تفسیر: دستور کار شکنجه را بیاموزید

پایان دادن به خشونت را در راه خشونت آمیز در نظر بگیرید

مطمئنا، جیم ماتیس، وزیر دفاع، با شکنجه مخالفت می کند. اما چندین عامل سیا، ارتش نظامی، قانونگذاران و شهروندان طی دهه ها با شکنجه مخالفت کرده اند. کسانی که خواستار شکنجه هستند، راهی پیدا می کنند.

دولت بوش شکنجه زندانیان خارجی را با استفاده از رطوبت، تغذیه مجبور، تغذیه مجدد مقعد، بستن در دیوارهای بتنی، انجماد آب، سلب کردن، ضرب و شتم، کشیدن، اعدام ها، انزوای، تزریق داروها، محاصره هولناک در جعبه های کوچک، تهدید به خانواده ها. رفتارهای ناخوشایندی که به صورت ریاکارانه برای حفظ ارزش و ایمنی آمریکا باعث می شود برخی آمریکایی ها می خواهند پرچم های خود را از بین ببرند.

گناه اسیران خارجی غالباً ناشناخته است. هیچ آزمایشی وجود ندارد. حتی تعریف روشنی از گناه وجود ندارد. حتی اگر گناه اثبات شود ، شکنجه غیراخلاقی و غیرقانونی است. برنامه شکنجه بعد از 9 سپتامبر قانون اساسی ایالات متحده ، قانون یکنواخت عدالت نظامی ایالات متحده و قوانین بین المللی را نقض کرد.

سیاست شکنجه ایالات متحده تا حدودی متکی به منطق پوچ روانشناسان جیمز میچل و بروس یسن بود که از آنجا که سگها در هنگام بیهوده دانستن مقاومت در برابر ضربه های الکتریکی مقاومت نمی کنند ، زندانیان هنگام شکنجه اطلاعات واقعی را منتشر می کنند. توجه داشته باشید ، سگهای بیچاره هیچ اطلاعاتی را فاش نمی کنند. و با توجه به آموزشهای محبت آمیز ، سگها با خوشحالی همکاری خواهند کرد.

در سال 2002 ، میچل و جسن شکنجه را در یک سایت سیاه پوست در ایالات متحده در تایلند اجرا کردند که توسط جینا هاسپل اداره می شد ، وی در سال 2005 نوارهای ویدیویی سایت را تخریب کرد و اکنون معاون رئیس سازمان سیا است. در آن سال ، CIA تقریباً کل برنامه بازجویی خود را به میچل ، جسن و همکارانش که 20 "تکنیک بازجویی پیشرفته" را با پرداخت 81.1 میلیون دلار توسعه داده اند ، واگذار کرد. یک قاتل سادیست می توانست این کار را به صورت رایگان انجام دهد.

چه بهانه ای برای فساد مالی که تأمین بودجه می شد؟ وكيل سيا ، جان ريزو ، توضيح داد ، "دولت خواهان راه حلي بود. این راهی می خواست که این بچه ها را به صحبت واداشته باشد. " ریتزو معتقد بود که اگر حمله دیگری رخ دهد و نتواند اسیران را مجبور به گفتگو کند ، مسئول هزاران کشته خواهد بود.

دادستان کل سابق آلبرتو گونزالس از برنامه شکنجه "توانایی به دست آوردن سریع اطلاعات از تروریست های اسیر شده ... برای جلوگیری از ظلم های بیشتر علیه غیرنظامیان آمریکایی" دفاع کرد.

بنابراین از بیرحمی به نام محافظت از ما دفاع می شود ، گویا ما مرغ هایی را می دویم که معتقدیم اگر اکنون سخت نگیریم آسمان سقوط می کند. اما اگر اقدام به موقع حیاتی است ، آیا وقت تلف نمی شود تا سریع به مسیر اشتباه بروید؟

از این گذشته ، بازجویان فصلی می دانند که شکنجه فایده ای ندارد. به وضوح ، انسجام و یادآوری ذهنی آسیب می زند. کمیته اطلاعات سنا در گزارش سال 2014 خود ، شکست بی چون و چرای شکنجه را به عنوان ابزاری برای جمع آوری اطلاعات به رسمیت شناخت: این نه اطلاعات عملی و نه همکاری زندانیان را بدست نمی آورد. قربانیان ، گریه ، التماس و زمزمه ، "قادر به برقراری ارتباط موثر نیستند".

به خصوص انزجارآمیز استاندارد عدالت دوگانه ایالات متحده است. روسای جمهور جورج دبلیو بوش ، باراک اوباما و ترامپ اعضای برنامه شکنجه را در برابر پیگرد قانونی محافظت کرده اند ، اغلب با استناد به "امتیازات اجرایی اسرار دولت". ظاهراً ، افراد شکنجه محاکمه نیستند. آنها بالاتر از قانون هستند. ما باید درک کنیم که آنها همه تلاش خود را می کردند ، به ملت ما خدمت می کردند ، از دستورات ، تحت فشار و ترس استفاده می کردند: افراد خوبی با انگیزه های نجیب.

با این وجود ، وقتی به شبه نظامیان مشکوک در خاور میانه مراجعه می کنیم ، قرار نیست شرایط ، انگیزه ها ، فشارها یا ترس آنها را در نظر بگیریم. ظاهراً ، آنها نیز محاکمه نیستند. آنها زیر قانون هستند. آنها را با هواپیماهای بدون سرنشین میخ بزنید ، این قتل غیرقانونی از نظر سیاسی خوشایندتر از شکنجه های غیرقانونی است.

میچل ، جسن و همکاران در تاریخ 26 ژوئن در دادگاه با یک دادخواست روبرو می شوند و ترامپ سعی دارد دسترسی دادگاه فدرال به شهادت سیا را به دلیل "امنیت ملی" مسدود کند.

اما تا زمانی که ایالات متحده دشمنان را به نحوی از بین برده که سوسک ها را درک می کنند، امنیت ملی از بین خواهد رفت و هیچ صلحی پایدارتر از خانه کارت نیست.

توجه داشته باشید که تلاش های اطلاعاتی همیشه در اطراف بدست آوردن اطلاعات خرابکارانه - اطلاعات برای شکست دادن دشمنان است. هیچ اطلاعات سازنده ای در دست نیست، هیچ چیز برای روشن شدن علل خشونت و راه حل های همکاری.

چرا؟ از آنجا که CIA ، NSA و وزارت دفاع توسط ماموریت های سازمانی برای تسخیر دشمنان درگیر هستند ، ماموریت هایی که توانایی ذهن را در درک دشمن به عنوان داشتن هر قلب یا ذهنی که ارزش مراقبت داشته باشد ، محدود می کنند.

اگر ما یک وزارت امورخارجه ایالات متحده تشکیل دادیم که مأموریت آن ریشه های خشونت را به طور غیرمستقیم ارزیابی می کرد، چنین مأموریتی سبب شد که انگیزه و انگیزه اش برای تصویر بیشتر از حل اختلاف و دوستی به جای نتیجه گیری های ناگوار که امنیت نیازمند ظلم به دشمنان باشد.

ما باید به طور قابل توجهی از دوستان و دشمنان خاور میانه بپرسیم که دیدگاه آنها در مورد داعش ، طالبان و ایالات متحده چیست ، از ایده های آنها برای ایجاد اعتماد ، مراقبت ، عدالت و صلح ، برای زندگی معنادار ، تقسیم ثروت و قدرت و حل و فصل اختلاف نظر چنین سوالاتی به سرعت اطلاعات سازنده توانمند مورد نیاز برای فعال کردن راه حل های همکاری را به وجود می آورد.

اما بدون رویکرد مراقبتی به صلح، تخیل آمریکایی ما را از بین می برد، فقط تصور بدی را که ممکن است به دلیل عدم رعایت شکنجه و کشتن، به جای آن چیزی باشد که از نزاع غیرقابل حل است.

کریستین کریستین نویسنده است طبقه بندی صلح. https://sites.google-.com/ site/paradigmforpeace  یک نسخه قبلی در ابتدا منتشر شد اتحاد آلبانی تایمز.

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی