انسانیت این است که وقتی از جنگ دور می شوید منابع عظیم برای کمک به انتقال در دسترس قرار می گیرند.

      1. به دور از ناامیدی ، من از آنچه در انقلاب فرهنگی در سراسر جهان اتفاق می افتد بسیار دلگرم هستم. از بسیاری جهات ، ایالات متحده یکی از عقب مانده ترین کشورها از نظر فرهنگی است ، اساساً به این دلیل که بسیاری از فرهنگ های ایالات متحده توسط رسانه های شرکتی کالا و کنترل شده است. اگر از نظر من نسبتاً طولانی صرف نظر شود این است که ما نباید چگونگی ذات خشونت و جنگ را در ساختار اجتماعی ایالات متحده و بسیاری دیگر از ملتها دست کم بگیریم. دولت های ملی مسئله نیستند و نه راه حل. آنچه من سال می کنم ، تأثیر اصلاح این ساختارهای سلسله مراتبی است و نه ایجاد نهادهای جدید از پایین. برای من در مورد تغییر جهان بدون گرفتن قدرت است. من به مکان هایی مانند Chiapas (Zapatismo) و روژاوا نگاه می کنم که در آن همه چیز در مورد خودمختاری است نه دولت ملی برای الهام.

    2. من با تو هستم ، اد من امید خود را از دست داده ام که می توان سلسله مراتب از بالا به پایین را برای صلح تغییر داد. آنچه ما نیاز داریم ساختن جوامع جایگزین بر اساس سازگاری جانبی است که به ما امکان می دهد از روابط جغرافیایی که ما را به کسانی که معاش و عزتشان ناشی از خشونت و جنگ است پیوند دهیم ، رها شویم.

      1. تنها مشکل واقعی من با این گزینه جایگزین جنگ این است که به مردم دقیقاً گفته نمی شود که چه چیزی طول می کشد. برای اینکه کاملاً واضح باشد ، من فکر می کنم که متوقف کردن جنگ مستلزم لغو دولت های ملی است - اصلی ترین وسیله برای جنگ - و همچنین پایان دادن به سیستم اقتصادی سرمایه داری و توزیع مجدد ثروت در اوج.

        1. "از بین بردن دولت های ملی" بسیار بالا است و حتی مطلوب نیست. این به یک فدراسیون منجر نمی شود بلکه به یک کشور واحد جهانی منجر می شود. این یک فکر ترسناک برای بسیاری از مردم خواهد بود و باز هم لازم نیست. پروژه ناتمام اتحادیه اروپا نشان می دهد پایان جنگ بین ملت ها امکان پذیر است. اکنون بیشتر جنگ بین جناح ها در ایالت ها است.

        1. من مطمئن نیستم که یک فصل دیگر در این راستا لازم باشد. موارد فوق ، از بین بردن دولت های ملی ، خاتمه بخشیدن به سرمایه داری و توزیع مجدد ثروت مواردی است که "به طور طبیعی" اتفاق می افتد زمانی که فرهنگ و اقتصاد ضد اقتصادی برای بیشتر مردم کار می کند. من معتقدم مانند شما ، اگر به مردم گزینه مناسب دیگری داده شود ، اگر نگویید اکثر آنها این گزینه را می گیرند. نظر من بیشتر در مورد افرادی است که درک روشنی از موانع تغییر تحول دارند - که به نظر می رسد کتاب شما آنها را ارائه می دهد. ما در حال حاضر تحلیل های زیادی در مورد آنچه که سرمایه داری اشتباه است ، داریم ، چرا نابرابری بد است اما در مورد ملی گرایی و دولت ملی اینقدر نیست. اگر فصلی را اضافه کنید که همان فصل است ، چیزی مانند فراتر رفتن از ملی گرایی و دولت ملی.

  3. جنبش فدرالیست جهانی جهانی، از سازمان آلمانی (KDUN)، رهبری یک کمپین برای ایجاد یک مجمع پارلمانی سازمان ملل متحد (UNPA) http://www.unpacampaign.org.

    این ایده در كتاب "مورد مجمع پارلمانی سازمان ملل متحد" توسط یك عضو كانادایی ، فدرالیست جهانی ، دیتر هاینریش بیان شد. هاینریش در این مقاله به لزوم رسیدگی به کسری دموکراتیک در سازمان ملل می پردازد و پیشنهادات مختلفی را برای ایجاد یک نهاد مستقیماً انتخاب شده از نمایندگان پارلمان جهان ارائه می دهد.

    ایده "دولت جهانی" ایده ای است که نگرانی بسیاری را به همراه دارد. با این وجود ، همانطور که جنبش فدرالیست کانادا و جهان ، دادگاه کیفری بین المللی (ICC) را ایجاد کردند ، سیستم پیشنهادی برای حاکمیت حاکمیت امور در داخل کشورها "مکمل" است. در واقع تنها زمانی که اقدامات ملت ها و جاه طلبی های ناشی از انسان بر عوام جهانی تأثیر می گذارد یا تأثیرات منفی بر حاکمیت سایر کشورها دارد ، ممکن است ایجاد درگیری شود.

    و این جایی است که پتانسیل آغاز می شود ، که احساس می کنم با گذشت زمان می تواند به واسطه سازوکار معاهده ای که پاداش و مجازات کشورهای عضو و نهادهای مورد علاقه اقتصادی آنها را فراهم می کند ، به اندازه کافی رفع شود. چنین معاهده ای ، اگرچه به طور رسمی توسط کمپین UNPA تأیید نشده است ، اما ساختار خود را بر اساس معاهده تاسیس دادگاه بین المللی حقوق مدنی (ICC) الگوبرداری می کند. اساسنامه رم که ممکن است توسط یک کشور ملی امضا شود ، قبل از لازم الاجرا شدن و لازم الاجرا شدن ، به تصویب در نهادهای قانونگذاری آن (در صورت وجود) نیاز دارد.

    اکنون نیز 13 سال از حضور در دادگاه کیفری بین المللی می گذرد که اثبات شده است و بسیاری از کشورهای منفور منافع و منتقدان جامعه مدنی به ما نشان می دهند که چالش های مهمی در پیش رو دارد. با این وجود روشن است که ما در مسیر هستیم و من این را تحسین می کنم World Beyond War ابتکار عمل. من همچنین از سازندگان آن می خواهم که بدون اصلاح اصلاحات در منشور سازمان ملل ، برای رفع کسری دموکراتیک در سطح جهانی ، پتانسیل اصلاحات سازمان ملل را از طریق مجمع عمومی کاملاً در نظر بگیرند.

    مشکل "فرزندخواندگی" با ترس طبیعی از آسیب دیدن امنیت ملی بوجود می آید ، و از دست دادن سهم بازار و بی ثباتی بازار منجر به آسیب پذیری بدون حفاظت یا استفاده کافی می شود. این معاهده در بین کشورهای عضو لزوماً شامل یک قوه قضاییه موثر و سازوکارهای قوی برای داوری و همچنین یک نیروی صلح اضطراری با واکنش سریع چند ملیتی برای اطمینان از حفاظت از کشورها در برابر متجاوزان است.

    به این ترتیب، پیشگامان اولیه باید از طریق انگیزه هایی نظیر افزایش دسترسی به بازار، آرامش تعرفه های مقیاس و غیره، و غیره پاداش دهند. چنین پیمان ایجاب می کند که پذیرش برنامه های پایدار و سیاست های پیشرفته سیاست مانند گهواره برای دوچرخه سواری منابع گاوصندوق، فن آوری های سبز، شیوه های تجارت عادلانه و عدالت جنسی باشد.

    نمی توان انکار کرد که در حالی که سرمایه داری فاجعه و جنگ تجاوز به منابع ممکن است برای بعضی از ثروتمندان به ارمغان بیاورد و این فعالیت ها نیز در کاهش امنیت انسانی دخیل هستند. مهمتر از همه، مفهوم دروغ است که این رفتارها می توانند پایدار باشند.

    اگر ما در این مسیر ساخت و ساز جنگ و هژمونی ادامه دهیم، تخریب دنیای طبیعی ما ادامه خواهد یافت تا جایی که دیگر تمدن قادر به تولید سود نخواهد بود و آخرین کارخانه برای تولید آخرین گلوله برای سکوت خواستار پرداخت، در حالی که صاحب نگاه در ترازنامه و جیغ می کشد.

    بله، راه حلی بهتر برای بشریت وجود دارد، و هنگامی که ما متوجه شدیم که چگونه از جنگ به دست آوریم و آن را به صلح درآوریم، راهی روشن خواهد شد.

    1. بنابراین ، از سرمایه داری آویزان شوید و در سازمان ملل متحد کارمندی با انواع جنگ های متشنج و گرسنه که در سراسر جهان برای جلب توجه و کنترل روند کار می کنند ، ایجاد کنید و منتظر نتیجه ای متفاوت از آنچه قبلاً عذاب و تاریکی بدست آورده اید ، باشید؟ با همه اینها موفق باشید. ما قصد نداریم مشکل بوروکراسی را حتی بیشتر حل کنیم.

      1. بروکراسی زیاد مشکل اصلی نیست. بوروکراسی کم و بیش عوض کننده بازی نیست. ایجاد اراده سیاسی برای تغییر ، با یا بدون بوروکراسی ، مهم است. شاید شما نبودید ، اما معمولاً وقتی می بینم مردم از بوروکراسی شکایت می کنند ، دیگر تمرکز روی مسئله مستقیم را متوقف می کنند و گرفتار مسائل بزرگی (دولت) می شوند. دولت بزرگ یا کوچک کلیدی نیست. حكمرانی خوب بر حكمرتی حریص و بد چیزی است كه باید مدام ادعا كنیم.

    2. با تشکر از شما، بلیک MacLeod. تفکر فدرالیسم جهان شما برای تمرکز بر اقدامات ملل متحد برای صلح و رفاه جهانی ضروری است. و پیشنهادهای فدرالیسم جهانی، برخی از ضمانت ها را علیه نفوذ هژمونیک توسط مراکز ملی و شرکت های قدرت و ثروت در اختیار دارد. به نظر من، چندین تحلیل بسیار خوب مانند این وبسایت وجود دارد، که ایده هایی در مورد آنچه لازم است. ما همه به وضوح فکر می کنیم، اما بیشتر صحبت کردن فقط به یکدیگر است. اکنون لازم است که همه این سازمان ها، همه ما برای فرهنگ صلح آمیز و همکاری های سیاسی مبارزه می کنند، اکنون با شرکت های ACTIVE فعال POWER کار می کنند و با افرادی که با واقعیت های زندگی و مرگ مواجه هستند، با آنها مقابله می کنند. جلسه حاضر در حال حاضر تنها با شرایط کوتاه مدت و منافع رقابتی مانند کسانی که آنها را شلیک می کند و چاه های نفت بعدی را دریافت خواهند کرد. برندگان در این مسابقه با مسائل واقعی روبرو نخواهند شد، که صلح، محیط طبیعی، آب و هوا و پایان فقر است. چنین مسائلی واقعی هستند، و ما به نوعی مبارزات باید با افرادی که می توانند مسیرها را تغییر دهند، با تغییرات واقعی در تمامی سیاست ها مواجه می شوند. و این فوری است

    3. به عنوان مثال - جهان فقط یک سیستم آب و هوایی دارد که فقط یک جو دارد ، بنابراین آب و هوا و جو باید بخشی از عوام باشد. ترموستات گلوبال (منع مصرف و ساخت آن سازگار) CO2 را از هوای محیط می گیرد ، در صورتی که CO2 به میکروبی که فتوسنتز می شود تغذیه شود ، باید کمک کند.

  4. به نظر می رسد مانند یک دیوانه دیگر سوسیالیست باشد. و یک مفسر به دنبال "پایان دادن به دولت های ملی" ، "از بین بردن سرمایه داری" و "توزیع مجدد ثروت" است؟

    اگر اینقدر ساده لوحانه نبود ، می خواستم الاغم را بخندم.

    1. این همیشه مانع بزرگ هر کتابی است: مردم متقاعد می شوند که هیچ منطقی نیست که آن را نخوانند اما اعلام می کنند که معنی ندارد. چگونه آنها را مجبور می کنید که آن را بخوانند؟

  5. دنیس کوسیچینی، هنگامی که در کنگره، از ایجاد یک وزارت صلح حمایت کرد: موضوع برنامه شما. آیا دنیس در کار شما با شما درگیر است؟

    1. ما او را می شناسیم و دوست داریم و این لایحه همچنان در هر جلسه ارائه می شود. البته یک نام تمام بازی نیست. م Instituteسسه صلح آمریكا مخالف جنگهای آمریكا نیست و یك بخش صلح آمریكا نیز مخالف نخواهد بود ، مگر اینكه كل فرهنگ و دولت تغییر چشمگیری كند.

      1. من متهم به مالیات ایالات متحده در مورد انتشار گازهای گلخانه ای با تمام درآمدهای اختصاص یافته به خرید ذخایر سوخت فسیلی به دلیل حقوق معدنی ممکن است برای شرکت های سوخت فسیلی بسیار ضعیف باشد و شاید حتی به اندازه کافی برای کاهش روند فعلی به آب و هوای گرمتر برای کمک به کشاورزی ایالات متحده. آیا شما می دانید Rep Kucinich به اندازه کافی برای قرار دادن اشکال در گوش خود را بر روی چیزی شبیه به آن؟ من همچنین بر این باور هستم که رفاه به صلح کمک می کند حداقل به همان اندازه که صلح به رفاه کمک می کند. و یک آب و هوای پایدار می تواند به رفاه کمک کند.

      2. تقاضا برای انرژی به طور کلی به طور غیرمستقیم، AT-0.37، آن را هدف خوبی برای مالیات است. MAYBE می تواند از درآمد حاصل از خرید سوخت فسیل به عنوان حقوق معدنی، سایر بخش ها برای تامین انرژی قابل بازپرداخت با بخش اعظمی از انرژی های تجدید پذیر، به شرکت های سوخت فسیلی برای خرید بیشتر سوخت فسیل به عنوان حقوق معدنی کمک کند.

  6. World Beyond War در حال تبدیل شدن به مرکزی برای جنبش صلح برای ایجاد و تحکیم ابتکارات صلح موجود در سراسر جهان است.

    طرح های بسیار مهمی در قرن گذشته وجود دارد که خواستار ممنوعیت بین المللی جنگ به عنوان ابزار حل مناقشات است.

    گزارش "یک سیستم امنیتی جهانی: گزینه ای برای جنگ!" توسط World Beyond War در حال احیای ابتکارات گذشته است - اما اکنون در عصر اینترنت - در یک نقطه بسیار حساس از تاریخ - و در مقیاس جهانی.

    بیش
    http://wp.me/p1dtrb-3Qe

  7. کتاب فوق العاده خوبی بسیاری از ایده ها و مراجع خوب اساساً این موضوع من را به یاد مخالفت کمیسیون خزش رئیس جمهور ویلسون می اندازد. کل جامعه باید به روشی که در نظامی گری آغشته شده است ، آغشته به آرامش شود. چیزی که به نظر من به اندازه کافی بر آن تمرکز ندارد ، نوشتن مجدد کامل تاریخ و همه کتابهای درسی است.

    تبریک به یک کتاب فوق العاده هستیم.

      1. من معتقد هستم که این قراردادهای فدرال چربی پر از شرکت های نظامی کمپلکس بسیار دشوار است. ممکن است آسان تر برای پیدا کردن محصولات سازنده تر برای آنها باشد تا آنها را متقاعد سازند تا قراردادها را برای ساختن محصولات سازنده تر به کار گیرند. شما چی فکر میکنید؟

  8. لغو دولتهای ملی به شدت به عنوان محروم کردن مردم از خانه و هویت آنها مقاومت خواهد کرد. چه کاری بهتر است یک کنفدراسیون، مانند دولت های 50 آمریکایی که مایل به تشکیل اتحادیه هستند، کار کنند.

    اتحادیه های منطقه ای، مانند اتحادیه اروپا، شاید قاره ها، به هر ملت اجازه می دهد که حاکمیت خود را تحت چارچوب همکاری دوستانه با کشورهای همسایه خود حفظ کند.

    اتحادیه های منطقوی می توانند بخش هایی از یک انجمن جهانی باشند.

    فکر کنید چطور طبیعت را انجام می دهید. هنگامی که یک جنین تشکیل و رشد می کند، سلول های خاصی متشکل می شوند و به اعضای مستقل و بخش های بدن تبدیل می شوند. آنها باید برای عملکردهای مربوطه تمایز قائل شوند، اما برای سلامتی همه همکاری می کنند.

    علاوه بر این، هر گروه تنها گروه داوطلبانه افراد جداگانه ای است. به استثنای اینکه شما با فرد شروع نکنید، نمیتوانید ائتالف را بدون تشکیل اساتید و بردگان ایجاد کنید.

    از حقوق فرد محافظت کنید و همه چیز باقی خواهد ماند. فرد را از بین ببرید، و فقط جنگ باند و قاچاق را دریافت خواهید کرد. و آنها توزیع عادلانه ثروت را به دست نخواهند آورد، زیرا آنها به ذهنیت باند دزدی ناپذیر تبدیل خواهند شد. همه چیز تغییر خواهد کرد که باند در بالا باشد. توزیع مجدد مجبور جرم است.

    در مورد از بین بردن سرمایه داری ، به آن فکر کنید. چیزی که ما نمی خواهیم "سرمایه داری مخوف" یا باند ما در مقابل آنها باشد. این سرمایه داری به معنای کلاسیک آن جایی نیست که مردم کار می کنند و سرمایه گذاری می کنند و همه سهامدار آن هستند. به عنوان مثال ، Kickstarter. داوطلبانه و در مقیاس انسانی است.

    با این حال، با بازگشت به نمونه آلی، بدن تنها یک مغز، یک قلب، یک کبد و غیره دارد، هر چند جفت ریه و کلیه است.

    این قطعات در یک بدن سالم در برابر یکدیگر رقابت نمی کنند؛ منابع آنها حذف نشده و به بخش های دیگر توزیع می شوند؛ و بقای و رفاه آنها بسیار بستگی به همکاری دارد، هر کدام از این بخش ها بدون اجبار یا بهره برداری از دیگران عمل می کنند. منابع (مصرف غذا) به طور موثری مورد استفاده قرار می گیرند تا تمام اجزای عملکرد را به درستی حفظ کنند. پروتکل برای آن سختگیر است، مانند قانون اساسی یا کد نوشته شده.

    علاوه بر این، آنها با یکدیگر هم جنگ ندارند. بدن جهانی می تواند از آن یاد بگیرد.

    تخریب متقابل در داخل گونه اشکال در برنامه است. اما این نیز یک رفتار آموخته شده است. قتل نوع خود از پیش تعیین شده نیست و جزئی از ذات انسان نیست. الگو قابل تعمیر است ، و World Beyond War اولین قدمها را در آن جهت برمی دارد. بابت آن تشکر می کنم.

    1. همه گروه ها انجمن های داوطلبانه نیستند برخی از گروه ها شامل اساتید و بردگان می باشند.
      گاهی اوقات سیستم ایمنی بدن به اندازه کافی گیج می شود تا به سایر اعضای بدن حمله کند. این بیماری خود ایمنی

  9. تصور کنید که قدرت فوق العاده تنظیم خوبی برای تغییر است. امکانات بی حد و حصر است و کار بسیار مهمی برای انجام آن وجود دارد. ما یک نفر هستیم!

    1. ممنون کاترین. هیچ سوالی وجود دارد که ما نمی توانیم به یک دست پیدا کنیم World Beyond War بدون تغییر گسترده در نحوه رفتار ایالات متحده. ما به یک بیداری معنوی توسط مردم ایالات متحده نیاز داریم و باید کنترل دولت خود را در دست بگیریم.

  10. اگر یک برنامه ریزی برای صلح جهانی در یک رفراندوم جهانی برگزار شد، آیا فکر می کنید که این تصویب خواهد شد؟ این ایده در ratificationthroughreferendum.org ارائه شده است

  11. من موارد زیر را برای بررسی ارائه می دهم: (1) نحوه تصمیم گیری بر نتیجه تأثیر می گذارد. جامعه شناسی به عنوان مجموعه ای از ابزارها و پروتکل ها بر اساس رضایت (و عدم وجود هرگونه اعتراض اصلی) ارائه می شود. این گزینه ای برای حکومت اکثریت (و استبداد اکثریت) است. مانند هر ابزاری ، ممکن است ظریف و از طراحی باشکوهی برخوردار باشد ، اما بسته به هدف و ظرفیت های اساسی شخص (های) استفاده کننده ، فقط به صورت دلخواه عمل می کند.

    این احساس من است که "دموکراسی" همانطور که ما عمیقا ناقص است ، اما همچنان توسط مردم و سیاستمداران از ایالات متحده به عنوان مظهر حکمرانی خوب حمایت می شود. من معتقدم که مگر اینکه و تا زمانی که ایرادات به طور گسترده در ایالات متحده تصدیق شود ، تلاش مستمر برای تکرار مدل ما در یک شکل یا شکل دیگر وجود خواهد داشت.

    همچنین این احساس غلطی استثنایی وجود دارد، تقویت و تقویت شده توسط اسطوره سازی ادامه از اقدامات ما، سیاست خارجی، سیاست های داخلی است.

    من این را ذکر می کنم، نه از تلاش های خوب و ارزشمندی که شما را نادیده می گیرم، بلکه از همه کسانی که نگرانی های شما را در مورد برخی از دلایل فرهنگی تاریخی و جاری در نظر می گیرند هشدار می دهند، که ما عاقلانه می توانیم آن را با حساب حسابرسی صحیح آسیب ایجاد کنیم هر دو در داخل و خارج از مرزهای ما.

    هیچ یک از ما به احتمال زیاد "پاسخ" ، "طراحی" نخواهد داشت ، به احتمال زیاد در روند همکاری واقعی ، نگرانی عمیق مشترک برای رفاه همه ، صداقت و صراحت کامل ، برابر بودن صدا ، گوش دادن عمیق و توجه داشته باشید که ممکن است به پیشنهادهایی برسیم که شایسته اجرا باشد ... و در صورت وجود بررسی مجدد. این نه تنها کیفیت فرآیند است ، بلکه شامل یک آزمایش مجدد دوره ای در نظر گرفته شده و دقیق همراه با تمایل به تنظیم و تغییر و درک این است که تغییر احتمالاً هم عاقلانه خواهد بود و هم لازم است که ما ممکن است ادامه دهیم تا به دنیای صلح ، نبود اسلحه ، عدم آسیب مورد نظر ، وجود تدبیر ، عمل و اجرای اصول احتیاط و اصل عدم ضرر.

    این سفر خواهد بود، نه یک مقصد.

    1. آنچه که Sociocracy نامیده می شود توسط انجمن مذهبی دوستان مورد آزمایش قرار گرفته است. آنها هنوز هم وجود دارند و هنوز به کار خود ادامه می دهند؛ آنها می توانند مدت زیادی طول بکشد تا به هر توافقی دست یابند.

  12. من گمان می کنم جوامع مردسالار تمایل زیادی به جنگ دارند. جوامع مادرسالار تمایل بیشتری به صلح ، و حل منازعات غیر خشونت آمیز دارند ، و جدیدترین رویکرد به کار پلیس ، پلیس اجتماعی - برای آموزش پلیس برای آرام کردن شرایط آشفته با تعامل دوستانه با جامعه است.

  13. چارلز اوچ اظهار داشت که اصرار دارد که "دین ابتدا باید برود" جهل و انکار جنبه معنوی وضعیت انسان را نشان می دهد. صلح با انکار ، تعصب ، عدم تحمل یا تحمیل سیستم اعتقادی الحادی حاصل نخواهد شد. عدم تحمل برای توجیه جنگ (به عنوان مثال سنی علیه شیعه در خاورمیانه) مورد استفاده قرار می گیرد اما به ندرت ، هرگز ، انگیزه واقعی جنگ است. تمایز بین ایمان و دین مهم است. دومی قوانینی است که طبق آن زندگی می کنند. تغییر قلب و ذهن مستلزم شناسایی و پذیرش اختلافات است. نه ممنوعیت چیزی که تغییر آن در هدیه کسی نیست. متأسفانه ، نگرش های ضد ایمان ، كه تقریباً منحصراً از روی ناآگاهی به وجود آمده اند ، به طور فزاینده ای معمول هستند. انکار وجود جنبه معنوی زندگی انسان و اطلاع از چگونگی رشد اخلاق فردی ، هرگز نمی تواند به عنوان بخشی از قطعنامه پایان دادن به جنگ جدی گرفته شود. این یک حقیقت گرایی است که بگوییم اگر قلب را تغییر دهید ، ذهن پیرو آن خواهد شد. معنویت در "قلب" نشسته است و ملحدان به دلیل انکار نیرویی بالاتر از بشر ، هرگز صلاحیت لازم برای برقراری ارتباط با آن را نخواهند یافت. از میان ادیان اصلی ، فقط برخی از تعابیر / تحریفات / انحرافات اسلام (منحصراً توسط مردان ساخته شده) است که برای کنترل ذهن دیگران ، وارد آوردن آسیب ، ایجاد ترس و وحشت در جهان امروز مورد استفاده قرار می گیرد. فرض بر اینكه همه ی ادیان و مذاهب مانند یكدیگر تحمل نمی كنند ، انكار حقیقت است.
    بزرگترین تهدیدهای موجودیت بشر امروز بودجه و قدرت پنتاگون و سیا ، مهندسی زمین ، شکست سیستم فعلی سرمایه داری و بدهی ها است. تنها با اعلام یک سالگرد بخشودگی بدهی ، می توان با این مورد دوم به طور موثر برخورد کرد. پاک کردن تخته سنگ و شروع دوباره آن.
    چند نقل قول مرتبط: -
    "رذیلت ذاتی سرمایه داری تقسیم نابرابر نعمت است. فضیلت ذاتی سوسیالیسم تقسیم برابر بدبختی هاست. " - وینستون چرچیل
    "هیچ کس وانمود نمی کند که دموکراسی کامل یا حکیمانه است ، در واقع. گفته شده است كه دموكراسي بدترين شكل حكومت است - به غير از ساير موارد آزمايش شده. " - وینستون چرچیل

  14. اولاً ، باید در مورد جامعه خود به شما بگویم ، که 10 سال پیش توسط یک بیننده طراحی شده است ، یک جامعه بین نسلی است که فرزندان پرورشی را می گیرد و معمولاً آنها را به فرزندی قبول می کند و بزرگترها بعد از مدرسه و بچه ها به بزرگترها کمک می کنند. . همه در اینجا مورد استقبال ، نیاز و احساس مفید بودن هستند.
    جامعه می تواند مانند این اجرا شود اما تنها در جوامع کوچک. شرکت های بزرگ در اغلب موارد تقصیری دارند، اما ما هنوز از درگیری های ترسناک در کشورهایی که تحت کنترل شرکت ها نیستند، می دانیم. اکثریت بزرگی از مردم در سراسر جهان به عنوان ترس، تهاجمی و ناتوانی به معنای صلح در جوامع و خانه هایشان، به فکر فروپاشی جهان نیستند.

    من فکر می کنم که جیب های کوچک مردم صلح که در سراسر جهان صلح دارند ، تغییرات بیشتری نسبت به دولت های بزرگ (یا کوچک) ایجاد می کنند.
    ما می توانیم به ساخت این جوامع جدید ادامه دهیم. ما هرگز نمی توانیم بر سر دولت های کره شمالی تا ایالات متحده تأثیر بگذاریم تا روش های خطرناک خود را کنار بگذارند.

  15. ضروری است بر اهمیت سیستم های آموزشی، چه در مدارس و چه در خانه ها و نسل های جوان در دستیابی واقعی به چنین دنیای امیدوار، تأکید ورزید.
    پرخاشگری، خشم و تمامی واکنش های طبیعی انسان می تواند به سطح نادانی و خشونت گسترده ای از طریق سهل انگاری و ناامنی در ذهن کودکان ما تشدید شود.
    اگر کودکان در یک محیط طبیعی و طبیعی حمایت کننده تربیت شوند ، آنها انسانهای عادی تعاملی خواهند بود. اگر آنها از نظر حمایت و گذراندن وقت با کیفیت خانواده داشته باشند - نه لزوماً از نظر مادری و پدری - این ذهنیت های جوان می توانند سلول های عصبی خود را گسترش دهند تا به فکر زندگی سالم فکری باشند. برای داشتن زندگی سالم باید به آرامش فکر کرد. بدون صلح ، نمی توان به سلامتی دست یافت ، یا حداقل نوعی سلامتی را که هدف آن هستیم!
    انسانها در طبیعت خود شیطانی و مخرب نیستند، و حتی اگر آنها بود، بهترین چیز در مورد آنها این است که آنها واقعا می توانند تحریک شوند!
    صحبت از آسیب های عاطفی در سنین جوانتر، صحبت کردن در مورد انزوای اجتماعی، و یا شاید در مورد خشونت کاشته شده، و این فهرست ادامه می یابد، این ها پیشگامان جنگ هستند. شما نیاز به یک انسان شکننده دارید که ذهن را می توان با پول، شهرت، پذیرش یا انتقام، و یا به سادگی با ایجاد ناامنی هایی که دارند، برای جنگ آغاز کند. انساني که در زندگي خود قدرتمند است، انساني که با ارزشهاي بالا و استانداردهاي معتبر متولد شده و رشد مي کند، انساني که از آن حمايت و قدرداني مي کند، نمي تواند تحت دامن جنگ براي قطعه يا خود فرد يا ستاره ای طبیعت زشت طبیعت انسان، این انسان خواهد ایستاد و تغییر مسیر جنگ.
    در حال حاضر به یک نسل تمام فکر می کنم، اگر آنها درک می کنند و ارزش خود را به عنوان افراد جوان می فهمند، چه کار می توانند بکنند؟
    این کار نیاز به تلاش چند جانبه ای دارد، آن را صدا شاعرانه است، اما قابل دستیابی است. از بین بردن ناامنی ها با درک واقعی آنها و پذیرش آنها، می بیند که یک گام اساسی در حرکت به جلو است.
    رسانه یکی از بزرگترین تغییرات بازی است. دولت ها، خانواده ها، محافل اجتماعی، معلمان و حتی حیوانات خانگی همه نقش دارند.
    ارتقاء کودکان هوشمند عاطفی یک گام قابل دستیابی است.
    اجازه دهید افراد با خود بدن و روح خود صلح کنند و صلح جهانی به خودی خود غلبه کند.

  16. حق ما برای زندگی است، اما زندگی در یک محیط امن است!

    ما باید ابتدا با آموزش خود و دیگران در مورد ایجاد یک فرهنگ صلح، با شروع از مدارس، دانشگاه ها، جلسات آگاهی، فعالیت های اجتماعی، رسانه ها برای بالا بردن صدای ما و شنیدن، شروع کنیم.

    پیدا کردن افرادی که فکر می کنند دست به دست به خاطر بشریت کار کنند، جنگ در مورد بمب ها و مواد شیمیایی نیست، در همه جنبه های جوامع ما، تبعیض، فقر، کار کودکان، مرگ نوزاد، اختلافات سیاسی، بحران های اقتصادی، مصرف مواد مخدر، ،، و لیست ادامه ..

    آنها هیچ سحر و جادو نیستند، هر کس باید از خانه خودش، کشور خود، جامعه خودش شروع کند .. انسان ها می توانند به طبیعت معمول خود بازگردند، صلح جهانی می تواند به آن رسیده باشد، سفر طولانی ای است اما تلاش می کند!

  17. حق ما برای زندگی است، اما زندگی در یک محیط امن است!

    ما باید ابتدا با آموزش خود و دیگران در مورد ایجاد یک فرهنگ صلح، با شروع از مدارس، دانشگاه ها، جلسات آگاهی، فعالیت های اجتماعی، رسانه ها برای بالا بردن صدای ما و شنیدن، شروع کنیم.

    پیدا کردن افرادی که فکر می کنند دست به دست به خاطر بشریت کار کنند، جنگ در مورد بمب ها و مواد شیمیایی نیست، در همه جنبه های جوامع ما، تبعیض، فقر، کار کودکان، مرگ نوزاد، اختلافات سیاسی، بحران های اقتصادی، مصرف مواد مخدر، ،، و لیست ادامه ..

    آنها هیچ سحر و جادو نیستند، هر کس باید از خانه خودش، کشور خود، جامعه خودش شروع کند .. انسان ها می توانند به طبیعت معمول خود بازگردند، صلح جهانی می تواند به آن رسیده باشد، سفر طولانی ای است اما تلاش می کند!

  18. یکی از حقوق بنیادی بشر این است که برای سالم زندگی کردن، دریافت حقوق برابر برای زنده ماندن، دستیابی به آموزش، دسترسی به آب، هوا، خاک، غذا و سایر مولفه های مهم برای زندگی، رشد و کار سالم باشد. همه شهروندان حق دارند که زندگی کنند به عنوان اجداد قبلی ما که قبل از جنگ زندگی می کردند. ما همه متولد شده ایم تا با هم برابر باشند، باید با احترام و عزت برخورد کرد. به منظور جلوگیری از درگیری ها و خشونت، ما باید سیستم صلح را اعمال کنیم، بنابراین ما زندگی خواهیم کرد و هرگز از حوادث غیرمنتظره ترسناک نخواهیم داشت، ما آموزش های خوب را از جمله اصول صلح علیه خشونت دریافت خواهیم کرد. کودکان در معرض فرهنگ های مختلف قرار می گیرند و از بسیاری از کشورها دوست خواهند داشت. این کودکان حق زندگی و رشد دارند و هرگز سرباز یا بنده متعلق به کشورهای ابرقدرت نیستند.
    شما نباید با دشمن خود مبارزه کنید، تمام هنر هنر صلح را به او آموزش دهید!

  19. متاسفانه کشورها همچنان به تخصیص حقوق مبتنی بر بازار، بی تفاوتی به عواقبی که بر مردم کشور و محیط اطراف آن تأثیر می گذارند، تاسف آور است.

    برای رسیدن به "World beyond War"، برای تغییر نتایج فی نفسه نیاز به تغییر چشم انداز دارد. در حقیقت یک مشکل سیاسی وجود دارد ، اما بی فایده راه حل های حل اختلافات سیاسی جستجو شده است. وقت آن است که دریابیم رسانه (یعنی فرهنگ) که در آن جنگ ها یا درگیری ها بوجود می آید ، یکی از مشکلات اساسی است.
    فرهنگهای شکل گرفته توسط نظامی گری همچنان "بذر جنگ" را می کارند. بنابراین ، گام برداشتن در جهت ایجاد فرهنگ صلح برای پایان دادن به اختلافات ، نقض حقوق بشر ، بی عدالتی اجتماعی و لیست ادامه دارد. ما باید خودمان فرهنگ سازی را با هدف مشترک و احساس وحدت ایجاد کنیم.

  20. متاسفانه کشورها همچنان به تخصیص حقوق مبتنی بر بازار، بی تفاوتی به عواقبی که بر مردم کشور و محیط اطراف آن تأثیر می گذارند، تاسف آور است.

    برای رسیدن به "World beyond War"، برای تغییر نتایج فی نفسه نیاز به تغییر چشم انداز دارد. در حقیقت یک مشکل سیاسی وجود دارد ، اما بی فایده راه حل های حل اختلافات سیاسی جستجو شده است. وقت آن است که دریابیم رسانه (یعنی فرهنگ) که در آن جنگ ها یا درگیری ها بوجود می آید ، یکی از مشکلات اساسی است.
    فرهنگ هایی که توسط نظامی گری شکل گرفته است، «بذر جنگ» را بیدار می کند. گام هایی برای ایجاد یک فرهنگ صلح برای پایان دادن به اختلافات، نقض حقوق بشر، بی عدالتی اجتماعی، و ضرورت ادامه دادن آن ضروری است. ما باید خودمان را برای ایجاد یک فرهنگ بر اساس یک هدف مشترک و یکپارچگی ایجاد کنیم.

  21. به شخصه ، من فکر می کنم برای ایجاد اقدامات جلوگیری از جنگ و ایجاد صلح هرگز دیر نیست. و این وضعیت زمانی حاصل خواهد شد که خود ما شروع کنیم. برای هر کدام از ما که توسط خودش شروع کنیم ، این کار با آموزش شروع می شود. و از آنجا هرکسی که در مورد جنگ و صلح آموزش ببیند ، سرانجام نسل جدیدی تربیت خواهد کرد که تحصیل کرده نیز خواهد بود. و این چگونه پیش می رود. بنابراین اگر این هدف به زودی محقق نشد ، حداقل به آن نزدیک خواهیم شد.
    من می خواهم روی یک شروع مهم تمرکز کنم که کودکان و نوجوانان را آموزش می دهد: سن طلایی برای یادگیری در دوران کودکی و نوجوانی است. مدارس دولتی و خصوصی مسئول آن هستند. بنابراین دولت باید یک دوره اجباری جدید برای همه نوع مدرسه در مورد این موضوع را اجرا کند. از این رو، این ریشه ها بزرگتر می شوند و با تفکر خاص در مورد این موضوع رشد می کنند.

    بیایید از یک نقطه شروع کنیم. و این چگونه شروع به گسترش می کند .. اما بیایید حداقل از یک نقطه خاص شروع کنیم!

  22. من اعتقاد دارم که صلح عدم وجود اختلاف نظر یا اختلاف نیست؛ صلح زمانی است که دو یا چند تن از اختلاف نظرها سازش پیدا می کنند و در هماهنگی زندگی می کنند. منافع باید به گونه ای حل شود تا همه طرف ها بدون هیچگونه سلاح درگیر شوند.

    من فکر می کنم که گزینه های زیادی برای جنگ وجود دارد و ارتباطات خوب در راس همه آنها است. جنگ ها می توانند از یک کلمه مانند "آتش!" منفجر شوند. ما این را نمی خواهیم. این راهی برای حل مشکلات نیست.

    راه دیگر برای جلوگیری از جنگ ، متوقف ساختن و تجارت سلاح است! مسئله این است که برخی از شرکت ها از جنگ زندگی می کنند ... آنها آن را مشتعل می کنند تا بتوانند تولیدات خود را بفروشند. این مسئله باید حل شود. اما باز هم تأکید می کنم که اگر ارتباط خوبی بین دو کشور برقرار باشد ، جنگ اتفاق نمی افتد.

    علاوه بر این ، بسیاری از کودکان برای خشونت آمیز تربیت می شوند. می بینیم که به بسیاری از کودکان نوپا آموزش استفاده از تفنگ را می دهند! این قابل قبول نیست و باید یک مسئله جهانی برای حل آن باشد. من معتقدم که "آموزش صلح" باید از نوزادان شروع شود. به کودکان باید در مدارس آموزش داده شود که چگونه تاریخ را تغییر دهند و آن را تکرار نکنند. به آنها نباید گفته شود که تاریخ ها و رویدادها را بخاطر بسپارند ، تاریخ باید جلسه ای باشد برای یافتن گزینه هایی برای اتفاقات بد.

    همه اینها نیاز به افزایش آگاهی دارند تا مردم متوجه پیامدهای جنگ قبل از آن شوند، مانند تخریب، بیماری، گرسنگی، مرگ و بسیاری دیگر از مسائل مربوط به سلامت جسمی و روانی.

    محیطی که در آن زندگی می کنیم آینده ما را شکل می دهد ، بنابراین باید آن را برای ما و نسل های آینده سالم و آرام کنیم. بیایید آنها را به ارث ببریم صلح ، نه جنگ.

  23. من اعتقاد دارم که صلح عدم انزوای و اختلاف است؛ صلح زمانی است که دو یا چند نفر درگیر در تعارض یافتن مصالحه برای زندگی در هماهنگی و عدالت هستند.

    برای متوقف کردن جنگ ، باید ارتباط خوبی بین مردم برقرار باشد زیرا یک کلمه ساده مانند "آتش" می تواند جنگ را شعله ور کند. گام دیگری که باید انجام شود اجرای "آموزش صلح" در مدارس برای آموزش نحوه زندگی مسالمت آمیز به نوزادان است. تاریخ نباید فقط یک کلاس برای حفظ تاریخ و وقایع باشد. این جلسه باید جلسه ای برای یافتن گزینه هایی برای تصمیمات بد اتخاذ شده در گذشته به ویژه تصمیماتی باشد که منجر به جنگ شده است. علاوه بر این ، فرهنگ هایی که به کودکان می آموزند چگونه از تفنگ استفاده کنند باید تغییر کند. این فرزندان امروز هستند که آینده را شکل می دهند.

    همچنین، آگاهی باید در بین مردم مطرح شود تا پیامدهای جنگ را پیش از آنکه روزی دلیل آن باشد، به آنها نشان دهد. جنگ نه تنها ساختمان ها را تخریب می کند، بلکه یک مسئله سلامت عمومی است که در آن مردم مردم بی خانمان، گرسنه و فیزیکی و ذهنی را مبتلا می کنند.

    به جز موارد ذکر شده، شرکت هایی که سلاح های تولید، فروش و فروش را دارند باید در اسرع وقت متوقف شوند. آنها جنگ ها را برای بهره گیری و فروش محصولات خود در معرض جنگ قرار می دهند. امروزه سلاح ها به مراتب خطرناک تر از همیشه بوده است، به خصوص سلاح های هسته ای که می تواند کل برنامه را از بین ببرد. اگر به نظر می رسد، باید بسیار محتاط و آماده برای متوقف کردن جنگ باشد.

    محیطی که در آن زندگی می کنیم در سلامتی ما تاثیر می گذارد. اجازه دهید نسل های آینده صلح و سلامت را به ارث ببرند نه جنگ.

  24. متاسفانه کشورها همچنان به تخصیص حقوق مبتنی بر بازار، بی تفاوتی به عواقبی که بر مردم کشور و محیط اطراف آن تأثیر می گذارند، تاسف آور است.

    برای رسیدن به "World beyond War"، برای تغییر نتایج فی نفسه نیاز به تغییر چشم انداز دارد. در حقیقت یک مشکل سیاسی وجود دارد ، اما بی فایده راه حل های حل اختلافات سیاسی جستجو شده است. وقت آن است که دریابیم رسانه (یعنی فرهنگ) که در آن جنگ ها یا درگیری ها بوجود می آید ، یکی از مشکلات اساسی است.
    فرهنگ هایی که توسط نظامی گری شکل گرفته است، «بذر جنگ» را بیدار می کند. گام هایی برای ایجاد یک فرهنگ صلح برای پایان دادن به اختلافات، نقض حقوق بشر، بی عدالتی اجتماعی، و ضرورت ادامه دادن آن ضروری است. ما باید خودمان را با ایجاد یک فرهنگ بر اساس یک هدف مشترک و یکپارچگی، آغاز کنیم.

  25. ما به دلیل مسائل سیاسی ، اقتصادی ، مالی و غیراخلاقی به اندازه کافی جنگ داشتیم. وقت آن است که نه بگوییم برای جنگ و میلیون بله برای صلح زیرا این حق ماست که زندگی کنیم. من می دانم که تصمیم بزرگ در دست من و شما نیست. خیلی بزرگتره اما حداقل بیایید سعی کنیم خود را آموزش دهیم و به صلح و اصول زندگی مشترک عادت کنیم. بیایید بچه هایمان را در مورد فرهنگ خودسازی و فرهنگ احترام به حقوق دیگران برای زندگی مسالمت آمیز پرورش دهیم. چه مدت طول می کشد ، نسل ما و نسل های آینده از این اقدام غیرقانونی خالص امتناع می ورزند

  26. من اعتقاد دارم که صلح عدم انزوای و اختلاف است؛ صلح زمانی است که دو یا چند نفر درگیر در تعارض یافتن مصالحه برای زندگی در هماهنگی و عدالت هستند.

    برای متوقف کردن جنگ ، باید ارتباط خوبی بین مردم برقرار باشد زیرا یک کلمه ساده مانند "آتش" می تواند جنگ را شعله ور کند. گام دیگری که باید انجام شود اجرای "آموزش صلح" در مدارس برای آموزش نحوه زندگی مسالمت آمیز به نوزادان است. تاریخ نباید فقط یک کلاس برای حفظ تاریخ و وقایع باشد. این جلسه باید جلسه ای برای یافتن گزینه هایی برای تصمیمات بد اتخاذ شده در گذشته به ویژه تصمیماتی باشد که منجر به جنگ شده است. علاوه بر این ، فرهنگ هایی که به کودکان می آموزند چگونه از تفنگ استفاده کنند باید تغییر کند. این فرزندان امروز هستند که آینده را شکل می دهند.

    همچنین، آگاهی باید در بین مردم مطرح شود تا پیامدهای جنگ را پیش از آنکه روزی دلیل آن باشد، به آنها نشان دهد. جنگ نه تنها ساختمان ها را تخریب می کند، بلکه یک مسئله سلامت عمومی است که در آن مردم مردم بی خانمان، گرسنه و فیزیکی و ذهنی را مبتلا می کنند.

    به جز موارد ذکر شده، شرکت هایی که سلاح های تولید، فروش و فروش را دارند باید در اسرع وقت متوقف شوند. آنها جنگ ها را برای بهره گیری و فروش محصولات خود در معرض جنگ قرار می دهند. امروزه سلاح ها به مراتب خطرناک تر از همیشه بوده است، به خصوص سلاح های هسته ای که می تواند کل برنامه را از بین ببرد. اگر به نظر می رسد، باید بسیار محتاط و آماده برای متوقف کردن جنگ باشد.

    محیطی که در آن زندگی می کنیم در سلامتی ما تاثیر می گذارد. اجازه دهید نسل های آینده صلح و سلامت را به ارث ببرند نه جنگ.

  27. ما در مورد یک جهان که تنها صلح وجود دارد، رویای ماست، اما ما باید در برخی مواقع واقع بینانه باشیم و از خودمان بپرسیم: آیا واقعا بدون جنگ ممکن است زندگی کنیم؟
    امروزه جنگ صریح نیست ، ما به معنای واقعی کلمه با یکدیگر می جنگیم ، در دنیایی پر از افراد مادی که فقط به سود خود فکر می کنند ، جایی که افراد قدرتمند قدرت انجام همه کارها را دارند ، پایان دادن به آنچه ما "جنگ" می نامیم واقعاً دشوار است. "اما ما باید همیشه به آینده و نسلهای آینده خوشبین باشیم ، نباید امید زندگی در یک محیط امن را از دست بدهیم ، حداقل می توانیم در مورد آن خواب ببینیم ...

  28. مایه تاسف است که جامعه امروز معتقد است که جنگ پاسخ به همه چیز است. امروز در دنیای امروز، جنگ بسیار عاشقانه است. تصویر یک قهرمان جنگ با خانواده اش متحد شد، یک سرباز برای اولین بار پس از گذشت چند ماه از همسرش بوسیدن همسرش را بوسید، صدای بازی دوست داشتنی میهن پرستانه در پس زمینه. این چیزی است که رسانه ها به ما می گویند جنگ است. با این حال، کسانی که از لحاظ جغرافیایی از جنگ فاصله گرفته اند حوادث ناگوار را نمی بینند. بسیاری از ما میلیونها نفر را که از خانه هایشان آواره شده اند نمیبینیم و ما شاهد ناکامیهای روانی روی همه کسانی که درگیر آن هستیم نیستیم. زمان آن است که کسانی که قدرت سیاسی دارند متوجه شوند که جنگ جواب نیست. جنگ توسط حرص و طعنه و گرسنگی ناپیدا برای قدرت توسط کسانی که مایل به توقف در هیچ چیز به منظور دریافت آنچه آنها می خواهند ایجاد شود. در عوض تلاش برای اجتناب از جنگ در هر هزینه، کشورهای در حال توسعه سلاح های پیشرفته و بمب های پیشرفته ای می توانند میلیون ها نفر را بکشند. ما نباید خودمان را برای توسعه کشنده ترین سلاح ها و کشتار غیر نظامیان غافل کنیم. تنها زمانی که ما باید به خودمان افتخار کنیم، زمانی است که ما با هم کار می کنیم و زمین و منابع را که به ما داده شده به اشتراک می گذاریم. تا زمانی که جنگ وجود داشته باشد، هیچ راهی برای صلح وجود نخواهد داشت.

  29. در واقع یک پیام قدرتمند است که به عمیقا فکر کند و ابتکار عمل را از طریق انتقال صلح در خانه هایمان از کودکان به جامعه و تقویت نظام آموزش و پرورش به وسیله برنامه درسی در مورد صلح و تغییر شیوه تاریخ به فرزندان ما آموزش دهد.

    علاوه بر این، سودآوری نظامی متوقف خواهد شد، اگر تنها تهدیدی که از جنگ پشتیبانی می کند، توسط کشورهایی که مصالحه می کنند و کشورهایی که با اختلاف نظر موافقند و زمینه مذاکرات و صلح را در اختیار دارند، ریشه کن شود.

  30. این واقعاً یک ابتکار عالی و یک پیام قدرتمند است که باید از طریق خود ما به جامعه خود اطلاع دهیم. من کاملاً معتقدم که خشونت ، گرچه این یک گرایش ذاتی است که ما در نتیجه غریزه بقای خود حمل می کنیم ، یک انتخاب است! با بالا بردن و نصب صحیح حقوق بشر و ارزشهای اجتماعی ، مردم ارزش صلح را می دانند.
    لشکر کشی یک مرحله مهم است ، اما این یک بازار بر اساس تقاضا ، یا آنچه می توانیم "تقاضای ایجاد شده" بنامیم ، بنابراین گام اصلی متوقف کردن این تقاضا با گسترش دانش صلح است ، و در اینجا فکر می کنم باید به اهمیت آن توجه کنیم مذهب ، زیرا غیر از این ادیان خواستار خشونت هستند ، درعوض همه آنها خواستار عشق و انسانیت هستند ، اما سوinter تعبیر و بسیج فرقه ای توسط همان کشورهایی که اسلحه را به کشورهای درگیر در جنگ می فروشند ، دلیل اصلی جنگ های فرقه ای است شاهد هستند!

  31. پایان دادن به جنگ یک تلاش طولانی است که نیاز به از بین بردن عنصر خشن ترین در جامعه، جهل است. پایان دادن به تمام جنگ ها و تبدیل جهان به یک مکان صلح آمیز طول می کشد. اولین گام در جهت جلوگیری از جنگ، اولویت بندی ارزش های حیاتی مانند حقوق بشر، عدالت اجتماعی و سلامت است. این مذهب نیست که باعث جنگ می شود، بلکه مذهب فقط یک ماسک است که برای دستکاری مردم برای تایید جنگ استفاده می شود. مردم به خاطر مذهب خود به خاطر دشمنی با آنها جنگ می کنند، از این رو تمام ادیان صلح را ترویج می کنند.
    جنگجویانه و امپریالیسم پاندمی جدید در جهان امروز است. آنها به جوامع تعلق دارند، بنابراین ارزش ها و نگرش ها را تغییر می دهند. این امر با تخصیص منابع زمانی که هزینه های نظامی بر سلامت، آموزش و رفاه اجتماعی تعیین می شود، منعکس می شود.
    این تشنگی انسان برای قدرت و پول است که راه را برای جنگ راه اندازی می کند. بنابراین آموزش نسل های آینده گامی اساسی است زیرا آنها جهان را به سمت صلح هدایت می کنند. ما باید برای بالا بردن نسل پذیرفته، محتوا، غیر خشونت آمیز و غیره کار کنیم. این کار زمان می برد، اما می تواند اتفاق بیفتد و ما باید با تصفیه سیستم های مدرسه مان که مهم ترین مؤسسات اجتماعی است، آغاز کنیم. ما باید به کودکان آموزش دهیم که چگونه عاقلانه، مسئول، و احترام به دیگران باشند. همانطور که برای ما، باید با سازمان دهی جنبش های اجتماعی برای ترویج صلح، آگاهی را برای چنین مسائلی افزایش دهیم.
    "صلح را نمی توان با قدرت حفظ کرد؛ تنها با درک می توان به آن دست پیدا کرد."
    -آلبرت انیشتین

  32. پایان دادن به جنگ یک تلاش طولانی است که نیاز به از بین بردن عنصر خشن ترین در جامعه، جهل است. پایان دادن به تمام جنگ ها و تبدیل جهان به یک مکان صلح آمیز طول می کشد. اولین گام در جهت جلوگیری از جنگ، اولویت بندی ارزش های حیاتی مانند حقوق بشر، عدالت اجتماعی و سلامت است. این مذهب نیست که باعث جنگ می شود، بلکه مذهب فقط یک ماسک است که برای دستکاری مردم برای تایید جنگ استفاده می شود. مردم به خاطر مذهب خود به خاطر دشمنی با آنها جنگ می کنند، از این رو تمام ادیان صلح را ترویج می کنند.
    جنگجویانه و امپریالیسم پاندمی جدید در جهان امروز است. آنها به جوامع تعلق دارند، بنابراین ارزش ها و نگرش ها را تغییر می دهند. این به وسیله تخصیص منابع منعکس شده است، زمانی که هزینه های نظامی بر سلامت، آموزش و رفاه اجتماعی اولویت بندی می شود.
    این تشنگی انسان برای قدرت و پول است که راه را برای جنگ راه اندازی می کند. بنابراین آموزش نسل های آینده گامی اساسی است زیرا آنها جهان را به سمت صلح هدایت می کنند. ما باید برای بالا بردن نسل پذیرفته، محتوا، غیر خشونت آمیز و غیره کار کنیم. این کار زمان می برد، اما می تواند اتفاق بیفتد و ما باید با تصفیه سیستم های مدرسه مان که مهم ترین مؤسسات اجتماعی است، آغاز کنیم. ما باید به کودکان آموزش دهیم که چگونه عاقلانه، مسئول، و احترام به دیگران باشند. همانطور که برای ما، باید با سازمان دهی جنبش های اجتماعی برای ترویج صلح، آگاهی را برای چنین مسائلی افزایش دهیم.
    "صلح را نمی توان با قدرت حفظ کرد؛ تنها با درک می توان به آن دست پیدا کرد."
    -آلبرت انیشتین

  33. خوب صلح قابل دستیابی است ، اما چارچوب زمانی اجرای آن بسیار طولانی است. صلح از آنجا آغاز می شود که من و شما در وهله اول کشور خود را به عنوان یک مسئولیت در نظر بگیریم ، منازعات منفی خود را کنار بگذاریم و در مقیاس وسیع تری فکر کنیم. آرامش زمانی آغاز می شود که افراد بیشتر با مشارکت در خدمت جامعه یاد بگیرند که هدیه بخشش و همدلی را دارند. بنابراین آنها دیگر به خشونت فکر نمی کنند و سعی در یافتن راه حل های جایگزین برای مشکلات دارند. آموزش صلح در مدارس ، افزایش سطح افراد تحصیل کرده و همچنین نقش بالای سازمان های غیردولتی همه امیدوار کننده آینده روشن تر هستند.
    در نهایت مردم نباید به تنهایی بایستند و تمام مسئولیت را در سیاستمداران و دولت ها به عهده بگیرند. مردم همیشه باید به یاد داشته باشید که صلح با رفتار سالم و تفکر روانی آغاز می شود.

  34. so.much.hope من هیجان زده می شود تا این خلاصه را بخوانم. صلح برای همه عدالت است و جنگ آن را نمی دهد. من فکر می کنم بزرگترین مانع حرص و آز، و بزرگترین هدیه جهان ما برای نوه های ما ایجاد خواهد شد.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی