جشن استقلال از آمریکا در انگلستان

توسط دیوید سوانسون
اظهارات مربوط به رویداد استقلال از آمریکا در خارج از پایگاه "RFA" منویث هیل (NSA) در یورکشایر.

اول از همه، با تشکر از Lindis Percy و هر کس دیگری که مرا در اینجا آورده است، و اجازه بدهید من پسری را به همراه وسلی بیاورم.

و از کمپین برای پاسخگویی به پایگاه های آمریکایی تشکر می کنم. من می دانم که شما نظر من را نسبت به مسئولیت پذیری پایگاه های آمریکایی به دست می آورید حذف از پایگاه های آمریکایی.

و از لیندیس متشکرم که گزارش های خود در مورد امتناع از دستگیری را برای من ارسال کرد مگر اینکه پلیس خود را خلع سلاح کند. در ایالات متحده ، امتناع از هر نوع راهنمایی از سوی یک افسر پلیس ، شما را به جرم رد یک دستور قانونی متهم می کند ، حتی اگر این دستور غیرقانونی باشد. در حقیقت ، این غالباً تنها اتهامی است که علیه افرادی که دستور توقف اعتراضات و تظاهرات را که از نظر تئوری کاملاً قانونی است ، گرفته می شود. و البته گفتن خلع سلاح به افسر پلیس آمریكا در صورت عدم تیراندازی به راحتی می تواند شما را برای جنون محصور كند.

آیا فقط می توانم بگویم که در خارج از ایالات متحده در چهارم ژوئیه چقدر شگفت انگیز است؟ بسیاری از چیزهای شگفت انگیز و زیبا در ایالات متحده وجود دارد ، از جمله خانواده و دوستان من ، از جمله هزاران صلح طلب صلح ، از جمله افرادی که شجاعانه برای اعتراض به قتل با هواپیمای بدون سرنشین دیگران به زندان می روند که هرگز در کشورهای دور که دوستشان نداشته اند ، افراد احتمالاً هرگز در مورد فداکاری معترضین چیزی نخواهند شنید. (آیا می دانید فرمانده یک پایگاه نظامی در ایالت نیویورک برای اطمینان از ایمنی جسمی وی - یا این آرامش روانی وی است) برای محافظت از فعالان صلح بدون خشونت از پایگاه خود دستورات حفاظت دادگاه صادر کرده است؟) و البته میلیون ها نفر آمریکایی هایی که جنگ یا تخریب آب و هوا را تحمل می کنند یا جشن می گیرند در خانواده ها و محلات و شهرهای خود شگفت انگیز و حتی قهرمانانه هستند - و این نیز ارزشمند است.

من در طول بازی های جام جهانی ایالات متحده تشویق کرده ام. اما تیم های محله ، شهر و منطقه را نیز تشویق می کنم. و من راجع به تیم ها طوری صحبت نمی کنم که گویی من آنها هستم. نمی گویم "ما گل زدیم!" همانطور که روی صندلی نشسته ام و آبجو را باز می کنم. و من نمی گویم "ما برنده شدیم!" هنگامی که ارتش ایالات متحده یک ملت را نابود می کند ، تعداد زیادی از مردم را می کشد ، زمین ، آب و هوا را مسموم می کند ، دشمنان جدیدی ایجاد می کند ، تریلیون دلار هدر می دهد و سلاح های قدیمی خود را به پلیس محلی منتقل می کند که حقوق ما را به نام جنگ محدود می کند به نام آزادی جنگید. نمی گویم "ما ضرر کردیم!" یا ما که مقاومت می کنیم وظیفه داریم مقاومت بیشتری بکنیم ، اما هویت قاتلان را مشخص نکنیم و قطعاً تصور نکنیم که مردان ، زنان ، کودکان و نوزادان که توسط صدها هزار نفر به قتل می رسند ، یک تیم مخالف را تشکیل می دهند که یک لباس متفاوت ، تیمی که باید شکست آن با موشک جهنم را تشویق کنم.

شناسایی با خیابان یا شهر یا قاره من به همان مکانهایی منجر نمی شود که شناسایی با خدمات نظامی بعلاوه برخی از خدمات جزئی که خود را دولت ملی من می نامد ، منجر می شود. و بسیار دشوار است که با خیابان من شناخته شود. من کنترل کمی بر آنچه همسایگانم انجام می دهند دارند. و من نمی توانم خودم را با وضعیت خودم شناسایی کنم ، زیرا من حتی بیشتر اوقات را ندیده ام. بنابراین ، هنگامی که شروع به شناسایی انتزاعی با افرادی می کنم که نمی شناسم ، هیچ جای بحث منطقی برای توقف در هر جایی از شناسایی با همه نمی بینم ، به جای کنار گذاشتن 95٪ و شناسایی با ایالات متحده ، یا کنار گذاشتن 90٪ و شناسایی با به اصطلاح "جامعه بین المللی" است که با جنگهای ایالات متحده همکاری می کند. چرا فقط با همه انسانها در همه جا همذات پنداری نمی کنیم؟ در آن موارد نادر که داستان شخصی افراد دور یا بدحجاب را یاد می گیریم ، باید اظهار نظر کنیم ، "وای ، که واقعاً آنها را انسانی می کند!" خوب ، من می خواهم بدانم ، آنها قبل از اینکه این جزئیات باعث انسانی شدن آنها شود ، چه بودند؟

در ایالات متحده همیشه پرچم های ایالات متحده در همه جا وجود دارد و برای هر روز از سال تعطیل است. اما چهارم ژوئیه بالاترین عید ملی گرایی مقدس است. بیش از هر روز دیگر ، به احتمال زیاد به کودکان یاد می دهید که با پرچم بیعت کنند ، و مانند روبات های کوچک فاشیست ، زبور را برای اطاعت از سر می گیرند. به احتمال زیاد سرود ملی آمریکا ، Star Spangled Banner را خواهید شنید. چه کسی می داند که کلمات آن آهنگ از کدام جنگ است؟

درست است ، جنگ آزادی کانادا ، که در آن ایالات متحده تلاش کرد کانادایی ها را آزاد کند (نه برای اولین بار یا آخرین بار) که همانطور که بعداً عراقی ها از آنها استقبال کردند ، و انگلیس واشنگتن را سوزاند. این دو صد سالگی که به جنگ 1812 نیز معروف است ، دو سال پیش در آمریکا جشن گرفته شد. در طی آن جنگ ، که منجر به کشته شدن هزاران آمریکایی و بریتانیایی شد ، بیشتر از طریق بیماری ، در طی یک نبرد خونین بی معنی در میان افراد دیگر ، تعداد زیادی از مردم جان خود را از دست دادند ، اما یک پرچم زنده ماند. و بنابراین ما با آواز خواندن در مورد سرزمین آزادگان ، افراد بیشتری را به زندان می اندازیم که بیش از هر جای دیگر روی زمین و خانه شجاعی که مسافران هواپیما را جستجو می کند و جنگ می کند ، اگر سه مسلمان فریاد بزنند "بو"!

آیا می دانید پرچم ایالات متحده فراخوانده شد؟ شما می دانید که اگر ترمز کار نکند ، چگونه یک خودرو توسط سازنده فراخوان می شود؟ یک مقاله طنز به نام پیاز گزارش داد که پرچم ایالات متحده پس از 143 میلیون کشته به خاطر آورده شده است. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

بسیاری از عناصر شگفت انگیز و به سرعت در حال بهبود در فرهنگ ایالات متحده وجود دارد. تعصب یا تعصب داشتن نسبت به مردم ، حداقل افراد اطراف ، به دلیل نژاد ، جنس ، گرایش جنسی و سایر عوامل ، به طور گسترده و فزاینده ای قابل قبول نیست. البته هنوز هم ادامه دارد ، اما با اخم همراه است. من سال گذشته با مردی صحبت کردم که در سایه حکاکی ژنرال های همپیمان در نقطه ای که قبلاً برای کو کلوکس کلان مقدس بود نشسته بود و فهمیدم که او هرگز ، حتی اگر فکرش را بکند ، چیزی نژادپرستانه نخواهد گفت در مورد سیاه پوستان در ایالات متحده برای غریبه ای که تازه ملاقات کرده بود. و سپس به من گفت که دوست دارد تمام خاورمیانه را با بمب های هسته ای نابود کند.

مشاغل کمدین ها و ستون نویس ها به دلیل اظهارات نژادپرستانه یا تبعیض جنسی به پایان رسیده است ، اما مدیران عامل سلاح در رادیو با شوخی درباره خواستار مشاغل جدید بزرگ برخی از کشورها شوخی می کنند و هیچ کس چشمک نمی زند. ما گروه های ضد جنگ داریم که برای جشن ارتش در روز یادبود و روزهای دیگر مانند این روز تلاش می کنند. ما سیاستمداران مترقی داریم که ارتش را به عنوان یک برنامه شغلی توصیف می کنند ، حتی اگر در هر دلار شغل کمتری از تحصیلات یا انرژی یا زیرساخت تولید کند یا هیچ وقت از این دلارها مالیات دریافت نکنید. ما گروه های صلح داریم که علیه این جنگ مباحثه می کنند به این دلیل که ارتش باید برای جنگ های دیگر ، احتمالاً مهم تر ، آماده باشد. ما گروه های صلح داریم که با زباله های نظامی مخالفت می کنند ، در حالی که گزینه کارآیی نظامی مورد نیاز نیست. ما آزادیخواهانی داریم که دقیقاً همانطور که با مدارس یا پارکها مخالفند ، به دلیل هزینه بر بودن آنها مخالف هستند. ما جنگجویان انسان دوست داریم که بخاطر دلسوزی نسبت به مردمی که می خواهند بمباران شوند ، درگیر جنگ هستند. ما گروه های صلح داریم که در کنار آزادیخواهان هستند و خواهان خودخواهی هستند ، و به جای بمب برای سوری ها برای مدارس در خانه بحث می کنند ، بدون اینکه توضیح دهیم که ما می توانیم برای بخشی از هزینه بمب ها به سوریه و خودمان کمک واقعی کنیم.

ما وکلای لیبرالی داریم که می گویند نمی توانند بفهمند که منفجر کردن کودکان با هواپیماهای بدون سرنشین قانونی است یا خیر ، زیرا پرزیدنت اوباما یک یادداشت مخفی دارد (اکنون فقط تا حدی مخفی است) که در آن آن را قانونی می کند و آن را بخشی از جنگ می کند و این یادداشت را ندیده اند و به عنوان یک اصل ، آنها مانند سازمان عفو ​​بین الملل و دیده بان حقوق بشر ، منشور سازمان ملل ، پیمان Kellogg Briand و غیرقانونی بودن جنگ را نادیده می گیرند. ما افرادی داریم که استدلال می کنند بمباران کردن عراق اکنون چیز خوبی است زیرا سرانجام باعث می شود آمریکا و ایران با یکدیگر صحبت کنند. ما بر اساس اعتقاد به اینکه آمریکایی ها فقط می توانند به 4,000 آمریکایی کشته شده در عراق اهمیت دهند ، ما قاطعانه از ذکر نیم میلیون تا یک میلیون و نیم عراقی خودداری می کنیم. ما جنگهای صلیبی جدی داریم تا ارتش ایالات متحده را به یک نیرو برای همیشه تبدیل کنیم و خواسته اجتناب ناپذیر کسانی که علیه جنگ شروع می کنند ، این است که ایالات متحده باید رهبری راه صلح - البته اگر دنیا فقط عقب بیاورد ، جهان به وجد خواهد آمد.

و با این حال ، ما نیز پیشرفت فوق العاده ای داریم. صد سال پیش آمریکایی ها در حال گوش دادن به لحنهای ساده در مورد چگونگی شکار Huns یک بازی سرگرم کننده بودند ، و اساتید آموزش می دادند که جنگ شخصیت ملی ایجاد می کند. اکنون جنگ باید به اندازه ضروری و بشردوستانه فروخته شود زیرا دیگر هیچ کس باور ندارد که این کار برای شما سرگرم کننده یا خوب است. نظرسنجی ها در ایالات متحده حمایت از جنگ های احتمالی جدید را زیر 20 و گاهی زیر 10 درصد نشان می دهد. بعد از اینکه مجلس عوام در اینجا گفت نه به حملات موشکی به سوریه ، کنگره به یک هیاهوی عمومی در ایالات متحده گوش فرا داد و همچنین نه گفت. در ماه فوریه ، فشارهای عمومی منجر به عقب نشینی کنگره از لایحه تحریم جدید علیه ایران شد که به عنوان یک گام به سوی جنگ و نه دوری از آن ، درک شد. جنگ جدیدی علیه عراق باید در معرض مقاومت گسترده مردم قرار گیرد و به آهستگی فروخته شود و حتی باعث شده برخی از طرفداران برجسته جنگ در 2003 به تازگی از این کار منصرف شوند.

این تغییر نگرش نسبت به جنگها عمدتا نتیجه جنگهای افغانستان و عراق و افشای دروغها و وحشتهای موجود است. ما نباید این روند را دست کم بگیریم یا تصور کنیم که این مسئله منحصر به مسئله سوریه یا اوکراین باشد. مردم علیه جنگ روی می آورند. برای برخی ممکن است همه چیز در مورد پول باشد. برای دیگران ممکن است این س aال مطرح شود که کدام حزب سیاسی کاخ سفید را در اختیار دارد. واشنگتن پست دارای یک نظرسنجی است که نشان می دهد تقریباً هیچ کس در ایالات متحده نمی تواند اوکراین را بر روی نقشه پیدا کند ، و کسانی که این مکان را از جایی که واقعاً دورتر است قرار می دهند ، احتمالاً خواهان جنگ ایالات متحده در آنجا هستند ، از جمله کسانی که آن را در ایالات متحده قرار می دهند. . آدم نمی داند بخندد یا گریه کند. گرچه روند بزرگتر این است: ما از نوابغ تا پایین جنون ، بیشتر ما در حال جنگ بر علیه جنگ هستیم. آمریکایی هایی که می خواهند به اوکراین حمله شود کمتر از کسانی هستند که به ارواح ، بشقاب پرنده ها یا مزایای تغییرات آب و هوایی اعتقاد دارند.

حال ، س isال این است که آیا ما می توانیم این ایده را که پس از صدها جنگ بد ممکن است یک جنگ خوب در گوشه و کنار باشد ، از بین ببریم. برای این کار باید تشخیص دهیم که جنگ ها و نظامیان باعث می شوند ما از امنیت کمتری برخوردار شویم و نه از امنیت بیشتری برخوردار شوند. ما باید درک کنیم که عراقی ها ناسپاس نیستند زیرا احمق هستند بلکه به این دلیل که ایالات متحده و متحدان خانه آنها را ویران کردند.

ما می توانیم حتی بیشتر بر بحث برای خاتمه نهاد جنگ سنگین کنیم. این پایگاه های جاسوسی آمریکا برای هدف گیری موشک ها بلکه برای جاسوسی از دولت ها و شرکت ها و فعالان نیز مورد استفاده قرار می گیرد. و چه چیزی پنهان کاری را توجیه می کند؟ چه چیزی اجازه می دهد با همه به عنوان یک دشمن رفتار کنیم؟ خوب ، یک م componentلفه ضروری مفهوم دشمن است. بدون جنگ ملت ها دشمنان خود را از دست می دهند. بدون دشمن ، ملت ها بهانه سو to استفاده از مردم را از دست می دهند. انگلیس اولین دشمنی بود که در 4 ژوئیه سال 1776 توسط فرمانروایان احتمالی ایالات متحده ساخته شد. و با این حال سو ab استفاده های پادشاه جورج به اندازه تخلفاتی نیست که دولت های ما اکنون انجام می دهند ، توجیه شده توسط سنت های جنگی و امکان پذیر آنها با توجه به نوع فناوری های موجود در اینجا

جنگ بدترین تخریب کننده محیط طبیعی ، بدترین عامل نقض حقوق بشر ، عامل اصلی مرگ و ایجاد بحران های پناهندگان است. این مقدار در سال 2 تریلیون دلار در جهان بلعیده می شود ، در حالی که ده ها میلیارد می تواند رنج باورنکردنی را تسکین دهد و صدها میلیارد دلار می توانند برای یک جابجایی عظیم به انرژی های تجدیدپذیر پرداخت کنند که ممکن است به ما در برابر خطر واقعی محافظت کند.

آنچه اکنون به آن نیاز داریم ، جنبش آموزش و لابی گری و مقاومت بدون خشونت است که سعی در تمدن جنگ ندارد بلکه گام برداشتن در جهت لغو آن است - که با فهمیدن اینکه می توانیم آن را لغو کنیم آغاز می شود. اگر ما بتوانیم موشک ها را به سوریه متوقف کنیم ، هیچ نیروی جادویی وجود ندارد که مانع از توقف موشک های ما به سایر کشورها شود. جنگ اصرار اولیه ملل نیست که اگر سرکوب شوند باید کمی دیرتر منفجر شوند. ملتها اینگونه واقعی نیستند. جنگ تصمیمی است که توسط مردم گرفته شده و تصمیمی است که می توانیم کاملاً غیرقابل قبول بدانیم.

مردم در ده ها کشور اکنون در حال کار بر روی یک کمپین برای از بین بردن همه جنگ ها هستند World Beyond War. لطفاً WorldBeyondWar.org را بررسی کنید یا در مورد درگیر شدن با من صحبت کنید. هدف ما این است که افراد و سازمانهای بیشتری را وارد جنبشی کنیم که هدف آن پیشنهاد جنگ مشخصی از سوی یک دولت خاص نیست ، بلکه کل نهاد جنگ در همه جا است. برای این کار باید در سطح جهانی کار کنیم. ما باید پشتوانه کارهایی باشیم که توسط گروههایی مانند کمپین پاسخگویی پایگاههای آمریکایی و جنبش لغو جنگ و کمپین خلع سلاح هسته ای و جانبازان صلح و بسیاری دیگر انجام می شود.

برخی از دوستان ما در افغانستان ، داوطلبان صلح افغانستان ، پیشنهاد کرده اند که همه کسانی که در زیر یک آسمان آبی زندگی می کنند و می خواهند world beyond war روسری آبی آسمانی بپوش می توانید خودشان بسازید یا آنها را در TheBlueScarf.org پیدا کنید. من امیدوارم که با پوشیدن این لباس بتوانم احساس ارتباط خود را با کسانی که در ایالات متحده هستند و برای آزادی و شجاعت واقعی تلاش می کنند و همین احساس ارتباطم را با سایر افراد در جهان که به اندازه کافی جنگ داشته اند ، بیان کنم. چهارم تیر مبارک!

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی