دیوید سوانسون: "War So So 2014!"

توسط جوآن برونوسر OpEdNews

رئیس جمهور اوباما "پایان دادن" و "کشیدن" این جنگ [در افغانستان] نه تنها در حالی که آن را به سه برابر گسترش داده است بلکه برای مدت زمان طولانی تر از جنگهای مختلف دیگر باهم ترکیب شده است. تمام نشده یا تمام نمی شود. این سال مرگبارتر از هر 12 قبلی بود. جنگ اختیاری است ، به ما تحمیل نمی شود ، ما مسئولیت آن را داریم که آن را مقیاس کنیم یا پایان دهیم.

::::::::

مهمان من دیوید سوانسون، وبلاگ نویس، نویسنده، فعال صلح و هماهنگ کننده مبارزات انتخاباتی برای RootsAction.org است. خوش آمدید به OpEdNews، دیوید. شما یک قطعه اخیر نوشتید تغییر نام دادن به جنگ افغانستان، تغییر نام دادن به قتل . آیا این هیپربول است یا واقعا این جنگ تغییر نام داده است؟

یکآه ، این راز نیست ، اگرچه به نظر می رسد این خبر با اعلام جنگ ، آن را نادیده گرفته است. این در واقع تعداد معدودی از مردم را که یادآوری اخیر در مورد ماندن نیروها برای یک دهه دیگر و بیشتر از آن را به خاطر می آورند ، گیج کرد. اما وقتی جنگ را خاتمه دادند ، عملیات آزادی پایدار را اعلام کردند (ممکن است خاطره وحشت آن پایدار بماند!) و سپس ، تقریباً به عنوان پاورقی ، اکثر گزارش ها خاطرنشان می کردند که نیروها در محل خود باقی خواهند ماند - نیازی به ذکر نیست (به معنای واقعی کلمه ذکر نشده) هواپیماهای بدون سرنشین کاری که آن نیروهای باقیمانده ادامه خواهند داد دارای نام کم گزارش و بسیار خنده آور عملیات نگهبان آزادی است. اما اگر شما هم جنگ قبل از این هفته و هم جنگ فراتر از این هفته را جنگ می دانید ، آنچه اتفاق افتاد تغییر نام بود.

ضمناً ، من همچنین مدیر WorldBeyondWar.org هستم

به درستی ذکر شده است. مقاله شما با واقعیت شگفت انگیز در مورد طول این جنگ آغاز می شود، دیوید. آیا شما را برای خوانندگان ما دعوت می کنیم، لطفا؟

من در مورد جنگ آمریكا علیه افغانستان گفتم: "جنگ تاكنون به شرط شركت آمریكا در جنگ جهانی دوم به علاوه مشاركت آمریكا در جنگ جهانی اول ، به علاوه جنگ كره ، به علاوه جنگ آمریكا اسپانیا ، به اضافه طول كامل جنگ ایالات متحده علیه فیلیپین ، همراه با کل مدت جنگ آمریکای مکزیک. " این یک گزاره دقیق است تا آنجا که می رود. رئیس جمهور اوباما نه تنها در حالی که این جنگ را به سه برابر گسترش داده است بلکه برای مدت زمان طولانی تری از جنگهای بزرگ دیگر باهم دیگر "پایان دادن" و "کشیدن" این اعتبار شناخته شده است. جذابیت این است که این جنگ تمام نشده یا پایان ندارد. امسال مرگبارتر از هر 12 سال گذشته بود.

جنگ ها اکنون از بسیاری جهات متفاوت است ، در برابر گروه ها به جای ملت ها جنگیده ، بدون محدودیت زمانی و مکانی جنگیده اند ، با پروکسی ها جنگیده اند ، با روبات ها جنگیده اند ، با بیش از 90٪ مرگ و میر در یک طرف ، با بیش از 90٪ از افراد جنگیده اند مرگ غیرنظامی (یعنی افرادی که فعالانه علیه مهاجمان غیرقانونی سرزمین خود نمی جنگند). بنابراین ، نامیدن این جنگ و جنگی که مکزیک را به سرقت برد یک جنگ مانند این است که هر دو سیب و پرتقال را میوه بنامیم - ما در حال مخلوط کردن سیب و پرتقال هستیم. آن جنگ برای گسترش قلمرو و برده داری با سرقت نیمی از کشور شخص دیگری انجام شد. این جنگ برای تأثیرگذاری بر کنترل سرزمینی دور به سود برخی از سودجویان و سیاستمداران انجام می شود. با این حال هر دو شامل قتل عام ، زخمی شدن ، آدم ربایی ، تجاوز جنسی ، شکنجه ، و ضربه روحی بود. و هر دو از ابتدا تا انتها در مورد مردم آمریکا دروغ گفته بودند. دروغ گفتن درباره جنگ علیه افغانستان آسان تر بوده است ، به روشی که در جریان جنگ ویتنام در مورد جنگ جهانی دوم دروغ گفته شده است ، زیرا جنگ با افغانستان همزمان با جنگ کمتر مردمی علیه عراق اتفاق افتاده است. حتی با در نظر گرفتن این ایده که جنگ خود می تواند یک ایده بد باشد ، مردم در طیف سیاسی فوق العاده باریک ایالات متحده اصرار دارند که چون جنگ عراق بد بود ، جنگ علیه افغانستان باید خوب باشد.

سعی کنید آنها را اثبات کنید که خوب است ، اما تقریباً به این نتیجه می رسند "دیگر 9-11 وجود ندارد." اما این برای قرن ها قبل از 9 سپتامبر درست بود و اکنون واقعاً درست نیست ، زیرا حملات به تأسیسات و پرسنل ایالات متحده و غربی در طول جنگ علیه Terra (نامی که برخی از ما به اصطلاح War on Terror می نامیم) در حال افزایش است. زیرا شما نمی توانید با ترور جنگ کنید زیرا جنگ خود ترور است ، و Terra به معنای زمین است) ، همراه با مخالفت با سیاست خارجی ایالات متحده - با یک نظرسنجی گالوپ یک سال پیش که ایالات متحده بزرگترین تهدید برای صلح در نظر گرفته شده است زمین. ایالات متحده همچنین نیروهای خود را از عربستان سعودی بیرون کشید ، در واقع یکی از دلایل 11-9 را حل کرد ، حتی در حالی که بیشتر انرژی خود را صرف خصومت بیشتر جهان می کرد.

دوصبر کن. در اینجا چیزهای زیادی برای صحبت وجود دارد. شما فقط گفتید "به روشی که در جنگ جهانی دوم در طول جنگ با ویتنام دروغ گفته شد". منظورت این بود که بگی دیوید؟ لطفا توضیح دهید چه دروغ هایی در مورد جنگ جهانی دوم گفته شد و چه ارتباطی با ویتنام داشت؟ تو آنجا مرا از دست داده ای.

جنگ جهانی دوم برخلاف جنگ ویتنام که جنگ بد بود ، به جنگ خوب معروف شد. در واقع ، برای افرادی که مخالف جنگ ویتنام بودند بسیار مهم بود که بتوانند بگویند مخالف همه جنگ ها نیستند و به جنگ خوبی اشاره کنند. این امر برای بیشتر آمریکایی ها-آمریکایی ها در سه چهارم قرن گذشته باقی مانده است و 99٪ از زمان 99٪ مردم جنگ جهانی دوم بوده است ، جنگی که آنها به عنوان جنگ خوب تصور می کنند. اما هنگامی که اوباما برای ریاست جمهوری کارزار انتخاب کرد و حتی زودتر از آن ، دوست داشت تأکید کند که او فقط علیه جنگهای گنگ (به معنای جنگ آغاز شده در سال 2003 علیه عراق است که از آن زمان او را تحسین و ستایش کرده است ، بدون ذکر طولانی شدن و شروع مجدد) و او افغانستان را جنگ خوب خواند.

این مورد در واشنگتن دی سی بسیار رایج است و خارج از آن نیز بسیار نادر است. باید یک جنگ خوب وجود داشته باشد یا خطر ابتلا به موقعیت اصلی WorldBeyondWar.org وجود داشته باشد که جنگ امری مکروه است که باید همراه با تمام آمادگی ها برای جنگ بیشتر لغو شود. من این هفته با Jonathan Landay در برنامه رادیویی خود مصاحبه کردم (TalkNationRadio.org) - او یکی از معدود گزارشگرانی بود که گزارش های واقعی را در رسانه های شرکتی در زمان حمله به بغداد در سال 2003 انجام داد - و او نیز ، ادعا کرد افغانستان جنگ خوبی بود و جنگ به طور کلی خوب است. باید به این روش فکر کرد تا در واشنگتن کار کند.

من از او درباره بوش پرسیدم رد کردن طالبان تلاش می کند بن لادن را برای محاکمه تحویل دهد ، و لندای اعلام کرد که طالبان هرگز چنین کاری نکرده اند زیرا سو ab استفاده از یک مهمان فرهنگ پشتون را نقض می کند ، گویا اجازه می دهد ملت شما بمباران شود و اشغال شود فرهنگ پشتون را نقض نمی کند. لندای در مورد اینكه این بوش است كه پیشنهاد را رد كرده است - و ما واقعاً وقت نداشتیم كه وارد این پیشنهاد شویم - اختلاف كرد ، اما او به سادگی اعلام كرد آنچه اتفاق افتاده غیرممكن است. او می توانست حق داشته باشد ، اما من بسیار شک دارم و در هر صورت این دلیل نمی شود که در آمریکا هیچ کس نمی داند که این حادثه هرگز رخ داده است - و سالهاست که اتفاق می افتد. دلیل این امر مربوط به دلیل رقصیدن آمریکایی ها (مردم ایالات متحده در مقابل قاره های آمریکا) هنگام اعلام مرگ بن لادن در خیابان است: برای داشتن یک جنگ خوب ، باید با یک نیروی ضد بشری شیطانی مبارزه کرد کدام مذاکره غیرممکن است.

فکر نمی کنم مردم واقعاً از چندین پیشنهاد طالبان برای تحویل دادن بن لادن اطلاع داشته باشند. اگر این درست باشد ، این یک "نظارت" نسبتاً بزرگ و آشکار است. مطبوعات کجاست؟ همچنین ، من فکر نمی کنم که یک شهروند عادی می داند که دخالت ما در افغانستان آنطور که تبلیغ می شود ، خدشه دار نشده است. چگونه می توان نگه داشت که تیرهای دروازه و حتی نام کمپین های نظامی مدام تغییر کند؟ نادانی ما واقعاً خطرناک است.

سهنادیده گرفتن سوخت برای جنگ است مانند چوب سوخت برای آتش است. قطع نادیده گرفتن و پایان جنگ را قطع کنید. این واشنگتن پست این سال گذشته از آمریکایی-آمریکایی ها خواسته است که اوکراین را روی نقشه پیدا کنند. بخش کوچکی می توانست این کار را انجام دهد و کسانی که اوکراین را از مکان واقعی خود دورتر می کنند بیشترین تمایل را دارند که ارتش آمریکا به اوکراین حمله کند. همبستگی وجود دارد: کمتر کسی در مورد جایی که اوکراین بیشتر می خواست حمله کند - و این بعد از کنترل سایر متغیرها انجام می شود.

یک کمدی کانادایی به نام "صحبت کردن با آمریکایی ها" را به یاد می آورم که می توانید در Youtube پیدا کنید. این شخص از بسیاری از آمریکایی ها می پرسد که آیا ملت "و او می گوید یک نام خیالی از یک ملت ساخته شده" باید مورد حمله قرار گیرد. بله ، آنها به او می گویند ، با احترام ، همه گزینه های دیگر ، متاسفانه ، متاسفانه تمام شده است. البته ، البته ، ممکن است کمدین پاسخ های هوشمندانه زیادی را در کف اتاق برش گذاشته باشد ، اما من شک دارم که او مجبور بود خیلی سخت کار کند تا لال ها را پیدا کند - من برای شما شرط می بندم که الان بدون ترک آنها را بدست آورم کافی شاپی که در آن هستم.

در هیچ جای خارج از ایالات متحده مردم تصور نمی کنند که بمب گذاری در هر جایی از لیست گزینه ها باشد. در ایالات متحده ، مردم آن را به عنوان اولین و تنها گزینه در نظر می گیرند. مشکلی رخ داده است؟ بیایید آن را بمباران کنیم. اما آنها مجبور می شوند وانمود کنند که این آخرین گزینه است ، حتی وقتی که به معنای واقعی کلمه هیچ چیز دیگری امتحان نشده است یا حتی در مورد آن فکر نشده است زیرا یک کمدین فقط یک کشور موجود را برای س askال کردن تشکیل داده است. بنابراین هیچ کس نمی داند که دوبیا به رئیس جمهور اسپانیا گفت که حسین مایل است عراق را ترک کند اگر بتواند یک میلیارد دلار داشته باشد. البته (!!!) من ترجیح می دادم حسین به جرم جنایات خود محاکمه شود ، اما ترجیح می دادم او را با یک میلیارد دلار ترک کنم تا اینکه جنگ اتفاق بیفتد - جنگی که عراق را نابود کرده است.

عراق هرگز بهبود نخواهد یافت. مردگان زنده نخواهند شد. زخمی ها شفا نخواهند یافت. دلیل اینکه مردم وانمود می کنند جنگ آخرین چاره است این است که هیچ چیز از جنگ بدتر نیست. دلیل اینکه همیشه تظاهر به لزوم دروغ و خود فریبی است این است که گزینه های دیگر همیشه وجود دارند. بنابراین عادت اینکه ما به جنگ احتیاج داشته باشیم یا به برخی از جنگ ها احتیاج داریم چنان ریشه دوانده است که حتی در پوچ ترین شرایط به طور خودکار به افراد می رسد. و در نظر بگیرید که کدام یک پوچ تر است: حمایت از بمباران یک ملت خیالی یا حمایت از بمباران عراق و سوریه در طرف مقابل جنگی که به شما گفته شد باید یک سال زودتر به آن بپیوندید ، این کار را علیرغم تمایل شفاف دشمن که این کار را برای تقویت استخدام خود انجام دهید ، و این کار علی رغم ایجاد مجدد جنگ خنگ فوری ، جنگی که همه از آن نفرت دارند ، جنگی که بازتاب آن مانع پرتاب موشک 12 ماه زودتر بود.

چهاروقتی اینگونه مطرح شد ، مشخص است که ما درگیر نوعی چرخه معیوب هستیم. نمونه کشور خیالی که از بمب گذاری آن خوشحال هستیم ، در واقع ترسناک است. برای پایان دادن به آن چرخه چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

من فکر می کنم ما باید جدا از هر جنگ جدید مخالفت کنیم. برده داری با مخالفت با یک مزرعه خاص (به میزان قابل توجهی که برده داری در مزارع پایان یافت) پایان یافت. گروه های صلح تا حدی بر هزینه متجاوز متمرکز شده اند که هیچ کس نمی داند جنگ ها قتل عام علیه کشورهای ضعیف است که به سختی می توانند پاسخ دهند. خسارات وارد شده به سربازان آمریكایی و هدر رفت مالی بسیار وحشتناک است. (در حقیقت ، زندگی های از دست رفته با هزینه نکردن بودجه برای اقدامات مفید بسیار بالاتر از زندگی کشته شده در جنگ ها است.) اما ما نمی خواهیم مردم را در مقابل قتل عام قرار دهیم تا اینکه رفتاری را شروع کنیم که گویا آنها توانایی چنین کاری را دارند. این مستلزم این است که ما شروع کنیم به آنها بگوییم این جنگ ها چیست: کشتارهای یک طرفه. ما باید در برابر بزرگترین شروری که ایجاد کرده ایم - به استثنای شریک زندگی در جرم: تخریب محیط زیست - یک پرونده اخلاقی ایجاد کنیم

برای طرح پرونده لغو ، ما باید استدلال های منطقی مردم را با این توضیح که جنگ ما را ایمن نمی کند ، ثروتمند نمی کند ، و هیچ گونه واژگونی برای سنجش تخریب را برآورده نمی کنیم. و ما باید اصرارهای غیر منطقی و خواسته های بی حد و حصر مردم را نیز برآورده کنیم. مردم به عشق و اجتماع و مشارکت در چیزی بزرگتر از خودشان احتیاج دارند ، آنها نیاز به ترس دارند ، باید احساسات خود را آزاد کنند ، به الگوها و قهرمانان خود ادامه دهند ، به فرصتی نیاز دارند تا تصور کنند که شجاعانه ، ایثارگر هستند ، و رفیقانه

اما اکنون من در حال پاسخ دادن به سوالی هستم که وب سایت WorldBeyondWar.org به طور جامع تری به آن پاسخ می دهد. آن سایت کاری در دست انجام است ، همانند پروژه ای که در آن ترسیم و گزارش می شود. با این حال ، اولین قدم می توانم به طور خلاصه بیان کنم: ما باید بپذیریم که جنگ اختیاری است ، این یک انتخاب است ، اینکه به ما تحمیل نمی شود ، ما مسئولیت داریم که آن را به عنوان بزرگترین سرمایه گذاری عمومی خود نگه داریم یا آن را مقیاس کنید یا پایان دهید.

خوشحالم که وب سایت WorldBeyondWar.org را ارائه دادید تا مردم بیشتر بدانند. موردی می خواهید اضافه کنید؟

لطفا همه، به مردم از بعضی از کشورهای 90 ملحق شوند و در حال رشد باشند و متعهد شوند که کار را برای پایان دادن به جنگ انجام دهند: https://worldbeyondwar.org/individual

یا امضای این تعهد به عنوان یک سازمان: https://worldbeyondwar.org/organization

برای فعالیت فعال آنلاین، بررسی کنید http://RootsAction.org

و تقاضای موثر خود را در http://DIY.RootsAction.org(OpEdNews باید این را به عنوان برخی از مقالات بزرگ خود را دنبال کنید!)

با تشکر برای پیشنهاد!

پنجپیدا کردن بسیاری از وبلاگ نویسان بزرگ در http://WarIsACrime.orgو اجازه دهید من می دانم اگر شما می خواهید یکی باشد.

من در هستم http://DavidSwanson.org

کتابهای من هستند http://DavidSwanson.org/storeو من فقط یک چیز جدید دارم.

نمایش رادیویی من در است http://TalkNationRadio.org و در بسیاری از ایستگاه ها پخش می شود و برای هر ایستگاهی که بخواهد رایگان است - به آنها بگویید! - و می تواند در هر وب سایت تعبیه شده است.

شما یک مرد مشغول هستید خوانندگان، توجه داشته باشید که همه این منابع. هر چیز دیگری قبل از اینکه ما این را بسته کنیم؟

صلح، عشق و درک!

سال نو مبارک - امیدوارم که در حالی که آنچه را که امیدواریم تغییر دهد ، از امید و پیشرفت بیشتر کند!

خدا کنه! خیلی ممنون از اینکه با من صحبت کردید ، دیوید. این همیشه یک لذت است.

***

RootsAction.org

وب سایت نمایندگان: http://www.opednews.com/author/author79.html

فرستنده بیوگرافی:

Joan Brunwasser یکی از بنیانگذاران Citizens for Election Reform (CER) است که از سال 2005 تنها با هدف افزایش آگاهی عمومی از نیاز اساسی اصلاحات انتخابات وجود داشته است. هدف ما: بازگرداندن انتخابات عادلانه ، دقیق ، شفاف و ایمن است که در آن آرا به صورت خصوصی داده می شود و در ملا public عام شمارش می شود. از آنجا که مشکلات سیستم های رای گیری الکترونیکی (رایانه ای) شامل عدم شفافیت و توانایی بررسی دقیق و تأیید اعتبار آرا cast است ، این سیستم ها می توانند نتایج انتخابات را تغییر دهند و بنابراین با اصول و عملکرد دموکراتیک مخالف هستند. از زمان محوری انتخابات ریاست جمهوری 2004 ، جوآن ارتباط بین یک سیستم شکسته انتخابات ، رسانه های ناکارآمد و شرکتی و کمبود اصلاحات در امور مالی مبارزات را مشاهده کرده است. این امر باعث شده است تا وی پارامترهای نوشتن خود را به گونه ای افزایش دهد که شامل مصاحبه با سوت کش ها باشد و دیگران را بیان کند که دیدگاهی کاملا متفاوت از دیدگاه رسانه های جریان اصلی دارند. او همچنین توجه فعالان و افراد عادی را که سعی در ایجاد تغییر ، پاکسازی و بهبود گوشه جهان خود دارند ، معطوف می کند. او با تمرکز بر روی این افراد بی باک ، به کسانی که ممکن است در غیر این صورت خاموش و بیگانه شوند امید و الهام می بخشد. او همچنین با افراد مختلف در هنر با نویسندگان ، روزنامه نگاران ، فیلمسازان ، بازیگران ، نمایشنامه نویسان و هنرمندان مصاحبه می کند. چرا؟ نتیجه نهایی: بدون هنر و الهام ، یکی از بهترین قسمت های خود را از دست می دهیم. و همه ما در این با هم هستیم. اگر جوآن بتواند حتی یکی از همشهریانش را روزی دیگر ادامه دهد ، کار خود را به خوبی تمام شده می داند. وقتی جوآن به یک میلیون بازدید از صفحه دست یافت ، مریل آن باتلر ، مدیر ویرایشگر OEN ، با او مصاحبه کرد و مصاحبه کننده را برای مدت کوتاهی به مصاحبه شونده تبدیل کرد. مصاحبه را اینجا بخوان

در حالی که اخبار غالباً ناامیدکننده است ، با این وجود جوآن تلاش می کند تا مانترا خود را حفظ کند: "زندگی را اکنون در آغوش پرشور بدست آورید!" جوآن از دسامبر سال 2005 ویرایشگر صداقت در انتخابات برای OpEdNews بوده است. مقالات وی همچنین در هافینگتون پست ، RepublicMedia.TV و Scoop.co.nz منتشر می شود.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی