بدون نژادپرستی نمی توان جنگ کرد. بدون هر دو می توانید جهانی داشته باشید.

توسط رابرت فانتینا
نکات در #NoWar2016

ما امروز در مورد نژادپرستی صحبت کردیم و آن را چگونه در فتح و استثمار کشورهای آفریقایی بازی کردیم، با تمرکز بر وضعیت غم انگیز در جمهوری دموکراتیک کنگو. افرادی که در آمریکای شمالی هستند معمولا به این موضوع توجه نمی کنند؛ این کمبود گزارشگری، و ناشی از عدم علاقه، به خودی خود نشانگر درجه بالایی از نژادپرستی است. چرا قدرت هایی که رسانه های شرکتی دارند، یکی با دولت ایالات متحده است، نه در مورد نژادپرستی آشکار در آفریقا، و چه رنج و مرگ و میر ناشی از مردان، زنان و کودکان؟ خوب، بدیهی است، در ذهن کسانی که جریان اطلاعات را کنترل می کنند، این افراد به سادگی مهم نیستند. پس از همه، 1٪ از سرقت و بهره برداری از این افراد سود می برد، بنابراین، از نظر آنها، هیچ چیز دیگری مهم نیست. و این جنایات علیه بشریت برای چندین دهه انجام شده است.

ما همچنین درباره اسلام هراسی یا پیشگویی ضد مسلمان شنیده ایم. در حالی که بهره برداری وحشتناک مردم در سراسر آفریقا نادیده گرفته می شود، اسلام هراسی در واقع درک می شود؛ کاندیدای ریاست جمهوری جمهوری خواه، دونالد تامپپ می خواهد همه مسلمانان را از ایالات متحده بیرون بکشد، و هر دو و نامزد دموکرات هیلاری کلینتون می خواهند بمباران بیشتر مناطق مسلمان را افزایش دهند.

در ماه مه سال گذشته، اعتراضات ضد اسلام در تظاهرات در آریزونا برگزار شد. همانطور که ممکن است به یاد بیاورید، تظاهرکنندگان مسلح در حین خدمات مسجد را احاطه کرده اند. تظاهرات صلح آمیز بود و یکی از تظاهرکنندگان به مسجد دعوت شد و پس از دیدار کوتاه خود، گفت که او در مورد مسلمانان اشتباه کرده است. دانش کمی راه طولانی دارد.

اما تصور کنید اگر واکنش دهید، اگر یک گروه از مسلمانان صلح آمیز دست به اسلحه زدند و یک کلیسای کاتولیک را در طول مسجد، یک کنیسه در طول خدمات و یا هر مسیحی دیگر از عبادت یهودیان، محاصره کردند. من فقط می توانم شمارش بدن را تصور کنم، در حالی که همه قربانیان مسلمان هستند.

بنابراین، کشتار آفریقایی توسط نمایندگان شرکت ها و مسلمانان به طور مستقیم توسط دولت ایالات متحده: آیا این جدید است؟ آیا این سیاست های قاتل چیزی است که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، پیش بینی کرده است؟ به سختی، اما من زمان را برای جزئیات اقدامات وحشتناک ایالات متحده از زمان تاسیس آن، اما من را به بحث در مورد چند.

هنگامی که اولین اروپایی ها به آمریکای شمالی رسیدند، زمین های غنی از منابع طبیعی را کشف کردند. متاسفانه، آن را میلیون ها نفر ساکن بود. با این حال، به نظر این مهاجران اولیه، بومیها تنها وحشی بودند. پس از آنکه مستعمرات مستقل اعلام شدند، دولت فدرال تصریح کرد که تمام امور سرزمین های سرخپوست را مدیریت خواهد کرد. بومیان، که از زمان بسیار قدیم زندگی می کردند، امور خود را مدیریت می کردند، اکنون توسط افرادی که می خواستند سرزمین هایی را که برای زندگی خود به آنها اعتقاد دارند، مدیریت شود.

فهرست معاهدات که دولت ایالات متحده با بومیان ساخته شده است و پس از آن نقض شده است، گاهی اوقات در عرض چند روز، حجم را به جزئیات. اما کمی در سال های 200 مداخله تغییر کرده است. امروزه بومیان آمریکایی هنوز سوءاستفاده می شوند، هنوز هم در مورد رزرو ها گیر می گیرند و هنوز هم تحت مدیریت دولت رنج می برند. تعجب آور نیست که جنبش ماده سیاه حیوانات علت بومیان را پذیرفته است، که در حال حاضر در حمایت از NoDAPL (بدون خط لوله داکوتای دسترسی) دیده می شود. فعالان فلسطینی در آن کشور، که همچنین تحت رقیب سنگین نژادپرستی ایالات متحده و جنبش ماده سیاه زندگی می کنند، حمایت دوجانبه می کنند. شاید بیش از هر زمان دیگری گروه های گوناگونی که تجربه بهره برداری از ایالات متحده را دارند، در راستای دستیابی به اهداف مشترک برای عدالت همکاری می کنند.

قبل از بازگشت به یک کلمه ی کوتاه از جنایات آمریکا علیه بشریت، من می خواهم ذکر کنم که "سندرم زنان گمشده سفید" نامیده شده است. اگر بخواهید لحظه ای فکر کنید، در مورد زنان گمشده ای که شنیده اید در مورد این خبر گزارش شده است. الیزابت هوشمند و لسی پترسون دو نفر هستند که به ذهن من می آیند. چند نفر دیگر که چهره من را از گزارش های خبری مختلف می بینم و همه آنها سفید هستند وجود دارد. هنگامی که زنان رنگ ناپدید می شوند، گزارش کمی وجود دارد. باز هم باید نژادپرستی کسانی را که رسانه های شرکتی را کنترل می کنند، مورد توجه قرار دهند. اگر زندگی آفریقایی در آفریقا به آنها معنی یا اهمیتی ندارد، چرا باید زندگی زنان تبار آفریقایی در ایالات متحده داشته باشد؟ و اگر بومیان آمریکایی به طور کامل تمیز باشند، چرا باید زنان بومی از بین رفته، جلب توجه کنند؟

و در حالی که ما در حال بحث در مورد زندگی هستیم، به نظر می رسد که در نگاه دولت ایالات متحده معنی ندارد، بگذارید درباره مردان سیاه پوست غیر مسلح صحبت کنیم. در ایالات متحده، آنها ظاهرا به عنوان هدف عملیاتی برای پلیس سفید، که آنها را برای هیچ دلیل دیگری از نژاد خود را به قتل رساند، عمل می کنند، و این کار را با تقریبا مصونیت کامل انجام می دهند. من می بینم که افسر در تالسا که کشته شد ترنس کروتچر را به قتل رسانده است. چرا این اتهام درجه اول قتل نیست، من نمی دانم، اما حداقل او متهم است. اما در مورد قاتلان مایکل براون، اریک گارنر، کارل نیوینس و چندین قربانی بیگناه چه؟ چرا آنها اجازه دارند آزادانه راه بروند؟

اما بیایید به نژادپرستی در جنگ بازگردیم.

در اواخر 1800s، بعد از اینکه ایالات متحده فیلیپین را ضمیمه کرد، ویلیام هوارد تافت که بعدها رئیس جمهور ایالات متحده شد، به عنوان فرماندار مدنی فیلیپین منصوب شد. او به مردم فیلیپینی به عنوان "برادران قهوه ای کوچک" اشاره کرد. ژنرال ژنرال آدنا R. Chaffee، همچنین در فیلیپین با ارتش ایالات متحده، مردم فیلیپینی را به این ترتیب توضیح داد: "ما در برخورد با یک طبقه از افراد که شخصیت آنها فریب خورده است، که کاملا به نژاد سفیدپوست خصمانه هستند و زندگی را به عنوان ارزش کمی و، در نهایت، چه کسی به کنترل ما نمی رسد تا زمانی که به طور کامل شکست خورد و به چنین شرایطی شلاق زد. "

ایالات متحده همیشه در مورد کسب قلب و ذهن مردم که ملت آن حمله می کند صحبت می کند. با این حال، مردم فیلیپینی، مانند سالهای بعد از 70 ویتنامی و سالهای بعد از 30 عراقی، نیازمند "تحت کنترل ایالات متحده قرار گرفتند". سخت است که در قلب و ذهن مردم قتل عام برنده شوید.

اما، "برادران قهوه ای" آقای "تفت" نیاز به شلاق زدن داشتند.

در 1901، حدود سه سال از جنگ، کشتار بالنگگا در طول مبارزات سامر رخ داد. در شهر Balangiga، در جزیره سامار، فیلیپینینایی آمریکایی ها را در یک حمله که 40 سربازان آمریکایی را کشت، شگفت زده کرد. اکنون آمریکا به سربازان آمریکایی که ادعا می کنند از "میهن" دفاع می کنند، احترام می گذارد، اما هیچ توجهی به قربانیان خود ندارد. ژنرال جاکوب اسمیت، در داد و ستد، دستور داد که اعدام همه شهروندان در طول ده سالگی صادر شود. او گفت: «کشتن و سوختن، کشتن و سوزاندن؛ بیشتر شما کشتن و بیشتر شما سوزانید، بیشتر به من لطفا. "[1] بین 2,000 و 3,000 فیلیپینی ها، یک سوم کل جمعیت سامر، در این قتل عام کشته شد.

در طی جنگ جهانی اول، ده ها هزار آمریکایی آفریقایی تبار حضور داشتند و شجاعت و شجاعت نشان دادند. اعتقاد بر این بود که با کنار هم قرار دادن همتایان سفید خود، خدمت به کشور که هر دو آنها در آن زندگی می کردند، برابری نژادی جدید متولد شد.

با این حال، این مورد نبود. در طول جنگ، دولت ایالات متحده و ارتش از نگرانی در مورد تأثیرات سربازان آمریکایی آفریقایی آمریکایی در فرهنگ فرانسه فرار می کردند. آنها به فرانسویان هشدار دادند که با آمریکایی های آفریقایی تبار ارتباط نداشته و تبلیغات نژادپرستانه را منتشر کنند. این شامل دروغ گویی سربازان آفریقایی-آمریکایی از زنان سفید پوست است.

فرانسه، با این حال، به نظر نمی رسید با تلاش های تبلیغاتی ایالات متحده در برابر آفریقایی-آمریکایی ها تحت تاثیر قرار. بر خلاف ایالات متحده، که به هیچ یک از سربازان آفریقایی-آمریکایی که در جنگ جهانی اول خدمت می کردند تا چندین سال پس از جنگ خدمت نمی کرد، و پس از آن تنها پس از مرگ، فرانسه، صدها سنگ مهم و معتبر را به سربازان آفریقایی-آمریکایی اعطا کرد تلاش های استثنایی قهرمانانه آنها.[2]

در جنگ جهانی دوم، نمی توان انکار کرد که ارتش آلمان جنایت های غیر قابل توصیف را مرتکب شد. با این حال، در ایالات متحده، این تنها دولت نبود که مورد انتقاد قرار گرفت. نفرت نسبت به همه آلمانی ها در رمان ها، فیلم ها و روزنامه ها تشویق شد.

شهروندان ایالات متحده دوست ندارند بیش از حد در مورد اردوگاه های کار اجباری برای ژاپنی ها و آمریکایی ها فکر کنند. زمانی که پرل هاربر بمباران شد و ایالات متحده وارد جنگ شد، همه ساکنان ژاپن در ایالات متحده، از جمله شهروندان متولد شده، تحت سوء قصد بودند. "به زودی پس از حمله، قانون رزمی اعلام شد و رهبران اعضای جامعه آمریکایی ژاپن به زندان محکوم شدند.

درمان آنها به دور از انسانی بود.

"هنگامی که دولت تصمیم به نقل مکان آمریکایی های ژاپنی کرد، آنها صرفا از خانه ها و جوامع خود در ساحل غربی فرار نمیکردند و مانند گاوها گرد می شدند، اما مجبور شدند در هفته ها و حتی ماه ها قبل از اینکه به آنها منتقل شوند چهارم نهایی. ' در انبارهای انبار، مسابقه های مسابقه ای، گاوها در نمایشگاه ها غرق می شدند، حتی برای زمان هایی که در خوک های تبدیل شده بودند، در آن جا قرار داشتند. هنگامی که آنها در نهایت به اردوگاه های کار اجباری رسیدند، ممکن است متوجه شوند که مقامات پزشکی دولتی سعی در جلوگیری از دریافت مراقبت های پزشکی داشتند یا مانند آرکانزاس مجوز اجازه دادن به پزشکان برای صدور کودکتان را برای کودکان متولد شده در اردوگاه صادر کردند، "وجود قانونی نوزادان"، به ذکر بشریت آنها نیست. بعدها، زمانی که زمان شروع به انتشار آنها از اردوگاه ها، نگرش نژادپرستانه اغلب اسکان مجدد آنها را مسدود می کرد. "[3]

تصمیم به میان ژاپنی ها و آمریکایی ها توجیهات فراوانی داشت که همه در نژادپرستی بودند. شاید ارل وارن، دادستان کل کالیفرنیا، در میان آنها برجسته ترین بود. در ماه فوریه 21، 1942، شهادت خود را به کمیته انتخابی مهاجرت ملی مجهز کرد و خصومت عظیمی را به مردم ژاپن متولد شده و آمریکایی متولد شد. من بخشی از شهادت او را نقل قول می کنم:

"ما معتقدیم زمانی که ما با نژاد قفقاز برخورد می کنیم، روشهایی وجود دارد که وفاداری آنها را مورد آزمایش قرار می دهند و ما معتقدیم که در برخورد با آلمانیها و ایتالیایی ها می توانیم به نتایجی نسبتا صحیح دست یابیم، زیرا دانش ما این که آنها در جامعه زندگی می کنند و برای سال های زیادی زندگی می کنند. اما زمانی که ما با ژاپنیها در ارتباط هستیم، ما در یک میدان کاملا متفاوت هستیم و نمیتوانیم هیچ گونه عقایدی ایجاد کنیم که معتقدیم صحیح است. روش زندگی آنها، زبان آنها، برای این مشکل است. من در مورد 10 روز پیش درباره وکلای 40 منطقه و در مورد 40 شریف ها در ایالت برای بحث در مورد این مشکل بیگانه، من از همه آنها را پرسیدم ... اگر در تجربه خود هر ژاپنی ... تا به حال به آنها داده بود هر گونه اطلاعات در مورد فعالیت های تخریبی و یا هر گونه بی احترامی به این کشور. پاسخ منفي بود كه هيچ اطلاعاتي براي آنها داده نشده بود.

"حالا، این تقریبا باور نکردنی است وقتی می بینیم که با بیگانگان آلمانی در ارتباط با بیگانگان ایتالیایی برخورد می کنیم، ما بسیاری از خبرنگاران داریم که بیشتر به مأموران کمک می کنند تا این مشکل بیگانه را حل کنند. "[4]

لطفا به یاد بیاورید که این مرد بعدا رئیس دادگاه عالی ایالات متحده برای سال های 16 بود.

بیایید در حال حاضر به ویتنام حرکت کنیم.

این نگرش ایالات متحده در مورد حقارت مردم ویتنام ، و بنابراین ، توانایی رفتار با آنها به عنوان یک انسان فرعی ، در ویتنام ثابت بود ، اما شاید آشکارترین آن در طول قتل عام لای من بود. در 16 مارس 1968 ، بین 347 تا 504 غیرنظامی غیر مسلح در ویتنام جنوبی تحت هدایت ستوان دومی ویلیام کالى کشته شدند. قربانیان ، عمدتا زنان ، کودکان - از جمله نوزادان - و افراد مسن ، به طرز وحشیانه ای کشته و بدن آنها مثله شده است. بسیاری از زنان مورد تجاوز قرار گرفتند. در کتاب او ، تاریخچه صمیمی کشتن: کشتن چهره به چهره در جنگ قرن بیست و یکمJoanna Bourke گفت: "تعصب در قلب پایه نظام قرار داشت ... و در مورد ویتنام کالیلی عمدا متهم به قتل عمدا" انسان های شرقی "بود تا" انسان ها "و بدون شک مردانی که جنایات انجام شده دیدگاه های بسیار متفاوتی نسبت به قربانیان خود داشتند. کالی یادآور شد که در ورود به ویتنام، فکر اصلی او این بود: "من بزرگ آمریکایی از سراسر دریای هستم. من به این افراد در اینجا جوراب می دهم[5] "حتی مایکل برنارد (که حاضر به شرکت در قتل عام بود) از رفقای خود در لایۀ من گفت:" بسیاری از این افراد به کشتن یک مرد فکر نمی کنند. منظورم یک مرد سفید پوست است. "[6] ستاد اسکات کامیل گفت: "این مثل آنها نبودند. آنها یک گاو یا یک کممی بودند و خوب بود. "[7]

یکی دیگر از طرفداران آن را چنین بیان می کند: "این آسان بود که آنها را به قتل برسانند. آنها حتی مردم نبودند، آنها پایین تر از حیوانات بودند. "[8]

بنابراین این ارتش ایالات متحده در کار است، در سراسر جهان، گسترش شکل ظاهری عجیب و غریب خود را به ملت های بی اعتمادی که قبل از دخالت ایالات متحده، فقط به خوبی خود را حکومت انجام. این امر از رژیم نژادپرستانه اسرائیل حمایت می کند، ظاهرا رنج های عظیم فلسطینی ها را به همان ترتیب مشاهده می کند که رنج مردم آفریقایی آمریکایی یا بومیان آمریکا را می بیند: به سادگی قابل هضم نیست. این اصطلاح مانند "شلاق زدن" یا "رگگد" را تشویق می کند تا مبارزان آزادی را در بیابان های خاورمیانه تحریک کند. و تمام وقت خود را به عنوان یک چراغ آزادی و دموکراسی اعلام می کند، یک افسانه که خیلی به خارج از مرزهای خود اعتقاد ندارد.

به همین دلیل است که ما آخر هفته اینجا هستیم. این ایده رادیکالی را که می توانیم در آن زندگی کنیم ارائه دهیم world beyond war، و بدون نژادپرستی وصف ناپذیری که همیشه بخشی از آن است.

متشکرم.

 

 

 

 

 

 

 

[1] فیلیپ شابکوف ردیف فیلیپین ریدر: تاریخچه استعمار، نئوکولونالیسم، دیکتاتوری و مقاومت، (مطبوعات جنوبی پایان، 1999)، 32.

[2] http://www.bookrags.com/research/african-americans-world-war-i-aaw-03/.

[3] کنت پاول اوبرین و لین هادسون پارسونز جنگ داخلی خانه: جنگ جهانی دوم و جامعه آمریكا، (Praeger، 1995)، 21.Con

[4] ST Joshi، اسناد محکومیت آمریکایی: مجموعه ای از نوشته ها در مسابقه از توماس جفرسون به دیوید دوک، (Basic Books، 1999)، 449-450.

[5] جوانا بورک، تاریخچه صمیمی کشتن: کشتن چهره به چهره در جنگ قرن بیست و یکم (کتاب های پایه، 2000)، صفحه 193.

 

[6] گروهبان اسکات کامیل تحقیق سرباز زمستانی. یک تحقیق در مورد جرایم جنگی آمریکا، (Beacon Press، 1972) 14.

 

[7] همانجا.

 

[8] جوئل استلر برند و اروین راندولف پارسون، ویتنام سربازان: راه برای بازیابی(Plenum Pub Corp، 1985)، 95.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی