ما استثنایی نیستیم ، منزوی هستیم

این آخر هفته من در یک تمرین جالب شرکت کردیم. یک گروه از فعالان، بحث هایی را مطرح کردند که در آن بعضی از ما ادعا کردیم که عدالت صلح و محیط زیست و اقتصادی امکان پذیر است، در حالی که گروه دیگری با ما مخالفت کرد.

گروه دوم اعتقاد داشتند که گفته های خود را باور ندارند ، و به دلیل تمرین خود را با استدلال های بد آلوده می کنند - به منظور کمک به ما در اصلاح استدلال های خود. اما پرونده ای که آنها برای عدم امکان صلح یا عدالت مطرح کردند ، پرونده ای بود که من اغلب از افرادی می شنوم که حداقل تا حدی به آن اعتقاد دارند.

هسته اصلی استدلال ایالات متحده در مورد اجتناب ناپذیری جنگ و بی عدالتی ، ماده ای مرموز به نام "طبیعت انسانی" است. من اعتقاد به این ماده را نمونه ای از چگونگی کاملاً استثنایی آمریکا در اندیشه حتی مخالفان آن می دانم. و منظور من از استثنایی نه برتری بلکه نادانی نسبت به دیگران است.

بگذار توضیح بدهم. در ایالات متحده ، ما 5 درصد از بشریت را در جامعه ای اختصاص داده ایم که به شیوه ای بی سابقه به جنگ اختصاص داده است ، و هر ساله بیش از 1 تریلیون دلار برای جنگ و آماده سازی جنگ می گذارد. با رفتن به افراط دیگر ، کشوری مانند کاستاریکا دارید که ارتش خود را لغو کرد و بنابراین 0 دلار برای جنگ هزینه می کند. بیشتر ملت های جهان بسیار نزدیک به کاستاریکا هستند تا ایالات متحده. اکثر ملل جهان بخش کوچکی از آنچه ایالات متحده صرف نظامیگری می کند (به تعداد واقعی یا سرانه) می کنند. اگر ایالات متحده بخواهد هزینه های نظامی خود را به میانگین جهانی یا میانگین سایر کشورها کاهش دهد ، ناگهان برای مردم در ایالات متحده دشوار خواهد بود که در مورد جنگ به عنوان "ماهیت انسانی" صحبت کنند ، لغو چنین سختی به نظر نمی رسد.

اما آیا 95 درصد دیگر بشریت اکنون انسانی نیست؟

در ایالات متحده ما شیوه زندگی داریم که با سرعتی بسیار بیشتر از اکثر انسانها محیط را نابود می کند. ما در فکر کاهش ریشه ای تخریب آب و هوای زمین هستیم - یا به عبارت دیگر ، مانند اروپایی ها زندگی می کنیم. اما ما فکر نمی کنیم که مثل اروپایی ها زندگی کنیم. فکر نمی کنیم مثل زندگی در آمریکای جنوبی یا آفریقایی زندگی کنیم. ما به 95 درصد دیگر فکر نمی کنیم. ما آنها را از طریق هالیوود تبلیغ می کنیم و سبک زندگی مخرب خود را از طریق موسسات مالی ترویج می دهیم ، اما به افرادی که از ما تقلید نمی کنند فکر نمی کنیم.

در ایالات متحده ما جامعه ای با نابرابری بیشتر از ثروت و فقر بیشتر از کشورهای ثروتمند دیگر داریم. و فعالانی که مخالف این بی عدالتی هستند می توانند در یک اتاق بنشینند و جنبه های خاصی از آن را بخشی از ذات انسان توصیف کنند. من خیلی ها را شنیده ام که چنین اعتقادی ندارند.

اما تصور کنید اگر مردم ایسلند یا گوشه دیگری از زمین دور هم جمع شوند و در مورد جوانب مثبت و منفی جامعه خود به عنوان "طبیعت انسانی" بحث کنند در حالی که سایر نقاط جهان را نادیده بگیرند. البته به آنها می خندیدیم. اگر به اندازه کافی گوش کنیم تا از آنچه آنها تصور می کردند "طبیعت انسانی" است ، به آنها حسادت کنیم.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی