روز قیام 97 سالها

توسط دیوید سوانسون

نوامبر 11 روز قیامت / یادبود روز است. رویدادها در همه جا توسط سازماندهی می شوند جانبازان برای صلح, World Beyond War, کمپین بی خشونت, ائتلاف جنگ را متوقف کنید، و دیگران.

نود و هفت سال پیش ، در یازدهمین ساعت از یازدهمین روز از یازدهم ماه 11 ، جنگ در "جنگ برای پایان دادن به همه جنگ ها" متوقف شد. مردم تا لحظه از پیش تعیین شده دست به کشتار و مردن زدند ، و این تأثیر دیگری در درک ما از حماقت جنگ نداشت.

سی و یک میلیون سرباز کشته شده و یا زخمی شدند و هفت میلیون نفر دیگر نیز در جریان جنگ جهانی اول دستگیر شده اند. هرگز قبل از این مردم چنین کشتار صنعتی را شاهد نبودند و ده ها هزار نفر در روز به اسلحه و گاز سمی افتادند. پس از جنگ، حقیقت بیشتر و بیشتر شروع به غلبه بر دروغ کرد، اما آیا مردم هنوز اعتقاد داشتند و یا در حال حاضر از تبلیغات طرفدار جنگ انتقاد می کنند، تقریبا هر فردی در ایالات متحده می خواست دوباره جنگ را بیشتر ببیند. امروزه پوسترهای عیسی که در آلمان پخش می شود، به عنوان کلیساها و همۀ افراد دیگر باقی مانده است و اکنون گفته است که جنگ اشتباه است. آل Jolson در 1920 به رئیس جمهور هاردینگ نوشت:

"جهان خسته از انتظار است
صلح برای همیشه لطفا برای
بنابراین تفنگ را بردارید
از هر پسر مادر
و پایان جنگ. "

باور کنید یا نه، ماه نوامبر 11th برای جشن گرفتن جنگ، پشتیبانی از نیروها یا تشویق سال 15 در اشغال افغانستان جای تعطیل نبود. این روز تعطیل بود تا جشن تجاوزگری را به پایان برساند که تا آن لحظه در 1918 یکی از بدترین چیزهایی بود که تا به حال به خودمان یعنی جنگ جهانی اول وارد شده بود، پایان یافت.

جنگ جهانی اول، پس از آن شناخته شده به سادگی به عنوان جنگ جهانی یا جنگ بزرگ، به عنوان یک جنگ برای پایان دادن به جنگ به بازار عرضه شد. جشن پایان آن نیز به عنوان جشن پایان تمام جنگ ها شناخته شده بود. کمپین ده ساله در 1918 راه اندازی شد که در 1928 پیمان Kellogg-Briand را ایجاد کرد، به طور قانونی تمام جنگ ها را ممنوع کرد. این پیمان همچنان در کتاب است، به همین دلیل است که ساختن جنگ یک عمل جنایتکارانه است و چگونه نازی ها برای آن محاکمه می شوند.

"[O] n نوامبر 11، 1918، غیر ضروری ترین، مالی ترین خسته کننده و وحشتناک ترین مرگ و میر از تمام جنگ هایی است که جهان تا به حال شناخته شده به پایان رسید. بیست میلیون زن و مرد در آن جنگ کشته شدند و یا بعد از زخمی شدن جان خود را از دست دادند. آنفلوآنزای اسپانیایی که به وضوح ناشی از جنگ و هیچ چیز دیگری نیست، در صدد صد میلیون نفر دیگر در سرزمین های مختلف کشته شده است. "- Thomas Hall Shastid، 1927.

بر طبق پیش از برنی، ویکتور برگر، سوسیالیست ایالات متحده، همه ایالات متحده از مشارکت در جنگ جهانی اول به آنفولانزا و ممنوعیت دست یافتند. این یک دید غیر معمول نبود. میلیون ها آمریکایی که از جنگ جهانی اول حمایت کرده بودند، طی سالهای پس از اتمام آن در نوامبر 11، 1918، به تصویب رسیده اند که هرگز از طریق جنگ امکان پذیر نیست.

شرودو ادی، که با همکاری "لغو جنگ" در 1924 همکاری کرد، نوشت که او یک طرفدار ابتدایی و مشتاق ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول بوده و از صلح طلبی ناامید شده است. او این جنگ را به عنوان یک جنگ صلیبی مذهبی مشاهده کرده بود و از این واقعیت که ایالات متحده در جمعه خوبی وارد جنگ شد، اطمینان یافت. ادی می گوید: "در جنگ جنگی، هنگامی که جنگ ها سر و کله زدند،" ما به سربازان گفتیم که اگر آنها برنده شوند، ما آنها را یک دنیای جدید خواهیم داد. "

به نظر می رسد Eddy به طرز معمولی می تواند به تبلیغات خود اعتقاد داشته باشد و تصمیم بگیرد که وعده داده شود. او می نویسد "اما من می توانم به یاد داشته باشم که حتی در طول جنگ من شک و تردید جدی و وجدان وجدان را گرفتم". او سال 10 را برای رسیدن به جایگاه مجازات کامل، یعنی یعنی خواهش می کنم به طور قانونی جنگ تمام عیار را رد کنید. ادمین 1924 معتقد بود که مبارزات انتخاباتی برای او یک دلیل شایسته و پرماجرا بود که ارزش قربانی کردن دارد و یا آنچه ویلیام جیمز، فیلسوف آمریکایی «معادل اخلاقی جنگ» نامیده بود، اکنون اظهار داشت که جنگ غیر کلامی بود. بسیاری از این دیدگاه ها را به اشتراک گذاشتند که یک دهه قبل معتقد بود که مسیحیت جنگ را مورد نیاز است. یک عامل مهم در این تغییر تجربه مستقیم در جهنم جنگ مدرن، تجربه ای است که توسط شاعر انگلیس Wilfred Owen در این خطوط معروف گرفته شده است:

اگر در بعضی از رویاهای خفگی شما نیز می توانید سرعت خود را افزایش دهید
در پشت واگن که ما او را پرت کردیم،
و تماشای چشمان سفید که در چهره خود جاری می شود،
چهره اش چسبیده، مانند یک شیطان مریض گناه؛
اگر می توانستید در هر لحظه صدای خون را بشنوید
بیا از ریه های فاسد خراب شده
ناخوشایند به عنوان سرطان، تلخ به عنوان کادو
از زخم های ناخوشایند، بی قراری بر زبان های بی گناه،
دوست من، شما با چنین غرور زیاد صحبت نمی کنید
برای بچه ها برای برخی از افتخار ناامید
دروغ قدیمی؛ Dulce et Decorum est
نرم افزار patria mori.

ماشین تبلیغاتی اختراع شده توسط رئیس جمهور وودرو ویلسون و کمیته اطلاعات عمومی، آمریکایی ها را به جنگ با داستان های هیجان انگیز و تخیلی جنایات آلمان در بلژیک، پوسترهایی که عیسی مسیح را در خاكی نشان می داد، نشان می داد، و وعده خودخواهی را به ساختن جهان امن برای دموکراسی است. میزان تلفات از نظر عموم مردم در طی جنگ بسیار پنهان بود، اما با گذشت زمان، بسیاری از آنها چیزی از واقعیت جنگ آموخته بودند. و بسیاری از مردم به تحریک احساسات نجیب دست یافته بودند که ملت مستقل را به بربریت بیگانه کشانده بودند.

با این وجود، تبلیغاتی که باعث مبارزه شد، از ذهن مردم بلافاصله پاک نشد. یک جنگ برای پایان دادن به جنگ ها و ایجاد امنیت جهانی برای دموکراسی نمی تواند بدون نیاز به تقاضای پایدار برای صلح و عدالت، یا حداقل برای چیزی ارزشمند تر از آنفلوآنزا و ممنوعیت، پایان یابد. حتی کسانی که این ایده را رد می کنند که جنگ به هیچ وجه نمی تواند پیشبرد علت صلح را در کنار همۀ کسانی که می خواهند از تمام جنگ های آینده جلوگیری کند - گروهی است که احتمالا اکثر جمعیت ایالات متحده را شامل می شود.

همانطور که ویلسون به عنوان دلیل رسمی برای رفتن به جنگ صحبت کرد، روحهای بی شماری او را بسیار جدی گرفته بودند. رابرت فرسل می نویسد: "در حال حاضر صدها و حتی هزاران نفر در اروپا و ایالات متحده می نویسند" بدون اغراق می گویند که جایی که برنامه های صلح نسبتا کمی پیش از جنگ جهانی بود. دهه پس از جنگ، یک دهه جستجو برای صلح بود: "صلح از طریق بسیاری از خطبه ها، سخنرانی ها، و مقالات دولتی که خود را به آگاهی همه می برد، رونق گرفت. هرگز در تاریخ جهان، صلح و آرامش مطلق، بسیار مورد بحث قرار گرفت، به سمت و برنامه ریزی شده بود، همانطور که در دهه پس از جنگ 1918. "

کنگره تصویب قطعنامه روز بازرسی را خواستار شد که "تمرین هایی برای حفظ صلح از طریق اراده ی خوب و درک متقابل ... دعوت از مردم ایالات متحده برای مشاهده روز در مدارس و کلیساها با مراسم های مناسب روابط دوستانه با سایر مردم" کنگره افزود که 11th ماه نوامبر "روزی است که به علت صلح جهانی اختصاص داده شده است".

در حالی که پایان دادن به جنگ هر نوامبر 11 جشن گرفته شدth، با پیشکسوتان بهتر از امروز برخورد نشد. هنگامی که 17,000 جانباز به علاوه خانواده و دوستانشان در سال 1932 برای مطالبه پاداش به واشنگتن راهپیمایی کردند ، داگلاس مک آرتور ، جورج پاتون ، دوایت آیزنهاور و دیگر قهرمانان جنگ بزرگ بعدی که به جنگ می آیند به جانبازان حمله کردند ، از جمله درگیر بزرگترین شرارت ها با که صدام حسین بی پایان متهم خواهد شد: "استفاده از سلاح های شیمیایی بر مردم خود". سلاح هایی که آنها استفاده کردند ، دقیقاً مانند سلاح های حسین ، در ایالات متحده آمریکا از ای شکل گرفت.

تنها پس از جنگ جهانی دوم، جنگ جهانی بدتر، جنگ جهانی است که تا به امروز به هیچ وجه به پایان نرسیده است؛ کنگره پس از جنگ دیگری که اکنون فراموش شده است - این یکی در کره - نام روز بازپرداخت را تغییر داد روز جانبازان در ماه ژوئن 1، 1954. و آن شش و نیم سال بعد بود که آیزنهاور به ما هشدار داد که مجتمع صنعتی نظامی به طور کامل جامعه ما را فاسد می کند. روزهای جانبازان دیگر برای بسیاری از مردم روزی نیست که به حذف جنگ و یا حتی تمایل به لغو آن احترام بگذارد. روز سربازان روزی نیست که بخوابد یا سوال بپرسد که چرا خودکشی قاتلین سربازان آمریکایی است یا چرا بسیاری از جانبازان هیچ خانه ای در یک کشور ندارند، در حالی که انحصارطلبی یک کارآزموده با تکنولوژی پیشرفته، بارها $ 66 میلیارد دلار ، و 400 از نزدیکترین دوستان پول بیشتری از نیمی از کشور دارد.

این حتی یک روز به راستی نیست، اگر به طور sadistically، جشن می گیرند این واقعیت است که تقریبا تمام قربانیان جنگ های ایالات متحده غیر آمریکایی هستند، جنگ های به اصطلاح ما تبدیل به یک کشتار یک جانبه شده است. در عوض، این روزی است که باور داشته باشیم که جنگ زیبا و خوب است. شهرها و شهرها و شرکت ها و لیگ های ورزشی آن را "روز قدردانی ارتش" یا "هفته قدردانی نیروهای نظامی" یا "ماه شکوه نسل کشی" می نامند. فقط چک کنید اگر توجه کنی

امروزه، ویرانی زیست محیطی جنگ جهانی اول ادامه دارد. توسعه سلاح های جدید برای جنگ جهانی اول، از جمله سلاح های شیمیایی، هنوز هم امروز کشته می شود. جنگ جهانی اول منجر به جهش های بزرگی در زمینه تبلیغاتی شد که هنوز امروز سرقت می شد و مانع بزرگی در مبارزه برای عدالت اقتصادی و فرهنگی بیشتر نظامی بود و بیشتر به ایده های احمقانه نظیر ممنوعیت الکل و بیشتر در جهت محدود کردن آزادی های مدنی به نام از ملی گرایی و همه چیز برای قیمت معقول، همانطور که یک نویسنده آن را در آن زمان محاسبه کرد، پول کافی برای دادن یک خانه 2,500 با ارزش 1,000 به ارزش مبلمان و پنج هکتار زمین برای هر خانواده در روسیه، بیشتر اروپایی ها کشورهای کانادا، کانادا، ایالات متحده و استرالیا به علاوه به اندازه کافی برای دادن هر شهر بیش از 20,000 به یک کتابخانه $ 2 میلیون، $ 3 میلیون بیمارستان، $ 20 میلیون کالج، و هنوز به اندازه کافی برای خرید هر قطعه ملک در آلمان و بلژیک. و این همه قانونی بود. باور نکردنی احمقانه اما کاملا قانونی است. جنایات خاص نقض قوانین شد، اما جنگ جنایتکار نبود. هرگز نبوده است، اما به زودی خواهد بود.

ما نباید از جنگ جهانی اول به خاطر این که هیچ کس نمی دانست، را ببخشیم. به نظر نمی رسد که جنگ ها برای مبارزه با هر جنگی که جهنم باشد یاد بگیرند. این به این معنی نیست که هر گونه نوع جدیدی از سلاح، ناگهان جنگ را به خطر می اندازد. این به این معنا نیست که جنگ هرگز بدترین چیزی نیست که هر ایجاد شده است. به این معنا نیست که مردم چنین نگویند، مقاومت نکنند، جایگزینی را پیشنهاد ندهند، برای محکومیتشان به زندان نمی روند.

جین آدامز در 1915 با پرزیدنت ویلسون ملاقات کرد و از او خواست تا به میانجی گری در اروپا بپردازد. ویلسون شرایط صلح را که توسط کنفرانس زنان برای صلح در لاهه برگزار شد، ستایش کرد. او تلگرام های 10,000 را از زنان درخواست کرد تا عمل کنند. مورخان معتقدند که اگر او در 1915 یا در اوایل 1916 عمل کرده باشد، ممکن است به خوبی کمک کند تا جنگ بزرگ را در شرایطی به پایان برساند که صلح پایدارتری را نسبت به آن که در نهایت در ورسای ساخته شده است، تقویت کند. ویلسون به توصیه آدامز و وزیر امور خارجه او ویلیام جینگزینگ برین عمل کرد اما تا زمانی که دیر نشده بود. تا زمانی که او عمل کرد، آلمانی ها به یک واسطه ای که به تلاش جنگ بریتانیا کمک می کرد، اعتماد نمی کرد. ویلسون برای مبارزه برای انتخاب مجدد بر روی سکوی صلح ترک کرد و سپس به سرعت تبلیغ و فروپاشی ایالات متحده را به جنگ اروپا تبدیل کرد. و تعداد پیشرفتگرایان، ویلسون، حداقل به طور خلاصه، به سمت جنگ دوستانه به ارمغان می آورد اوباما را مانند یک آماتور نگاه می کند.

جنبش غیر قانونی جنبش 1920 - جنبش جنگ غیرقانونی - برای جنگ جایگزین با داوری، با اولین ممنوعیت جنگ و سپس ایجاد یک قانون بین المللی و یک دادگاه با اختیارات برای حل اختلافات، به دنبال جایگزینی جنگ با داوری بود. اولین قدم در 1928 با پیمان Kellogg-Briand گرفته شد که تمام جنگ را ممنوع کرد. امروزه کشورهای عضو 81 به این پیمان، از جمله ایالات متحده، عضو هستند و بسیاری از آنها با آن موافق هستند. من می خواهم ملت های بیشتری را ببینم، ملت های فقیرتر که از این معاهده خارج شده اند، به آن ملحق شوند (که آنها می توانند به سادگی با بیان این قصد به وزارت امور خارجه ایالات متحده) و سپس از بزرگترین تامین کننده خشونت در جهان خواستند که مطابق با .

من کتابی راجع به جنبشی که آن معاهده را بوجود آورد نوشتم ، نه فقط به این دلیل که باید کار آن را ادامه دهیم ، بلکه همچنین می توانیم از روشهای آن درس بگیریم. در اینجا جنبشی ایجاد شد که مردم را در سراسر طیف سیاسی ، موافقان و مخالفان مشروبات الکلی ، موافقان و مخالفان جامعه ملل متحد ، با پیشنهادی برای جرم انگاری جنگ ، متحد کرد. این یک ائتلاف بزرگ ناراحت کننده بود. مذاکرات و پیمان های صلح بین جناح های رقیب جنبش صلح انجام شد. یک پرونده اخلاقی ساخته شده که انتظار بهترین افراد را دارد. جنگ صرفاً به دلایل اقتصادی یا به دلیل اینکه ممکن است باعث کشته شدن مردم کشور خودمان شود ، مخالفت نکرد. این امر به عنوان قتل عام مخالف بود ، زیرا وحشیانه تر از دوئل بودن به عنوان وسیله ای برای حل و فصل اختلافات افراد نبود. در اینجا حرکتی با دید بلند مدت مبتنی بر آموزش و سازماندهی انجام شد. یک طوفان بی پایان برای لابی گری وجود داشت ، اما هیچ تأییدی از سیاستمداران ، هیچ صف آرایی از یک جنبش در پشت یک حزب وجود نداشت. برعکس ، هر چهار حزب - بله ، چهار حزب مهم مجبور شدند تا پشت جنبش صف بکشند. کنوانسیون ملی جمهوری خواهان در سال 1924 به جای صحبت کلینت ایستوود با یک صندلی ، رئیس جمهور کولیج را قول داد که در صورت انتخاب مجدد جنگ را غیرقانونی اعلام کند.

و در ماه اوت 27، 1928، در پاریس، فرانسه، این صحنه اتفاق افتاده است که آن را به یک آهنگ عامیانه 1950s به عنوان یک اتاق قدرتمند پر از مردان، و مقالات که آنها امضا کردند، گفت که آنها هرگز مبارزه با دوباره. و این مردان بود، زنان خارج از اعتراض بودند. و این یک پیمان در میان کشورهای ثروتمند بود که با این وجود همچنان به جنگ و استعمار فقرا ادامه می داد. اما این قرارداد برای صلح بود که جنگ را به پایان رساند و پذیرش دستاوردهای منطقه را از طریق جنگ به جز در فلسطین به پایان رساند. این یک معاهده است که هنوز هم یک قانون و یک دادگاه بین المللی مورد نیاز است که ما هنوز آن را نداریم. اما این معاهده ای بود که در سال های 87 این کشورها ثروتمند، در رابطه با یکدیگر، تنها یک بار نقض می کنند. پس از جنگ جهانی دوم، پیمان Kellogg-Briand مورد استفاده قرار گرفت تا عدالت پیروز را پیگیری کند. و ملت های مسلح بزرگ هرگز دوباره با یکدیگر جنگ نکردند. و بنابراین، این قرارداد به طور کلی در نظر گرفته می شود شکست خورده است. تصور کنید اگر رشوه خواری را ممنوع کردیم و سال بعد، شلتون آدلسون را در زندان انداختیم و هیچ کس دیگری مجبور به رشوه نشد. آیا ما قانون را نقض می کنیم، آن را بیرون می کنیم و از این رو قانونی بودن رشوه خواری را به عنوان بخشی از اجتناب ناپذیر بودن طبیعی اعلام می کنیم؟ چرا جنگ باید متفاوت باشد؟ ما می توانیم و باید از جنگ خلاص شویم، و به این ترتیب ما می توانیم و باید از رشوه خواری خلاص شویم و یا - ببخشید - کمک های کمپین.

پاسخ 4

  1. قطعه عالی و بسیار واقعی. من 24 سال در ارتش انگلیس خدمت کردم ، نه به این دلیل که یک لحظه فکر کردم از آزادی هایمان دفاع می کنم بلکه به دلیل شغل نبودن. من تنها نبودم ، بیشتر ما هیچ توهمی در مورد هدف خود در زندگی نداشتیم ، این دفاع از امپراتوری انگلیس به نفع افراد معدودی بود ، خانواده سلطنتی و افراد نجیب زاده ، ما حتی شهروند نبودیم بلکه تابع بودیم. مردم باید عمل ما را جمع کنند و در هر مرحله در برابر این جنگ افروزان مقاومت کنند.

    1. خوب ، InDeed ؛ و سرنوشت کشورهای شما به معنای واقعی کلمه در دستان شما سربازان جوان است. نه در جبهه ، بلکه در امتناع از جنگهای غیرقانونی اعراب و لشکرکشی لشکر کشی و در عوض اقامت در خانه برای دفاع از سرزمین واقعی کشور خود ، دریا. هوافضا و مرزهای سایبری!
      https://www.youtube.com/watch?v=BP0IXOr9O8U

  2. من عاشق تاریخچه و اصول کلی این مقاله هستم. من دوست دارم آن را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارم اما می دانم که برخی از خانواده ها و دوستان نظامی از سخنان کنایه آمیز که در سراسر کشور فلفل می خورد ، ناراحت می شوند. ابراز طعنه تأکید بر نکته ای که در مورد آن به شدت احساس می کنیم اما حتی بیشتر از آن وقتی که از ناتوانی جامعه بزرگتر برای دیدن خود ناامید می شویم ، دشوار است. با این حال ، ما باید استقامت داشته باشیم تا لحن خود و همچنین اقدامات خود را به گونه ای حفظ کنیم که موجب صلح شود ، در گفتمان و همچنین سیاست خارجی. اینها برادران ما هستند و اگر در تغییر تغییر عقیده نسبت به آنها احترام نشان ندهیم ، احتمالاً کلاً آنها را تعطیل می کنیم.

  3. از نوشتن مقاله ای در بیان قلب بسیاری از ما که نه تنها مخالف جنگ نیستیم ، بلکه برای کسانی که در صلح سرمایه گذاری کرده اند نیز تشکر می کنیم: شخصاً ، محلی ، ملی و جهانی. تاریخچه ای که شما ترسیم کرده اید گویای این امر است که چرا دستیابی به صلح ضروری است.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی