جنگ محیط زیست ما را تهدید می کند

مورد اساسی

نظامی گری جهانی یک تهدید شدید برای زمین است که باعث تخریب گسترده محیطی می شود، مانع همکاری در راه حل ها می شود، و بودجه و انرژی را برای گرم شدن که برای حفاظت از محیط زیست مورد نیاز است هدایت می کند. جنگ و تدارک جنگ آلاینده‌های اصلی هوا، آب و خاک، تهدیدهای عمده برای اکوسیستم‌ها و گونه‌ها و نقش مهمی در گرمایش جهانی هستند که دولت‌ها انتشار گازهای گلخانه‌ای نظامی را از گزارش‌ها و تعهدات پیمان حذف می‌کنند.

اگر روند فعلی تغییر نکند، تا سال 2070، 19 درصد از مساحت زمین سیاره ما - خانه میلیاردها نفر - گرمای غیر قابل سکونت خواهد بود. این ایده هذیانی که نظامی گری ابزاری مفید برای رسیدگی به این مشکل است، چرخه معیوبی را تهدید می کند که به فاجعه ختم می شود. آموختن اینکه چگونه جنگ و نظامی گری باعث تخریب محیط زیست می شود، و اینکه چگونه حرکت به سمت صلح و شیوه های پایدار می تواند یکدیگر را تقویت کند، راهی برای خروج از بدترین سناریو ارائه می دهد. حرکت برای نجات سیاره بدون مخالفت با ماشین جنگ ناقص است - در اینجا دلیل آن است.

 

خطری عظیم و پنهان

در مقایسه با سایر تهدیدهای بزرگ آب و هوایی، نظامی گری آن گونه که شایسته است مورد بررسی و مخالفت قرار نمی گیرد. قاطعانه تخمین پایین سهم نظامی‌گرایی جهانی در انتشار سوخت‌های فسیلی 5.5 درصد است - تقریباً دو برابر گازهای گلخانه‌ای هوانوردی غیر نظامی. اگر نظامی گری جهانی یک کشور بود، رتبه چهارم در انتشار گازهای گلخانه ای را به خود اختصاص می داد. این ابزار نقشه برداری با جزئیات بیشتری به انتشار گازهای گلخانه ای نظامی بر اساس کشور و سرانه نگاه می کند.

انتشار گازهای گلخانه ای ارتش ایالات متحده به ویژه بیشتر از انتشار گازهای گلخانه ای در کل کشورها است که آن را به واحد تبدیل می کند بزرگترین مقصر نهادی (یعنی بدتر از هر شرکت واحدی، اما نه بدتر از کل صنایع مختلف). از 2001-2017، ارتش آمریکا 1.2 میلیارد تن متریک منتشر کرد گازهای گلخانه ای، معادل انتشار سالانه 257 میلیون خودرو در جاده ها. وزارت دفاع ایالات متحده (DoD) بزرگترین مصرف کننده سازمانی نفت (17 میلیارد دلار در سال) در جهان است - بر اساس یک برآورد، ارتش آمریکا 1.2 میلیون بشکه نفت مصرف کرده است در عراق تنها در یک ماه از سال 2008. بخش اعظم این مصرف گسترده، گسترش جغرافیایی محض ارتش ایالات متحده را که حداقل 750 پایگاه نظامی خارجی در 80 کشور را در بر می گیرد، حفظ می کند: یک برآورد نظامی در سال 2003 این بود که دو سوم مصرف سوخت ارتش آمریکا در خودروهایی که سوخت را به میدان جنگ می رساندند رخ داد. 

حتی این ارقام هشدار دهنده به سختی سطح را خراش می دهند، زیرا تأثیرات محیطی نظامی تا حد زیادی اندازه گیری نشده است. این بر اساس طرح است - درخواست‌های ساعت پایانی دولت ایالات متحده در جریان مذاکره در مورد معاهده کیوتو در سال 1997 که انتشار گازهای گلخانه‌ای نظامی را از مذاکرات آب‌وهوایی مستثنی می‌کرد. این سنت ادامه دارد: توافقنامه پاریس در سال 2015 کاهش انتشار گازهای گلخانه ای نظامی را به صلاحدید کشورها واگذار کرد. کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوا، امضاکنندگان را ملزم به انتشار سالانه انتشار گازهای گلخانه ای می کند، اما گزارش انتشار گازهای گلخانه ای نظامی داوطلبانه است و اغلب شامل آن نمی شود. ناتو این مشکل را پذیرفته است اما هیچ الزام خاصی برای رسیدگی به آن ایجاد نکرده است. این ابزار نقشه برداری شکاف ها را آشکار می کند بین انتشارات نظامی گزارش شده و برآوردهای محتمل تر.

هیچ مبنای معقولی برای این شکاف وجود ندارد. جنگ و تدارکات جنگی، بیشتر از صنایع متعددی که آلودگی آنها بسیار جدی است و با توافقنامه های اقلیمی مورد توجه قرار می گیرد، گازهای گلخانه ای اصلی را منتشر می کنند. تمام انتشار گازهای گلخانه ای باید در استانداردهای اجباری کاهش انتشار گازهای گلخانه ای گنجانده شود. دیگر نباید استثنایی برای آلودگی نظامی وجود داشته باشد. 

ما از COP26 و COP27 خواستیم که محدودیت‌های انتشار گازهای گلخانه‌ای را تعیین کنند که استثنایی برای نظامی‌گری نباشد، شامل الزامات گزارش‌دهی شفاف و راستی‌آزمایی مستقل باشد، و به طرح‌هایی برای «تعادل» انتشارات متکی نباشد. ما اصرار داشتیم که انتشار گازهای گلخانه ای از پایگاه های نظامی خارج از کشور یک کشور باید به طور کامل گزارش شود و به آن کشور شارژ شود، نه کشوری که پایگاه در آن قرار دارد. خواسته های ما برآورده نشد.

و با این حال، حتی الزامات قوی گزارش انتشار گازهای گلخانه ای برای ارتش، کل داستان را بیان نمی کند. به آسیب‌های آلودگی ارتش‌ها باید آسیب تولیدکنندگان سلاح و همچنین تخریب عظیم جنگ‌ها را اضافه کرد: نشت نفت، آتش‌سوزی نفت، نشت متان و غیره. و منابع سیاسی به دور از تلاش‌های فوری برای تاب‌آوری آب و هوا. این گزارش بحث می کند اثرات بیرونی محیطی جنگ.

علاوه بر این، میلیتاریسم مسئول اجرای شرایطی است که تحت آن تخریب محیطی و بهره برداری از منابع شرکت ها می تواند انجام شود. به عنوان مثال، ارتش برای محافظت از مسیرهای کشتیرانی نفت و عملیات استخراج معادن، از جمله برای مصالح تا حد زیادی برای تولید تسلیحات نظامی مورد نظر است. محققین نگاهی به آژانس لجستیک دفاعی، سازمانی که مسئول تهیه تمام سوخت و کیت مورد نیاز نظامی است، خاطرنشان می کند که "شرکت ها برای تامین امنیت زنجیره تامین لجستیکی خود به ارتش ایالات متحده متکی هستند. یا به طور دقیق‌تر... رابطه همزیستی بین بخش نظامی و شرکتی وجود دارد.»

امروزه، ارتش ایالات متحده به طور فزاینده ای خود را در حوزه تجاری ادغام می کند و خطوط بین غیرنظامیان و جنگنده ها را محو می کند. در 12 ژانویه 2024، وزارت دفاع اولین خود را منتشر کرد استراتژی صنعتی دفاع ملی. این سند طرح‌هایی را برای شکل‌دهی به زنجیره‌های تامین، نیروی کار، تولیدات پیشرفته داخلی و سیاست‌های اقتصادی بین‌المللی حول انتظار جنگ بین ایالات متحده و "رقبای همتا یا نزدیک به همتا" مانند چین و روسیه بیان می‌کند. شرکت‌های فن‌آوری آماده‌اند تا از راه دور بپرند - تنها چند روز قبل از انتشار سند، OpenAI خط‌مشی استفاده از سرویس‌های خود مانند ChatGPT را ویرایش کرد. حذف ممنوعیت استفاده نظامی.

 

مدت زمان طولانی

تخریب جنگ و سایر اشکال آسیب های زیست محیطی در این کشور وجود نداشته است بسیاری از جوامع بشری، اما برای هزاران سال بخشی از برخی از فرهنگ های بشری بوده است.

حداقل از زمانی که رومیان در طول جنگ سوم پونیک در مزارع کارتاژی نمک پاشیدند، جنگ‌ها هم عمداً و هم - اغلب - به عنوان یک عارضه جانبی بی‌محور به زمین آسیب رسانده است. ژنرال فیلیپ شریدان، با ویران کردن زمین‌های کشاورزی در ویرجینیا در طول جنگ داخلی، اقدام به نابودی گله‌های گاومیش کوهاندار آمریکا به عنوان ابزاری برای محدود کردن بومیان آمریکایی به رزرو کرد. در جنگ جهانی اول، زمین های اروپایی با سنگرها و گازهای سمی ویران شد. در طول جنگ جهانی دوم، نروژی‌ها رانش زمین را در دره‌های خود آغاز کردند، در حالی که هلندی‌ها یک سوم زمین‌های کشاورزی خود را زیر آب بردند، آلمانی‌ها جنگل‌های چک را ویران کردند و انگلیسی‌ها جنگل‌های آلمان و فرانسه را سوزاندند. جنگ داخلی طولانی در سودان در سال 1988 منجر به قحطی در آنگولا شد. جنگ‌های آنگولا 90 درصد از حیات وحش را بین سال‌های 1975 و 1991 از بین برد. جنگ داخلی در سریلانکا باعث قطع پنج میلیون درخت شد. اشغال افغانستان توسط شوروی و آمریکا هزاران روستا و منابع آب را ویران یا آسیب رسانده است. اتیوپی ممکن است بیابان زایی خود را با 50 میلیون دلار بازسازی جنگل معکوس کرده باشد، اما ترجیح داد به جای آن، 275 میلیون دلار برای ارتش خود هزینه کند - هر سال بین سال های 1975 و 1985. جنگ داخلی وحشیانه رواندا، توسط میلیتاریسم غربی هدایت می شود، مردم را به مناطقی سوق داد که گونه های در معرض خطر انقراض از جمله گوریل ها زندگی می کردند. جابجایی جمعیت های سراسر جهان به دلیل جنگ به مناطق کمتر قابل سکونت به اکوسیستم ها آسیب جدی وارد کرده است. خسارت جنگ‌ها و همچنین شدت بحران محیطی که جنگ یکی از عوامل آن است، در حال افزایش است.

جهان بینی که ما با آن روبرو هستیم، شاید با کشتی ای به نام آریزونا، یکی از دو نفتی که هنوز در پرل هاربر نشت می کند، نشان داده شود. آن را به عنوان تبلیغات جنگ در آنجا رها می کنند، به عنوان مدرکی که برترین دلال اسلحه جهان، برترین سازنده پایگاه، برترین هزینه نظامی و گرمکن برتر جهان یک قربانی بی گناه است. و روغن به همین دلیل اجازه دارد به نشت ادامه دهد. این گواه شرارت دشمنان ایالات متحده است، حتی اگر دشمنان مدام در حال تغییر باشند. مردم اشک می ریزند و پرچم هایی را در شکم خود در محل زیبای نفت به اهتزاز در می آورند و اجازه می دهند اقیانوس آرام را آلوده کنند تا دلیلی بر این باشد که ما چقدر تبلیغات جنگی خود را جدی و جدی می گیریم.

 

توجیهات توخالی، راه حل های نادرست

ارتش اغلب ادعا می کند که راه حلی برای مشکلاتی است که ایجاد می کند و بحران آب و هوا نیز متفاوت نیست. ارتش تغییرات اقلیمی و وابستگی به سوخت‌های فسیلی را به‌عنوان مسائل امنیتی یک‌طرفه به جای تهدیدهای مشترک وجودی می‌پذیرد: 2021 وزارت دفاع آمریکا تجزیه و تحلیل خطر آب و هوا و برنامه سازگاری با اقلیم وزارت دفاع 2021 در مورد چگونگی ادامه عملیات خود تحت شرایطی مانند آسیب به پایگاه ها و تجهیزات بحث کنند. افزایش تعارض بر سر منابع؛ جنگ‌ها در فضای جدید دریایی به‌جای مانده از ذوب قطب شمال، بی‌ثباتی سیاسی ناشی از امواج پناهندگان آب‌وهوایی... با این حال زمان کمی صرف مبارزه با این واقعیت می‌شود که مأموریت ارتش ذاتاً محرک اصلی تغییرات آب و هوایی است. در عوض، برنامه سازگاری با آب و هوای وزارت دفاع پیشنهاد می‌کند تا از «قابلیت‌های علمی، تحقیقاتی و توسعه‌ای مهم» خود برای ایجاد انگیزه برای نوآوری «فناوری‌های با کاربرد دوگانه» استفاده کند تا «اهداف سازگاری آب و هوا را به طور مؤثر با الزامات مأموریت هماهنگ کند». به عبارت دیگر، با کنترل منابع مالی، تحقیقات تغییرات آب و هوا را در راستای اهداف نظامی قرار دهند.

ما باید به طور انتقادی نگاه کنیم، نه تنها به جایی که نظامیان منابع و بودجه خود را قرار می دهند، بلکه باید به حضور فیزیکی آنها نیز نگاه کنیم. از لحاظ تاریخی، راه اندازی جنگ توسط کشورهای ثروتمند در کشورهای فقیر با نقض حقوق بشر یا فقدان دموکراسی یا تهدیدات تروریسم ارتباطی ندارد، اما به شدت با حضور نفت. با این حال، روند جدیدی که در کنار این روند ایجاد شده در حال ظهور است، این است که نیروهای شبه نظامی/پلیس کوچکتر از "مناطق حفاظت شده" سرزمین های تنوع زیستی، به ویژه در آفریقا و آسیا محافظت می کنند. روی کاغذ حضور آنها برای اهداف حفاظتی است. اما آنها مردم بومی را آزار می دهند و بیرون می کنند، سپس گردشگران را برای گشت و گذار و شکار غنائم می آورند. همانطور که توسط Survival International گزارش شده است. غواصی حتی عمیق‌تر، این «مناطق حفاظت‌شده» بخشی از برنامه‌های محدودیت انتشار کربن و تجارت هستند، که در آن نهادها می‌توانند گازهای گلخانه‌ای منتشر کنند و سپس با مالکیت و «حفاظت» از زمینی که کربن را جذب می‌کند، انتشار گازهای گلخانه‌ای را «لغو» کنند. بنابراین، با تنظیم مرزهای "مناطق حفاظت شده"، نیروهای شبه نظامی/ پلیس به طور غیرمستقیم از مصرف سوخت های فسیلی درست مانند جنگ های نفتی محافظت می کنند، در حالی که در سطح به عنوان بخشی از یک راه حل اقلیمی ظاهر می شوند. 

اینها تنها برخی از راه‌هایی است که ماشین جنگی تلاش می‌کند تا تهدید خود را برای سیاره پنهان کند. فعالان آب و هوا باید محتاط باشند - با بدتر شدن بحران زیست محیطی، فکر کردن به مجتمع نظامی-صنعتی به عنوان متحدی که با آن مقابله کنیم، ما را با چرخه معیوب نهایی تهدید می کند.

 

The Impacts Spare No Side

جنگ فقط برای دشمنانش کشنده نیست، بلکه برای مردمی که ادعا می کند از آنها محافظت می کند نیز کشنده است. ارتش ایالات متحده است سومین سومین آلاینده از آبراهه های ایالات متحده است. سایت‌های نظامی نیز بخش قابل توجهی از سایت‌های Superfund هستند (مکان‌هایی که آنقدر آلوده هستند که برای پاکسازی گسترده در فهرست اولویت‌های ملی آژانس حفاظت از محیط‌زیست قرار گرفته‌اند)، اما وزارت دفاع به طور بدنامی پای خود را به همکاری با فرآیند پاکسازی EPA می کشد. آن مکان ها نه تنها زمین، بلکه مردم اطراف و نزدیک آن را به خطر انداخته اند. سایت های تولید تسلیحات هسته ای در واشنگتن، تنسی، کلرادو، جورجیا و جاهای دیگر محیط اطراف و همچنین کارکنان خود را مسموم کرده اند، که بیش از 3,000 نفر از آنها در سال 2000 غرامت دریافت کردند. از سال 2015، دولت اذعان کرد که قرار گرفتن در معرض تشعشعات و سایر سموم به احتمال زیاد باعث ایجاد یا کمک به مرگ 15,809 کارگر سابق تسلیحات هسته ای ایالات متحده - با توجه به این موضوع تقریباً مطمئناً دست کم گرفته شده است بار اثبات بالایی بر دوش کارگران گذاشته شده است برای طرح ادعاها

آزمایش هسته‌ای یکی از مقوله‌های عمده آسیب‌های زیست محیطی داخلی و خارجی است که توسط ارتش‌های خود و سایر کشورها وارد شده است. آزمایش تسلیحات هسته‌ای توسط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی شامل حداقل 423 آزمایش جوی بین سال‌های 1945 و 1957 و 1,400 آزمایش زیرزمینی بین سال‌های 1957 و 1989 بود. (برای تعداد آزمایش‌های سایر کشورها، در اینجا یک آمار آزمایش های هسته ای 1945-2017.) خسارات ناشی از آن تشعشع هنوز به طور کامل شناخته نشده است، اما همچنان در حال گسترش است، همانطور که دانش ما از گذشته است. تحقیقات در سال 2009 نشان داد که آزمایش‌های هسته‌ای چین بین سال‌های 1964 تا 1996 بیش از آزمایش‌های هسته‌ای هر کشور دیگری مستقیماً باعث مرگ انسان‌ها شد. جون تاکادا، فیزیکدان ژاپنی، محاسبه کرد که تا 1.48 میلیون نفر در معرض ریزش قرار گرفتند و 190,000 نفر از آنها ممکن است به دلیل بیماری های مرتبط با تشعشعات آزمایش های چینی جان خود را از دست داده باشند.

این آسیب ها تنها ناشی از سهل انگاری نظامی نیست. در ایالات متحده، آزمایش‌های هسته‌ای در دهه 1950 منجر به مرگ بی‌شمار بر اثر سرطان در نوادا، یوتا و آریزونا شد، مناطقی که بیشترین میزان آزمایش را در جهت باد داشتند. ارتش می‌دانست که انفجارهای هسته‌ای آن بر روی باد تأثیر می‌گذارد و نتایج را زیر نظر داشت و به طور مؤثر در آزمایش‌های انسانی شرکت می‌کرد. در بسیاری از مطالعات دیگر در طول جنگ جهانی دوم و در دهه های پس از آن، ارتش و سازمان سیا، با نقض قانون نورنبرگ 1947، جانبازان، زندانیان، فقرا، معلولان ذهنی و سایر جمعیت ها را در معرض آزمایشات ناخواسته انسانی قرار داده اند. هدف از آزمایش سلاح های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی است. گزارشی که در سال 1994 برای کمیته امور کهنه سربازان سنای آمریکا تهیه شد شروع می‌کند: «در طول ۵۰ سال گذشته، صدها هزار نفر از پرسنل نظامی در آزمایش‌های انسانی و سایر مواجهه‌های عمدی انجام‌شده توسط وزارت دفاع (DOD)، اغلب بدون اطلاع یا رضایت یک سرباز، درگیر شده‌اند... گاهی اوقات سربازان توسط افسران فرمانده دستور داده می‌شوند. برای شرکت در تحقیقات "داوطلب" شوند یا با عواقب وخیم روبرو شوند. به عنوان مثال، چند تن از کهنه سربازان جنگ خلیج فارس که توسط کارکنان کمیته مصاحبه شده بودند، گزارش دادند که به آنها دستور داده شده است که در طی عملیات سپر صحرا واکسن های آزمایشی را مصرف کنند وگرنه به زندان می افتند. گزارش کامل حاوی شکایات متعددی در مورد محرمانه بودن ارتش است و نشان می‌دهد که یافته‌های آن ممکن است فقط سطحی از آنچه پنهان شده است را خراش دهد. 

این تأثیرات در کشورهای متبوع نظامیان وحشتناک است، اما نه به شدت آن در مناطق مورد هدف. جنگ‌های سال‌های اخیر مناطق وسیعی را غیرقابل سکونت کرده و ده‌ها میلیون پناهنده را به وجود آورده است. بمب‌های غیرهسته‌ای در جنگ جهانی دوم شهرها، مزارع و سیستم‌های آبیاری را ویران کردند و 50 میلیون پناهنده و آواره را تولید کردند. ایالات متحده ویتنام، لائوس و کامبوج را بمباران کرد و 17 میلیون پناهنده ایجاد کرد و از سال 1965 تا 1971 آن را بمباران کرد. 14 درصد از جنگل های ویتنام جنوبی را با علف کش سمپاشی کرد، زمین های کشاورزی را سوزاند و دام ها را تیراندازی کرد. 

شوک اولیه یک جنگ اثرات موجی مخربی را ایجاد می کند که مدت ها پس از اعلام صلح ادامه می یابد. از جمله این سموم هستند که در آب، زمین و هوا باقی مانده اند. یکی از بدترین علف کش های شیمیایی، عامل نارنجی، هنوز سلامت ویتنامی ها را تهدید می کند و باعث شده است. نقایص مادرزادی به میلیون ها نفر می رسد. بین سالهای 1944 و 1970 ارتش ایالات متحده مقادیر زیادی سلاح شیمیایی ریخته است به اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام. همانطور که قوطی های گاز عصبی و گاز خردل به آرامی در زیر آب خورده و شکسته می شوند، سموم خارج می شوند و جانوران دریایی را می کشند و ماهیگیران را می کشند و زخمی می کنند. ارتش حتی نمی داند که بیشتر سایت های زباله کجا هستند. در طول جنگ خلیج فارس، عراق 10 میلیون گالن نفت را به خلیج فارس رها کرد و 732 چاه نفت را به آتش کشید و خسارات زیادی به حیات وحش وارد کرد و آب‌های زیرزمینی را با نشت نفت مسموم کرد. در جنگ هایش در یوگسلاوی و عراق، ایالات متحده اورانیوم ضعیف شده را پشت سر گذاشته است که می تواند افزایش ریسک برای مشکلات تنفسی، مشکلات کلیوی، سرطان، مسائل عصبی و غیره.

شاید حتی مرگبارتر مین ها و بمب های خوشه ای باشند. تخمین زده می شود که ده ها میلیون از آنها در اطراف زمین قرار دارند. بیشتر قربانیان آنها غیرنظامیان هستند که درصد زیادی از آنها کودک هستند. گزارش وزارت امور خارجه ایالات متحده در سال 1993، مین های زمینی را سمی ترین و گسترده ترین آلودگی پیش روی بشر خواند. جنیفر لینینگ می نویسد: مین های زمینی از چهار طریق به محیط زیست آسیب می رسانند: «ترس از مین، دسترسی به منابع طبیعی و زمین های قابل کشت فراوان را از بین می برد. جمعیت ها مجبور می شوند ترجیحاً به محیط های حاشیه ای و شکننده نقل مکان کنند تا از میدان های مین جلوگیری کنند. این مهاجرت باعث کاهش تنوع بیولوژیکی می شود. و انفجار مین‌های زمینی فرآیندهای اساسی خاک و آب را مختل می‌کند.» میزان برخورد سطح زمین ناچیز نیست. میلیون ها هکتار در اروپا، شمال آفریقا و آسیا تحت ممنوعیت قرار دارند. یک سوم زمین های لیبی مین ها و مهمات منفجر نشده جنگ جهانی دوم را پنهان می کند. بسیاری از کشورهای جهان با ممنوعیت مین‌ها و بمب‌های خوشه‌ای موافقت کرده‌اند، اما این حرف آخر نبوده است، زیرا روسیه از سال 2022 از بمب‌های خوشه‌ای علیه اوکراین استفاده کرده است و ایالات متحده بمب‌های خوشه‌ای را به اوکراین برای استفاده علیه روسیه در سال 2023 می‌دهد. این اطلاعات و موارد دیگر را می‌توانید در گزارش سالانه نظارت بر مین و مهمات خوشه ای.

اثرات موج دار جنگ نه تنها فیزیکی، بلکه اجتماعی نیز هست: جنگ های اولیه پتانسیل بیشتری را برای جنگ های آینده می کارند. پس از تبدیل شدن به میدان جنگ در جنگ سرد، اشغال افغانستان توسط شوروی و آمریکا اقدام به تخریب و آسیب رساندن به هزاران روستا و منابع آب کرد. این آمریکا و متحدانش مجاهدین را تأمین مالی و مسلح کردندیک گروه چریکی بنیادگرا، به عنوان یک ارتش نیابتی برای سرنگونی کنترل شوروی بر افغانستان – اما با شکاف سیاسی مجاهدین، طالبان را به وجود آورد. طالبان برای تأمین مالی کنترل افغانستان، این کار را کرده است تجارت غیرقانونی چوب به پاکستان، که منجر به جنگل زدایی قابل توجهی شد. بمب های ایالات متحده و پناهجویان نیازمند به هیزم بر این آسیب افزوده است. جنگل های افغانستان تقریباً از بین رفته اند و بیشتر پرندگان مهاجری که قبلاً از افغانستان عبور می کردند، دیگر این کار را نمی کنند. هوا و آب آن با مواد منفجره و پیشران موشک مسموم شده است. جنگ محیط زیست را بی‌ثبات می‌کند، وضعیت سیاسی را بی‌ثبات می‌کند و منجر به تخریب بیشتر محیط‌زیست در یک حلقه تقویت‌کننده می‌شود.

 

فراخوانی برای اقدام

نظامی گری عامل مرگبار فروپاشی محیط زیست است، از تخریب مستقیم محیط های محلی تا ارائه حمایت های حیاتی از صنایع آلاینده کلیدی. تأثیرات نظامی گری در سایه قوانین بین المللی پنهان است و تأثیر آن حتی می تواند توسعه و اجرای راه حل های اقلیمی را خراب کند.

با این حال، نظامی گری همه اینها را با جادو انجام نمی دهد. منابعی که میلیتاریسم برای تداوم خود استفاده می کند - زمین، پول، اراده سیاسی، نیروی کار از هر نوع و غیره - دقیقاً منابعی هستند که ما برای مقابله با بحران زیست محیطی به آن نیاز داریم. در مجموع، ما باید آن منابع را از چنگال نظامی گری خارج کنیم و از آنها استفاده معقول تری کنیم.

 

World BEYOND War با تشکر از Alisha Foster و Pace e Bene برای کمک عمده در این صفحه.

فیلم های

#NoWar2017

World BEYOND Warکنفرانس سالانه در سال 2017 با موضوع جنگ و محیط زیست برگزار شد.

متن ، فیلم ، پاورپوینت و عکس از این رویداد قابل توجه است اینجا کلیک نمایید.

یک فیلم برجسته در سمت راست قرار دارد.

ما همچنین بصورت پراید ارائه می دهیم دوره های آنلاین در این مورد.

این طومار را امضا کنید

مقــالات

دلایل پایان جنگ:

ترجمه به هر زبانی