نوشته پیتر ماس، رهگیرینوامبر 7، 2022
جنگ در عراق و افغانستان نسلی از جانبازان را افراطی کرد که بسیاری از آنها به دلیل فتنه و جنایات دیگر محاکمه می شوند.
ناتان بدفورد فارست یکی از تهاجمیترین ژنرالهای نسل خود بود و پس از پایان خدمت سربازیاش به طرز تلخی، به خانه خود در تنسی رفت و راهی جدید برای جنگیدن پیدا کرد. فارست یک ژنرال شکست خورده در ارتش کنفدراسیون، به کوکلوکس کلان پیوست و به عنوان اولین "جادوگر بزرگ" نام گرفت.
فارست در اولین موج کهنه سربازان آمریکایی بود که پس از بازگشت به خانه به ترور داخلی روی آوردند. پس از آن نیز اتفاق افتاد جنگ جهانی اول و دوم، پس از جنگ کره و ویتنام - و این بعد از جنگ در عراق و افغانستان اتفاق می افتد. دادگاه فتنه که اکنون در واشنگتن دی سی برگزار می شود، شامل پنج متهم متهم به تلاش برای براندازی دولت در 6 ژانویه 2021 است و چهار نفر از جمله کهنه سربازان هستند. استوارت رودز، که شبه نظامیان سوگند را تأسیس کرد. در ماه دسامبر، دادگاه دیگری برای فتنه گران برای پنج نفر از شبه نظامیان پسران مغرور - که چهار نفر از آنها در ارتش خدمت می کردند - تعیین شد.
نکته اینجا این نیست که همه یا بیشتر جانبازان خطرناک هستند. کسانی که درگیر افراط گرایی راست افراطی هستند، کسری از بیش از 18 میلیون آمریکایی هستند که در نیروهای مسلح خدمت کرده اند و بدون تن دادن به خشونت سیاسی به زندگی غیرنظامی بازگشته اند. بر اساس گزارش ها، از 897 نفری که پس از قیام 6 ژانویه متهم شدند، 118 نفر دارای سابقه نظامی هستند. برنامه در مورد افراط گرایی در دانشگاه جورج واشنگتن نکته این است که تعداد نسبتاً کمی از جانبازان به لطف احترامی که از خدمت سربازی آنها ناشی می شود، تأثیر زیادی بر خشونت برتری طلبان سفیدپوست دارند. در حالی که آنها از انبوه دامپزشکان مطیع قانون دورتر هستند، آنها قطب خیمه وحشت داخلی هستند.
مایکل جنسن، محقق ارشد در مطالعه تروریسم و پاسخ به تروریسم در دانشگاه مریلند، خاطرنشان کرد: «وقتی این افراد درگیر افراطگرایی میشوند، به بالاترین رتبهها میرسند و در جذب افراد بیشتر برای هدف بسیار مؤثر هستند». .
این نتیجه آن است که جامعه ما به یک ارتش عظیم احترام می گذارد و در فواصل زمانی منظم به جنگ می رود: 50 سال گذشته ترور راست افراطی تحت سلطه مردانی با پیشینه نظامی بوده است. از همه بدنام تر، تیموتی مک وی، کهنه سرباز جنگ خلیج فارس بود که بمب اوکلاهاما سیتی را در سال 1995 منفجر کرد که منجر به کشته شدن 168 نفر شد. اریک رودولف، دامپزشک ارتش بود که در المپیک 1996 آتلانتا و همچنین دو کلینیک سقط جنین و یک کافه همجنسگرایان بمبها را کار گذاشت. وجود داشت لویی بیم، یک کهنه سرباز ویتنام و کلنسمن که در دهه 1980 تبدیل به یک رویاپرداز تاریک جنبش قدرت سفید شد و در سال 1988 به اتهام فتنه محاکمه شد (او به همراه 13 متهم دیگر تبرئه شد). لیست تقریباً بی پایان است: یک بنیانگذار از بخش نئونازی Atomwaffen یک دامپزشک بود، در حالی که بنیانگذار پایگاه، یک گروه دیگر نئونازی، یک پیمانکار اطلاعاتی برای ارتش آمریکا در عراق و افغانستان. و مردی که مورد حمله قرار یک دفتر افبیآی در سینسیناتی پس از تفتیش ماموران فدرال در خانه مار-آ-لاگو، رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ در ماه اوت، - حدس زدید - یک کهنه سرباز بود.
در کنار خشونت، چهرههای کلیدی در سیاست راست افراطی از ارتش میآیند و به خدمات دوران جنگ خود میبالند، مانند ژنرال سابق مایکل فلین، که به عنوان یک مروج برجسته تئوریهای توطئه QAnon و همچنین به عنوان یک مروج مطرح شده است. منکر انتخابات در نیوهمپشایر، ژنرال سابق دونالد بولدوک، کاندیدای حزب جمهوریخواه برای مجلس سنا و منتشرکننده ایدههای دیوانهکننده است که شامل این ایده است که کودکان مدرسهای اجازه دارند به عنوان گربه شناسایی شوند و از جعبههای زباله استفاده کنند (جستجوی اینترنتی «جعبه زباله بولدوک» را انجام دهید). . داگ ماستریانو، نامزد فرمانداری حزب جمهوری خواه، بنا به گزارش هافرد نقطه ایبرای طرح انتخاباتی جعلی ترامپ در پنسیلوانیا، کمپین انتخاباتی او را با تصاویر نظامی زیادی پوشاند که پنتاگون به او گفت برای شماره گیری مجدد
"چرا" این الگو پیچیده است. وقتی جنگها به اندازه جنگهای ویتنام، عراق و افغانستان آغشته به دروغهای سطح بالا و مرگهای بیمعنی است، دلیل خوبی برای کهنهسربازان احساس خیانت توسط دولتشان وجود ندارد. ترک خدمات حتی بدون آن چمدان نیز میتواند فرآیندی پر دردسر باشد. پس از سالها حضور در موسسهای که نظم و معنا را به زندگیشان میآورد - و دنیا را در یک دوتایی ساده از خیر در مقابل شر تعریف میکرد - کهنهسربازان میتوانند در خانه احساس سرخوردگی کنند و آرزوی هدف و رفاقتی که در ارتش داشتند. در نقش جک مورفی، کهنه سرباز نیروهای ویژه که روزنامه نگار شد نوشت از رفقای او که در قانون و دیگر ذهنیتهای توطئهآمیز افتادند، «شما میتوانید بخشی از جنبش افراد همفکر باشید، در جهانبینی که با آن راحت شدهاید با شرارت میجنگید. اکنون می دانید که چرا آمریکا را به رسمیت نمی شناسید، نه به این دلیل که از ابتدا پیش فرض احمقانه ای نسبت به آن داشتید، بلکه بیشتر به این دلیل که توسط یک جنایت شیطانی تضعیف شده است.
این مورخ یک پیچش اضافه دارد کاتلین بیلو خاطرنشان می کند: در حالی که نقش جانبازان در ترور داخلی نادیده گرفته می شود، اما آنها تنها کسانی نیستند که از جنگ بی بهره نیستند.
بِلو در مقالهای اشاره کرد: «به نظر میرسد بزرگترین عامل [ترور داخلی] آن چیزی نیست که ما اغلب فرض میکردیم، خواه پوپولیسم، مهاجرت، فقر، قوانین عمده حقوق مدنی باشد». پادکست اخیر. «به نظر می رسد که این عواقب پس از جنگ باشد. این امر نه تنها به دلیل حضور کهنه سربازان و نیروهای فعال در این گروه ها قابل توجه است. اما من فکر میکنم که این بازتاب چیزی بزرگتر است، و آن این است که میزان خشونت از همه نوع در جامعه ما پس از جنگ افزایش مییابد. این معیار شامل مردان و زنان میشود، در میان افرادی که خدمت کردهاند و خدمت نکردهاند، در میان گروههای سنی میشود. چیزی در مورد همه ما وجود دارد که برای فعالیت های خشونت آمیز پس از درگیری بیشتر در دسترس است.»
در سال 2005 به اصطلاح جنگ علیه تروریسم بود تعدیل شده توسط پرزیدنت جورج دبلیو بوش به عنوان "جنگ با تروریست ها در خارج از کشور تا ما مجبور نباشیم با آنها در اینجا در خانه روبرو شویم." طنز این است که آن جنگ ها - که هزینه تریلیون ها دلار و کشته شدن صدها هزار غیرنظامی - در عوض نسلی از متعصبان آمریکایی را افراطی کرد که در سال های آینده بر کشوری که قرار بود از آن محافظت می کردند خشونت اعمال کنند. این یک جنایت حیرت انگیز دیگر است که رهبران سیاسی و نظامی ما باید با انتقام تاریخ مواجه شوند.