آیا نظامیان مناسب ترین حافظ صلح هستند؟

توسط اد هورگان ، World BEYOND War، فوریه 4، 2021

وقتی به نظامیان فکر می کنیم بیشتر به جنگ فکر می کنیم. این واقعیت که از نظامیان تقریباً به طور انحصاری به عنوان نیروهای حافظ صلح نیز استفاده می شود ، موضوعی است که باید برای پرسش آن وقت بگذاریم.

اصطلاح صلح به معنای وسیع آن شامل همه افرادی می شود که سعی در ترویج صلح و مخالفت با جنگ و خشونت دارند. این شامل صلح طلبان و کسانی است که از آرمانهای اولیه مسیحی پیروی می کنند حتی اگر رهبران و پیروان مسیحی زیادی متعاقباً خشونت و جنگهای غیرقابل توجیه را تحت آنچه تئوری جنگ عادلانه خوانده اند توجیه کنند. به همین ترتیب ، رهبران و دولت های مدرن ، از جمله رهبران اتحادیه اروپا ، برای توجیه جنگ های غیرقابل توجیه خود ، از مداخلات انسانی ساختگی استفاده می کنند.

من بیش از 20 سال که یک افسر فعال ارتش بوده ام و همچنین بیش از 20 سال یک فعال صلح بوده ام ، به عنوان یک جنگ طلب که صلح طلب است ، شناخته می شوم. این در بهترین حالت فقط تا حدی درست است. خدمت سربازی من از سال 1963 تا 1986 در نیروهای دفاعی یک کشور واقعاً بی طرف (ایرلند) بود و شامل خدمت قابل توجهی به عنوان حافظ صلح نظامی سازمان ملل بود. من در زمانی به نیروهای دفاعی ایرلند پیوستم که 26 حافظ صلح ایرلندی طی چند سال گذشته در مأموریت اجرای صلح ONUC در کنگو کشته شده بودند. دلایل من برای پیوستن به ارتش دلیل نوع دوستانه کمک به ایجاد صلح بین المللی بود که هدف اصلی سازمان ملل است. من این مسئله را آنقدر مهم می دانستم که بتوانم در چندین بار زندگی خودم را به خطر بیندازم ، نه تنها بعنوان یک حافظ صلح نظامی سازمان ملل بلکه بعداً بعنوان ناظر بر انتخابات بین المللی غیرنظامی در بسیاری از کشورها که درگیری های جدی را تجربه کرده اند.

در آن سالهای اولیه صلح سازمان ملل متحد ، خصوصاً تحت نظر یکی از معدود دبیران خوب آن ، داگ هامارسکولد ، که سعی کرد نقشی کاملاً خنثی در منافع گسترده بشریت داشته باشد. متأسفانه برای هامارسکیلد این با منافع به اصطلاح ملی چندین کشور قدرتمند از جمله چندین عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل درگیر شد و احتمالاً منجر به ترور وی در سال 1961 در هنگام تلاش برای مذاکره در مورد صلح در کنگو شد. در دهه های اولیه حفظ صلح سازمان ملل ، عادت طبیعی بود که سربازان صلح توسط کشورهای بی طرف یا غیرمتعهد فراهم می شدند. اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد یا اعضای ناتو یا پیمان ورشو معمولاً به عنوان نیروهای حافظ صلح عملیاتی مستثنی شدند اما به آنها اجازه داده شد تا پشتیبان لجستیکی تهیه کنند. به همین دلایل ، سازمان ملل مرتباً از ایرلند خواسته است تا نیروهای خود را برای صلح و صلح فراهم کند و از سال 1958 به طور مداوم این کار را انجام داده است. هشتاد و هشت سرباز ایرلندی در انجام وظیفه صلح جان خود را از دست داده اند ، که تلفات بسیار بالایی برای یک ارتش بسیار کوچک است. من چندین نفر از آن 88 سرباز ایرلندی را می شناختم.

س keyال کلیدی که در این مقاله از من خواسته شده است به آن بپردازم این است: آیا نظامیان مناسبترین نیروهای حافظ صلح هستند؟

هیچ پاسخ مستقیم بله یا خیر وجود ندارد. صلح واقعی یک روند بسیار مهم و بسیار پیچیده است. ساختن جنگ خشونت آمیز در واقع آسان تر است ، به خصوص اگر نیروی طاقت فرسایی در کنار خود داشته باشید. شکستن وسایل همیشه راحت تر از اصلاح آنها بعد از خراب شدن است. صلح مانند یک شیشه کریستالی ظریف است ، اگر آن را بشکنید ، تعمیر آن بسیار دشوار است و زندگی هایی که از بین بردید هرگز قابل اصلاح و بازیابی نیست. این نکته اخیر خیلی کم مورد توجه قرار می گیرد. نیروهای حافظ صلح معمولاً در مناطق حائل بین ارتشهای درگیر نصب می شوند و آنها معمولاً از نیروی کشنده استفاده نمی کنند و به گفتگو ، صبر ، مذاکره ، پایداری و بسیاری از عقل سلیم اعتماد می کنند. ماندن در پست خود و پاسخ ندادن به زور بمب ها و گلوله هایی که به سمت شما پرواز می کنند کاملاً چالش برانگیز است ، اما این بخشی از کاری است که نیروهای صلح می کنند و این نوع خاصی از شجاعت اخلاقی و همچنین آموزش ویژه را می طلبد. ارتشهای بزرگی که عادت به جنگ دارند ، صلحبانان خوبی نیستند و مستعد بازگشت به جنگ هستند ، درصورتی که باید صلح کنند ، زیرا این همان چیزی است که آنها برای انجام این کار مجهز و آموزش دیده اند. به ویژه از پایان جنگ سرد ، ایالات متحده و ناتو و دیگر متحدانش از مأموریت های جعلی به اصطلاح بشردوستانه یا صلح برای شروع جنگ های تجاوزکارانه و سرنگونی دولت های اعضای مستقل سازمان ملل در نقض شدید سازمان ملل استفاده کرده اند منشور از جمله این موارد می توان به جنگ ناتو علیه صربستان در سال 1999 ، حمله و سرنگونی دولت افغانستان در سال 2001 ، حمله و سرنگونی دولت عراق در سال 2003 ، سو mis استفاده عمدی از منطقه ممنوع پرواز ممنوع سازمان ملل در لیبی در سال 2001 اشاره کرد. برای سرنگونی دولت لیبی و تلاشهای مداوم برای سرنگونی دولت سوریه. با این حال ، هنگامی که به صلح واقعی و اجرای صلح احتیاج بود ، به عنوان مثال برای جلوگیری و متوقف کردن نسل کشی در کامبوج و رواندا ، همین کشورهای قدرتمند بیکار ماندند و تعدادی از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد حتی از کسانی که ارتکاب نسل کشی.

دامنه ای برای غیرنظامیان در صلح و کمک به ایجاد ثبات در کشورها پس از ظهور درگیری های خشونت آمیز وجود دارد ، اما هرگونه مأموریت های صلح و دموکراتیک سازی غیرنظامی باید با دقت سازماندهی و تنظیم شود ، همانطور که ضروری است صلح نظامی نیز باید به دقت سازماندهی شود و تنظیم شده در صورت ناکافی بودن این کنترل ها ، توسط صلحبانان غیرنظامی و نظامی سوuses استفاده های جدی صورت گرفته است.

در بوسنی هنگامی که جنگ در سال 1995 پایان یافت ، سازمانهای غیردولتی عجله آمیز در این کشور تقریباً بیش از حد اداره می شدند و در برخی موارد بیش از منافع ضرر می رساندند. درگیری و موقعیت های پس از درگیری ، مکان های خطرناکی است ، به ویژه برای مردم محلی ، و همچنین برای غریبه هایی که آماده نیستند. صلحبانان نظامی مجهز و آموزش دیده غالباً در مراحل اولیه ضروری هستند اما می توانند از اضافه شدن غیرنظامیان با صلاحیت نیز بهره مند شوند ، مشروط بر اینکه غیرنظامیان به عنوان بخشی از روند بهبود ساختار کلی در آن گنجانده شوند. سازمانهایی مانند UNV (برنامه داوطلبانه ملل متحد) ، و OSCE (سازمان امنیت و همکاری در اروپا) و مرکز کارتر مستقر در ایالات متحده آمریکا کارهای بسیار خوبی انجام می دهند ، در چنین شرایطی ، و من به عنوان یک غیرنظامی با هر یک از آنها کار کرده ام. اتحادیه اروپا همچنین ماموریت های صلح و نظارت بر انتخابات را فراهم می کند ، اما از تجربیات و تحقیقات من ، بسیاری از مأموریت های اتحادیه اروپا به ویژه در کشورهای آفریقایی ، که منافع اقتصادی اتحادیه اروپا و قدرتمندترین کشورهای آن برتری دارند ، مشکلات جدی داشته است. بیش از منافع واقعی مردم در این کشورها که قرار است اتحادیه اروپا درگیری های خود را حل کند. بهره برداری های اروپایی از منابع آفریقایی ، که به معنای استعمار نوین آشکار است ، بر حفظ صلح و حمایت از حقوق بشر اولویت دارد. فرانسه بدترین متخلف است ، اما نه تنها.

از نظر من موضوع توازن جنسیتی در مأموریت های صلح طلبی از اهمیت اساسی برخوردار است. بیشتر ارتش های مدرن لب به لب تعادل جنسیتی می دهند اما واقعیت این است که وقتی صحبت از عملیات نظامی فعال می شود ، تعداد کمی از زنان تمایل دارند که در نقش های رزمی خدمت کنند و سو abuse استفاده جنسی از زنان سرباز یک مشکل اساسی است. همانطور که یک موتور یا ماشین نامتعادل در نهایت آسیب جدی می بیند ، به همین ترتیب ، سازمان های اجتماعی نامتعادل ، مانند آنهایی که عمدتاً مردانه هستند ، نه تنها آسیب می بینند بلکه آسیب های جدی را در جوامعی که در آن کار می کنند نیز ایجاد می کنند. ما در ایرلند با هزینه های خود می دانیم که از زمان تأسیس دولت خود و حتی قبل از استقلال ، روحانیون کاتولیک مردسالار و مرد سلطه پذیر مرد ایرلندی به آن آسیب رسانده اند. یک سازمان حافظ صلح زن و مرد کاملاً متعادل به احتمال زیاد صلح واقعی ایجاد می کند و کمتر از افراد آسیب پذیر که قرار است از آنها محافظت کند سو abuseاستفاده می کند. یکی از مشکلات عملیات مدرن صلح نظامی این است که بسیاری از واحدهای نظامی در حال حاضر از کشورهای نسبتاً فقیری می آیند و تقریباً منحصراً مرد هستند و همین امر منجر به موارد جدی سو ab استفاده جنسی توسط نیروهای صلح شده است. با این حال ، موارد جدی چنین سو abuse استفاده توسط ارتش فرانسه و سایر ارتش های غربی ، از جمله سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان ، وجود داشته است ، که به ما گفته می شود در آنجا بودند تا صلح و دموکراسی و آزادی را برای مردم افغانستان و عراق به ارمغان آورند. حفظ صلح فقط موضوع مذاکره صلح با نیروهای نظامی مخالف نیست. در جنگ مدرن جوامع غیرنظامی غالباً بیشتر از نیروهای مخالف ارتش درگیر درگیری ها هستند. همدلی و حمایت واقعی از جمعیت غیرنظامی یکی از عناصر حیاتی صلح است که غالباً نادیده گرفته می شود.

در دنیای واقعی ، نسبت خاصی از بشریت که توسط حرص و آز و عوامل دیگر هدایت می شود ، مستعد استفاده و سو ab استفاده از خشونت است. این امر نیاز به حاکمیت قانون را برای محافظت از اکثریت قریب به اتفاق جامعه بشری در برابر خشونتهای سوus استفاده کرده و نیروهای پلیس برای اعمال و اجرای قانون در شهرها و حومه های کشور ضروری هستند. ایرلند از نیروی پلیس عمدتا غیرمسلح با منابع کافی برخوردار است ، اما حتی در شعبه ویژه مسلح نیز پشتیبانی می شود زیرا مجرمان و گروه های شبه نظامی غیرقانونی به سلاح های پیشرفته دسترسی دارند. علاوه بر این ، پلیس (گاردای) در ایرلند از پشتیبانی نیروهای دفاعی ایرلند نیز برخوردار است تا در صورت لزوم فراخوانی کند ، اما استفاده از نیروهای نظامی در داخل ایرلند همیشه به دستور پلیس و تحت نظر پلیس است به جز در مورد اضطراری ملی جدی است. گاهی اوقات ، نیروهای پلیس ، حتی در ایرلند ، از قدرت خود ، از جمله اختیارات خود برای استفاده از نیروی کشنده ، سو abuse استفاده می کنند.

در سطح کلان یا بین المللی ، طبیعت انسان و رفتار انسان ها و دولت ها از الگوهای رفتاری یا رفتاری بسیار مشابه پیروی می کند. فساد قدرت و فساد مطلق مطلق است. متأسفانه ، تاکنون هیچ سطح جهانی م effectiveثری برای اداره و پلیس فراتر از سیستم بین المللی آنارشیک دولت های ملی وجود ندارد. از نظر بسیاری سازمان ملل متحد چنین سیستم حکمرانی جهانی است و ممکن است شکسپیر بگوید "اوه که این خیلی ساده بود". کسانی که منشور سازمان ملل را تهیه کردند در وهله اول رهبران ایالات متحده آمریکا و انگلیس در طول جنگ جهانی دوم بودند و تا حدی اتحاد جماهیر شوروی چون فرانسه و چین هنوز تحت اشغال بودند. سرنخی از واقعیت سازمان ملل در اولین سطر منشور سازمان ملل آمده است. "ما مردم سازمان ملل متحد ..." کلمه مردم یک جمع مضاعف است (مردم جمع شخص است و مردم جمع مردم است) بنابراین ما مردم از شما یا من به عنوان افراد استفاده نمی کنیم بلکه به آنها اشاره می کنیم گروههایی از مردم برای تشکیل دولتهای ملی که عضو سازمان ملل هستند هستند. ما مردم ، شما و من به عنوان افراد ، عملاً در سازمان ملل نقش معتبر نداریم. با تمام کشورهای عضو در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برابر رفتار می شود و انتخاب ایرلند برای عضویت در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک کشور کوچک برای چهارمین بار از دهه 2 نشانگر این موضوع است. با این حال ، سیستم حکمرانی در سازمان ملل ، به ویژه در سطح شورای امنیت ، بیش از آنکه با یک سیستم کاملاً دموکراتیک شباهت داشته باشد ، به اتحاد جماهیر شوروی شباهت دارد. شورای امنیت سازمان ملل و به ویژه پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد ، خفقان خود را بر سازمان ملل متحد اعمال می کنند. برای بدتر کردن اوضاع ، تهیه کنندگان منشور سازمان ملل متحد به دلیل حق وتو در قبال کلیه تصمیمات مهم سازمان ملل ، خصوصاً با توجه به هدف اصلی سازمان ملل ، که قید شده است ، یک سیستم قفل مضاعف یا حتی یک سیستم قفل پنج قلو به خود دادند. در منشور سازمان ملل ، ماده 1960: اهداف سازمان ملل عبارت است از: 1. حفظ صلح و امنیت بین المللی ، و به همین منظور: و غیره ، ... "

حق وتو در ماده 27.3 موجود است. "تصمیمات شورای امنیت در مورد سایر موارد با رای مثبت 1945 عضو از جمله آرا conc موافق اعضای دائمی اتخاذ می شود." این عبارت بی صدا و معصوم به هر یک از پنج عضو دائمی چین ، ایالات متحده آمریکا ، روسیه ، انگلیس و فرانسه قدرت منفی مطلق می دهد تا از هرگونه تصمیم مهم سازمان ملل متحد که به نظر آنها ممکن است به نفع منافع ملی آنها نباشد ، صرف نظر از منافع بزرگ بشریت ، جلوگیری کند. . همچنین مانع از اعمال مجازات شورای امنیت سازمان ملل علیه هر یک از این پنج کشور صرف نظر از هرگونه جنایت جدی علیه بشریت یا جنایات جنگی است که هر یک از این پنج کشور ممکن است مرتکب شود. این حق وتو در واقع این پنج کشور را بالاتر و فراتر از قواعد قوانین بین المللی قرار می دهد. یک نماینده مکزیکی در دادرسی که منشور سازمان ملل را در سال 1 ایجاد کرد ، این را به این معنی توصیف کرد: "موشها نظم می یابند و شیرها آزاد می شوند". ایرلند یکی از موش های سازمان ملل است ، اما هند نیز بزرگترین دموکراسی اصیل در جهان است ، در حالی که انگلیس و فرانسه ، که هر یک از آنها کمتر از 17٪ از جمعیت جهان را دارند ، قدرت بسیار بیشتری در سازمان ملل متحد دارند که هند با بیش از XNUMX٪ جمعیت جهان.

این قدرت ها اتحادیه جماهیر شوروی ، آمریكا ، انگلیس و فرانسه را قادر ساختند كه از منشور ملل متحد در طول جنگ سرد با انجام جنگهای نیابتی در آفریقا و آمریكای لاتین و جنگهای تهاجمی مستقیم در هندو چین و افغانستان ، سو abuse استفاده جدی كنند. شایان ذکر است که به استثنای اشغال تبت ، چین هرگز علیه کشورهای دیگر جنگ تجاوز خارجی نداشته است.

پیمان منع سلاح های هسته ای سازمان ملل متحد که تصویب شده و از 22 ژانویه 2021 لازم الاجرا شد ، در سراسر جهان مورد استقبال گسترده قرار گرفته است.[1]  واقعیت این است که این پیمان هیچ تأثیری بر هیچ یک از XNUMX عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد نخواهد داشت زیرا هر یک از آنها هرگونه تلاش برای محدود کردن زرادخانه هسته ای خود و یا محدود کردن استفاده از سلاح هسته ای را وتو خواهند کرد ، در صورت وجود به احتمال زیاد ، آنها تصمیم به استفاده از سلاح هسته ای می گیرند. در حقیقت همچنین ، سلاح های هسته ای توسط هر یک از XNUMX کشوری که می دانیم دارای سلاح هسته ای هستند به طور غیرمستقیم مورد استفاده قرار می گیرند تا بقیه جهان را تهدید و وحشت کنند. این قدرتهای هسته ای ادعا می كنند كه این استراتژی MAD Moot Mortely Assured Destruction حفظ صلح بین المللی است!

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ به اصطلاح سرد باید صلح بین المللی برقرار می شد و ناتو پس از انحلال پیمان ورشو منحل می شد. عکس این اتفاق افتاده است. ناتو به فعالیت و گسترش خود ادامه داده است تا تقریباً تمام اروپای شرقی تا مرزهای روسیه را شامل شود و جنگ های متجاوزانه ای از جمله سرنگونی دولت های مستقل چندین کشور عضو سازمان ملل را نقض کند و منشور سازمان ملل و ناتو را نقض کند. منشور خود

همه اینها چه تأثیری در حفظ صلح دارد و چه کسی باید این کار را انجام دهد؟

ناتو ، تحت هدایت و هدایت آمریكا ، نقش اصلی سازمان ملل متحد را برای ایجاد صلح بین المللی عملاً غصب كرده و یا آن را كنار گذاشته است. اگر ناتو و ایالات متحده واقعاً نقش اصلی سازمان ملل را در حفظ صلح بین المللی به عهده بگیرند و آن را اجرا کنند ، این ایده بدی نبود.

آنها دقیقاً برعکس ، تحت عنوان به اصطلاح مداخلات بشردوستانه و بعداً تحت عنوان اضافی سیاست جدید سازمان ملل متحد موسوم به مسئولیت R2P برای محافظت ، عمل کرده اند.[2] در اوایل دهه 1990 ایالات متحده به طور نامناسبی در سومالی مداخله کرد و پس از آن با سرعت عمل خود این ماموریت را رها کرد و از آن زمان سومالی را به عنوان یک کشور شکست خورده ترک کرد و برای جلوگیری یا جلوگیری از نسل کشی رواندا موفق به مداخله نشد. ایالات متحده و ناتو خیلی دیر در بوسنی مداخله کردند و نتوانستند به اندازه کافی از مأموریت UNPROFOR سازمان ملل در آنجا حمایت کنند ، این نشان می دهد که تجزیه یوگسلاوی سابق ممکن است هدف واقعی آنها بوده باشد. از سال 1999 به بعد ، اهداف و اقدامات ایالات متحده و ناتو آشکارتر و با نقض آشکارتر منشور سازمان ملل متحد آشکار می شد.

اینها مشکلات عظیمی هستند که به راحتی حل نمی شوند. کسانی که از سیستم بین المللی موجود حمایت می کنند و این احتمالاً اکثریت دانشگاهیان علوم سیاسی را شامل می شود ، به ما می گویند که این واقع گرایی است و کسانی که با این سیستم بین المللی آنارشیک مخالفیم ، فقط آرمان گرایان آرمان گرایانه هستند. چنین استدلال هایی ممکن است قبل از جنگ جهانی دوم ، قبل از اولین استفاده تهاجمی از سلاح های هسته ای پایدار باشد. اکنون بشریت و کل اکوسیستم موجود در سیاره زمین به دلیل نظامیگری خارج از کنترل ، که عمدتاً توسط ایالات متحده آمریکا هدایت می شود ، با نابودی احتمالی روبرو هستند. با این حال ، فراموش نکنیم که سه قدرت هسته ای دیگر ، چین ، هند و پاکستان حتی در چند وقت اخیر بر سر مسائل مرزی درگیری های خشونت آمیزی داشته اند که به راحتی می تواند منجر به جنگ های هسته ای منطقه ای شود.

صلح و حفظ صلح بین المللی هرگز بیش از آنچه در حال حاضر است ضروری نبودند. ضروری است که بشریت باید از تمام منابع موجود خود برای ایجاد صلح پایدار استفاده کند و غیرنظامیان باید در این روند صلح نقش بسزایی داشته باشند ، در غیر این صورت غیرنظامیان این کره خاکی هزینه وحشتناکی خواهند پرداخت.

با توجه به گزینه های جایگزین ارتش به عنوان حافظ صلح ، مناسب تر است كه اعمال كنترل های بسیار دقیق تر بر روی انواع نظامیان برای حفظ صلح و مقررات دقیق تر حاكم بر عملیات صلح و صلحبانان اعمال شود. این موارد باید به جای جایگزینی صلحبانان نظامی با صلحبانان غیرنظامی ، با افزودن غیرنظامیان بیشتر در حفظ صلح همراه باشد.

یک س relatedال مهم مرتبط که باید بپرسیم و پاسخ دهیم ، که من در پایان نامه دکترا در سال 2008 به پایان رسانده ام ، این است که آیا حفظ صلح موفق بوده است؟ نتیجه گیری های بسیار اکراه آمیز من این بود و هنوز هم وجود دارد كه به استثنای چند مورد ، صلح سازمان ملل متحد و عملکرد سازمان ملل متحد در جهت دستیابی به نقش اصلی خود در حفظ صلح بین المللی ناكامی های جدی بوده است ، زیرا به سازمان ملل اجازه موفقیت داده نشده است. یک نسخه از پایان نامه من را می توان در این لینک زیر مشاهده کرد. [3]

بسیاری از سازمان های غیرنظامی در حال حاضر در ایجاد و حفظ صلح فعال هستند.

اینها عبارتند از:

  1. داوطلبان سازمان ملل unv.org. این یک سازمان تابعه در سازمان ملل است که داوطلبان غیرنظامی را برای بسیاری از وظایف صلح و توسعه در بسیاری از کشورها فراهم می کند.
  2. نیروی صلح بدون خشونت - https://www.nonviolentpeaceforce.org/ - ماموریت ما - Nonfiolent Peaceforce (NP) یک آژانس جهانی محافظت از غیرنظامیان (NGO) است که در قوانین بشردوستانه و بین المللی حقوق بشر مستقر است. ماموریت ما این است که از غیرنظامیان در درگیری های خشونت آمیز از طریق استراتژی های غیر مسلح محافظت کنیم ، صلح را در کنار هم با جوامع محلی برقرار کنیم و از اتخاذ گسترده این رویکردها برای حفاظت از حیات و حیثیت انسانی دفاع کنیم. NP یک فرهنگ صلح جهانی را تصور می کند که در آن اختلافات درون و بین جوامع و کشورها از طریق روشهای غیر خشونت آمیز مدیریت می شود. ما بر اساس اصول عدم خشونت ، عدم تحزب ، اولویت بازیگران محلی و اقدامات غیرنظامی به غیرنظامی هدایت می شویم.
  3. مدافعان خط مقدم: https://www.frontlinedefenders.org/ - Front Line Defenders در سال 2001 با هدف خاص محافظت از مدافعان حقوق بشر در معرض خطر (HRD) ، افرادی که بدون خشونت برای هر یا همه حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) بدون خشونت کار می کنند ، در دوبلین تاسیس شد. ) Front Line Defenders نیازهای حفاظتی شناسایی شده توسط خود HRD ها را برطرف می کند. - مأموریت Frontline Defenders حمایت و حمایت از مدافعان حقوق بشر است که در نتیجه کار حقوق بشر در معرض خطر قرار دارند.
  4. CEDAW کنوانسیون رفع انواع تبعیض علیه زنان یک معاهده بین المللی است که در سال 1979 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد. این لایحه به عنوان یک لایحه بین المللی حقوق زنان توصیف شد ، در 3 سپتامبر 1981 تأسیس شد و توسط 189 ایالت تصویب شد. چنین کنوانسیون های بین المللی برای حمایت از غیرنظامیان به ویژه زنان و کودکان بسیار حیاتی است.
  5. خدمات بین المللی داوطلب VSI https://www.vsi.ie/experience/volunteerstories/meast/longterm-volunteering-in-palestine/
  6. VSO بین المللی vsointernational.org - هدف ما ایجاد تغییرات پایدار از طریق داوطلبانه است. ما نه با ارسال کمک ، بلکه با تلاش از طریق داوطلبان و شرکا to برای ایجاد توانمندی در افرادی که در فقیرترین و چشم پوشی ترین مناطق جهان زندگی می کنند ، تغییر ایجاد می کنیم.
  7. عاشق داوطلبان باشید https://www.lovevolunteers.org/destinations/volunteer-palestine
  8. سازمان های بین المللی درگیر در نظارت بر انتخابات در شرایط پس از جنگ:
  • سازمان امنیت و همکاری در اروپا (OSCE) osce.org مأموریت های نظارت بر انتخابات را عمدتاً برای كشورهای اروپای شرقی و كشورهایی كه قبلاً با اتحاد جماهیر شوروی در ارتباط بودند ارائه می داد. سازمان امنیت و همکاری اروپا همچنین در برخی از این کشورها مانند اوکراین و ارمنستان / آذربایجان پرسنل صلح را تأمین می کند
  • اتحادیه اروپا: اتحادیه اروپا مأموریت های نظارت بر انتخابات را در مناطقی از جهان که تحت پوشش OSCE نیستند ، از جمله آسیا ، آفریقا و آمریکای لاتین ارائه می دهد.
  • مرکز کارتر cartercenter.org

موارد فوق فقط برخی از سازمانهایی است که غیرنظامیان می توانند در ایجاد صلح نقش مهمی داشته باشند.

نتیجه گیری:

نقش جنبش های صلح در داخل کشورها مهم است اما این امر باید ایجاد شود تا با ایجاد شبکه ای و همکاری بین بسیاری از سازمان های صلح که از قبل وجود دارند ، یک جنبش صلح جهانی بسیار قوی تر ایجاد شود. سازمانهایی مانند World Beyond War می تواند نقش های بسیار مهمی در جلوگیری از خشونت و جلوگیری از وقوع جنگ در مرحله اول داشته باشد. همانطور که در مورد سرویس های بهداشتی ما که جلوگیری از بیماری ها و اپیدمی ها بسیار م farثرتر از تلاش برای درمان این بیماری ها پس از تسلط آنها است ، به همین ترتیب ، جلوگیری از جنگ چندین برابر موثرتر از تلاش برای متوقف کردن جنگ ها پس از وقوع آنها است. حفظ صلح یک کاربرد ضروری برای کمک های اولیه است ، یک محلول گچ چسبنده برای زخم های جنگ. اجرای صلح معادل اعمال سه گانه در اپیدمی های جنگ های خشونت آمیز است که باید از همان ابتدا جلوگیری شود.

آنچه لازم است این است که منابعی را که برای بشریت در دسترس است بر اساس اولویت برای جلوگیری از جنگ ها ، ایجاد صلح ، محافظت و بازیابی محیط زندگی خود اختصاص دهیم ، نه به نظامی گری و جنگ.

این یکی از کلیدهای مهم ایجاد موفقیت آمیز صلح بین المللی یا جهانی است.

برآورد هزینه های نظامی جهانی برای سال 2019 که توسط SIPRI ، STOCKHOLM INTERNATIONAL PEACE RESEARCH INSTITUTE محاسبه شده است به 1,914 میلیارد دلار می رسد. با این حال ، مناطق زیادی از هزینه های نظامی در این ارقام SIPRI گنجانده نشده است ، بنابراین کل واقعی بیش از 3,000 میلیارد دلار است.

برای مقایسه ، کل درآمد سازمان ملل برای سال 2017 تنها 53.2 میلیارد دلار بود و احتمالاً در این بین حتی به صورت واقعی نیز کاهش یافته است.

این نشان می دهد که بشریت بیش از 50 برابر بیشتر برای کل فعالیت های سازمان ملل متحد صرف هزینه های نظامی می کند. این هزینه نظامی شامل هزینه های جنگ ها از جمله ، هزینه های مالی ، خسارات زیرساختی ، آسیب های زیست محیطی و از دست دادن جان انسان ها نیست. [4]

چالش دستیابی به بقای بشریت برای بشریت است ، و این شامل من و شما می شود تا این نسبت هزینه ها را معکوس کرده و هزینه های بسیار کمتری را برای نظامی گری و جنگ و بیشتر برای ایجاد و حفظ صلح ، حفاظت و بازیابی محیط جهانی صرف کنیم ، و در مورد مسائل مربوط به سلامت انسان ، آموزش و به ویژه عدالت واقعی.

عدالت جهانی باید شامل یک سیستم فقهی جهانی ، پاسخگویی و جبران خسارت از سوی کشورهایی باشد که جنگهای متجاوزانه را مرتکب شده اند. مصونیت از پاسخگویی و عدالت و مصونیت از مجازات جنایات جنگی وجود ندارد و این مستلزم حذف فوری حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است.

 

 

[1] https://www.un.org/disarmament/wmd/nuclear/tpnw/

[2] https://www.un.org/en/preventgenocide/rwanda/assets/pdf/Backgrounder%20R2P%202014.pdf

[3] https://www.pana.ie/download/Thesis-Edward_Horgan%20-United_Nations_Reform.pdf

[4] https://transnational.live/2021/01/16/tff-statement-convert-military-expenditures-to-global-problem-solving/

یک دیدگاه

  1. آیا نظرات من را دریافت کردید؟ وقتی داشتم تمام می کردم پیام ناپدید شد؟

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی