حکمت استرالیا در مورد تهدید چین و حمایت ایالات متحده دریافت کرد

تصویر: iStock

توسط کاوان هوگ، مروارید و تحریکاتسپتامبر 14، 2022

ما نمی توانیم تصور کنیم که کشورهای دیگر کاری انجام دهند جز اینکه منافع خود را بر منافع دیگران ترجیح دهند و ما نیز باید همین کار را انجام دهیم.

سیاست دفاعی ما بر این فرض استوار است که ما به ائتلاف آمریکایی نیاز داریم و می توان به آمریکا برای محافظت از ما در برابر هر تهدیدی اعتماد کرد. به قول جاودانه اسپورتین لایف، "لزوما اینطور نیست". بازنگری دفاعی باید از ابتدا بدون پیش فرض های از پیش تعیین شده یا تحت فشار قرار گرفتن در عمل و باورهای گذشته شروع شود.

گفته می شود چین تهدید است. در یک جنگ همه جانبه با چین، ایالات متحده انگیزه یا توانایی نگرانی در مورد استرالیا را نخواهد داشت، مگر اینکه از دارایی های خود در اینجا محافظت کند. رویاهای ما به راه کسانی است که فکر می کردند بریتانیا از ما در جنگ جهانی دوم محافظت می کند. تا کنون، اتحاد ما مانند ویتنام، عراق و افغانستان، همه را می دهد و نمی پذیرد. سیاست ها و تجهیزات ما مبتنی بر عمل به عنوان یک برادر کوچک آمریکایی است. هر بازنگری دفاعی باید ابتدا اصول را بررسی کند. به جای جمع کردن مظنونین معمولی برای مشاوره، باید ببینیم چرا همسایگانی که رویکردی مشابه با ما دارند این کار را می‌کنند و چرا آنهایی که چیزها را متفاوت می‌بینند چنین می‌کنند.

با وجود اشباع رسانه ها از برنامه ها و اخبار ایالات متحده، اکثر استرالیایی ها واقعاً ایالات متحده را درک نمی کنند. ما نباید فضایل و دستاوردهای مسلم داخلی آن را با نحوه رفتار بین المللی آن اشتباه بگیریم. هنری کیسینجر خاطرنشان کرد که آمریکا دوستانی ندارد، فقط منافعی دارد و بایدن گفت که "آمریکا بازگشته و آماده رهبری جهان است."

اولین چیزی که در مورد ایالات متحده باید فهمید این است که ایالات متحد نیستند و آمریکای های زیادی وجود دارد. دوستان من در سراسر کشور هستند، افرادی که در زمان زندگی در بوستون می شناختم، افرادی که هوش و حسن نیت آنها را تحسین می کنم. همچنین منتقدان بلیغ از اینکه چه بلایی سر کشورشان آمده و برای رفع آن چه باید کرد. علاوه بر این افراد مهربان و خوب، قرمزهای نژادپرست، متعصبان مذهبی، نظریه پردازان توطئه دیوانه و اقلیت های ستمدیده خشمگین نیز وجود دارند. احتمالاً وجه مشترک همه آنها این است که اعتقاد دارند چیز خاصی در مورد آمریکا و آمریکایی ها وجود دارد. این را سرنوشت آشکار یا استثنایی نامیده اند. ممکن است به دو شکل باشد. می توان از آن برای توجیه تجاوز به دیگران برای حفاظت از منافع آمریکا استفاده کرد یا ممکن است به عنوان وظیفه ای به آمریکایی ها در نظر گرفته شود که به افراد کمتر خوش شانس کمک کنند.

ماموریت سوپرمن «جنگ برای حقیقت، عدالت و راه آمریکایی» بود. این تجسم ساده اعتقاد و روحیه تبلیغی بود که از دیرباز ویژگی کشور و مردم آن بوده است. از همان ابتدا، آرمان های والا فقط گاهی اجرا شده است. امروز، ابرقدرت با چینی مواجه است که منبع جدی کریپتونیت دارد.

اگر قرار است بررسی دفاعی چیزی فراتر از یک ببر کاغذی باشد، باید به اصول اولیه بازگردد و به دقت بررسی کند که چه تهدیدهای واقعی وجود دارد و چه کاری می توانیم در مورد آنها انجام دهیم. ممکن است نمونه کاستاریکا را در نظر داشته باشیم که ارتش خود را رها کرد و به جای آن پول را صرف آموزش و بهداشت کرد. آنها نمی توانستند در یک جنگ پیروز شوند، اما نداشتن ارتش باعث می شد که هیچ کس نتواند به این دلیل که این یک تهدید است، حمله کند. از آن زمان تاکنون در امان بوده اند.

همه ارزیابی های تهدید از بررسی این موضوع شروع می شود که چه کشورهایی انگیزه و توانایی تهدید ما را دارند. بدون توسل به حمله هسته ای، هیچ کس توانایی حمله به ما را ندارد، به جز آمریکا که هیچ انگیزه ای ندارد. با این حال، چین می‌تواند با حملات موشکی از راه دور، مانند ایالات متحده، خسارت قابل توجهی وارد کند. اندونزی، مالزی و سنگاپور می توانند مانند چین زندگی کشتیرانی ما را دشوار کنند. یک قدرت متخاصم می تواند حملات سایبری خطرناکی را انجام دهد. یقیناً چین در حال گسترش نفوذ خود در سراسر جهان است و به دنبال احترامی است که غرب از آن سلب شده است. در حالی که بدون شک این تهدیدی برای برتری آمریکاست، اما اگر ما با چین دشمن نسازیم، چقدر از این تهدید واقعی برای استرالیا است؟ این باید به عنوان یک سوال باز بررسی شود.

چه کسی انگیزه دارد؟ هیچ کشوری علاقه‌ای به حمله به استرالیا ندارد، اگرچه این فرض گسترده وجود دارد که چین متخاصم است. خصومت چین از اتحاد ما با ایالات متحده ناشی می شود که چینی ها آن را تهدیدی برای برتری خود می دانند، همانطور که ایالات متحده چین را تهدیدی برای موقعیت خود به عنوان قدرت شماره یک جهانی می بیند. اگر چین و ایالات متحده وارد جنگ شوند، چین در آن زمان، اما فقط در آن زمان، انگیزه ای برای حمله به استرالیا خواهد داشت و مطمئناً این کار را انجام می دهد، اگر فقط دارایی های آمریکایی مانند پاین گپ، کیپ شمال غربی، آمبرلی و شاید داروین را که در آن تفنگداران دریایی ایالات متحده بودند، از بین ببرد. مبتنی هستند. این توانایی را دارد که این کار را با موشک علیه اهداف تقریباً محافظت نشده انجام دهد.

در هر درگیری با چین، ما شکست خواهیم خورد و ایالات متحده نیز احتمالاً بازنده خواهد بود. ما مطمئناً نمی‌توانیم تصور کنیم که ایالات متحده برنده خواهد شد و نه احتمال دارد که نیروهای ایالات متحده برای محافظت از استرالیا منحرف شوند. در شرایط بسیار بعید که استرالیا بدون تأیید ایالات متحده وارد جنگ شود، آنها به کمک ما نمی آیند.

ادعاهایی مبنی بر اینکه ما با تضاد بین خیر و شر یا اقتدارگرایی در مقابل دموکراسی روبرو هستیم، قابل قبول نیست. دموکراسی‌های بزرگ جهان سابقه طولانی در حمله به کشورهای دیگر از جمله دموکراسی‌های دیگر و حمایت از دیکتاتورهایی دارند که مفید بودند. این شاه ماهی قرمز است که نباید عاملی در بررسی باشد. به طور مشابه، لفاظی در مورد نظم مبتنی بر قواعد نیز از همین انتقاد رنج می برد. کدام کشورها قانون شکن اصلی هستند و چه کسی قوانین را ایجاد کرده است؟ اگر معتقدیم برخی قوانین به نفع ماست، چگونه کشورهای دیگر، از جمله متحدانمان را وادار به رعایت آنها کنیم؟ در مورد کشورهایی که آن قوانین را نمی پذیرند و آنهایی که طوری رفتار نمی کنند که انگار این قوانین در مورد آنها اعمال می شود، چه کار می کنیم.

اگر دفاع از استرالیا تنها دغدغه ما باشد، ساختار نیروی فعلی ما این را منعکس نمی کند. برای مثال، مشخص نیست که تانک‌ها چه کاری انجام می‌دهند مگر اینکه واقعاً به ما حمله شود، و زیردریایی‌های هسته‌ای به وضوح طراحی شده‌اند تا در چارچوب رهبری آمریکا علیه چینی عمل کنند که تا زمانی که در نهایت وارد خدمت شوند، بسیار جلوتر از آنها خواهد بود. به نظر می رسد بیانیه های عمومی قوی رهبران سیاسی ما برای خشنود کردن ایالات متحده و تثبیت اعتبار ما به عنوان یک متحد وفادار که شایسته حمایت است طراحی شده است، اما، اگر با چانه خود رهبری کنید، ضربه خواهید خورد.

مرور باید به برخی از سوالات اساسی، هر نتیجه‌ای که می‌رسد، بپردازد. موارد مهمتر عبارتند از:

  1. تهدید واقعی چیست. آیا چین واقعا یک تهدید است یا ما آن را ساخته ایم؟
  2.  این فرض که ایالات متحده یک متحد قابل اعتماد است که قادر به محافظت از ما است و انگیزه لازم برای این کار را دارد چقدر قابل اعتماد است؟ آیا این بهترین گزینه ماست و چرا؟
  3.  کدام ساختار نیرو و سیاست های سیاسی به بهترین وجه از استرالیا در برابر تهدیدات احتمالی محافظت می کند؟
  4.  آیا ادغام نزدیک با ایالات متحده به جای اینکه ما را از آن دور نگه دارد، ما را وارد جنگ خواهد کرد؟ ویتنام، عراق و افغانستان را در نظر بگیرید. آیا باید از توصیه توماس جفرسون برای جستجوی «صلح، تجارت و دوستی صادقانه با همه ملت‌ها – درهم‌تنیدگی اتحاد با هیچ‌یک» پیروی کنیم؟
  5. ما نگران بازگشت احتمالی ترامپ یا شبیه سازی ترامپ در ایالات متحده هستیم، اما شی جین پینگ جاودانه نیست. آیا باید دیدگاه بلندمدتی داشته باشیم؟

هیچ پاسخ ساده یا واضحی برای همه این سؤالات و سؤالات دیگر وجود ندارد، اما باید بدون پیش داوری یا توهم به آنها پرداخت. ما نمی توانیم تصور کنیم که کشورهای دیگر کاری انجام دهند جز اینکه منافع خود را بر منافع دیگران ترجیح دهند و ما نیز باید همین کار را انجام دهیم.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی