"سیاست درب باز" آمریکا ممکن است ما را در معرض انهدام هسته ای قرار دهد

توسط جوزف Essertier، اکتبر 31، 2017

از جانب CounterPunch

"نه یک مرد، نه یک جمعیت و نه یک ملت اعتماد به نفس انسان و یا فکر کردن به خوبی تحت تاثیر یک ترس بزرگ است."

- برانت راسل، مقالات بی نظیر (1950) [1]

بحران کره شمالی با توجه به یکی از بزرگترین چالش هایی که تا کنون با آن مواجه بوده است، مردم به سمت چپ به سوی طیف لیبرال هستند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، ما باید ترس های طبیعی خودمان را که احتیاج به سلاح هسته ای را در بر می گیریم، کنار بگذاریم و سؤالات سختی را مطرح کنیم که پاسخ های واضحی دارند. وقت آن است که به عقب برگردیم و ببینیم که قاتل در شبه جزیره کره چه کسی تهدیدی جدی برای صلح بین المللی و حتی بقای گونه های انسانی است. وقت آن رسیده است که بحثی در مورد مسئله واشنگتن در کره شمالی و ماشین نظامی آن داشته باشیم. در اینجا برخی از مواد غذایی برای تفکر در مورد موضوعاتی که تحت فرش تحت تاثیر واکنش زانو قرار می گیرند واکنش هایی است که برای نسل های آمریکایی که در مورد واقعیت های تاریخی اولیه نگهداری می شوند طبیعی است. روزنامه نگاران جریان اصلی و حتی بسیاری از خارج از جریان اصلی در منابع خبری لیبرال و پیشرفته، بی تردید فریب واشنگتن را مجذوب خود می کنند، کره شمالی را نابود می کنند و خطرات فعلی خود را به عنوان یک مبارزه نشان می دهند که در آن همه احزاب به همان اندازه اتفاقی هستند.

اول از همه، ما باید با واقعیت غیرمعمول روبرو شویم که ما آمریکایی ها و دولت ما بیشتر از همه، مشکل اصلی هستند. همانند اکثر مردم غرب، من تقریبا هیچ چیز درباره کره شمالی نمی دانم، بنابراین می توانم درباره آنها بسیار کم صحبت کنم. همه ما می توانیم با اطمینان صحبت کنیم، رژیم کیم جونگ اون است. محدود کردن بحث به آن، ما می توانیم بگوییم که تهدیدات آن معتبر نیستند. چرا؟ یک دلیل ساده:

از آنجا که اختلاف قدرت میان قابلیت نظامی ایالات متحده، از جمله متحدان نظامی فعلی و کره شمالی، است. تفاوت اینقدر زیاد است که به سختی بحث و جدال دارد، اما در اینجا عناصر اصلی هستند:

پایگاه های ایالات متحده: واشنگتن حداقل پایگاه های نظامی 15 را در سرتاسر کره جنوبی پراکنده کرده است، که بسیاری از آنها نزدیک مرز با کره شمالی هستند. پایگاه های پراکنده در سراسر ژاپن نیز وجود دارد، از اوکیناوا در جنوب کشور به سمت شمال به پایگاه نیروی هوایی Misawa.[2] پایگاه های کره جنوبی دارای سلاح هایی با ظرفیت مخرب بیشتری نسبت به سلاح های هسته ای است که واشنگتن برای سال های 30 در کره جنوبی از 1958 به 1991 نگه داشته است.[3] پایگاه های ژاپن دارای هواپیمای Osprey هستند که می توانند ظرف معادل دو اتوبوس های شهر پر از نیروهای نظامی و تجهیزات را در سراسر کره در هر سفر حمل کنند.

حامل های هواپیما: کمتر از سه حامل هواپیما در آبهای اطراف شبه جزیره کره و گروه نبرد آنها وجود دارد.[4] اکثر کشورها حتی یک حامل هواپیما ندارند.

THAAD: در ماه آوریل سال جاری واشنگتن، علی رغم مخالفت شدید با شهروندان کره جنوبی، واگذاری THAAD ("دفاع بلند پایه منطقه بالایی") را به عهده داشت.[5] تنها هدف قرار دادن موشک های بالستیک نیروی زمینی کره شمالی در فرود آن است، اما مقامات چین در پکن نگرانی می کنند که هدف واقعی THAAD "ردیابی موشک های پرتاب شده از چین" است زیرا THAAD دارای قابلیت نظارت است.[6] بنابراین، THAAD به طور غیر مستقیم همچنین با تهدید متحد آن، کره شمالی را تهدید می کند.

ارتش کره جنوبی: این یکی از بزرگترین نیروهای مسلح مسلح در جهان است که با نیروی هوایی کامل و سلاح های متعارف بیش از اندازه کافی برای مقابله با تهدید تهاجمی از کره شمالی است.[7] ارتش کره جنوبی، به خوبی آموزش دیده و با هماهنگی با ارتش ایالات متحده، از آنجا که آنها به طور منظم در تمرینات مانند "سالانه" تمرینات دریایی، زمین و هوا "به نام" نگهبان آزادی Ulchi "شامل دهها هزار نفر از نیروهای نظامی.[8] این فرصت را برای ارعاب Pyongyang نداشته باشید، این در پایان ماه اوت 2017 به رغم تنش رو به افزایش است.

ارتش ژاپن: "نیروهای دفاع از خود" از ژاپن به نام "نیروهای خود دفاع" ژاپن مجهز به برخی از تجهیزات پیشرفته ترین تهاجمی نظامی در جهان هستند، از جمله هواپیماهای AWACS و Ospreys.[9] با استفاده از قانون اساسی ژاپن، این سلاح ها بیش از یک معنای کلمه "توهین آمیز" هستند.

زیردریایی با موشک های هسته ای: ایالات متحده دارای زیردریایی در نزدیکی شبه جزیره کره ای مجهز به موشک های هسته ای است که با استفاده از یک دستگاه "فوق العاده فوجی" که به منظور ارتقاء کلاهک های هسته ای ترمو هسته ای استفاده می شود "توانایی کشتن هدف سخت" را دارد. اکنون احتمالا در تمام زیردریایی های موشکی بالستیک آمریکا مستقر شده است.[10] "قابلیت کشتن سختی هدف" به توانایی آنها در از بین بردن اهداف سختگیر مانند سیلوهای ICBM روسیه (یعنی موشک های هسته ای زیرزمینی) اشاره دارد. این ها قبلا بسیار دشوار بود که نابود شوند. این به طور غیرمستقیم کره شمالی را تهدید می کند زیرا روسیه یکی از کشورهایی است که می تواند در صورت اعتصاب اولین حمله ایالات متحده به کمک آنها کمک کند.

جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا، گفت که جنگ با کره شمالی "فاجعه بار" خواهد بود.[11] این درست است که در درجه اول برای کره شمالی، شمال و جنوب و احتمالا برای کشورهای دیگر در منطقه، فاجعه بار است، اما نه برای ایالات متحده آمریکا. همچنین درست است که "حمایت از دیوار،" ژنرال های کره شمالی "مبارزه خواهد کرد" پروفسور بروس کومینگز، مورخ برجسته کره در دانشگاه شیکاگو، تاکید می کند.[12]  ایالات متحده "به طور کامل" نابود "دولت در پکنیانگ سرپایی کره شمالی و احتمالا حتی تمام کره شمالی، به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده Trump تهدید کرد.[13] به نوبه خود، کره شمالی آسیب جدی به سئول، یکی از شهرهای پرجمعیت جهان می دهد، باعث تلفات میلیون ها نفر در کره جنوبی و ده ها هزار نفر در ژاپن می شود. همانطور که پل استوود مورخ می نویسد، از آنجایی که ما می دانیم که "رژیم شمالی دارای سلاح های هسته ای است که در پایگاه های آمریکایی [کره جنوبی] و ژاپن راه اندازی خواهد شد، ما باید از پشت بام ها فریاد بزنیم که یک حمله آمریکایی از این نبرد ها را آزاد می کند، به طور بالقوه در همه طرف ها، و سرخوردگی های بعدی ممکن است به سرعت به یک روز کابوس برای محاسبه کل گونه های انسانی تبدیل شود. "[14]

هیچ کشوری در جهان نمی تواند ایالات متحده را تهدید کند. دوره زمانی. دیوید Stockman، یک کنگره سابق دوجانبه از میشیگان، می نویسد: "مهم نیست که چطور آن را تکه تکه کنید، فقط کشورهای صنعتی صنعتی و پیشرفته با تکنولوژی بالا در جهان وجود ندارند که می تواند سرزمین آمریکایی را تهدید کند یا حتی کوچکترین قصد انجام این کار را داشته باشد "[15] او فریبنده می پرسد: "آیا فکر می کنید [پوتین] به اندازه کافی خارش یا خودکشی خواهد بود تا آمریکا را با سلاح های هسته ای تهدید کند؟" کسی که با 1,500 "کلاهک های هسته ای قابل اجرا" است.

سیگفریده هکر، معاون مدیر آزمایشگاه ملی لوس آلاموس و آخرین مقام معروف ایالات متحده برای بررسی امکانات هسته ای کره شمالی، اندازه زرادخانه کره شمالی را در بیش از 20 به بمب های 25 محاسبه کرده است. "[16] اگر برای پوتین خودکشی برای شروع جنگ با آمریکا باشد، این امر حتی برای کیم جونگ اون کره شمالی، یک کشور با یک دهم جمعیت ایالات متحده و ثروت کمی، درست خواهد بود.

سطح آمادگی نظامی ایالات متحده از آنچه که برای محافظت از کره جنوبی ضروری است فراتر می رود. این مستقیما تهدید کره شمالی، چین و روسیه است. همانطور که یک روزنامهنگار مارتین لوتر کینگ جونیور اظهار داشت، ایالات متحده "بزرگترین تهیه کننده خشونت در جهان است" این درست در زمان او بود و اکنون هم درست است.

در مورد کره شمالی، اهمیت توجه دولت ها به خشونت به رسمیت شناخته شده است با اصطلاح "دولت گارسون"[17]چگونه Cumings آن را طبقه بندی می کند. این اصطلاح واقعیت غیرقابل انکار را که مردم کره شمالی زمان زیادی را برای آماده شدن برای جنگ صرف می کنند، به رسمیت می شناسد. هیچ کس هیچکدام از کره شمالی را "بزرگترین عامل خشونت" نمی داند.

چه کسی انگشت خود را بر روی دکمه است؟

یک روانپزشک آمریکایی پیشرو، رابرت جی لیتون، اخیرا تاکید کرد که «احتمال پاره شدن دونالد ترامپ».[18] او توضیح می دهد که ترامپ "جهان را از طریق خود احساس خود، آنچه که او نیاز دارد و آنچه که احساس می کند، می بیند. و او نمی تواند بی ثبات و یا پراکنده و یا خطرناک باشد. "

در جریان انتخابات کمپاین، Trump نه تنها برای هسته ای شدن ژاپن و کره جنوبی استدلال کرد، بلکه ابراز علاقه ای به استفاده واقعی از چنین سلاح هایی کرد. این دونالد تامپف، مردی که فکرش را به لحاظ ذهنی ناپایدار، توانسته است سلاح هایی را که چندین بار باعث نابودی این سیاره شده است، نشان دهد، تهدیدی واقعا وحشتناک، یعنی یک تهدید معتبر.

از این منظر، به اصطلاح "تهدید" کره شمالی به نظر می رسد به نظر می رسد مانند طوفان ضرب المثلی در یک تانک.

اگر شما احساس ترس از کیم جونگ یون دارید، فکر کنید کره شمالی کره ای وحشت زده باشد. احتمال اینکه Trump اجازه دهد که یک جنبش غیرقابل توقف هسته ای از بطری بطور قطع باید یک تماس بیدار از همه مردم در هر نقطه از طیف سیاسی بیدار شود و قبل از اینکه دیر شود، عمل کند.

اگر ترس ما از حمله کیم جونگ-اون به ما غیر منطقی است ، و اگر تصور اینکه او در حال حاضر در یک "مأموریت انتحاری" باشد بی دلیل است - از آنجا که او ، ژنرال ها و مقامات دولتی اش از ذینفعان سلسله ای هستند که آنها قدرت و امتیازات قابل توجهی دارند - پس منشأ غیر منطقی بودن ما ، یعنی غیر منطقی بودن مردم در ایالات متحده چیست؟ این همه هیاهو چیست؟ من می خواهم استدلال کنم که یک منبع این نوع تفکر ، نوع تفکری که ما همیشه در سطح داخلی می بینیم ، در واقع نژادپرستی است. این نوع تعصب ، مانند سایر انواع تبلیغات جمعی ، به طور فعال توسط دولتی تشویق می شود که زیربنای سیاست خارجی است که با حرص و طمع 1٪ هدایت می شود تا نیازهای 99٪.

"در باز"فانتزی

هسته سیاست خارجی ما را می توان با شعار تبلیغاتی متاسفانه هنوز هم موجود که به عنوان "سیاست درب باز" معروف است خلاصه کرد ، همانطور که اخیراً اتوود توضیح داد.[19] شما ممکن است این عبارت قدیمی را از یک کلاس تاریخ دبیرستان به یاد آورید. بررسی مختصر آتوود از تاریخ سیاست باز درب ما را نشان می دهد که چرا این می تواند یک چشم بازکن واقعی باشد و کلید را برای درک آنچه که اخیرا با روابط کره شمالی و واشنگتن اتفاق افتاده است، ارائه می دهد. اتوود می نویسد: "ایالات متحده و ژاپن در دوره ی برخورد بوده اند، زیرا 1920 ها و 1940، در میان افسردگی جهانی، در مبارزه ی مرگ و میانه ای قرار دارند که در نهایت از بازارهای و منابع چینی بزرگ بهره مند خواهد شد. شرق آسیا "اگر کسی باید توضیح دهد که علت جنگ اقیانوس آرام چیست، یک جمله به راه طولانی ادامه خواهد داد. اتوود همچنان می گوید: "دلیل واقعی آمریکا که با ژاپن در آسیا مخالف است هرگز مورد بحث نیست و یک موضوع ممنوعه در رسانه های استقرار است و انگیزه های واقعی سیاست خارجی آمریکا بزرگ است."

گاهی اوقات استدلال می شود که ایالات متحده دسترسی ژاپن به منابع در شرق آسیا را مسدود کرده است، اما این مسئله به صورت یک طرفه به عنوان یکی از حرصهای ژاپنی به تصویر کشیده شده و به نفع منازعه در مقابل واشنگتن است.

اتوود به صراحت توضیح می دهد: "حوزه یكی از شكوفایی های بزرگ شرق آسیا در ژاپن به طور پیوسته" درب باز "را به نفوذ آمریكا و دسترسی به ثروت های سودآور آسیا در لحظه ی بحرانی بسته می كند. همانطور که ژاپن کنترل اقیانوس آرام را گرفت، ایالات متحده به ناوگان اقیانوس آرام به هاوایی در فاصله قابل توجهی از ژاپن، اعمال تحریم های اقتصادی، تحریم های سنگین و نفت را محکوم کرد و در ماه اوت، 1941 یک اختراع مجزا برای خروج از چین و ویتنام و یا دیگر صادر کرد. ژاپن آنچه را که به عنوان تهدید به آن دچار شده بود، به آنچه که به توکیو تحمیل کرده بود، اعتصاب پیشگیرانه در هاوایی بود. "بسیاری از ما به این باور رسیده ایم که ژاپن فقط به دلیل اینکه تحت کنترل یک دولت غیر دموکراتیک و نظامی بود، در واقع داستان قدیمی خشونت بر سر مالکیت منابع محدود جهان بود.

در واقع، دیدگاه Cumings، که طول عمر تحقیقات تاریخ کره را صرفا در ارتباط با روابط ایالات متحده و کره انجام داده است، به خوبی با اتوود سازگار است: "از زمان انتشار" یادداشت های باز درب "در 1900 در برابر تقلید امپراطوری برای املاک چینی، هدف نهایی واشنگتن همیشه به طور مداوم دسترسی به منطقه آسیای شرقی بود؛ آن را به دولت های مادری می خواست که به اندازه کافی قوی باشند تا استقلال خود را حفظ کنند، اما به اندازه کافی قدرتمند نبود تا نفوذ غرب را از بین ببرد. "[20] مقاله مختصر اما قدرتمند اتوود تصویری بزرگ از سیاست درب باز می دهد، در حالی که از طریق کار Cumings می تواند در مورد جزئیات آن از نحوه اجرای آن در کره در طی اشغال آمریکا پس از جنگ اقیانوس آرام، از طریق نه برگزاری انتخابات آزاد و غیرمنصفانه از اولین دیکتاتور کره جنوبی Syngman Rhee (1875-1965) و جنگ داخلی در کره که پس از آن برگزار شد. "دسترسی بدون محدودیت به منطقه آسیای شرقی" به معنای دسترسی به بازار برای کلاس کسب و کار نخبه آمریکایی بود و سلطه ی موفقیت آمیز این بازارها به علاوه اضافی بود.

مشکل این بود که دولت های ضد دولتی در کره، ویتنام و چین کنترل می شد. این دولت ها می خواستند از منابع خود برای توسعۀ مستقل برای بهره مندی از جمعیت کشورشان استفاده کنند، اما این یک پرچم قرمز برای "گاو" است که مجتمع نظامی نظامی آمریکایی است. واشنگتن در نتیجه این جنبش های استقلال، "دومین بهترین" را به خود اختصاص داد. "برنامه ریزان آمریکایی یک جهان ثروتمند جهان را کشف کردند که آسیا را برای یک نسل تقسیم کرد."[21] یکی از همکاریگران پاک Hung-sik گفت که "انقلابیون و ناسیونالیست ها" مشکل بودند، یعنی افرادی که معتقد بودند رشد اقتصادی کره به طور عمده برای کره جنوبی سودمند است و کره ای ها فکر می کردند که به نوعی کل یکپارچه بازگشته اند (همانطور که بود برای حداقل 1,000 سال).

"خطر زرد" نژادپرستی

از آنجا که تفکر افراطی مانند "ملی گرایی" مستقل همیشه باید با هر قیمتی از بین برود ، یک سرمایه گذاری عمده در جنگ های پرهزینه ضروری است. (عموم مردم سرمایه گذاران و شرکت های سهامدار سهام هستند!) چنین سرمایه گذاری ای به همکاری میلیون ها آمریکایی نیاز دارد. آنجاست که ایدئولوژی "خطر زرد" به سود شما آمد. خطر زرد یک مفهوم تبلیغاتی جهش یافته است که دست به دست هم داده با سیاست درهای باز ، به هر شکلی که در حال حاضر خود را نشان می دهد.[22] ارتباطات به وضوح در تولیدات بسیار با کیفیت از تبلیغات زرد نشان داده شده از دوران اولین جنگ چین و ژاپن (1894-95) با مقاله ای از استاد تاریخ پیتر C. Perdue و مدیر خلاق تجسم فرهنگ ها الن سبرینگ در موسسه فناوری ماساچوست.[23] همانطور که در مقاله خود توضیح می دهند، "دلیل گسترش قدرت خارجی خارجی، قصد داشت چینی ها را به حوزه نفوذ تبدیل کند، در نهایت، ادراک آنها این بود که سود ناخوشایند از این می شود. این جعبه زرق و برق طلای، در واقع، طرف دیگر "خطر زرد" بود. یک تصویر تبلیغاتی یک تصویر کلیشه ای از یک مرد چینی است که او واقعا بر روی کیسه های طلا در طرف دیگر دریا نشسته است.

نژادپرستی غربی نسبت به مردم شرق به مدت طولانی با کلمه ی نژاد پرستانه "گاوک" نشان داده شده است. خوشبختانه، این کلمه از بین رفته است. کره ای ها نمی دانستند که با شیطنت های نژادی مانند این،[24] نه بیشتر از فیلیپین یا ویتنامی.[25] (در ویتنام، قانون غیر قانونی، اما غالبا "حکومت غضب" یا "MGR" وجود داشت که گفته بود ویتنامی ها تنها حیواناتی بودند که می توانست در صورت بروز خشونت کشته شوند یا مورد آزار قرار بگیرند). این اصطلاح برای اشاره به کره ها نیز به کار می رود، هم شمال و هم جنوب. Cumings به ما می گوید که هانسون بالدوین، "سردبیر محترم نظامی" در جنگ کره ای، کره ای ها را به گونه های ملخ، وحشیان و انبوهی از چنگیزخان مقایسه می کند و از کلمات برای توصیف آنها به عنوان "ابتدایی" استفاده می کند.[26]متحد واشنگتن ژاپن همچنین اجازه می دهد که نژادپرستی علیه کره ای ها رشد کند و تنها قانون اول را علیه گفتار نفرت در 2016 گذراند.[27]متاسفانه، این یک قانون بدون زحمت است و تنها قدم اول است.

ترس غیر منطقی از باورهای معنوی غیر مسیحی، فیلم هایی درباره فو مانچو شیطانی،[28] تصویربرداری رسانه های نژادپرستانه در طول قرن 20، نقش مهمی در ایجاد یک فرهنگی داشت که جورج دبلیو بوش می توانست با چهره ای مستقیم، یکی از سه کشور "Axis of Evil" را پس از 9 / 11 معرفی کند.[29] نه تنها خبرنگاران غیر مسئول و با نفوذ در فاکس نیوز، بلکه سایر شبکه های خبری و مقالات در واقع این برچسب کارتونی را تکرار می کنند و آن را به عنوان "کوتاه" برای یک سیاست خاص ایالات متحده تکرار می کنند.[30] اصطلاح "محور نفرت" تقریبا مورد استفاده قرار گرفت، قبل از اینکه از سخنرانی اصلی ویرایش شود. اما این واقعیت که این اصطلاحات به طور جدی مورد توجه قرار می گیرند، علامتی از بی عدالتی در سمت "ما" است، علامتی از شر و نفرت در جوامع ما.

نگرش نژادپرستانه Trump به مردم رنگ بسیار واضح است و به سختی مستلزم مستند سازی است.

روابط پس از جنگ بین دو کره و ژاپن

با این تعصب در پس زمینه - این تعصبی که مردم آمریکا نسبت به کره ای ها دارند - تعجب آور نیست که تعداد کمی از آمریکایی ها پای خود را زیر پا گذاشته و فریاد کشیده اند ، "در مورد بدرفتاری واشنگتن با آنها ،" دیگر کافی است ". یکی از اولین و فریبنده ترین روشهایی که واشنگتن پس از جنگ اقیانوس آرام به کره ای ها ظلم کرد ، دادگاه نظامی بین المللی خاور دور بود که در سال 1946 تشکیل جلسه داد: سیستم برده داری جنسی ارتش ژاپن (که از نظر اصولی از آن به عنوان سیستم "زنان راحت" نام برده می شود) تحت تعقیب قرار نگرفت ، و باعث شد قاچاق جنسی ناشی از ارتش بعداً در هر کشوری ، از جمله ایالات متحده ، مجدداً رخ دهد. همانطور که گی جی مک دوگل از سازمان ملل در سال 1998 نوشت ، "... زندگی زنان همچنان دست کم گرفته می شود. متأسفانه ، این عدم رسیدگی به جنایاتی با ماهیت جنسی ، که در مقیاس گسترده ای در طول جنگ جهانی دوم مرتکب شده اند ، بر میزان مصونیت از جنایاتی که امروز مرتکب می شوند ، افزوده است. "[31] جنایات جنسی علیه زنان کره ای توسط نیروهای آمریکایی از گذشته و امروز با کسانی که نیروهای ژاپنی از گذشته دارند، مرتبط است.[32] زندگی زنان به طور کلی کم ارزش شده است، اما زندگی کره ای زنان به طور خاص به عنوان "gooks" -sxism به همراه نژادپرستی کم توجه شدند.

نگرش خشونت آمیز ارتش آمریکا در مورد خشونت جنسی در ژاپن به این ترتیب است که واشنگتن اجازه داده است که نیروهای آمریکایی فریب زنان ژاپنی، قربانیان قاچاق جنسی با حمایت دولت ژاپن، به نام "انجمن تعطیلات و تفریح" که به طور آشکار برای لذت بردن از تمام نیروهای متحد.[33] در مورد کره، از طریق رونوشت هایی از جلسات پارلمانی کره جنوبی کشف شد که "در یک مبادله در 1960، دو قانون گذار از دولت خواستند آموزش فاحشه ای را برای دیدار از آنچه که" نیازهای طبیعی "سربازان متحد و" جلوگیری از مصرف آنها در ژاپن به جای کره جنوبی. معاون وزیر خانه در آن زمان، لی سونگ وو، پاسخ داد که دولت برخی از پیشرفت ها را در "عرضه روسپیان" و "سیستم تفریحی" برای نیروهای آمریکایی انجام داده است. "[34]

همچنین نباید فراموش کرد که سربازان آمریکایی زنان کره ای را در خارج از فاحشهخانه مورد تجاوز قرار داده اند. زنان ژاپنی، مانند زنان کره ای، هدف از خشونت های جنسی در دوران اشغال ایالات متحده در آنجا و در نزدیکی پایگاه های نظامی ایالات متحده - زنان قاچاق شده جنسی و همچنین زنان فقط راه رفتن در خیابان بوده اند.[35] قربانیان در هر دو کشور همچنان از زخم های فیزیکی و PTSD رنج می برند که نتیجه آن اشغال و پایگاه های نظامی است. جنبش جامعه ما این است که "پسران پسران" نگرش فرهنگ نظامی ایالات متحده را ادامه خواهند داد. این باید در جوانه در دادگاه بین المللی نظامی برای شرق دور خالی شود.

لیبرالیزاسیون نسبتا انسانی پس از جنگ مک آرتور ژاپن شامل حرکت به سمت دموکراتیزه کردن، مانند اصلاحات ارضی، حقوق کارگران و اجازه دادن به توافق نامه جمعی اتحادیه های کارگری بود؛ تمیز کردن مقامات دولتی فرا دولتی؛ و حکومت در زایباتسو (یعنی کنگلومرهای کسب و کار جنگی جنگی اقیانوس آرام، که از جنگ سود می برند) و سندیکاهای جنایت سازمان یافته؛ آخرین و مهمترین نکته، یک قانون اساسی صلح در جهان با ماده 9 منحصر به فرد است: "مردم ژاپن برای همیشه از جنگ به عنوان یک حق مستقل از ملت و تهدید یا استفاده از زور به عنوان وسیله حل و فصل اختلافات بین المللی استفاده می کنند." بدیهی است، به کره ای ها خوشامد بگویم، به خصوص به غیر از کشورهای غربی از قدرت و قانون اساسی صلح.

متاسفانه چنین جنبشی ها هرگز به شرکت ها یا مجموعه صنعتی نظامی خوش آمدید، بنابراین در اوایل 1947 تصمیم گرفت که صنعت ژاپن دوباره "کارگاه شرق و جنوب شرقی آسیا" تبدیل شود و ژاپن و کره جنوبی از حمایت از واشنگتن برای بهبود اقتصادی در راستای طرح مارشال در اروپا است.[36] یک جمله در یادداشتی از وزیر امور خارجه جورج مارشال به دین آچسون در ماه ژانویه 1947 سیاست آمریکا در مورد کره را مطرح می کند که از آن سال تا زمانی که 1965 به اجرا در می آید: "دولت مشخصی از کره جنوبی را سازمان دهی و اتصال آن را اقتصاد با ژاپن است. "آچسون Marshall به عنوان وزیر امور خارجه از 1949 به 1953 پیروز شد. در "کومینگز"، او "به عنوان نخستین مدافع داخلی برای نگهداری کره جنوبی در منطقه نفوذ آمریکا و ژاپن و به تنهایی به مداخله آمریکا در جنگ کره ای پرداخت."

در نتیجه، کارگران ژاپنی حقوق مختلفی را از دست دادند و قدرت چانهزنی کمتر داشتند. نیروهای دفاع از خود به نام "نیروهای دفاع از خود" به وجود آمدند و فرمانروایان القاعده مانند پدربزرگ نخست وزیر اب (Kishi Nobusuke) (1896-1987) مجاز به بازگشت به دولت شدند . مجدد سازی ژاپن همچنان ادامه دارد و کره و چین و روسیه را تهدید می کند.

جان داور، مورخ برنده جایزه پولیتزر، یک نتیجه غم انگیز را دنبال می کند که از دو معاهده صلح برای ژاپن پیروی می کند که روزی که ژاپن حاکمیت خود را به دست آورد، 28 آوریل 1952: "ژاپن از حرکت به سمت مواجه شدن با آشتی و ادغام مجدد با آن جلوگیری کرد نزدیکترین همسایگان آسیایی. صلح به تأخیر افتاد. "[37] واشنگتن با ایجاد یک "صلح جداگانه" که از کره و جمهوری خلق چین (PRC) از کل پروسه کنار گذاشت، صلح بین ژاپن و دو همسایه اصلی خود را که کلونیزه شده بود، کره و چین مسدود کرد. واشنگتن برای دستیابی به همکاری خود با تهدید به ادامه اشغال که با ژنرال داگلاس مک آرتور (داگلاس مک آرتور) (1880-1964) آغاز شده بود، دست خود را برای دست زدن به همکاری خود به دست آورد. از آنجا که ژاپن و کره جنوبی تا ژوئن 1965 روابط عادی نکردند و یک معاهده صلح بین ژاپن و چین تا زمانی که 1978 به امضا نرسیده بود، تاخیر طولانی مدت داشت که طی آن، بر اساس گزارش Dower، "زخم ها و تلخ عواقب امپریالیسم، تهاجم و استثمار در ژاپن باقی ماندند و به طور عمده در ژاپن به رسمیت شناخته نشدند و ظاهرا مستقل از ژاپن بود واشنگتن به عنوان یک ملت به سمت شرق در سرتاسر اقیانوس آرام به آمریکا سفر کرد و در واقع برای هویت آن به عنوان یک ملت است. »بنابراین واشنگتن بین جناح ژاپنی و از سوی دیگر کره و چینی، از سوی دیگر، منکر شانس ژاپن شد تبعیض علیه کره و چینی به خوبی شناخته شده است، اما تنها تعداد کمی از آن ها مردم آگاهانه درک می کنند که واشنگتن نیز سرزنش می کند.

اجازه ندهید که درب در شرق آسیا بسته شود

برای بازگرداندن نقطه اتوود در مورد سیاست درب باز، او به طور مختصر و دقیق این دکترین امپریالیستی را اینگونه تعریف می کند: "امور مالی و شرکت های آمریکایی باید حق ورود به بازارهای همه کشورها و قلمرو ها را نادیده بگیرند و دسترسی به منابع و نیروی کار ارزان تر را در اصطلاحات آمریکایی، گاهی دیپلماتیک، اغلب با خشونت مسلحانه ".[38] او توضیح می دهد که چگونه این دکترین شکل گرفت. پس از جنگ داخلی ما (1861-65)، نیروی دریایی ایالات متحده "در سراسر اقیانوس آرام به خصوص در ژاپن، چین، کره و ویتنام حضور داشت که در آن مداخله های مسلحانه متعددی را انجام داد". هدف نیروی دریایی "تامین امنیت قانون و نظم بود. دسترسی اقتصادی ... در حالی که جلوگیری از قدرت های اروپایی ... از دستیابی به امتیازات است که آمریکایی ها را نادیده می گیرد. "

شروع به آشنایی با صدا

طبق گفته Cumings، سیاست های باز درب منجر به برخی از جنگ های مداخله شد، اما ایالات متحده در واقع به طور فعال اقدام به خنثی کردن جنبش های ضد لغونی در شرق آسیا نمی کرد، تا زمانی که شورای امنیت ملی 1950 گزارش 48 / 2 که دو سال در آن بود ساخت. این «موقعیت ایالات متحده با توجه به آسیا» نامگذاری شد و این برنامه کاملا جدیدی را به وجود آورد که "در پایان جنگ جهانی دوم کاملا غیرقابل تصور بود: آماده شدن برای مداخله نظامی علیه جنبش های ضدگلوله در کره شرق آسیا، سپس ویتنام، با انقلاب چینی به عنوان پس زمینه قوی ".[39] این NSC 48 / 2 مخالفت خود را با "صنعتی شدن عمومی" بیان کرد. به بیان دیگر، برای کشورهای در شرق آسیا، بازارهای طاقت فرسایی خوب است، اما ما نمی خواهیم آنها توسعه صنعتی در سطح کامل را به عنوان ایالات متحده انجام دهند، زیرا پس از آن آنها قادر به رقابت با ما در حوزه هایی هستند که در آن "مزیت نسبی" داریم.[40] این چیزی است که NSC 48 / 2 "غرور ملی و جاه طلبی" نامیده است که می تواند "جلوگیری از میزان لازم همکاری بین المللی" باشد.

وحدت کره

قبل از پیوستن ژاپن به کره در 1910، اکثریت قریب به اتفاق کره ای ها "دهقانان" بوده اند، اکثر آنها مستاجران کار می کنند که زمین یکی از قوی ترین اشرافیت های جهان است "، یعنی یانگباناشراف[41] این کلمه از دو شخصیت چینی تشکیل شده است یانگ به معنی "دو" و منع کردن به معنای "گروه" است. طبقه حاکمه اشرافی از دو گروه تشکیل شده است: کارمندان دولت و افسران نظامی. و بردهداری در کره تا 1894 لغو نشد.[42] اشغال آمریکا و دولت کره جنوبی جدید Syngman Rhee که در اوت تاسیس شد در ماه اوت 1948 پیرو سیاست های تقسیم و تسخیر آن شد و پس از یک سال اتحاد 1,000، شبه جزیره کره را به یک جنگ تمام عیار و با تقسیمات طبقه خطوط

پس جنایت اکثریت کره ای ها که اکنون آنها مجازات می شوند چیست؟ اولین جرم آنها این است که آنها در یک طبقه اقتصادی سوءاستفاده شده در یک کشور که بین دو کشور نسبتا غنی و قدرتمند، یعنی چین و ژاپن قرار دارد، متولد شده اند. پس از رنج فراوان تحت استعمار ژاپنی برای بیش از 30 سال، آنها لذت بردن از احساس کوتاهی از آزادی که در تابستان 1945 آغاز شد، اما به زودی ایالات متحده از جایی که امپراتوری ژاپن را ترک کرده است. جنایت دوم آنها مقاومت در برابر این بردگی دوم تحت Syngman Rhee حمایت شده از واشنگتن بود که باعث جنگ کره ای شد. و سوم، بسیاری از آنها به توزیع عادلانه تر ثروت کشورشان تمایل داشتند. این دو نوع قیام اخیر، آنها را با Bully Number One در معرض مشکلات قرار دادند، همانطور که در بالا ذکر شد، مخفیانه تصمیم گرفتند که "صنعتی شدن عمومی" را در NSC 48 / 2 خود، مطابق با رویکرد ژئوپلیتیک عمومی آن، به شدت تنبیه کند، کشورهایی که تمایل دارند مستقل توسعه اقتصادی.

شايد به دليل رويدادهاي مشروعيت که سازمان ملل متحد، ضعيف و تحت سلطه ايالات متحده بر دولت سينگرمن رئي اعطاء کرده است، تعداد اندک روشنفکران غربي به جناياتي که آمريکا در طول اشغال کره و يا حتي اشغال کره ايان انجام داده اند، نگاه کرده اند. جنایت هایی که باعث ایجاد حکومت رئی شد. بین 100,000 و 200,000 کره ای ها توسط دولت کره جنوبی و نیروهای اشغال ایالات متحده قبل از ژوئن 1950، زمانی که جنگ متعارف آغاز شد، بر اساس تحقیق Cumings و "300,000 مردم را بازداشت و اعدام کرد و یا به سادگی توسط کره جنوبی ناپدید شد دولت در چند ماه اول پس از آن معمولی جنگ آغاز شد. "[43] (امضاي من). بنابراین کاهش مقاومت کره در مراحل اولیه، باعث کشته شدن حدود نیم میلیون نفر شد. این تنها نشان دهنده این است که تعداد زیادی از کره جنوبی ها در جنوب، نه تنها اکثریت کره شمالی ها در شمال (میلیون ها نفر در جنگ کره ای جان باختند)، با تسلیحات بازدارانه خود، دیکتاتورهای جدید آمریکایی خود را نپذیرفتند.

شروع جنگ "جنگ متعارف"، به هر حال، معمولا به عنوان 25 ژوئن 1950 مشخص می شود، زمانی که کره شمالی ها در شمال خود "به کشور خود حمله کردند"، اما جنگ در کره در اوایل 1949 به خوبی در حال انجام است، Cumings این فرض را رد می کند که به طور گسترده ای فرض می شود که جنگ در 1950 آغاز شده است.[44] برای مثال، یک جنگ بزرگ دهقانی در جزیره چیو در 1948-49 وجود داشت که در آن جایی میان ساکنان 30,000 و 80,000، از جمعیت 300,000، برخی از آنها به طور مستقیم توسط آمریکایی ها کشته شدند و بسیاری از آنها به طور غیرمستقیم توسط آمریکایی ها در این احساس که واشنگتن با خشونت های دولتی Syngman Rhee کمک کرد.[45] به عبارت دیگر، جنگ کره ای در جمهوری دموکراتیک خلق کره شمالی (DPRK) دشوار است اما آسان است که آن را در واشنگتن و سینگرمن رئی متهم کند.

پس از تمام رنج هایی که ایالات متحده به کره ای ها، شمال و جنوب تبدیل کرده است، نباید جای تعجب باشد که دولت کره شمالی ضد کلامی و ضد آمریکایی است و برخی از کره شمالی در شمال با دولت کیم جونگ یون همکاری می کنند در کمک به شمال برای جنگ با آمریکا آماده می شود حتی زمانی که دولت غیر دموکراتیک است. (حداقل کلیپ هایی که ما در تلویزیون جریان اصلی نشان داده می شود، سربازان راهپیمایی نشان دهنده سطح همکاری هستند). در کومینگز، "کره شمالی جایی خوب نیست، اما این یک مکان قابل درک، یک دولت ضدتعالی و ضد امپریالیست است که در طول نیم قرن حکومت استعماری ژاپن و نیم قرن دیگر از تقابل مستمر با هژمونیک ایالات متحده و یک قدرتمندتر کره جنوبی با تمام تغییرات قابل پیش بینی (حکومت پادشاهی، سیاست کل، نادیده انگاشتن کامل با بیگانگان) و با توجه شدید به نقض حقوق آن به عنوان یک ملت ».[46]

حالا چه؟

هنگامی که کیم جونگ و ونزوئل تهدیدات کلامی دارند، آنها تقریبا معتبر نیستند. هنگامی که رئیس جمهور ایالات متحده، Trump کره شمالی را تهدید می کند، وحشتناک است. یک جنگ هسته ای در شبه جزیره کره آغاز شد و می توانست "دود و دود کافی برای تهدید جمعیت جهانی" را فراهم کند.[47] بنابراین او واقعا موجودیت انسان را تهدید می کند.

فقط باید به اصطلاح "روز قیامت" ساعت را بررسی کنید تا ببینید که چقدر فوری است که ما اکنون عمل می کنیم.[48] بسیاری از افراد آگاه ، به طور کلی تسلیم روایتی شده اند که همه را در کره شمالی شیطانی می کند. صرف نظر از اعتقادات سیاسی ، باید در مورد بحث فعلی در مورد این موضوع تجدید نظر کرده و از نو قالب بندی کنیم ایالات متحده بحران - تشدید تنش در واشنگتن. این نیازمند دیدن "غیر قابل تصور" است، نه به عنوان یک رویداد جداگانه، بلکه به عنوان یک نتیجه ی اجتناب ناپذیر از جریان های تاریخی خشونت آمیز امپریالیسم و ​​سرمایه داری در طول زمان - نه تنها "دیدن"، بلکه در تلاش است تا به گونه ای اساسا ما را تغییر دهد تمایل به خشونت.

یادداشت.

[1] برتراند راسل مقالات بی نظیر (سیمون و شوستر، 1950)

[2] "پایگاه های نظامی ایالات متحده در پایگاه های نظامی ژاپن"

[3] Cumings، محل کره در خورشید: یک تاریخ مدرن (WW Norton، 1988) p. 477

الکس بخش، "کره جنوبی می خواهد ایالات متحده را به ایستگاه سلاح های هسته ای در کشور بسپارد. این یک ایده بد استبورسی (5 سپتامبر 2017).

[4] الکس لاکی، "ایالات متحده سومین ناو هواپیمابر را به اقیانوس آرام حمل می کندخودی کسب و کار (5 ژوئن 2017)

[5] بریجت مارتین "THAAD Conundrum" ماه جائه در: رئیس جمهور "Candlelight" کره جنوبی با مخالفت شهروندان قوی در مورد موشکی مواجه استآسیا و اقیانوسیه مجله: تمرکز ژاپن 15: 18: 1 (15 September 2017).

[6] جین پرلز، "برای چین، یک سیستم دفاع موشکی در کره جنوبی یک فریب خورده استنیویورک تایمز (8 ژوئیه 2016)

[7] بروس کلینگنر، "کره جنوبی: اقدامات درست برای اصلاحات نظامی، "بنیاد میراث" (19 اکتبر 2011)

[8] الیور هولمز، "با وجود بحران کره شمالی، ایالات متحده و کره جنوبی اقدامات نظامی زیادی انجام داده اندگاردین (11 اوت 2017)

[9] "سیستم هشدار و کنترل هوافضا ژاپن (AWACS) ارتقاء ماموریت محاسبات (MCU)،"آژانس همکاری امنیتی دفاع (26 سپتامبر 2013)

[10] Hans M. Kristensen، Matthew McKinzie، and Theodore A. Postol، "چگونه مدرن سازی نیروی هسته ای آمریکا پایداری استراتژیک را تضعیف می کند: سوپر فوسی جبران کمبود شدیدبولتن دانشمندان اتمی (مارس 2017)

یک زیردریایی در آوریل 2017 به منطقه منتقل شد. باربارا استار، زاکری کوهن و براد لندن را ببینید "موشک های موشکی هدایت نیروی دریایی ایالات متحده در کره جنوبی، "CNN (25 آوریل 2017).

باید حداقل دو منطقه در این منطقه داشته باشد. دیدن "Trump می گوید Duterte از دو زیرساخت هسته ای ایالات متحده در آب های کره ای: NYT، ”رویترز (24 مه 2017)

[11] داکشیانی شانکار، "ماتيس: جنگ با كره شمالي "فاجعه آميز خواهد بود""ABC News (10 Aug 2017)

[12] بروس کومینگز "پادشاهی مظلوم پس از ما بر می گرددLA بار (17 ژوئیه 1997)

[13] دیوید ناکامورا و آنی گریان، "ترامپ در سخنرانی سازمان ملل متحد، "کره شمالی را کاملا از بین می برد" و کیم جونگ را "مرد موشک"واشنگتن پست (19 سپتامبر 2017)

[14] پل اتوود، "کره؟ این همیشه همیشه درباره چین است! " CounterPunch (22 سپتامبر 2017)

[15] دیوید Stockman، "تهدید ایرانی "غم انگیز"Antiwar.com (14 اکتبر 2017)

[16] هاوی واریک، الن ناکشیما و آنا فیفا "تحلیلگران آمریکایی می گویند که کره شمالی اکنون سلاح هسته ای را آماده می کندواشنگتن پست (8 اوت 2017)

[17] بروس کومینگز کره شمالی: کشور دیگری (مطبوعات جدید، 2003) ص. 1

[18] متن مصاحبه "روانپزشک رابرت جی لیتلون در مورد وظیفه به هشدار: ارتباط "Trump" با واقعیت برای همه ما خطرناک است، "دموکراسی اکنون! (13 اکتبر 2017)

[19] اتوود، "کره؟ این واقعا همیشه درباره چین است! " CounterPunch.

[20] Cumings جنگ کره ایفصل 8، بخش "یک مجتمع نظامی-صنعتی"، بند 7th.

[21] Cumings جنگ کره ایفصل 8، بخش "یک مجتمع نظامی-صنعتی"، بند 7th.

[22] آرون دیوید میلر و ریچارد سوکولسکی، "تیاو "محور شر" است، "CNN (26 آوریل 2017) l

[23] "ظلم بوکسور I: طوفان جمع آوری در شمال چین (1860-1900)، "MIT Visual Cultural، وب سایت مجوز Creative Commons:

[24] Cumings جنگ کره ای، فصل 4، پاراگراف 3rd.

[25] نیک تورس داستان تاریخ نژادپرستی زشت را با این کلمه در می آورد هر چیزی که حرکت می کند کشتن: جنگ واقعی آمریکا در ویتنام (Picador، 2013)، فصل 2.

[26] برای مقاله اصلی نمادین خشونت آمیز، به Hanson W. Baldwin مراجعه کنید، "مهارت کره: قرمز"، "قدرت برای ارزیابی نیازهای دفاع در برابر تهاجم ناگهانی"، " نیویورک تایمز (14 ژوئیه 1950)

[27]  Tomohiro Osaki، "رژیم صهیونیستی اولین قانون ژاپن را برای جلوگیری از سخنان تنفرآمیز گذراندژاپن تایمز (24 مه 2016)

[28] جولیا لاول، "The Yellow Peril: Dr Fu Manchu & the Rise of Chinaphobia نوشته کریستوفر فرایلینگ - مرورگاردین (30 اکتبر 2014)

[29] کریستین هنگ، "جنگ با ابزارهای دیگر: خشونت حقوق بشر در کره شمالیآسیا و اقیانوسیه مجله: تمرکز ژاپن 12: 13: 2 (30 مارس 2014)

[30] لوکاس تاملینسون و آکسفورد، ""محور شرارت "هنوز زنده است به عنوان کره شمالی، ایران موشک ها، تحریم ها را تحریم می کند، "فاکس نیوز" (29 ژوئیه 2017)

جیم فولر، "4th بهترین حالت اتحادیه آدرس: 'محور شر، واشنگتن پست (25 ژانویه 2014)

[31] کارولین نورما زنان راحت ژاپنی و برده جنسی در جنگ های چین و اقیانوس آرام (Bloomsbury، 2016)، نتیجه گیری، بند 4th.

[32] تسا موریس سوزوکی، "شما نمی خواهید بدانید در مورد دختران؟ "زنان راحت"، نیروهای نظامی ژاپنی و متحدان در جنگ آسیا و اقیانوس آرام " آسیا و اقیانوسیه مجله: تمرکز ژاپن 13: 31: 1 (3 اوت 2015).

[33] جان وست داور شکست در دست گرفتن: ژاپن در پی جنگ جهانی دوم. (نورتون، 1999)

[34] Katharine HS Moon، "روسپیگری نظامی و نظامی آمریکا در آسیا" آسیا و اقیانوسیه مجله: تمرکز ژاپن جلد 7: 3: 6 (12 ژانویه 2009)

[35] نورما زنان راحت ژاپنی و برده جنسی در جنگ های چین و اقیانوس آرام، فصل 6، آخرین بخش بخش تحت عنوان "قربانیان بازداشت شده تا پایان عمر".

[36] Cumings جنگ کره ای، بخش 5، بخش دوم تا آخرین بند اول بخش قبل از "جنوب غربی کره در حین دولت نظامی".

[37] جان وست داور، "سیستم سان فرانسیسکو: گذشته، حال، آینده در روابط ایالات متحده، ژاپن و چینآسیا و اقیانوسیه مجله: تمرکز ژاپن 12: 8: 2 (23 فوریه 2014)

[38] اتوود "کشور کره؟ این همیشه همیشه درباره چین است!CounterPunch

[39] Cumings جنگ کره ایفصل 8، بخش "یک مجتمع نظامی-صنعتی"، بند 6th.

[40] Cumings جنگ کره ایفصل 8، بخش "یک مجتمع نظامی-صنعتی"، بند 9th.

[41] Cumings جنگ کره ای، فصل 1، پاراگراف 3rd.

[42] Cumings کره شمالی: کشور دیگری فصل 4، پاراگراف 2nd.

[43] Cumings، "تاریخ مرگ کره" بازبینی کتابهای لندن 39: 10 (18 May 2017).

[44] Cumings مکان کره در خورشید: یک تاریخ مدرن، ص 238.

[45] Cumings جنگ کره ای، فصل 5، "شورشی چویی".

[46] Cumings کره شمالی: کشور دیگری، فصل 2، "تهدیدات هسته ای آمریکا"، آخرین بند.

[47] بروس کومینگز، "تاریخ کشته شدن کره" بازبینی کتابهای لندن (18 مه 2017). این Cumings 'بهترین مقاله مختصر اما کامل، مختصر در تاریخ کره ای به عنوان مربوط به بحران کنونی است.

[48] بولتن دانشمندان اتمی

 

~~~~~~~~~

جوزف استریر دانشیار موسسه فناوری ناگویا در ژاپن است.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی