روز قیامت پایان جنگ برای پایان جنگ. معاهده ورسای ما جنگ بی پایان را به ما داد

گزارش کینگ جرثقیل در خاور دور

توسط مایک فرنر
اکتبر 29، 2018

مورخان در مورد اینکه معاهده ورسای مسئول راهپیمایی هیتلر به جنگ جهانی دوم بود، بحث می کرد، اما شکی نیست که پیمان پایان دادن به "جنگ برای پایان دادن به همه جنگ ها" همچنان یک عامل اصلی در جریان "جنگ بدون پایان است" "

در ماه نوامبر، 11، 1918، اروپا خسته و تقریبا خشک شده بود. فقط چند ماه قبل از پایان جنگ در آن تاریخ، سربازان تازه و متحد آمریکا وارد جنگ شدند و به پیروزی متفقین اطمینان دادند. در نتیجه، رئیس جمهور وودرو ویلسون نقشی غیرمستقیم در سرازیر کردن سرنوشت سرنوشت مرزها در نیمی از جهان بازی کرد.

ویلسون پیشگام اصلی استثمارگرایی آمریکایی بود، ایده ای که از زمانی که نخبگان ایالات متحده از آن حمایت می کردند، حمایت می کردند. اسطوره ای که به نوعی امریکا همیشه از منافع بشردوستانه پیشی می گیرد، بسیاری را جذب می کند، به ویژه از بین رفته، که توسط "چهارده امتیاز" ویلسون تشویق شده است. رئيس جمهور به همراه مأموریت های مسیحی خود با شور و شوق پدرخوانده ای روبرو شد؛ اما امپریالیسم نه تنها قدرت های اروپایی را آلوده می کند، ویلسون رفت. با این وجود، این حامی سخنرانی برخی از فرم های مبهم خودکامگی، به معنای واقعی کلمه میلیون ها نفر بود. او یک کشتی خالی بود که ملتهای سراسر جهان امیدشان را برای زندگی بهتر پر کردند.

درست است که یک تلاش مشخص برای بالا بردن سنت قرن ها از "به پیروزی می رود خرابی" وجود دارد با معرفی ورشکستگی و تصمیم گیری های نظری تئوریک بیشتر در مورد عدالت. با این حال، زمانی که درد و رنج و عدالت اغلب به "فقط ما" تبدیل شد، پروبیسیک ها حذف شدند.

مارگارت مک میلان، با توجه به اثر قرارداد ورسای در آلمان و در نهایت جنگ جهانی دوم، در زمینه تاریخ عمیق مذاکرات ورسای خود، زمینه ای روشن را فراهم می کند. "پاریس 1919: شش ماه تغییر جهان".

برای زمینه، در نظر داشته باشید که وحشت از جنگ جهانی اول از خاک آلمان دیدن نکرده و آلمانی ها نتوانستند نیروهای اشغالگر را به جز در راینلند ببینند. تعداد کمی از آلمانی ها می دانستند که پس از متفقین پیش از ماه اوت 8، 1918، 16، تقسیمات آلمان طی چند روز ناپدید شد و نیروهای باقی مانده در هر لحظه مایل به زمین افتادند. آنها نمی دانستند که یک هفته بعد ژنرال لودندورف به کایزر گفت که مذاکره با متحدان را در نظر بگیرد و ماه آینده خواهان صلح در هر قیمت باشد. تعداد کمی از آلمانی ها فحشا را برای آنچه که اساسا آن بود، تسلیم کردند. در نتیجه، افسانه نازی ها در مورد چگونگی فرماندهی کایزر که آلمان را در پشت سرش گذاشته بود، شنوندگان آماده را پیدا کرد.

MacMillan مخالف است که بازپرداخت آلمان بیش از حد شدید است. در اینجا چیزی است که رکورد نشان می دهد.

  • فرانسه به آلزاس-لورن رسیده بود که در جنگ فرانکو-پروس از 1871 از دست داده بود (پروس یکی از چندین ایالت است که بعد از آن جنگ آلمان را در 1871 تشکیل داد). سربازان متحد آلمان راینلند را به عنوان یک بافر برای فرانسه اشغال کردند. فرانسه همچنین مالکیت معادن زغال سنگ آلمان در سار را داشت که لیگ ملل تا زمانی که 1935 که مردم آن را به طور کامل به رأی دادن به آلمان رای دادند، اداره می کردند.
  • لهستان از بندر دنیس زیگاد / گدانسک و همچنین مالکیت سیلسیا با استفاده از زبان آلمانی 3,000,000، 25٪ از زغال سنگ آلمان و 80٪ روی آن استفاده شد. پس از اعتراض آلمان، یک کمیسیون بینالمللی بیشتر زمین را به آلمان و بیشتر صنایع و معادن به لهستان اختصاص داد. (علاوه بر این، لهستان با 1921 زمانی که لنین موافقت کرد به پیمان ریگا، جنگل مرزی لهستان را به 200 مایل به روسیه بیشتر از روسیه متصل می کرد، نسبت به متفقین توصیه می کرد و 4 میلیون اوکراینی، 2 میلیون یهودی و یک میلیون بوروکراسی به لهستان را در اختیار داشت. )
  • چکسلواکی به سودتو لندن، منطقه ای متصل شده به آلمان و اتریش با افراد آلمانی زبان 3,000,000 و بوهمیا اتریش که شامل یکی دیگر از زبانهای آلمانی 3,000,000 بود، داده شد. هیتلر این بود که علت این "اشغالگران آلمانی" را به خود اختصاص دهد و بعد از توافق مونیخ در 1938، سویدن سنت پیشین را اشغال کرد.
  • دانمارک از طریق برگزاری انتخابات، دو کشوری که قبلا توسط پروس گرفته شده بود، دوباره به دست آمد.
  • ملت بازسازی لیتوانی بندر آلمانی Memel در بالتیک را دریافت کرد.
  • آلمان تمام ناوگان دریایی، هواپیما، اسلحه های سنگین و اسلحه های 25,000 را تغییر داد. این اجازه ارتش 100,000 و نیروی دریایی 15,000 بود، اما نیروی هوایی، تانک، اتومبیل های زرهی، اسلحه های سنگین، dirigibles یا زیردریایی نبود. واردات اسلحه ممنوع بود و تنها چند کارخانه آلمانی اجازه تولید اسلحه داشتند.

با توجه به آسیب های مالی، با توجه به بسیاری از اروپا در هرج و مرج و خاکستر، تعیین می کرد که چقدر آلمان حتی بدهکار بود، دشوار بود.

یک تیم آمریکایی مهندسان ارتش برآورد کرد که دو سال طول می کشد تا به یک حدس بزند. اما جایگزین هر گونه نگرانی در مورد آنچه که مدیون بود، مهم ترین پرسش متفقین در مورد همه بود: چقدر می توانست آلمان بدون ورشکستگی و هرج و مرج، بدون آنکه به بلشویک ها برسد؟ (با حرکتهای انقلابی در چندین شهر آلمان در پایان جنگ، این نگرانی واقعی نسبت به متفقین بود که در پایان جنگ با نیروهای 200,000 به روسیه حمله کردند و روس ها سفیدپوست را در برابر بلشویک ها تسخیر کردند. ویلسون نیروهای آمریکایی 13,000 را فرستاد و یک کشتی گیر سنگین به عنوان کمک امریکا.)

در ابتدا، بریتانیا میلیارد دلار 120 میلیارد دلار، میلیارد دلار 220 میلیارد دلار و میلیارد دلار 22 میلیارد دلار خواست. آنها بعدا مبلغ بسیار کوچکتری را ارائه دادند و محاسبات نهایی در 1921 به آلمان دستور داد تا میلیارد دلار 34 را در معادن طلا پرداخت کنند، 52٪ به فرانسه، 28٪ به بریتانیا و سایر نقاط تقسیم شده بین بلژیک، ایتالیا و دیگران تقسیم شد.

ایالات متحده انگلیس و فرانسه را بیش از $ 7 میلیارد دلار و یک میلیارد دلار دیگر از بانک های ایالات متحده قرض داد. در ورسای، بریتانیا پیشنهاد کرد و ایاالت متحده از وعده لغو تمام بدهی های بین متحدان، وتو کرد.

بین 1924 و 1931، آلمان 36 میلیارد علامت به متقاضیان پرداخت کرد، که 33 میلیارد دلار از سرمایه گذاران خریداری شده توسط اوراق قرضه آلمانی صادر شده توسط شرکت وال استریت قرض گرفته شد. سپس آلمان برای پرداخت جبران خسارت به انگلستان و فرانسه از آن پول استفاده کرد که به نوبه خود آن را برای بازپرداخت وام های ایالات متحده مورد استفاده قرار داد. آنتونی سی ساتون، نوشت در "وال استریت و ظهور هیتلر" مشاهده کرد، "بانکداران بین المللی نشسته در بهشت، تحت باران هزینه ها و کمیسیون ها" ساخته شده توسط وام دادن پول دیگران به آلمان است.

در مورد مجازات شخصی، کایزر ویلهلم، نوه ملکه ویکتوریا انگلیس، در هلند تبعید شد. پادشاه انگلیس جورج V، پسر عموی کایزر، در نهایت از ایده یک دادگاه جنایات جنگی کنار گذاشت، اما آلمان را به لیستی از چندصد صدایی که او تصور می کرد باید محاکمه شود. از آن تعداد، 12 بود. اکثر آنها یکبار به جز دو کاپیتان زیردریایی که در طی چند هفته از زندان فرار کرده بودند آزاد شدند.

به سختی می توان فاکتورهایی را که منجر به افزایش هیتلر شد، بدون درنظر گرفتن چند نمونه از همکاری بسیار تاثیرگذار شرکت های آمریکایی، در نظر گرفت.

  • در بین جنگ ها ، جان فوستر دالس ، بعدا وزیر امور خارجه آیزنهاور ، مدیرعامل سالیوان و کرامول (S&C) بود که در آن برادرش ، آلن ، بعداً آیزنهاور و رئیس CIA کندی ، شریک بود. معاملات ساختاری فاستر که سرمایه گذاریهای ایالات متحده را به شرکتهای آلمانی مانند IG Farben و Krupp هدایت می کند. S&C "در مرکز شبکه بین المللی بانک ها ، شرکت های سرمایه گذاری و مجامع صنعتی بود که پس از جنگ جهانی اول آلمان را بازسازی کردند."1
  • طرح داوز ، ایجاد شده برای بازسازی صنعت آلمان پس از جنگ جهانی اول و تأمین خسارت به انگلیس و فرانسه در هیئت مدیره خود چارلز داوز ، اولین مدیر دفتر بودجه ایالات متحده و اوون یانگ ، رئیس شرکت جنرال الکتریک تا سال 1944 ، نفت آلمان ( 85٪ مصنوعی ، تولید شده با فناوری Standard of NJ) توسط IG Farben کنترل شد ، که تحت طرح Dawes ایجاد شد و توسط وامهای وال استریت بسته بندی شده توسط S&C تأمین می شد. یک یادداشت داخلی فاربن ، که به طور تصادفی در D-Day ، 1944 نوشته شده است ، می گوید تخصص فنی استاندارد در زمینه سوخت های مصنوعی ، مایعات روان کننده و سرم تترا اتیل "برای ما بسیار مفید است" ، بدون آن "روش های کنونی جنگ غیرممکن است".2
  • حتی پس از به قدرت رسیدن هیتلر در سال 1933 ، فاستر دالس به نمایندگی IG Farben ادامه داد و از تعطیلی دفتر S&C در برلین خودداری کرد تا اینکه شرکای خسته از امضای نامه های "هیل هیتلر" در سال 35 قیام کردند. در طول جنگ ، فاستر از دارایی های فاربن ایالات متحده و همچنین مرک از مصادره به عنوان اموال بیگانه محافظت می کرد. آرتور گلدبرگ که با آلن در OSS ، پیشگام سیا و بعداً در دادگاه عالی خدمت می کرد ، ادعا کرد که هر دو برادر دالس به خیانت متهم شده اند.1
  • مخفی باز از طریق 20، حمایت مالی هنری فورد از هیتلر بود. داستان 20 دسامبر 1922 نیویورک تایمز ارتباط بین لباس های جدید و سلاح های جانبی را برای مردان جوان 1,000 در گردان گردباد هیتلر و پرتره فورد و کتاب فایرر برجسته در دفتر او در مونیخ خود نشان داد. (2) در 1938، فورد پادشاه بزرگ ارکستر آلمان را دریافت کرد.
  • در ماه فوریه 1933، هرمان گورینگ یک صندوق جمع آوری کمک مالی در خانه خود را برای ممنوعیت ملی، یک گروه جلو که از آن رودولف هسه هزینه های کمپین انتخابات حزب نازی بود. صنعتگران و سرمایه داران علامت 3,000,000 را از جمله 400,000 از IG Farben و 60,000 از شرکت تابعه General Electric Corporation AEG امضاء کردند. ادلس فورد، والتر تگل، عضو هیئت مدیره فدرال رزرو نیویورک و استاندارد نفت نیوجرسی و کارل بوش، در هیئت مدیره شرکت فرانسوی فورد، فورد، در هیئت مدیره شرکت IG Farben ایالات متحده قرار گرفت. یک هفته بعد از این انفجار عظیم بودجه ریکستاژ سوخته شد. یک هفته بعد، انتخابات ملی نازی ها را به قدرت رساند.
  • ویلیام داود، سفیر ایالات متحده در آلمان، در یک یادداشت 1936، گزارش کرد که IG Farben به نشانه های 200,000 به شرکت "فعالیت در افکار عمومی آمریکا" داده است.

ویتنام

از بسیاری از زیرمجموعه های ورسای که به نسبت های تاریخی رشد کرده بود، هوشی مین، که در پاریس به عنوان دستیار آشپزخانه و دستیار عکاس کار می کرد، به نمایندگی از مردم آنام (ویتنام) نامعلوم به نمایندگی آمریکا اعتراض کرد.

یادداشت پوشش واقعی Ho به وزیر امور خارجه ایالات متحده، رابرت لانسینگ، به همراه لیستی از درخواستهای 8 از "مردم عمان"، لیستی از درخواستهای مودبانه را با بیان اینکه:

از زمان پیروزی متحدان، همه سوژه ها با امید به دوران عدالت و عدالت می پردازند، که باید آنها را به دلیل درگیری های رسمی و رسمی که توسط قدرت های مختلف در سراسر جهان ساخته شده اند، آغاز کنند. مبارزه تمدن علیه بربریت.

در حالی که انتظار می رود اصل عزت ملی برای عبور از ایده آل به واقعیت از طریق به رسمیت شناختن موثر از حق مقدس همه مردم برای تصمیم گیری سرنوشت خود، ساکنان امپراتوری باستانی آنام، در حال حاضر، هندوچین فرانسه، ارائه به دولت های نجیب انگلستان به طور کلی و به ویژه به دولت فرانسه با احترام ادعاهای فرومایه زیر

این فهرست شامل اصولی مانند آزادی مطبوعات و مجلس و نیاز به ساختن مدارس بود اما هرگز از فرانسه خواسته نشد که آزادی را از فرانسه بگیرد و تنها "هیئتی از مردم بومی انتخاب شده برای حضور در پارلمان فرانسه به منظور حفظ اطلاعات از آنها نیاز دارد."

به پایان رسید با گفتن:

مردم Annamite در ارائه این ادعاها بر عدالت جهانی همه قدرت ها متمرکز هستند و به طور خاص بر حسن نیت مردم فرانسوی فرانسوی که سرنوشت خود را در دست خود نگه می دارند، متکی است و به عنوان جمهوری فرانسه، ما را گرفته اند تحت حفاظت آنها

مردم خواستار حفاظت از مردم فرانسوی هستند، مردم آنم، دور از احساس تحقیر، برعکس، خودشان را مورد احترام قرار می دهند، زیرا آنها می دانند که مردم فرانسه برای آزادی و عدالت ایستاده اند و هرگز از آرمان شریف خود از برادری جهانی اجتناب نخواهند کرد. در نتیجه، با توجه به صدای ستمدیده، مردم فرانسوی وظیفه خود را به فرانسه و بشریت انجام خواهند داد. "

به نام گروه وطن پرستگان انامیت ...
نگوین هوش مصنوعی [هوشی مین]

نامه تاریخی Ho Chi Ming به رابرت لانسینگ، وزیر امور خارجه ایالات متحده

به سمت جنگ بی پایان

ارواح ورسای با ویتنام ناپدید شدند.

ورسای با اعلامیه 1917 بلور اعلام کرد که حمایت انگلیس از علاقه جنبش صهیونیست به پذیرش فلسطین برای یک سرزمین یهودی و توافق سایکس پیکوت از 1916 که به سوریه به فرانسه و بین النهرین به بریتانیا (که قبلا با رهبران عرب مذاکره کرده بود منابع نفت کنترل)

اگر تصميم گيری واقعا در پاريس در 1919 فعاليت داشته باشد، شهادت زيادي براي تصميم گيري هايي که موجب درد و رنج فراوان دنيا شده بود، وجود داشت. اثبات جامعی از آن در مطالعات کمی شناخته شده است که توسط رئیس جمهور ویلسون در طی مذاکرات صلح پاریس دستور داده شده و پس از آن 1922 به خاک سپرده شد، به نام "گزارش کمیسیون جرثقیل شاه".

تقریبا دو ماه پس از آن، اعضای کمیسیون در حال حاضر سوریه، اردن، عراق، فلسطین و لبنان را در جریان قرار دادند و جلسات مختلفی با مردم، هیأت های رسمی و گروهی با درخواست های دادرسی داشتند که به نظر می رسد تلاش بسیار صادقانه برای تعیین افکار عمومی است. توصیه های آنها چیزی جز انقلابی نیستند، بر اساس آنچه که ما در آن زمان آموخته ایم.

"ما در وهله پنجم ، اصلاح جدی برنامه صهیونیستی شدید فلسطین برای مهاجرت نامحدود یهودیان را توصیه می كنیم تا سرانجام به دنبال ساختن فلسطین به طور مشخص یك کشور یهودی باشد.

(1) کمیسرها مطالعه خود را در مورد صهیونیسم شروع کردند و ذهنها به نفع خود بودند، اما واقعیت های واقعی در فلسطین، همراه با نیروی اصول کلی اعلام شده توسط متفقین و پذیرفته شده توسط سوری ها، آنها را به توصیه هایی که در اینجا آورده شده، راند.

(2) کميسيون به همراه ادبيات مربوط به برنامه صهيونيستي توسط کميسيون صهيونيستي فلسطين به طور کامل عرضه شد. در کنفرانس های زیادی درباره مستعمره های صهیونیست و ادعاهای آنها شنیدند؛ و شخصا چیزی از آنچه انجام شده بود دیدم. آنها برای تأیید آرزوها و برنامه های صهیونیست ها بسیار مورد تأکید قرار گرفتند و قدردانی های زیادی را نسبت به اغلب مستعمرات مستعمرات و موفقیت آنها با روش های مدرن برای غلبه بر موانع طبیعی انجام دادند.

(3) کمیسیون همچنین تشخیص داد که در بیانیه غالباً آقای بالفور ، در تصویب دیگر نمایندگان متفقین ، از سوی متفقین مورد تشویق صهیونیستها قرار گرفته است. اگر ، با این حال ، به شرایط سخت مندرج در بیانیه بالفور عمل می شود - "ایجاد یک خانه ملی برای مردم یهود در فلسطین" ، "به وضوح درک شده است که هیچ کاری نمی تواند باعث نقض حقوق مدنی و مذهبی موجود شود. در جوامع غیر یهودی در فلسطین "- به سختی می توان تردید داشت که برنامه صهیونیستی شدید باید بسیار اصلاح شود.

زیرا "خانه ملی برای یهودیان" مساوی با تبدیل فلسطین به یک کشور یهودی نیست. همچنین نمی توان برپایی چنین دولتی یهودی را بدون جدی ترین تعدی به "حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیر یهودی موجود در فلسطین" انجام داد.

این واقعیت بارها در کنفرانس کمیسیون با نمایندگان یهودی آشکار شد که صهیونیست ها منتظر خلع ید کامل از ساکنان غیر یهودی فعلی فلسطین ، با انواع مختلف خرید هستند.

رئیس جمهور ویلسون در سخنرانی خود در تاریخ 4 ژوئیه 1918 ، اصل زیر را به عنوان یکی از چهار "هدف بزرگی که مردم مرتبط جهان برای آن می جنگیدند" تعیین کرد. "حل و فصل هر سوال ، اعم از سرزمین ، حاکمیت ، تنظیم اقتصادی ، یا روابط سیاسی بر اساس پذیرش آزادانه آن تسویه توسط افراد بلافاصله مربوط ، و نه بر اساس منافع مادی یا مزیت هر ملت یا مردمی دیگر که ممکن است بخاطر نفوذ یا تسلط بیرونی در خود خواهان حل و فصل دیگری باشد. "

اگر قرار است این اصل حاکم شود و بنابراین خواسته های مردم فلسطین در مورد آنچه قرار است با فلسطین انجام شود تعیین کننده باشد ، باید یادآوری شود که جمعیت غیر یهودی فلسطین - تقریباً نه دهم کل - کاملاً مخالف کل برنامه صهیونیستی است. جداول نشان می دهد که هیچ چیزی در مورد مردم فلسطین بیش از این مورد توافق نشده است.

تحت فشار قرار دادن مردمی که بسیار متمایل به مهاجرت نامحدود یهودیان هستند و تحت فشارهای مالی و اجتماعی مداوم برای تسلیم سرزمین هستند ، نقض فاحشی از اصل تازه ذکر شده و حقوق مردم خواهد بود ، هرچند که در قالب قانون حفظ می شود.

لازم به ذکر است که احساس علیه برنامه صهیونیستی محدود به فلسطین نیست، بلکه به طور عمومی توسط مردم سوریه به اشتراک گذاشته شده است، همانطور که کنفرانس های ما به وضوح نشان داد. بیش از 72 درصد-1,350 در تمام تقاضاهای کل سوریه در برابر برنامه صهیونیستی قرار گرفت. فقط دو درخواست - که برای یک متحد سوریه و برای استقلال - پشتیبانی بیشتری داشتند.

کنفرانس صلح نباید چشم خود را به این حقیقت ببندد که احساس ضد صهیونیستی در فلسطین و سوریه شدید است و به راحتی قابل خشم نیست. هیچ افسر انگلیسی ، با مشورت کمیسرها ، معتقد نبود که برنامه صهیونیستی می تواند انجام شود مگر با زور اسلحه. افسران معمولاً تصور می کردند که برای آغاز برنامه حتی به نیرویی کمتر از 50,000 سرباز نیاز است. این خود شاهدی بر حس قوی بی عدالتی برنامه صهیونیستی از جانب جمعیتهای غیر یهودی فلسطین و سوریه است. تصمیماتی که ارتش را به اجرای آنها می طلبد ، گاهی اوقات لازم است ، اما مطمئناً این تصمیمات به نفع یک بی عدالتی جدی گرفته نمی شود. برای ادعای اولیه ، که اغلب توسط نمایندگان صهیونیست ارائه می شود ، مبنی بر "داشتن حق" آنها بر فلسطین ، بر اساس اشغال 2,000 سال پیش ، به سختی قابل بررسی است. "

چه چیزی می تواند در مورد معاهده ورسای بجز بپرسد: ما امروز چه کاری را انجام می دهیم که سال ها از 100 جهان را تحقیر می کند؟

 


1)  شطرنج شیطان شیطان: آلن داولز، سیا و ظهور دولت مخفی آمریکا "دیوید تالبوت 2015
2) "وال استریت و ظهور هیتلر" آنتونی سی Sutton 1976

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی