آیا می توان جنگ را هم اصلاح کرد و هم لغو کرد؟


عکس بیمارستان قندوز در افغانستان از طریق رهگیری.

توسط دیوید سوانسون World BEYOND War، اکتبر 2، 2021

مقاله اخیر و کتاب اخیر این موضوع آشنا را برای من دوباره مطرح کرده است. این مقاله یک کار فوق العاده بی اطلاع از یک کار تبر در مایکل راتنر توسط ساموئل مون است ، که راتنر را متهم می کند که با تلاش برای اصلاح و انسان سازی به جای پایان دادن به جنگ ، از جنگ حمایت می کند. این نقد به طرز وحشتناکی ضعیف است زیرا راتنر سعی کرد از جنگ جلوگیری کند ، جنگها را پایان دهد و جنگها را اصلاح کند. راتنر در هر رویداد ضد جنگ حضور داشت. راتنر در هر جلسه درباره ضرورت استیضاح بوش و چنی برای جنگ ها و شکنجه ها صحبت می کرد. من هرگز نام ساموئل مون را نشنیده بودم تا زمانی که او این مقاله را که اکنون به طور گسترده حذف شده است ، نوشت. خوشحالم که او می خواهد جنگ را پایان دهد و امیدوارم بتواند متحد بهتری در این مبارزه باشد.

اما س raisedال مطرح شده ، که قرن ها پیش مطرح شده است ، نمی تواند به سادگی رد شود ، زیرا اشاره می کند که موین حقایق خود را درباره راتنر اشتباه گرفته است. وقتی من به شکنجه های دوران بوش چنی اعتراض کردم ، بدون آنکه حتی یک لحظه اعتراض خود را نسبت به جنگها متوقف کنم ، بسیاری از مردم مرا متهم به حمایت از جنگها یا منحرف کردن منابع از پایان جنگها کردند. آیا آنها لزوماً اشتباه کردند؟ آیا مون می خواهد راتنر را به دلیل مخالفت با شکنجه محکوم کند ، حتی اگر بداند که او نیز با جنگ مخالف بوده است ، زیرا به احتمال زیاد با پایان دادن به همه چیز به طور کامل به نتیجه مطلوب می رسد؟ و آیا ممکن است درست باشد ، صرف نظر از این که موقعیت Moyn است؟

من فکر می کنم در این ملاحظات مهم است که ابتدا با ذکر این نکته که مشکل اصلی در کجا نهفته است ، یعنی جنگجویان ، سودجویان جنگ ، تسهیل کنندگان جنگ و توده های وسیع مردم برای متوقف کردن یا اصلاح کشتار جمعی دست به کاری نزده اند. به هر نحوی این سال به هیچ وجه این نیست که آیا اصلاح طلبان جنگ را با آن جمع همراه می کنند یا خیر. س Theالات این است که آیا اصلاح طلبان جنگ در واقع جنگ را اصلاح می کنند ، آیا این اصلاحات (در صورت وجود) سود قابل توجهی دارند ، آیا این تلاش های اصلاحی به پایان جنگ کمک می کند یا جنگ را طولانی می کند یا هیچکدام ، آیا می توان با تمرکز بر نیاز جنگهای خاص یا کل نهاد را خاتمه دهید و این که آیا لغو کنندگان جنگ می توانند با تلاش برای تغییر اصلاح طلبان جنگ یا با بسیج توده های بی علاق in غیرفعال ، نتایج بیشتری به دست آورند.

در حالی که برخی از ما هم برای اصلاح و هم برای پایان دادن به جنگ تلاش کرده ایم و عموماً این دو را مکمل یکدیگر می دانیم (آیا جنگ بیشتر ، نه کمتر ، شایسته پایان دادن نیست زیرا شامل شکنجه می شود؟) ، با این وجود شکاف قابل توجهی بین اصلاح طلبان و لغو کنندگان وجود دارد. این شکاف تا حدودی ناشی از باورهای متفاوت مردم در مورد احتمال موفقیت در دو رویکرد است که هر کدام موفقیت کمی را نشان می دهند و بر اساس آن می توان توسط طرفداران دیگری مورد انتقاد قرار گرفت. دلیل آن تا حدودی شخصیت و نگرش است. این امر تا حدودی ناشی از ماموریت های سازمان های مختلف است. و بر اساس ماهیت متناهی منابع ، مفهوم کلی محدوده توجه محدود و توجه ویژه به ساده ترین پیامها و شعارها تأکید می شود.

این شکاف با شکافی که ما هر ساله شاهد آن هستیم ، مانند روزهای اخیر ، زمانی که کنگره آمریکا به لایحه هزینه های نظامی رای می دهد ، شباهت دارد. همه به یکدیگر می گویند که از نظر تئوری می توان از اعضای کنگره خواست که به اصلاحات خوبی که به احتمال زیاد در مجلس نمایندگان تصویب نمی شود (و شانس صفر برای عبور از سنا و کاخ سفید) رای مثبت دهند و همچنین به رأی مخالف رای دهند. لایحه کلی (به احتمال کمی برای مسدود کردن و تغییر شکل لایحه ، اما نیازی به سنا یا رئیس جمهور برای انجام این کار نیست). با این حال ، همه گروههای پیشرو در داخل Beltway و اعضای کنگره حداقل 99.9 درصد از تلاشهای خود را برای اصلاحات خوب انجام دادند و تعداد انگشت شماری از گروههای خارجی سهم یکسانی از تلاشهای خود را برای درخواست شماره رای به لایحه شما عملاً هرگز نمی بینید که کسی هر دو کار را یکنواخت انجام دهد. و باز هم ، این شکاف در آن تعداد کمی از مردم است که وانمود نمی کنند لایحه هزینه های نظامی وجود ندارد تا بتوانند بر دو بزرگترین صورت حساب هزینه ای که تاکنون وجود داشته است وسواس داشته باشند (که در واقع ، مجموعاً بسیار کوچکتر از لایحه هزینه های نظامی در سال است) خرج کردن)

کتابی که این موضوع را برای من مطرح کرده است ، کتاب جدیدی از لئونارد روبنشتاین به نام است داروی خطرناک: مبارزه برای محافظت از مراقبت های بهداشتی در برابر خشونت جنگبه از این عنوان می توان کتابی را در مورد تهدید سلامتی جنگ ، نقش آن به عنوان عامل اصلی مرگ و مجروحیت ، گسترش دهنده همه گیر بیماری ها ، مبنای خطر آخرالزمان هسته ای ، سلاح های بیولوژیکی بی پروا و بی پروا انتظار داشت. آزمایشگاه ها ، مبارزات بهداشتی پناهندگان جنگی ، و ویرانی محیط زیست و آلودگی مرگبار ناشی از جنگ و آمادگی های جنگ. در عوض کتابی است در مورد نیاز به مدیریت جنگ ها به گونه ای که به پزشکان و پرستاران حمله نشود ، بیمارستان ها بمباران نشوند ، آمبولانس ها منفجر نشوند. نویسنده می خواهد از متخصصان بهداشت محافظت شود و اجازه داشته باشد با همه طرفین صرف نظر از هویت آنها یا ارائه دهندگان خدمات بهداشتی رفتار کنند. روبنشتاین به درستی مدعی است که ما به پایان کلاهبرداری های جعلی واکسیناسیون مانند سیا در پاکستان ، پایان دادرسی پزشکانی که بر اساس شکنجه شهادت می دهند ، و غیره نیاز داریم. ما باید از جنگ منطقه ای امن ، محترمانه و انسانی برای کسانی که تلاش می کنند ایجاد کنیم. وصله رزمندگان برای ادامه کشتار و کشته شدن.

چه کسی می تواند با چنین چیزهایی مخالف باشد؟ و هنوز. و با این حال: نمی توان به خطی که در این کتاب کشیده شده است توجه کرد ، مانند سایر کتابها. نویسنده در ادامه نمی گوید که ما همچنین باید از انتقال منابع مالی از مراقبت های بهداشتی به سلاح ها جلوگیری کنیم ، باید شلیک موشک و اسلحه را متوقف کنیم ، باید فعالیت های جنگی را که زمین را مسموم می کند و آب و هوا را گرم می کند ، متوقف کنیم. او نیازهای کارکنان مراقبت های بهداشتی را متوقف می کند. و نمی توان به چارچوب بندی قابل پیش بینی موضوع توسط ادعای اولیه نویسنده ، بدون واقعیت و بدون نقص اشاره کرد که "با توجه به تمایل بشر به ظلم و ستم ، به ویژه در جنگ ، این خشونت هرگز به طور کامل متوقف نخواهد شد. و جنایاتی که اغلب با آن همراه است پایان می یابد. " بنابراین جنگ چیزی جدا از جنایات تشکیل دهنده آن است و ظاهراً آنها همیشه "همراه" نیستند بلکه فقط "اغلب" این کار را انجام می دهند. اما هیچ دلیلی برای جنگ ارائه نمی شود هرگز متوقف نمی شود. در عوض ، پوچ بودن این ایده صرفاً به عنوان یک مقایسه مطرح می شود تا نشان دهد که چقدر قطعی است که خشونت علیه ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در جنگ ها نیز هرگز متوقف نمی شود (هرچند احتمالاً می توان آن را کاهش داد و تلاش برای کاهش آن نیز توجیه پذیر است ، حتی اگر منابع مشابه می تواند برای کاهش یا حذف جنگ استفاده شود). و این ایده که همه این مفروضات بر آن استوار است ، تمایل فرضی برای ظلم و ستم بر "انسانها" است ، جایی که انسان بدیهی است منظور آن فرهنگهای انسانی است که درگیر جنگ هستند ، همانطور که بسیاری از فرهنگهای بشری در حال حاضر و گذشته چنین نکرده اند.

ما باید در اینجا مکث کنیم تا دریابیم که البته جنگ به طور کامل متوقف می شود. سوال این است که آیا بشر ابتدا این کار را انجام می دهد یا خیر. اگر جنگ قبل از توقف بشریت متوقف نشود و وضعیت فعلی تسلیحات هسته ای اصلاح نشده باقی بماند ، این سال چندان پیش نمی آید که جنگ قبل از پایان دادن به آن به ما پایان می دهد.

حالا ، فکر می کنم داروی خطرناک این کتاب یک کتاب عالی است که با ارائه وقایع حملات بی پایان به بیمارستان ها و آمبولانس ها در طول جنگ توسط طیف گسترده ای از شرط بندی های مختلف جنگ ها در طول سالیان متمادی ، دانش حیاتی را به جهان ارائه می دهد. این کتاب با وجود اعتقاد به عدم امکان کاهش یا حذف جنگ ، نمی تواند باعث شود که فرد حتی بیش از گذشته بخواهد جنگ را کاهش داده یا از بین ببرد و همچنین آنچه را که از آن باقی مانده است اصلاح کند (مگر اعتقاد به عدم امکان جنگ چنین اصلاحاتی)

این کتاب همچنین روایتی است که به نفع یک ملت خاص تعصب زیادی ندارد. اغلب اوقات اصلاح جنگ با این تظاهر ارتباط دارد که جنگ توسط ملت ها و گروه هایی به غیر از دولت ایالات متحده یا دولت های غربی انجام می شود ، در حالی که افراد لغو کننده جنگ گاهی بیش از حد نقش دیگران را در جنگ به غیر از دولت ایالات متحده به حداقل می رسانند. با این حال، داروی خطرناک در جهت سرزنش بقیه جهان با این ادعا که دولت آمریکا تا حدی اصلاح شده است ، متمایل است ، هنگامی که بیمارستانی را پر از بیماران منفجر می کند ، این یک مشکل بزرگ است ، زیرا این امر بسیار غیر معمول است ، در حالی که سایر دولتها به طور معمول به بیمارستان ها حمله می کنند. این ادعا البته در چارچوب نقش ایالات متحده در فروش بیشترین سلاح ، شروع بیشترین جنگ ، پرتاب بیشترین بمب ، استقرار بیشترین نیرو و غیره به دلیل تمرکز بر اصلاح جنگ بدون توجه به چگونگی بسیاری از آن

گاهی اوقات ، روبنشتاین در اصلاح جنگ با مشکل بزرگی روبرو می شود و می گوید تا زمانی که رهبران سیاسی و نظامی نیروهای خود را در قبال حمله به مجروحان پاسخگو نبینند ، این حملات ادامه خواهد یافت و به این نتیجه رسید که خشونت علیه مراقبت های بهداشتی در جنگ امری عادی نیست زیرا این امر دیرینه است. طبیعی. اما سپس ادعا می کند که مواقعی وجود دارد که فشارهای عمومی و تقویت هنجارها مانع از حمله به غیرنظامیان شده است. (البته ، و زمانهای زیادی وجود دارد که عوامل مشابه مانع از تمام جنگها شده اند.) اما سپس روبنشتاین با ما صحبت می کند و ادعا می کند که نظامیان غربی بمباران بی رویه را تا حد زیادی کاهش داده اند ، در نتیجه "تلفات غیرنظامیان از بمباران توسط نیروهای هوایی غربی" بیشتر در صدها اندازه گیری می شوند ، نه در دهها یا صدها هزار. " آن را چند بار بخوانید. اشتباه تایپی نیست اما چه معنایی می تواند داشته باشد؟ یک نیروی هوایی غربی در چه جنگی شرکت کرده است که دهها یا صدها هزار نفر تلفات غیرنظامی و حتی مرگ غیرنظامیان نداشته است؟ آیا روبنشتاین می تواند منظور از تعداد قربانیان یک بمباران یا یک بمب باشد؟ اما این ادعا چه فایده ای دارد؟

چیزی که در مورد اصلاحات جنگی به آن توجه می کنم این است که گاهی اوقات صرفاً بر این باور نیست که تلاش برای پایان دادن به جنگ بی معنی است. همچنین بر اساس پذیرش ظریف ذهنیت جنگ است. در ابتدا چنین به نظر نمی رسد. روبنشتاین می خواهد پزشکان در درمان سربازان و غیرنظامیان از هر طرف آزاد باشند ، و مجبور نباشند تنها به افراد خاصی کمک کنند و به آنها آرامش دهند و نه دیگران. این فوق العاده تحسین برانگیز است و برعکس طرز فکر جنگ است. با این حال ، این ایده که ما هنگام حمله به بیمارستان باید بیشتر مورد حمله قرار بگیریم تا حمله به پایگاه ارتش ، بر این عقیده است که در کشتن افراد مسلح ، بدون صدمه ، غیرنظامی و پذیرش در کشتن غیرمسلح چیزی قابل قبول تر است. مجروحان ، افراد غیرنظامی این طرز فکری است که برای بسیاری عادی و حتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. اما یک فرد لغو کننده جنگ که جنگ را ، نه ملت دیگر ، دشمن می بیند ، دقیقاً به همان اندازه از کشتن سربازان وحشت خواهد کرد که از کشتن بیماران. به طور مشابه ، لغو کننده جنگ کشته شدن نیروهای دو طرف را به همان اندازه وحشتناک خواهد دید که هر یک از طرفین کشته شدن سربازان را در طرف خود می بینند. مشکل قتل انسانهاست ، نه کدام انسانها. تشویق مردم به تفکر غیر از این ، به هر خوبی که ممکن است باشد ، عادی شدن جنگ را نیز به خطر می اندازد - آیا واقعاً اینقدر خوب است که افراد بسیار باهوش تصور کنند که جنگ به نوعی در یک ماده ناشناخته به نام "طبیعت انسان" ساخته شده است.

کتاب روبنشتاین بحث مهمی را ، از نظر وی ، بین دیدگاه فرانتس لیبر مبنی بر این که "ضرورت نظامی" بر محدودیت های بشردوستانه در جنگ غلبه می کند ، و دیدگاه هنری دونان برعکس. اما این دیدگاه چارلز سامنر معاصر لیبر و دانان مبنی بر لغو جنگ اصلاً در نظر گرفته نمی شود. تکامل آن دیدگاه در طول چندین دهه به طور کامل از بین رفته است.

برای برخی ، از جمله من ، دلایل کار برای لغو جنگ شامل مواردی است که می توان با منابع اختصاص داده شده به جنگ به طور چشمگیری انجام داد. اصلاح جنگ ، درست مانند اصلاح نیروهای پلیس قاتل و نژادپرست ، اغلب می تواند سرمایه گذاری حتی بیشتر در این نهاد را شامل شود. اما جان هایی که می توان با تغییر مسیر حتی یک بخش کوچکی از هزینه های نظامی از نظامی گری و مراقبت های بهداشتی نجات داد ، زندگی هایی را که می توان با احترام 100 درصدی جنگ ها به ارائه دهندگان خدمات و بیماران یا حتی جان هایی که می توان نجات داد ، نجات می دهد. با پایان دادن به جنگ ها

این مبادلات این نهاد هیولایی است که تعادل را به سمت نیاز برای تمرکز ، حداقل بر پایان جنگ ، و نه انسان سازی آن ، تغییر می دهد. تاثیرات زیست محیطی ، تأثیر بر حاکمیت قانون ، تأثیر بر حقوق شهروندی ، دامن زدن به نفرت و تعصب ، گسترش خشونت به نهادهای داخلی و سرمایه گذاری باورنکردنی مالی و همچنین خطر هسته ای ، به ما حق انتخاب می دهد. پایان جنگ (اصلاح یا عدم اصلاح آن) یا پایان دادن به خودمان.

لیبر می خواست بسیاری از نهادهای شگفت انگیز از جمله جنگ ، بردگی و زندان را اصلاح کند. با برخی از این موسسات ، ما این واقعیت واضح را می پذیریم که می توانیم پایان آنها را انتخاب کنیم ، و در مورد برخی دیگر چنین نمی کنیم. اما در اینجا یک کار وجود دارد که می توانیم خیلی راحت انجام دهیم. ما می توانیم اصلاحات جنگ را به عنوان بخشی از تلاش برای کاهش و پایان مرحله به مرحله جنگ مطرح کنیم. ما می توانیم در مورد جنبه های خاصی که می خواهیم اصلاح شوند به عنوان دلیل اصلاحات پیشنهادی و لغو کامل صحبت کنیم. چنین پیام های پیچیده ای به اندازه ظرفیت مغز معمولی انسان است. یک کار خوب این است که اصلاح طلبان و افراد منسوخ را در یک تیم قرار دهد ، تیمی که اغلب در آستانه پیروزی به نظر می رسید اگر می توانست کمی بزرگتر باشد.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی