آیا توان ابر قدرت دوم جهان از خاکسترهای بیست سال جنگ برخیزد؟

اعتراض انگلستان به جنگ عراق در 15 فوریه 2003. اعتباری: ائتلاف جنگ را متوقف کنید

توسط Medea Benjamin و Nicolas JS Davies ، 15 فوریه 2020

15 فوریه روز ، 17 سال پیش ، زمانی که تظاهرات جهانی علیه حمله عراق در انتظار حمله عراق آنقدر گسترده بود که تاریخ آن باشد ، XNUMX فوریه است نیویورک تایمز افکار عمومی جهان را "ابرقدرت دوم" خواند. اما ایالات متحده آن را نادیده گرفت و به هر حال به عراق حمله کرد. پس چه شده است به امیدهای مهم آن روز؟

ارتش آمریكا از سال 1945 در جنگی پیروز نشده است ، مگر آنكه بتوانید پاسگاه های كوچك استعماری گرنادا ، پاناما و كویت را بازیابی كنید ، اما یك تهدید وجود دارد كه پیوسته بدون شلیك بیش از چند مرگبار از آن خارج شده است. عکس های تفنگ و مقداری گاز اشک آور از قضا این تهدید وجودی همان مسئله ای است که می تواند صلح آمیز آن را به اندازه کاهش داده و خطرناک ترین و گران ترین سلاح های خود را از بین ببرد: شهروندان صلح دوست خود.

در طول جنگ ویتنام ، آمریکایی های جوان که با یک قرعه کشی زندگی و مرگ روبرو بودند ، قدرتمندی را بنا کردند جنبش ضد جنگ. رئیس جمهور نیکسون پیشنهاد پایان دادن به پیش نویس را راهی برای تضعیف نهضت صلح خواند ، زیرا او معتقد بود که جوانان هنگامی که دیگر ملزم به جنگ نباشند ، دست از اعتراض به جنگ بر خواهند داشت. در سال 1973 ، پیش نویس به پایان رسید ، و باقی مانده بود ارتش داوطلبانه ای که اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی ها را از تأثیرات مرگبار جنگ های آمریکا عایق بندی می کرد.

علیرغم عدم پیش نویس ، یک جنبش ضد ضد جنگ - این بار با دسترسی جهانی - در دوره بین جنایات 9 سپتامبر و حمله غیرقانونی آمریکا به عراق در مارس 11 آغاز شد. 2003 فوریه 15 ، اعتراضات بودند بزرگترین تظاهرات در تاریخ بشریت ، متحد كردن مردم در سراسر جهان در مخالفت با چشم انداز غیرقابل تصور كه ​​ایالات متحده واقعاً حمله تهدیدآمیز "شوك و ترس" خود را به عراق آغاز كند. حدود 30 میلیون نفر در 800 شهر در هر قاره از جمله قطب جنوب شرکت کردند. این انکار گسترده جنگ ، در مستند به یادگار مانده است ما بسیار هستیم، رهبری نیویورک تایمز روزنامه نگار پاتریک E. تایلر به توضیح که در حال حاضر وجود دارد دو ابرقدرت روی کره زمین: ایالات متحده و افکار عمومی جهان.  

ماشین جنگی آمریكا نسبت به رقبای قائم مقام خود ابراز بی شرمی كرد و جنگ غیرقانونی را بر اساس دروغهایی آغاز كرد كه هم اکنون 17 سال در بسیاری از مراحل خشونت و هرج و مرج رخ داده است. بدون توجه به جنگ های ایالات متحده و متحدین در افغانستان ، عراق ، سومالی ، لیبی ، سوریه ، فلسطین ، یمن و غرب آفریقا، و ترامپ در حال تشدید دیپلماتیک و جنگ اقتصادی علیه ایران ، ونزوئلا و کره شمالی که تهدید به منفجر شدن در جنگهای جدید می کنند ، اکنون ابرقدرت دومی است که ما بیش از هر زمان دیگری به آن احتیاج داریم

از زمان ترور آمریكا ژنرال سلیمانی ایران در 2 ژانویه ، جنبش صلح دوباره به خیابانها رفت ، از جمله افرادی كه در فوریه 2003 راهپیمایی كردند و فعالان جدیدی نیز خیلی جوان بودند تا یك زمان جنگ آمریكا را به خاطر نیاورند. سه روز اعتراض جداگانه وجود داشته است ، یکی در تاریخ 4 ژانویه ، دیگری در نهم و یک روز جهانی اقدام در 9. این راهپیمایی ها در صدها شهر برگزار شد ، اما آنها تقریباً به تعداد کسانی که برای اعتراض به جنگ در انتظار جنگ با عراق در سال 25 ، یا حتی کسانی از تظاهرات ها و حرکات کوچکتر ادامه داده بودند ، توجه نکردند که تا زمانی که جنگ عراق از کنترل خارج شد ، ادامه یافت. حداقل 2003 

عدم موفقیت ما برای متوقف کردن جنگ ایالات متحده علیه عراق در سال 2003 بسیار ناامید کننده بود. اما تعداد افراد فعال در جنبش ضد جنگ ایالات متحده پس از انتخابات باراک اوباما در سال 2008 حتی بیشتر شد. بسیاری از مردم نمی خواستند به اولین رئیس جمهور سیاهپوست این کشور اعتراض کنند ، و بسیاری از جمله کمیته جایزه صلح نوبل واقعاً معتقد بودند که وی "رئیس جمهور صلح" خواهد بود.

در حالی که اوباما با اکراه از آن افتخار می کرد توافق بوش او با دولت عراق برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق و توافق هسته ای ایران را امضا کرد ، وی از رئیس جمهور صلح به دور بود. او نظارت كرد دکترین جدید جنگ پنهانی و پراکسی که باعث کاهش قابل ملاحظه تلفات نظامی ایالات متحده شد ، اما تشدید جنگ در افغانستان را آغاز کرد ، کمپین علیه داعش در عراق و سوریه که کل شهرها را ویران کرد، یک ده برابر افزایش می یابد در CIA حملات هواپیماهای بدون سرنشین به پاکستان ، یمن و سومالی و جنگ های پروکسی خونین در لیبی و سوریه انجام شد امروز عصبانیت در پایان، اوباما بیشتر برای ارتش هزینه کرد و بمب بیشتری را برای کشورهای بیشتری از بوش پرتاب کرد. او همچنین از مسئولیت مسئولیت جنایات جنگی خود از بوش و نزدیکانش خودداری کرد.

جنگ های اوباما در بازگرداندن صلح یا ثبات در هیچ یک از آن کشورها یا بهبود زندگی مردم آنها موفق تر از جنگ بوش نبود. اما "اوباما"رویکرد پنهان ، آرام و بدون رسانه"به جنگ ، وضعیت جنگ بی پایان ایالات متحده را از نظر سیاسی پایدارتر کرد. او با كاهش تلفات آمریكا و شروع جنگ با كمتر فن ، جنگهای آمریكا را دورتر از آن در سایه قرار داد و به مردم آمریكا توهم صلح را در میان جنگ بی پایان ، عملاً خلع سلاح و تقسیم جنبش صلح كرد.

سیاست جنگ پنهانی اوباما توسط یک کمپین شرورانه علیه هر سوت زنی شجاع که سعی در بیرون کشیدن آن از نور داشت ، حمایت شد. جفری استرلینگ ، توماس دریک ، چلسی منینگ ، جان کیریاکو ، ادوارد اسنودن و اکنون جولیان آسانژ تحت تعابیر جدید و بی سابقه ای از قانون جاسوسی دوران WWI تحت پیگرد قانونی و زندانی قرار گرفته اند.

با دونالد ترامپ در کاخ سفید ، ما می شنویم که جمهوریخواهان همین بهانه ها را برای ترامپ - که بر روی یک سکوی ضد جنگ بود- که دموکرات ها برای اوباما ساخته اند ، انجام می دهند. در مرحله اول ، حامیان وی قبول كردند كه تمایل به پایان دادن به جنگ ها و آوردن سربازان به خانه نشان می دهد كه رئیس جمهور واقعاً چه کاری می خواهد انجام دهد ، حتی اگر او همچنان در حال تشدید جنگ ها باشد. دوم ، آنها از ما می خواهند که صبور باشیم زیرا ، با وجود همه شواهد و مدارک جهان واقعی ، آنها اطمینان دارند که وی در پشت صحنه برای صلح تلاش می کند. سوم ، در یک مخالفت نهایی که دو استدلال دیگر آنها را تضعیف می کند ، آنها دست خود را بالا می کشند و می گویند که او رئیس جمهور "تنها" است ، و پنتاگون یا "دولت عمیق" حتی برای رام کردن او نیز بسیار قدرتمند است.

حامیان اوباما و ترامپ نیز به طور یکسان از این سه پایه لرزان و غیرقابل ارزیابی سیاسی استفاده کرده اند تا این مرد را در پشت میز قرار دهند که در آن سکوت برای متوقف کردن یک کل عرشه کارت "از زندان آزاد شود" برای جنگ بی پایان و جرائم جنگی. 

رویکرد "پنهان ، آرام ، بدون آزادی رسانه ای" از اوباما و ترامپ جنگ ها و نظامی گری های آمریکا علیه ویروس دموکراسی را تلقیح کرده است ، اما جنبش های اجتماعی جدید رشد کرده اند تا بتوانند مشکلات خود را به خانه نزدیک کنند. بحران مالی منجر به ظهور جنبش اشغال شد و اکنون بحران آب و هوا و مشکلات و مشکلات مهاجرت آمیز آمریکا و مشکلات مهاجرت ، همگی تحریکات اساسی مردم را برانگیخته است. مدافعان صلح در حال تشویق این جنبش ها برای پیوستن به خواستار کاهش شدید پنتاگون هستند و اصرار دارند که صدها میلیارد صرفه جویی شده می تواند کمک مالی به همه چیز از Medicare برای همه گرفته تا معامله جدید سبز تا شهریه دانشگاه آزاد کند.

چند بخش از جنبش صلح نشان داده اند که چگونه می توان از تاکتیک های خلاقانه استفاده کرد و جنبش های متنوعی را ایجاد کرد. این جنبش برای حقوق بشر و شهروندان فلسطینی ها شامل دانش آموزان ، گروه های مسلمان و یهودی و همچنین گروه های سیاه و بومی است که در خانه با مبارزات مشابه می جنگند. همچنین الهام بخش مبارزات انتخاباتی برای صلح در شبه جزیره کره به رهبری کره ای آمریکایی ها ، مانند زنان صلیب DMZ، که زنان کره شمالی ، کره جنوبی و ایالات متحده را گرد هم آورده است تا به دولت ترامپ نشان دهند که دیپلماسی واقعی چگونه است.

همچنین تلاشهای مردمی موفقی صورت گرفته است که کنگره تمایلی به سمت مواضع ضد جنگ را تحت فشار قرار داده است. ده ها سال ، کنگره فقط بسیار خوشحال بود که جنگ را به رئیس جمهور واگذار می کند و نقش قانون اساسی خود را به عنوان تنها قدرت مجاز برای اعلام جنگ لغو می کند. با تشکر از فشارهای عمومی ، تغییر قابل توجهی رخ داده است. 

در سال 2019 ، هر دو مجلس کنگره رای داده برای پایان دادن به حمایت آمریکا از جنگ به رهبری عربستان سعودی در یمن و ممنوعیت فروش اسلحه به عربستان سعودی برای جنگ در یمن ، اگرچه رئیس جمهور ترامپ وتو هر دو صورتحساب اکنون کنگره در حال کار روی لوایح برای صریح ممنوعیت جنگ غیرمجاز علیه ایران است. این لوایح ثابت می کند که فشارهای عمومی می تواند کنگره ، از جمله سنای تحت سیطره جمهوری خواهان ، را به بازی بگیرد تا قدرتهای مشروطه خود را درباره جنگ و صلح از قوه مجریه پس بگیرد.

یکی دیگر از چراغهای روشن کنگره ، پیشگام نخست وزیر اول کنگره ایلان عمر است که اخیراً مجموعه ای از لوایح را با عنوان مسیر صلح سیاست خارجی نظامی ما را به چالش می کشد. در حالی که تصویب صورتحساب وی در کنگره دشوار خواهد بود ، آنها نشانگر موقعیت مکانی برای هدایت ما هستند. دفتر عمر برخلاف بسیاری دیگر در کنگره ، در واقع مستقیماً با سازمانهای مردمی کار می کند که می توانند این چشم انداز را به جلو سوق دهند.

انتخابات ریاست جمهوری فرصتی را برای پیشبرد برنامه های ضد جنگ ارائه می دهد. موثرترین و متعهدترین قهرمان ضد جنگ در این مسابقه برنی ساندرز است. محبوبیت فراخوان وی برای رهایی ایالات متحده از مداخلات امپریالیستی و او رای در مقابل 84٪ اسکناسهای مربوط به هزینه های نظامی از سال 2013 نه تنها در تعداد نظرسنجی های وی بلکه در روشی که سایر نامزدهای دموکرات در تلاش برای گرفتن مواضع مشابه هستند منعکس می شود. اکنون همه می گویند ایالات متحده باید به توافق هسته ای ایران بپیوندد. همه علی رغم اینکه مرتباً از بودجه "پف کرده" پنتاگون انتقاد کرده اند رای دادن به آن؛ و بیشتر قول داده اند كه سربازان آمریكایی را از خاورمیانه بزرگتر برگردانند.

