جنگ ما را تهدید می کند

ایالات متحده به عنوان برترین سازنده جنگ در جهان - همیشه به نام "دفاع" به خوبی نشان می دهد که جنگ از نظر شرایط خاص خود نتیجه ای ندارد.

یک 2014 دسامبر نظرسنجی گالوپ از کشورهای 65 ایالات متحده کشف کرد که ایالات متحده دور و دور کشور را به عنوان بزرگترین تهدید برای صلح در جهان محسوب می کند. a نظرسنجی Pew در سال 2017 ، اکثریت نظرسنجی ها در ایالات متحده یافت شد که ایالات متحده را تهدید می دانستند. هر ملت دیگری که امیدوار باشد در این نظرسنجی ها با ایالات متحده مطابقت داشته باشد ، باید جنگ های "دفاعی" بیشتری را پیش از این که بتواند همان سطح ترس و کینه را ایجاد کند ، انجام دهد.

فقط جهان خارج از ایالات متحده یا حتی خارج از ارتش ایالات متحده نیست که از این مشکل آگاه است. این امر برای فرماندهان ارتش آمریكا تقریباً عادی شده است ، معمولاً درست پس از بازنشستگی ، استدلال می کند که جنگ ها یا تاکتیک های مختلف، دشمنان جدیدتری را ایجاد می کنند تا دشمنان کشتن آنها.

تروریسم به طور پیش بینی شده در طول جنگ علیه تروریسم افزایش یافته است (همانطور که توسط شاخص تروریسم جهانی) تقریبا همه (99.5٪) حملات تروریستی در کشورهایی که درگیر جنگ هستند و یا در معرض سوء استفاده هایی مانند زندان بدون محاکمه، شکنجه و یا کشتار غیر قانونی قرار دارند. بالاترین میزان تروریسم در "آزاد" و "دموکراتیزه" عراق و افغانستان است. گروه های تروریستی مسئول ترین تروریسم (یعنی غیر دولتی و خشونت انگیزه سیاسی) در سراسر جهان از جنگ های آمریکا علیه تروریسم فرار کرده اند.

در اینجا برخی از حقایق از خلاصه علوم صلح: "اعزام نیرو به کشور دیگر احتمال حملات سازمان های تروریستی از آن کشور را افزایش می دهد. صادرات سلاح به کشور دیگر احتمال حملات سازمان های تروریستی از آن کشور را افزایش می دهد. 95٪ از کل حملات تروریستی انتحاری برای تشویق اشغالگران خارجی به ترک کشور خود تروریست انجام می شود. "جنگ ها علیه عراق و افغانستان و سو the استفاده های زندانیان در طول آنها ، به ابزار اصلی جذب تروریسم ضد آمریکایی تبدیل شد. در سال 2006 ، آژانس های اطلاعاتی ایالات متحده تولید برآورد ملی اطلاعات که به این نتیجه رسید. خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد: "جنگ در عراق باعث شده است که برای افراط گرایان اسلامی دلایل متعددی ایجاد کند و خشم عمیق آمریكا را افزایش دهد كه احتمالا پیش از آنكه بتواند بهتر شود بدتر خواهد شد." تحلیلگران فدرال در گزارشی با شكست مطرح كردند. جهان در حال رشد امن تر است. [...] تحلیل گران جانبازان این کشور نتیجه می گیرند که علیرغم آسیب جدی به رهبری القاعده، تهدید افراط گرایان اسلامی از نظر تعداد و دسترسی جغرافیایی گسترش یافته است. "

A مطالعه کشورهایی که در جنگ علیه افغانستان شرکت کردند یافت شد متناسب با تعداد سربازانی که به آنجا اعزام کرده اند ، آنها ضربه تروریستی را تجربه کرده اند. بنابراین ، جنگ با تروریسم به طور قابل اعتماد و قابل پیش بینی باعث ایجاد تروریسم شد.

جانبازان ایالات متحده در عراق و افغانستان تیم های خود را می کشند و در کتاب و فیلم جرمی اسکاییل مصاحبه می کنند جنگ های کثیف گفت که هر زمان که آنها را از طریق یک لیست از مردم برای کشتن کار می کردند، آنها لیستی بزرگتر را به دست آوردند. این لیست به عنوان نتیجه کار راه خود را از طریق آن رشد کرد. ژنرال استنلی مک کریستال، سپس فرمانده نیروهای ایالات متحده و ناتو در افغانستان گفت رولینگ استون در ماه ژوئن 2010 اعلام کرد که "برای هر فرد بیگناه که کشتن می کنید، شما دشمنان جدید 10 را ایجاد می کنید." دفتر روزنامه نگاری تحقیقاتی و دیگران، اسامی بسیاری از افراد بی گناه که توسط اعتصابات هواپیماهای بدون سرنشین کشته شده اند، دقیقا مستند شده است.

در 2013، مک کریستال گفت که عصبانیت گسترده در برابر حملات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان وجود دارد. بر اساس گزارش روزنامه پاکستان سپیده دم در ماه فوریه 10، 2013، McChrystal "هشدار داد که حملات هواپیماهای بدون سرنشین بیش از حد در پاکستان بدون شناسایی شبه نظامیان مظنون به طور جداگانه می تواند بد باشد. ژنرال مک کریستال گفت که او درک کرده است که چرا پاکستان، حتی در مناطقی که توسط هواپیماهای بدون سرنشین تحت تاثیر قرار گرفته اند، در برابر اعتصابات واکنش نشان داد. او از آمریکاییان خواسته بود که چگونه آنها واکنش نشان خواهند داد اگر یک کشور همسایه مانند مکزیک شروع به شلیک موشک های هواپیمای بدون سرنشین در اهداف تگزاس کرد. او گفت، پاکستانی ها، هواپیماهای بدون سرنشین را به عنوان تظاهرات قدرت آمریکا علیه کشورشان دیدند و به این ترتیب واکنش نشان دادند. ژنرال مک کریستال در یک مصاحبه قبلی گفت: "آنچه که من درباره حملات هواپیماهای بدون سرنشین ترسناک می کنم این است که چگونه در سراسر جهان درک می شوند." "نارضایتی ناشی از استفاده آمریکایی از اعتصابات بدون سرنشین ... بسیار بیشتر از میانگین آمریکایی ها است. آنها در سطح احشایی متنفر هستند، حتی افرادی که هرگز آنها را دیده اند و اثرات آن را دیده اند. "

همانطور که پیش از این نیز به عنوان 2010، بروس ریدل، که نظارت بر سیاست های افغانستان را برای رئیس جمهور اوباما هماهنگ کرد، گفت: "فشار ما در نیروهای جهادی در سال گذشته نیز آنها را به هم متصل کرده ایم، به این معنی که شبکه اتحاد ها در حال رشد است قوی تر نه ضعیف تر "(نیویورک تایمز، مه 9، 2010.) دنیس بلر، مدیر سابق اطلاعات ملی، گفت که در حالی که "حملات هواپیماهای بدون سرنشین کمک می کند رهبران القاعده را در پاکستان کاهش دهد، آنها همچنین نفرت آمریکا را افزایش دادند" و "توانایی ما برای کار با پاکستان را از بین بردن طالبان" پناهگاه ها، تشویق گفت و گو هند و پاکستان و ایجاد زرادخانه هسته ای پاکستان بیشتر امن است ".نیویورک تایمز، اوت 15، 2011.)

مایکل بویل، بخشی از گروه مبارزه با تروریسم پرزیدنت اوباما در دوران انتخابات 2008 خود، می گوید استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین "دارای اثرات نامطلوب استراتژیک است که به درستی در برابر دستاوردهای تاکتیکی که با کشته شدن تروریست ها انجام نمی شود، مورد توجه قرار گرفته است. ... افزایش شدیدی در تعداد مرگ و میر اعضای طبقه پایین، مقاومت سیاسی را نسبت به برنامه ایالات متحده در پاکستان، یمن و سایر کشورها تقویت کرده است. »گاردین، ژانویه 7، 2013.) "ما می بینیم که blowback. اگر قصد دارید راه خود را به راه حل بسپارید، مهم نیست که چقدر دقیق هستید، حتی اگر هدف قرار ندهید، شما را ناراحت می کنند، "ژنرال جیمز E. Cartwright، معاون سابق رئیس ستاد مشترک (نیویورک تایمز، مارس 22، 2013.)

این دیدگاه ها غیر معمول نیستند. رییس ایستگاه سیا در اسلام آباد در 2005-2006 معتقد بود که حملات هواپیماهای بدون سرنشین، و در عین حال کم و بیش، "به تنهایی به تنهایی تنفر از ایالات متحده در داخل پاکستان انجام شده است" (نگاه کنید به راه چاقو متیو هه، نماینده رسمی غیرنظامی ایالات متحده در بخشی از افغانستان، در اعتراض به استعفا اعتراض کرد و اظهار داشت: "من فکر می کنم ما دشمنی بیشتری را ایجاد می کنیم. ما دارایی های بسیار خوبی را پس از پسران میانی که آمریکا تهدید نمی کنند و یا هیچ گونه توانایی برای تهدید آمریكا ندارند، هدر می دهیم. "

خطر سلاح های جنگی آخرالزمان عمدی یا تصادفی است.

ما می توانیم تمام سلاح های هسته ای را از بین ببریم یا می توانیم آنها را از بین ببریم. راه متوسطی وجود ندارد. ما می توانیم هیچ دولتی سلاح هسته ای نداشته باشیم یا ما می توانیم بسیاری داشته باشیم. این یک نقطه نظر اخلاقی یا منطقی نیست، بلکه یک نظریه عملی است که از طریق تحقیق در کتاب هایی مانند آخرالزمان هرگز: راه را به سوی جهان بدون سلاح هسته ای راه می دهد توسط تاد دلی. تا زمانی که بعضی از کشورها سلاح هسته ای داشته باشند، دیگران به آنها احترام می گذارند و بیشتر آنها را راحت تر به دیگران گسترش می دهند.

La روز قیامت ساعت نزدیک به نیمه شب است که تا کنون بوده است.

اگر سلاح هسته ای همچنان وجود داشته باشد، احتمالا یک فاجعه هسته ای وجود خواهد داشت، و هر چه سلاح ها افزایش یابد، هر چه زودتر این اتفاق بیفتد. صدها حادثه تقریبا دنیای ما را از طریق تصادف، سردرگمی، سوء تفاهم، و بسیار غیر منطقی، از بین برد. هنگامی که در شرایط کاملا واقعی و در حال افزایش تروریست های غیر دولتی به دست آوردن و استفاده از سلاح های هسته ای افزوده می شوید، این خطر به طور چشمگیری افزایش می یابد و تنها با سیاست های کشورهای هسته ای که به تروریسم واکنش نشان می دهد، به شیوه ای که به نظر می رسد برای جذب بیشتر تروریست ها، افزایش می یابد.

داشتن سلاح هسته ای مطلقا چیزی برای حفظ امنیت ما نیست. هیچ مشکلی در برطرف کردن آنها وجود ندارد. آنها هیچ گاه حملات تروریستی توسط بازیگران غیر دولتی را نمی پذیرند. آنها همچنین با توجه به توانایی ایالات متحده برای تخریب هر چیزی در هر زمان با سلاح های غیر هسته ای، توانایی نظامی غالب را برای جلوگیری از حمله به کشور ها اضافه می کنند. Nukes همچنین جنگ را برنده نمی کند و ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، انگلستان، فرانسه و چین تمام جنگ ها را علیه قدرت های غیر هسته ای در حالی که دارای مواد هسته ای هستند، از دست دادند. همچنین، در صورت جنگ جهانی هسته ای، هر نوع جنبش بی نظیری از سلاح ها می تواند از ملکه به هیچ وجه از آخرالزمان محافظت کند.

جنگ به خانه می آید

جنگ در خارج از کشور افزایش می یابد نفرت در خانه و militarization پلیس. در حالی که جنگ به نام "حمایت" از کسانی که در جنگ می جنگند انجام می شود ، جانبازان کمکی در مقابله با احساس گناه اخلاقی عمیق ، ضربه ، آسیب مغزی و سایر موانع در راه سازگاری با جامعه بدون خشونت دارند. به عنوان مثال ، کسانی که در کشتار جمعی توسط ارتش ایالات متحده آموزش دیده اند ، افرادی هستند که به طور نامتناسبی در می آیند تیراندازان انبوه در ایالات متحده ، که البته چنین رفتاری دیگر قابل قبول نیست. و نظامیان از دست دادن یا دزدیدن تعداد زیادی اسلحه که در جنایات خشن استفاده می شود که جنگ نیست.

برنامه ریزی جنگ به جنگ ها می انجامد.

Theodore روزولت گفت: "صحبت کردن به آرامی و حمل یک چوب بزرگ، که ترجیح می دهد یک ارتش بزرگ را فقط در مورد ساخت، اما البته در واقع از آن استفاده نمی کنند مگر اینکه مجبور به. این کار فوق العاده با چند استثنای جزئی از بسیج نیروهای روزولت به پاناما در 1901، کلمبیا در 1902، هندوراس در 1903، جمهوری دومینیکن در 1903، سوریه در 1903، Abyssinia در 1903، پاناما در 1903، جمهوری دومینیکن در 1904، مراکش در 1904، پاناما در 1904، کره در 1904، کوبا در 1906، هندوراس در 1907، و فیلیپین در طول ریاست جمهوری روزولت.

اولین افرادی که ما می دانیم که چه کسی برای جنگ آماده می شود - گیلگمش قهرمان سومری و همکارش آنکیدو یا یونانی هایی که در تروی جنگیدند - همچنین برای شکار حیوانات وحشی آماده می شوند. باربارا Ehrenreich نظریه این است،
 " . . با کاهش شکارچیان و بازی های وحشی، کمی برای اشغال مردانی که در شکار و مبارزه با شکارچیان تخصص داشتند، و مسیری به نام «قهرمان» نداشتند. آنچه که مردان مدافع شکارچی از ناپدید شدن یا زندگی دوری کشاورزی نجات یافت این واقعیت بود که او دارای سلاح و مهارت هایی برای استفاده از آنها بود. [لوئیس] مامفورد می گوید که مدافع شکارچی، با تبدیل شدن به نوعی "محافظت از راکت"، حفظ موقعیت خود را حفظ کرد: پرداخت او (با غذا و موقعیت اجتماعی) و یا مقابله با شکارچیانش.

"در نهایت، حضور مدافعان شکارچی دست کم در دیگر شهرکها، تهدید جدید و" خارجی "برای دفاع در برابر تضمین شد. شکارچیان-مدافعان یک گروه یا حل و فصل می توانند با توجه به تهدیدهایی که توسط همتایان خود در گروه های دیگر ایجاد می کنند، توجیه خود را حفظ کنند و خطر همیشه می تواند با ایجاد یک حمله از زمان به زمان بیشتر شود. همانطور که گویین دایر در نظرسنجی خود از جنگ می گوید: "جنگ های پیش از متمدن. . . عمدتا ورزش مردانه خشن برای شکارچیان دست کم بود. "
به عبارت دیگر، جنگ ممکن است به عنوان وسیله ای برای رسیدن به قهرمان شدن آغاز شود، همانطور که بر اساس اسطوره سازی مشابه ادامه می یابد. ممکن است شروع شود، زیرا مردم مسلح و به دشمنان نیاز دارند، زیرا دشمنان سنتی (شیرها، خرس ها، گرگ ها) از بین می روند. کدام یک برای اولین بار، جنگ یا سلاح بود؟ این عقیده واقعا ممکن است پاسخی داشته باشد. پاسخ به نظر می رسد سلاح است. و کسانی که از پیش از تاریخ یاد نمی گیرند ممکن است محکوم به تکرار آن باشند.

ما دوست داریم به نیت های خوب هر کس برسیم. پس از همه، "آماده باشید" شعار "پسر خائنانی است". این به سادگی منطقی، مسئولانه و بی خطر است و آماده است. آماده نخواهد بود بی پروا، درست است؟

مشکل این استدلال این است که کاملا دیوانه نیست. در مقیاس کوچکتر، مردم به دنبال اسلحه در خانه هایشان نیستند تا خود را از سارقان محافظت کنند. در این وضعیت، عوامل دیگری نیز باید مورد توجه قرار گیرند، از جمله: نرخ بالای تصادفات اسلحه، استفاده از اسلحه های خشم، توانایی مجرمان برای تبدیل اسلحه های صاحبان خانه در برابر آنها، سرقت های مکرر اسلحه، حواس پرتی راه حل تفنگ باعث می شود از تلاش برای کاهش علل جرم و غیره

در مقیاس بزرگتر جنگ و مسلح کردن یک ملت برای جنگ، عوامل مشابه باید در نظر گرفته شود. هرگونه حادثه مرتبط با سلاح، آزمایش های مخرب بر روی انسان، سرقت، فروش به متحدانی که به دشمن تبدیل شده اند، و حواس پرتی از تلاش برای کاهش علل تروریسم و ​​جنگ، باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، البته هنگامی که شما آنها را داشته باشید، باید تمایل به استفاده از سلاح را داشته باشید. در زمان های زمانی، سلاح های بیشتر نمی توانند تولید کنند تا زمانی که موجودی موجود نابود شود و نوآوری های جدید "در میدان جنگ" مورد آزمایش قرار می گیرد.

اما عوامل دیگر نیز باید مورد توجه قرار گیرند. انبار کردن سلاح های هسته ای برای جنگ، به دیگر کشورها فشار می آورد تا این کار را انجام دهند. حتی یک ملت که قصد دارد تنها با دفاع به مبارزه بپردازد، ممکن است "دفاع" را به عنوان توانایی تلافی جویانه علیه سایر ملل درک کند. این باعث ایجاد سلاح و استراتژی برای جنگ تهاجمی و حتی "جنگ پیشگیرانه"، ایجاد اختلال قانونی در باز کردن و گسترش آنها و تشویق دیگر کشورها برای انجام یکسان می شود. هنگامی که شما بسیاری از مردم را به کار برنامه ریزی چیزی، زمانی که این پروژه در واقع بزرگترین سرمایه گذاری عمومی و علت افتخار است، ممکن است دشوار نگه داشتن آن مردم از پیدا کردن فرصت برای اجرای برنامه های خود را.

وجود دارد ابزار موثرتر از جنگ برای حفاظت

World BEYOND War توسعه یافته است سیستم امنیتی جهانی: جایگزینی برای جنگ.

کتاب دیوید واین 2020 ایالات متحده جنگ مستند می سازد که چگونه ساخت و اشغال پایگاه های نظامی خارجی به جای جلوگیری از جنگ در مناطق پایگاه ها ، تولید و اشغال می کند.

مقاله های اخیر:
دلایل پایان جنگ:
ترجمه به هر زبانی