تولسی گابارد، نماینده سه دوره کنگره از هاوایی، عضو کمیته‌های نیروهای مسلح و امور خارجه، قانون پیشنهاد کرده است هر گونه کمک ایالات متحده به سازمان های تروریستی در سوریه و همچنین به هر سازمانی که مستقیماً با آنها کار می کند، ممنوع می شود. به همان اندازه مهم، فروش نظامی ایالات متحده و سایر اشکال همکاری نظامی با سایر کشورهایی که تسلیحات یا کمک های مالی به آن تروریست ها و همکاران آنها ارائه می کنند، ممنوع می شود.

گابارد "قانون تسلیح تروریست ها را متوقف کنید" برای اولین بار در کنگره، سیاست ایالات متحده در قبال درگیری در جنگ داخلی سوریه را به چالش می کشد که باید زنگ خطر را از مدت ها قبل به صدا در می آورد: در سال 2012-13، دولت اوباما به متحدان سنی خود، ترکیه، عربستان سعودی و قطر کمک کرد تا تسلیحات به سوریه ارائه دهند. و گروه های مسلح غیر سوری برای برکناری رئیس جمهور بشار اسد از قدرت. و در سال 2013، دولت شروع به ارائه تسلیحات به گروه‌هایی که سیا می‌دانست «نسبتاً میانه‌رو» ضد اسد هستند، آغاز کرد - به این معنی که آنها درجات مختلفی از افراط گرایی اسلامی را در خود جای دادند.

این سیاست، که ظاهراً با هدف کمک به جایگزینی رژیم اسد با جایگزینی دموکراتیک تر انجام می شود، در واقع به ایجاد امتیاز القاعده در سوریه کمک کرده است. جبهه النصره به تهدید غالب برای اسد.

حامیان این سیاست تامین تسلیحات بر این باورند که این امر به عنوان عقب نشینی علیه نفوذ ایران در سوریه ضروری است. اما این استدلال از موضوع واقعی مطرح شده توسط تاریخ سیاست دور می زند.  سیاست دولت اوباما در سوریه عملاً منافع ایالات متحده را که قرار بود سنگ محک "جنگ جهانی علیه تروریسم" باشد، یعنی ریشه کن کردن القاعده و گروه های تروریستی آن، فروخت. ایالات متحده در عوض منافع ایالات متحده در مبارزه با تروریسم را تابع منافع متحدان سنی خود قرار داده است. با انجام این کار به ایجاد یک تهدید تروریستی جدید در قلب خاورمیانه کمک کرده است.

سیاست تسلیح گروه‌های نظامی متعهد به سرنگونی دولت بشار اسد در سپتامبر 2011 آغاز شد، زمانی که باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا از سوی متحدان سنی خود -ترکیه، عربستان سعودی و قطر- تحت فشار قرار گرفت تا تسلیحات سنگین برای مخالفان نظامی اسد فراهم کند. آنها مصمم به تأسیس بودند. ترکیه و رژیم های خلیج فارس از ایالات متحده می خواستند که سلاح های ضد تانک و ضد هوایی در اختیار شورشیان قرار دهد. به گفته یک مقام سابق دولت اوباما درگیر مسائل خاورمیانه است.

اوباما از ارائه سلاح به مخالفان خودداری کرد اما او موافقت کرد که کمک لجستیکی پنهانی ایالات متحده را ارائه دهدn اجرای کمپین کمک نظامی برای تسلیح گروه های مخالف. دخالت سیا در تسلیح نیروهای ضد اسد با ترتیب دادن ارسال تسلیحات از انبارهای رژیم قذافی که در بنغازی ذخیره شده بود آغاز شد. شرکت های تحت کنترل سیا این سلاح ها را از بندر نظامی بنغازی به دو بندر کوچک در سوریه با استفاده از پرسنل سابق ارتش آمریکا برای مدیریت تدارکات، به عنوان گزارشگر تحقیق، ارسال کردند. جزئیات سای هرش در سال 2014. بودجه این برنامه عمدتاً از سوی سعودی ها تامین می شد.

گزارش آژانس اطلاعات دفاعی که در اکتبر 2012 از طبقه بندی خارج شده بود فاش کرد که محموله در اواخر اوت 2012 شامل 500 تفنگ تک تیرانداز، 100 آر پی جی (نارنجک انداز راکت انداز) به همراه 300 گلوله آرپی جی و 400 هویتزر بود. این گزارش گزارش داد که هر محموله اسلحه شامل ده کانتینر حمل و نقل بود که هر کدام حدود 48,000 پوند محموله را در خود جای داده بودند. این نشان می دهد که محموله کل تا 250 تن سلاح در هر محموله وجود دارد. حتی اگر سیا فقط یک محموله در ماه سازماندهی می کرد، محموله های تسلیحاتی در نهایت به 2,750 تن اسلحه می رسید که از اکتبر 2011 تا اوت 2012 به سوریه می رفت. به احتمال زیاد این رقم چند برابر این رقم بود.

محموله های مخفیانه تسلیحات سیا از لیبی در سپتامبر 2012 هنگامی که ستیزه جویان لیبی به ضمیمه سفارت در بنغازی حمله کردند و برای حمایت از عملیات مورد استفاده قرار می گرفت، ناگهان متوقف شد. با این حال، در آن زمان، کانال بسیار بزرگتری برای تسلیح نیروهای ضد دولتی باز شد. سیا سعودی ها را با یکی از مقامات ارشد کرواسی در تماس قرار داد که پیشنهاد فروش مقادیر زیادی اسلحه را داده بود به جا مانده از جنگ های بالکان در دهه 1990. و سیا به آنها در خرید اسلحه کمک کرد از دلالان اسلحه و دولت های چندین کشور دیگر بلوک شوروی سابق.

تسلیحات به دست آمده از برنامه سیا لیبی و کروات ها، سعودی ها و قطری ها به طور چشمگیری تعداد پروازهای هواپیماهای باری نظامی به ترکیه را در دسامبر 2012 افزایش دادند و این سرعت فشرده را برای دو ماه و نیم آینده ادامه دادند. در نیویورک تایمز در مجموع 160 پرواز از این دست تا اواسط مارس 2013 گزارش شده است. رایج ترین هواپیمای باری در حال استفاده در خلیج فارس، ایلیوشین IL-76، می تواند تقریباً 50 تن محموله را در یک پرواز حمل کند که نشان می دهد حدود 8,000 تن سلاح از مرز ترکیه در اواخر سال 2012 و در سال 2013 سرازیر شده است.

یکی از مقامات آمریکایی تماس گرفت سطح جدید تحویل تسلیحات به شورشیان سوری «آب مروارید تسلیحات» است. و یک تحقیق یک ساله شبکه گزارشگری تحقیقی بالکان و پروژه گزارشگری جرایم سازمان یافته و فساد فاش کردند که سعودی ها قصد دارند یک ارتش متعارف قدرتمند در سوریه ایجاد کنند. "گواهی استفاده نهایی" برای سلاح های خریداری شده از یک شرکت اسلحه سازی در بلگراد، صربستان، در می 2013 شامل 500 موشک انداز PG-7VR طراحی شوروی که می تواند حتی تانک های زره ​​پوش سنگین را به همراه دو میلیون گلوله نفوذ کند. 50 پرتاب کننده موشک ضد تانک Konkurs و 500 موشک، 50 توپ ضد هوایی نصب شده بر روی خودروهای زرهی، 10,000 گلوله تکه تکه برای پرتابگرهای راکت OG-7 با قابلیت سوراخ کردن زره های بدنه سنگین. چهار موشک پرتاب چندگانه BM-21 GRAD روی کامیون که هرکدام 40 موشک را در یک زمان با برد 12 تا 19 مایل به همراه 20,000 راکت GRAD شلیک می کنند.

سند کاربر نهایی برای یک دستور دیگر عربستان از همان شرکت صرب، 300 تانک، 2,000 پرتاب کننده RPG و 16,500 راکت انداز دیگر، یک میلیون گلوله برای توپ های ضد هوایی ZU-23-2 و 315 میلیون فشنگ برای انواع تفنگ های دیگر فهرست شده است.

آن دو خرید بود تنها کسری از کل تسلیحات به دست آمده توسط سعودی ها طی چند سال آینده از هشت کشور بالکان. بازرسان متوجه شدند که سعودی‌ها بزرگترین قراردادهای تسلیحاتی خود را با کشورهای بلوک شوروی سابق در سال 2015 انجام دادند و این تسلیحات شامل بسیاری از آنها بود که به تازگی از خطوط تولید کارخانه خارج شده بودند. علاوه بر این، نزدیک به 40 درصد از تسلیحاتی که سعودی‌ها از آن کشورها خریداری کردند، هنوز تا اوایل سال 2017 تحویل داده نشده بود. بنابراین سعودی‌ها قبلاً برای تداوم جنگ متعارف گسترده در سوریه برای چندین سال دیگر قرارداد بسته بودند.

با این حال، مهم‌ترین خرید تسلیحاتی سعودی از بالکان نبود، بلکه از ایالات متحده بود. دسامبر 2013 بود فروش 15,000 موشک ضد تانک TOW آمریکا به سعودی ها با هزینه حدود 1 میلیارد دلار - نتیجه تصمیم اوباما در اوایل همان سال برای لغو ممنوعیت کمک های مرگبار خود به گروه های مسلح ضد اسد. علاوه بر این، سعودی‌ها توافق کرده بودند که این موشک‌های ضد تانک تنها به صلاحدید آمریکا در اختیار گروه‌های سوری قرار گیرد. موشک های TOW در سال 2014 وارد سوریه شدند و خیلی زود وارد سوریه شدند تأثیر عمده ای بر تعادل نظامی دارد.

این سیل تسلیحات به سوریه، همراه با ورود 20,000 جنگجوی خارجی به این کشور – عمدتاً از طریق ترکیه – تا حد زیادی ماهیت درگیری را مشخص کرد. این تسلیحات کمک کرد که گروه سوری القاعده، جبهه النصره (که اکنون به تحریر الشام یا سازمان آزادیبخش شام تغییر نام داده است) و متحدان نزدیک آن تا حد زیادی به قدرتمندترین نیروهای ضد اسد در سوریه تبدیل شوند.و دولت اسلامی را به وجود آورد.

در اواخر سال 2012، برای مقامات آمریکایی مشخص شد که بیشترین سهم از تسلیحاتی که در اوایل سال جاری به سوریه سرازیر شد، به حضور سریع القاعده در این کشور اختصاص داشت. در اکتبر 2012، ایالات متحده مقامات رسمی به این موضوع اذعان کردند برای اولین بار به نیویورک تایمز «بیشتر» تسلیحاتی که در سال گذشته با کمک لجستیکی ایالات متحده به گروه‌های مخالف مسلح در سوریه ارسال شده بود، به «جهادیون اسلامی تندرو» - بدیهی است که به معنای حق النصره سوری القاعده است.

جبهه النصره و متحدانش دریافت کنندگان اصلی این تسلیحات شدند زیرا سعودی ها، ترک ها و قطری ها می خواستند تسلیحات به واحدهای نظامی که بیشترین موفقیت را در حمله به اهداف دولتی داشتند، برود. و در تابستان 2012، جبهه النصره، که توسط هزاران جهادگر خارجی که از طریق مرز ترکیه به کشور سرازیر شده بودند، حمایت می شد. رهبری حملات در مورد دولت سوریه با هماهنگی تیپ های "ارتش آزاد سوریه".

در نوامبر و دسامبر 2012، جبهه النصره شروع به ایجاد "اتاق های عملیات مشترک" رسمی با کسانی که خود را "ارتش آزاد سوریه" می نامند در چندین جبهه جنگ آغاز کرد، همانطور که چارلز لیستر در کتاب خود شرح می دهد. جهاد سوریه. یکی از این فرماندهان مورد علاقه واشنگتن، سرهنگ عبدالجبار العقایدی، افسر سابق ارتش سوریه بود که رهبری چیزی به نام شورای نظامی انقلابی حلب را بر عهده داشت. سفیر رابرت فورد که حتی پس از خروج از سوریه نیز به این سمت ادامه داد. علناً از عقیدی بازدید کرد در می 2013 حمایت ایالات متحده را از او و FSA اعلام کرد.

اما عقیدی و نیروهایش شرکای کوچکتر در ائتلافی در حلب بودند که النصره قوی ترین عنصر در آن بود. این واقعیت آشکار است در یک ویدیو منعکس شده است که در آن عقیدی روابط خوب خود را با مقامات "دولت اسلامی" توصیف می کند و در حال پیوستن به فرمانده اصلی جهادی در منطقه حلب در جشن گرفتن پایگاه هوایی مناق دولت سوریه در سپتامبر 2013 نشان داده می شود.

در اوایل سال 2013، در واقع، «ارتش آزاد سوریه» که هرگز در واقع یک سازمان نظامی با هیچ نیرویی نبود، دیگر اهمیت واقعی در درگیری سوریه نداشت. گروه‌های مسلح جدید ضد اسد استفاده از این نام را حتی به‌عنوان یک «برند» برای معرفی خود، به‌عنوان متخصص برجسته در درگیری مشاهده شد.

بنابراین، زمانی که سلاح‌های ترکیه به جبهه‌های مختلف نبرد رسید، برای همه گروه‌های غیر جهادی فهمیده شد که با جبهه النصره و متحدان نزدیک آن به اشتراک گذاشته خواهد شد. گزارشی از مک کلاچی در اوایل سال 2013، در شهری در شمال مرکزی سوریه، نشان داد که چگونه ترتیبات نظامی بین النصره و تیپ‌هایی که خود را «ارتش آزاد سوریه» می‌نامند، بر توزیع تسلیحات حکومت می‌کند. یکی از آن واحدها، تیپ پیروزی، چند هفته قبل در یک "اتاق عملیات مشترک" با مهم ترین متحد نظامی القاعده، احرارالشام، در یک حمله موفقیت آمیز به یک شهر استراتژیک شرکت کرده بود. یک خبرنگار بازدید کننده شاهد آن بود که تیپ و احرار الشام سلاح های پیشرفته جدیدی را به نمایش گذاشتند که شامل نارنجک های ضد تانک با راکت پرتاب کننده شانه ای RPG27 ساخت روسیه و نارنجک انداز های RG6 بود.

در پاسخ به این سوال که آیا تیپ فتح سلاح های جدید خود را با احرارالشام به اشتراک گذاشته است یا خیر، سخنگوی این گروه پاسخ داد: «البته آنها سلاح های خود را با ما به اشتراک می گذارند. ما با هم می جنگیم.»

ترکیه و قطر آگاهانه القاعده و نزدیکترین متحد آن، احرارالشام را به عنوان دریافت کنندگان سیستم های تسلیحاتی انتخاب کردند. در اواخر سال 2013 و اوایل سال 2014، چندین کامیون اسلحه به مقصد استان هاتای، درست در جنوب مرز ترکیه، توسط پلیس ترکیه توقیف شد. آنها پرسنل اطلاعاتی ترکیه را در هواپیما داشتند. بر اساس شهادت بعدی دادگاه پلیس ترکیه. این استان تحت کنترل احرارالشام بود. در واقع ترکیه به زودی شروع به برخورد با احرارالشام به عنوان مشتری اصلی خود در سوریه کرد فیصل ایتانی، یکی از اعضای ارشد مرکز رفیق حریری شورای آتلانتیک برای خاورمیانه.

یک عامل اطلاعاتی قطری که در حمل سلاح به گروه‌های افراطی در لیبی نقش داشت، یکی از چهره‌های کلیدی در هدایت جریان تسلیحات از ترکیه به سوریه بود. یک منبع اطلاعاتی عربی که در جریان گفتگوهای بین تامین کنندگان خارجی در نزدیکی مرز سوریه در ترکیه در آن سال ها بود، به این روزنامه گفت واشنگتن پست دیوید ایگناتیس زمانی که یکی از شرکت‌کنندگان هشدار داد که نیروهای خارجی در حال ساختن جهادی‌ها هستند در حالی که گروه‌های غیراسلامی در حال نابودی هستند، عامل قطری پاسخ داد: «اگر کمک کند برای القاعده سلاح می‌فرستم».

به گفته الف، قطری ها هم به جبهه النصره و هم به احرار الشام تسلیحاتی وارد کردند منبع دیپلماتیک خاورمیانه دولت اوباما کارکنان شورای امنیت ملی در سال 2013 پیشنهاد شدند ایالات متحده با خروج یک اسکادران از هواپیماهای جنگنده از پایگاه هوایی آمریکا در العدید، قطر، نارضایتی ایالات متحده را از قطر به دلیل تسلیح افراط گرایان در سوریه و لیبی نشان می دهد. با این حال، پنتاگون برای محافظت از دسترسی خود به پایگاه خود در قطر، آن شکل خفیف فشار را وتو کرد.

به گفته هرش، پرزیدنت اوباما خود با نخست وزیر رجب طیب اردوغان به دلیل حمایت دولتش از جهادی ها در یک شام خصوصی در کاخ سفید در ماه مه 2013 با او مواجه شد. او از قول اوباما خطاب به اردوغان نقل می کند: «ما می دانیم که شما با رادیکال ها در سوریه چه می کنید.

دولت به طور علنی به همکاری ترکیه با النصره پرداخت، اما تنها در اواخر سال 2014 به صورت گذرا. گفته شده روزنامه دیلی تلگراف  در لندن گفت که ترکیه «با گروه‌هایی از جمله النصره، صادقانه بگویم، برای یک دوره کار کرده است».

نزدیک‌ترین موردی که واشنگتن به متحدانش در مورد تسلیح تروریست‌ها در سوریه توبیخ عمومی کرد، زمانی بود که جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا از نقش آنها در اکتبر 2014 انتقاد کرد. در اظهارات فی البداهه بایدن در دانشکده کندی دانشگاه هاروارد شکایت کرد که "بزرگترین مشکل ما متحدان ما هستند." او گفت که نیروهایی که آنها به آنها تسلیحات داده بودند "النصره و القاعده و عناصر افراطی جهادی هایی بودند که از سایر نقاط جهان می آمدند."

بایدن سریع عذرخواهی کرد برای این اظهارات، توضیح داد که منظور او این نیست که متحدان آمریکا عمدا به جهادی ها کمک کرده اند. اما سفیر فورد شکایت او را تایید کرد. به بی بی سی گفت"آنچه بایدن در مورد تشدید مشکل افراط گرایی متحدان گفت درست است."

در ژوئن 2013 اوباما تایید کرد اولین کمک مستقیم نظامی مرگبار ایالات متحده به تیپ های شورشی که توسط سیا بررسی شده بود. تا بهار 2014، موشک های ضد تانک BGM-71E ساخت آمریکا از 15,000 موشک به سعودی ها منتقل شد. شروع به ظاهر شدن کرد در دست گروه های منتخب ضد اسد. اما سیا این شرط را تعیین کرد که گروهی که آنها را دریافت می کند با جبهه النصره یا متحدانش همکاری نکند.

این شرط حاکی از آن بود که واشنگتن به گروه‌های نظامی کمک می‌کرد که به اندازه کافی قوی بودند تا استقلال خود را از جبهه النصره حفظ کنند. اما گروه‌هایی که در فهرست سیا از گروه‌های مسلح «نسبتاً میانه‌رو» بررسی‌شده بودند، همگی در برابر تسلط گروه‌های وابسته به القاعده بسیار آسیب‌پذیر بودند. در نوامبر 2014، نیروهای جبهه النصره دو گروه مسلح تحت حمایت سیا، حرکت حزم و جبهه انقلابی سوریه را در روزهای متوالی مورد حمله قرار دادند و تسلیحات سنگین آنها از جمله موشک های ضد تانک TOW و راکت های GRAD را توقیف کردند.

در اوایل مارس 2015، شاخه حرکت حزم حلب خود را منحل کرد و جبهه النصره بلافاصله عکس‌هایی از موشک‌های TOW و سایر تجهیزاتی را که از آن گرفته بودند به نمایش گذاشت. و در مارس 2016، نیروهای جبهه النصره به مقر حمله کردند از لشکر 13 در شمال غربی استان ادلب و توقیف تمامی موشک های TOW آن. اواخر همان ماه، جبهه النصره ویدیویی را منتشر کرد نیروهایش با استفاده از موشک های TOW که به تصرف خود درآورده بود.

اما این تنها راهی نبود که جبهه النصره از بزرگی های سیا بهره مند شد. همراه با متحد نزدیک خود احرار الشام، سازمان تروریستی شروع به برنامه ریزی کرد برای کمپینی برای کنترل کامل استان ادلب در زمستان 2014-15. ترک هرگونه تظاهر به دوری از القاعده، ترکیه، عربستان سعودی و قطر با النصره در ایجاد یک تشکیلات نظامی جدید برای ادلب به نام "ارتش فتح" متشکل از شاخه های وابسته به القاعده و نزدیک ترین متحدان آن کار کردند. عربستان سعودی و قطر سلاح های بیشتری ارائه کرد برای کمپین، در حالی که ترکیه عبور آنها را تسهیل کرد. در 28 مارس، تنها چهار روز پس از آغاز عملیات، ارتش فتح با موفقیت کنترل شهر ادلب را به دست گرفت.

گروه‌های مسلح غیرجهادی که از کمک سیا سلاح‌های پیشرفته دریافت می‌کردند، بخشی از حمله اولیه به شهر ادلب نبودند. پس از تصرف ادلب، اتاق عملیات به رهبری آمریکا برای سوریه در جنوب ترکیه به گروه‌های تحت حمایت سیا در ادلب پیام داد که اکنون می‌توانند در کارزار تثبیت کنترل بر بقیه استان شرکت کنند. به گفته لیسترمحقق بریتانیایی جهادگران در سوریه که با گروه های جهادی و سایر گروه های مسلح، دریافت کنندگان تسلیحات سیا، مانند تیپ فرسان الحق و لشکر 13 ارتباط برقرار می کند. به کمپین ادلب پیوست در کنار جبهه النصره بدون هیچ اقدامی از سوی سیا برای قطع ارتباط آنها.

با شروع حمله ادلب، گروه های تحت حمایت سیا موشک های TOW را به تعداد بیشتری دریافت کردند و اکنون آنها با اثربخشی زیادی از آنها استفاده کرد در برابر تانک های ارتش سوریه این آغاز مرحله جدیدی از جنگ بود که در آن سیاست ایالات متحده حمایت از اتحاد بین گروه‌های «نسبتاً میانه‌رو» و جبهه النصره بود.

اتحاد جدید به حلب منتقل شد، جایی که گروه‌های جهادی نزدیک به جبهه النصره فرماندهی جدیدی به نام فاتح حلب ("فتح حلب") با XNUMX گروه مسلح در استان حلب تشکیل دادند که از سیا کمک می گرفتند. گروه‌های مورد حمایت سیا می‌توانند ادعا کنند که با جبهه النصره همکاری نمی‌کنند، زیرا امتیاز القاعده رسماً در فهرست شرکت‌کنندگان در این فرماندهی نبوده است. اما به عنوان گزارش در مورد دستور جدید به وضوح ضمنی، این صرفا راهی بود برای اجازه دادن به سیا برای ادامه دادن سلاح به مشتریانش، علیرغم اتحاد عملی آنها با القاعده.

اهمیت همه اینها روشن است: سیاست ایالات متحده با کمک به متحدان سنی خود در ارائه سلاح به جبهه النصره و متحدانش و با قیف کردن سلاح های پیچیده به منطقه جنگی که قرار بود به دست النصره بیفتد یا موقعیت کلی نظامی آنها را تقویت کند. تا حد زیادی مسئول گسترش قدرت القاعده در بخش قابل توجهی از خاک سوریه است. به نظر می رسد سیا و پنتاگون آماده تحمل چنین خیانت به مأموریت اعلام شده آمریکا در مبارزه با تروریسم هستند. تا زمانی که کنگره یا کاخ سفید به صراحت با آن خیانت مقابله نکنند، همانطور که قانون تولسی گابارد آنها را مجبور به انجام آن می کند، سیاست ایالات متحده همچنان در تحکیم قدرت توسط القاعده در سوریه شریک خواهد بود، حتی اگر دولت اسلامی در آنجا شکست بخورد.

گرت پورتر یک روزنامه نگار مستقل و برنده جایزه 2012 Gellhorn برای روزنامه نگاری است. او نویسنده کتاب های متعددی از جمله   بحران تولید: داستان ناگفته ترسناک هسته ای ایران (کتابهای Just World، 2014).