بنابراین ، همانطور که به آینده در این سال انتخابات نگاه می کنیم ، شانس ما برای احیای ابرقدرت دوم جهان و پایان دادن به جنگ های آمریکا چیست؟

در صورت وجود جنگ بزرگ جدید ، بعید به نظر می رسد که شاهد تظاهرات بزرگی در خیابان ها باشیم. اما دو دهه جنگ بی پایان احساسات ضد جنگی را در بین مردم ایجاد کرده است. A 2019 مرکز تحقیقاتی پیو نظرسنجی نشان داد كه 62 درصد از آمریكایی ها گفتند كه جنگ در عراق ارزش جنگیدن ندارد و 59 درصد نیز همین را برای جنگ در افغانستان می گویند.

در مورد ایران ، نظرسنجی در دانشگاه مریلند در سپتامبر 2019 نشان داد تنها یک پنجم آمریکایی ها گفتند ایالات متحده "برای رسیدن به اهداف خود در ایران" باید آماده جنگ شود "، در حالی که سه چهارم گفتند که اهداف ایالات متحده دخالت نظامی را تضمین نمی کند. این احساسات عمومی همزمان با ارزیابی پنتاگون در مورد چگونگی جنگ فاجعه آمیز با ایران ، اعتراضات و محكومیت جهانی را برانگیخت كه به طور موقت ترامپ را وادار كرده است تا تشدید نظامی و تهدیدات علیه ایران را برطرف كند.

بنابراین ، در حالی که تبلیغات جنگی دولت ما بسیاری از آمریکایی ها را متقاعد کرده است که ما قادر به متوقف کردن جنگ های فاجعه آمیز آن نیستیم ، نتوانسته است اکثر آمریکایی ها را متقاعد کند که ما اشتباه می خواهیم. همانطور که در مورد سایر موارد ، فعال سازی دو مشکل اصلی برای غلبه بر آن دارد: اول اینکه مردم را متقاعد کنیم که چیزی اشتباه است. و دوم اینکه به آنها نشان دهیم که با همکاری مشترک برای ایجاد یک جنبش مردمی ، می توانیم کاری در مورد آن انجام دهیم.

پیروزیهای کوچک جنبش صلح نشان می دهد که ما قدرت بیشتری برای به چالش کشیدن نظامی گری ایالات متحده نسبت به آمریکایی ها داریم. همانطور که مردم صلح دوست در ایالات متحده و در سراسر جهان قدرتی را که واقعاً کشف می کنند کشف می کنند ، دومین ابرقدرتی که در 15 فوریه 2003 به طور خلاصه به آن اشاره کردیم ، این پتانسیل را دارد که از خاکسترهای دو دهه قدرتمندتر ، متعهدتر و مصمم تر شود. جنگ

رئیس جمهور جدیدی مانند برنی سندرز در کاخ سفید می تواند گشایش جدیدی برای صلح ایجاد کند. اما همانطور که در بسیاری از مسائل داخلی وجود دارد ، این بازشو فقط ثمره خواهد داشت و در صورت مخالفت با منافع قدرتمند ، اگر حرکتی گسترده در پشت هر گام از راه وجود داشته باشد ، غلبه خواهد کرد. اگر در ریاست جمهوری اوباما و ترامپ درسی برای آمریکایی های صلح دوست وجود داشته باشد ، این است که ما فقط نمی توانیم از غرفه رأی گیری خارج شویم و آن را به یک قهرمان در کاخ سفید واگذار کنیم تا به جنگ های ما پایان دهد و صلح را برای ما به ارمغان آورد. در تحلیل نهایی ، واقعاً به عهده ما است. لطفا به ما بپیوندید!

  

Medea Benjamin همکاری دارد CODEPINK برای صلح، و نویسنده چندین کتاب ، از جمله در داخل ایران: تاریخ و سیاست واقعی جمهوری اسلامی ایران. نیکلاس جی اس دیویس یک روزنامه نگار مستقل ، محقق CODEPINK و نویسنده است خون در دست ما: تهاجم آمریکا و نابودی عراق.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی