آفریقا و مشکل پایگاه های نظامی خارجی

یکی از اعضای نیروی هوایی غانی، نیروی هوایی ایالات متحده C-130J هرکول را نگه می دارد
یکی از اعضای نیروی هوایی غانی، نیروی هوایی ایالات متحده C-130J هرکول را نگه می دارد

از مرکز اف-خاورمیانه، فوریه 19، 2018

در ایجاد اتحادیه آفریقا (AU) در ماه مه 2001، گفتگوها در مورد امنیت بشری و مبارزه با تروریسم، همگی در سطح جهان و در قاره وجود داشت. در آفریقا، تجربه درگیری ها در سیرالئون و منطقه دریاچه های بزرگ، به شدت به مردم قاره و بدن جدید محسوب می شود. به این ترتیب، AU جدیدی شکل گرفت که اقدامات لازم را برای تقویت صلح و امنیت و ایجاد انسجام انسانی به وجود آورد و حتی امکان سازماندهی مداخله در کشورهای عضو را فراهم آورد. ماده چهارم قانون اساسي آمريكا اظهار داشت كه مداخله در يك كشور عضو مي تواند در صورتي كه دولت آن كشور به شدت سركوب جمعيت خود را انجام مي دهد، بتواند آن را تأييد كند. جلوگیری از جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی به صراحت ذکر شده است.

ظرف چند ماه پس از ایجاد AU، سپتامبر 2001 مرکز تجارت جهانی بمب گذاری در نیویورک برگزار شد، و مجبور شد که یک دستورالعمل اضافی را در دستور کار آژانس قرار دهد. در نتیجه، AU برای دهه و نیم گذشته تلاش های زیادی را برای مقابله با تروریسم (در بعضی موارد به ضرر جمعیت ایالتی) متمرکز کرده است. بنابراین هماهنگی در مبارزه با تروریسم بین کشورهای عضو افزایش یافته است و نگران کننده است که آموزش، انتقال مهارت ها و مستقر کردن نیروهای نظامی از قدرت های خارجی - به ویژه ایالات متحده و فرانسه - به دنبال آن بوده است که به طور خاص تهدید اغراق آمیز است. این به طور ناخواسته مجددا اختلاف بین منافع خارجی با قاره ها را مجاز می داند، که اغلب برنامه های خارجی را تحت سلطه می گذارد.

در چند سال گذشته، شکل جدیدی از نقش خارجی در قاره شروع به ایجاد کرده است و این همان چیزی است که ما می خواهیم به عنوان یک چالش برای اتحادیه آفریقا، قاره در کل و روابط میان کشورهای آفریقایی برجسته کنیم. ما در اینجا به پدیده ایجاد پایگاه های مستقر نظامی مستقر در میزبانی کشورهای مختلف آفریقا اشاره می کنیم، که ممکن است بحث شود، برای ما یک چالش از نظر حاکمیت قاره ای است.

مشکل اصلی

پایگاه های استقرار رو به جلو که معمولاً توسط استراتژیست های نظامی به عنوان کاهش "استبداد مسافت" ترویج می شوند ، امکان استقرار رو به جلو نیروها و تجهیزات را فراهم می کنند و امکان پاسخگویی سریعتر و کوتاه شدن مسافت ، به ویژه از نظر نیاز به سوخت گیری را فراهم می کنند. این استراتژی در ابتدا قوت ارتش آمریكا بود - به ویژه پس از جنگ اروپا در اواسط قرن بیستم ، یا جنگ جهانی دوم. همانطور که توسط مستند شده است نیک تورسپایگاه های نظامی ایالات متحده (از جمله سایت های عملیاتی پیشین، مکان های امنیتی مشارکتی و مکان های احتمالی) در آفریقا حداقل حدود پنجاه نفر است. این پایگاه ایالات متحده در دیگو گارسیا، برای مثال، نقش مهمی در حمله 2003 عراق داشته است، با حداقل حقوق پرواز / ضبط مورد نیاز کشورهای دیگر.

پایگاه های ایالات متحده، ترکیبات، تاسیسات بندری و پناهگاه های سوخت در سی و چهار کشور آفریقایی شامل هژمون های منطقه ای کنیا، اتیوپی و الجزایر قرار دارند. واشنگتن تحت پوشش مبارزه با تروریسم و ​​از طریق مشارکت های مشترک، سازمان های امنیتی قاره ای را نفوذ کرده و ایده ایجاد مراکز ارتباطی زمینی را فرا گرفته است. مقامات نظامی آمریکا و سیاست گذاران این قاره را به عنوان یک میدان جنگ در سطح مقدماتی در رقابت علیه چین مشاهده می کنند و از طریق ترویج منطقه گرائی، مقامات آمریکایی با موفقیت از نهادهای قاره ای از جمله AU گریختند. تا به امروز، این هنوز عامل اصلی در درگیری های بین ایالتی در قاره نیست، اما همکاری ایالات متحده مرتب شده است تا کشورهای شرکای خود را برای به اشتراک گذاشتن موضع خود در مورد مسائل خارجی آماده کند. علاوه بر این، ایالات متحده از این پایگاه ها برای انجام فعالیت در قاره های دیگر استفاده می کند؛ هواپیماهای بدون سرنشین از پایگاه چادلی در جیبوتی در یمن و سوریه مستقر شده اند. این امر دولتهای آفریقایی را درگیر درگیری های ناشی از آنها، مناطق یا قاره خود می کند.

بسیاری از ایالت های دیگر به استراتژی ایالات متحده پی بردند، هرچند در مقیاس کوچکتر، به ویژه به دلیل رقابت بین المللی میان قدرت های جهانی (یا قدرت های جهانی در پیشبرد) شدت یافت. این استراتژی پد لیلی اکنون توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرد، روسیهچین، فرانسه و حتی کشورهای کوچکتر مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران. به احتمال زیاد این امر تشدید می شود، به ویژه از آنجایی که پیشرفت های تکنولوژیکی باعث افزایش کارایی و کارایی زیردریایی ها شده است، بنابراین انعکاس کشتی های حامل به عنوان وسیله ای از نمایش قدرت را دشوار می سازد. علاوه بر این، پیشرفت در دفاع موشکی و کاهش هزینه های به دست آوردن چنین تکنولوژی به این معنا است که پرواز های طولانی مدت به عنوان وسیله ای برای بلند کردن استراتژیک خطرناک تر شده اند؛ تعادل جرم و جنایت در بعضی موارد به نفع قدرت دفاعی است.

این پایگاهها، به ویژه آنهایی که توسط قدرتهای جهانی نگهداری میشوند، AU را از اجرای راه حلهای قومی بومی، مخصوصا کسانی که نیازمند همکاری و میانجیگری هستند، کاهش داده است. مالا در این زمینه اهمیت دارد، به ویژه از آنجا که حضور نیروهای فرانسوی مستقر در آنجا برای عملیات برهنه تلاش های جامعه مدنی مالیه را در بر می گیرد تا انصار دین (که اکنون گروه حفاظت از اسلام و مسلمانان) در روند سیاسی است، شورشیان در شمال. به همین ترتیب، امارات متحده عربی پایگاه ها در سومالیالندجنبش سومالی را با عواقب منفی منطقه ای تشویق می کند و رسمی می کند. در دهه های آتی مشکلات مانند این افزایش می یابد، زیرا کشورهایی مانند هند، ایران و عربستان سعودی پایگاه های نظامی را در کشورهای آفریقایی بنا نهند و چون مکانیزم های هماهنگی زیربنایی مانند نیروی مشترک مشترک چند ملیتی در دریاچه چاد حوضه، که موفق بوده اند، در برخورد با شورش های فرامرزی مهارت بیشتری دارند. قابل توجه است که این ابتکارات اغلب تلاش های قاره ای است که توسط دولت های فرامرزی انجام می شود، اغلب در مخالفت با اهداف و برنامه های قدرت های جهانی.

نیازهای زیادی برای آفریقایی ها وجود دارد که از این پیشرفت ها نگران باشند و این تمرکز بر ایجاد پایگاه ها، به دلیل تأثیر آنها بر جمعیت های مختلف کشورها و پیامدهای آن برای دولت و حاکمیت قاره ای است. دیگو گارسیا، مبنایی که روند این پدیده را در آفریقا تنظیم می کند، اثرات بالقوه آن را به شدت نشان می دهد. جمعیت این جزیره به یک فقدان حقوق و آزادی ها کاهش یافته است، و بسیاری از اعضای آن به زور از خانه هایشان حذف شده اند و بیشتر آنها به موریس و سیشل واگذار شده اند. علاوه بر این، حضور این پایگاه اطمینان می دهد که اتحادیه آفریقا نفوذ کمتری نسبت به جزیره دارد؛ هنوز عملا به عنوان یک قلمرو انگلیس حکومت می شود.

به همین ترتیب، "جنگ جهانی علیه تروریسم" همراه با ظهور چین، قدرت های جهانی را به دنبال ورود یا تقویت حضور خود در این قاره با عواقب منفی می دانند. هر دو آمریکا و فرانسه پایگاه های جدیدی را در آفریقا، چین، امارات متحده عربی و عربستان سعودی ایجاد کرده اند. تحت پوشش مبارزه با تروریسم، آنها اغلب منافع دیگری دارند مانند پایگاه های فرانسه در نیجر، که بیشتر تلاش برای حفاظت از منافع فرانسه منابع غنی اورانیوم غنی نیجر.

سال گذشته چین (2017) ساخت پایگاهی در جیبوتی، با عربستان سعودی (2017)، فرانسه و حتی ژاپن (که پایه آن در 2011 ساخته شده است و برنامه هایی برای گسترش آن وجود دارد)، پایه های خود را در کوچک کشور. بندر اسد اریتره توسط ایران و امارات متحده عربی (2015) برای استفاده از پایگاه ها استفاده می شود، در حالی که ترکیه (2017)ارتقاء جزیره Suakin در سودان تحت پوشش حفظ آثار باستانی ترکیه. به طور مشخص، شاخ آفریقا در نزدیکی باته المندان و تنگه هرمز قرار دارد که از طریق آن بیش از بیست درصد تجارت جهانی عبور می کند و از لحاظ نظامی استراتژیک است زیرا کنترل اکثر اقیانوس هند را کنترل می کند. علاوه بر این، قابل توجه است که تقریبا تمام پایگاه هایی که توسط ایالات متحده و فرانسه اداره نمی شوند، پس از 2010 ساخته شده اند، که نشان می دهد که قصد های پشت آن، همه چیز را با برنامه ریزی قدرت و مقابله با تروریسم محدود می کند. امارات متحده عربی پایه در Assabهمچنین در این زمینه اهمیت دارد. ابوظبی برای اعزام نیروهای نظامی و نظامی از طرف امارات متحده عربی و دیگر کشورهای ائتلاف سعودی، برای اعمال ارتش خود در یمن، منجر به پیامدهای شدید بشردوستانه و تکه تکه شدن این کشور شده است.

مبانی و حاکمیت

ساخت این پایگاه های نظامی منجر به حاکمیت ملی و قاره ای شده است. برای مثال، پایگاه امارات متحده عربی در بندر بربالا سومالیوند (2016)، پایان پروژه را برای اطمینان از یک متحد سومالی اعلام کرد. در حال حاضر، Somaliland یک نیروی امنیتی نسبتا قوی دارد؛ ساخت و ساز پایه و حمایت بعدی توسط امارات متحده عربی اطمینان حاصل خواهد کرد که موگادیشو قادر نخواهد بود کنترل Hargeisa را گسترش دهد. این امر به احتمال زیاد منجر به درگیری بیشتر خواهد شد، به خصوص به این خاطر که Puntland شروع به تثبیت استقلال خود می کند و الشباب از این تفاوت ها برای افزایش نفوذ خود استفاده می کند.

علاوه بر این، پایگاه Assab امارات متحده عربی همراه با محاصره جاری قطر، تهدید کرده است که مجددا درگیری مرزی اریتره-جیبوتی، از آنجایی که تصمیم جیبوتی برای قطع ارتباط با قطر به سبب ارتباط نزدیک آن با ریاض، دوحه را از صلحبانان خود خارج کرد (2017)؛ در حالی که پشتیبانی امارات از اریتره، آسمارا را جلب کرد تا نیروهای خود را به جزایر دویمیرا باز گرداند، که سازمان ملل متحد آن را به جیبوتی اختصاص می داد.

علاوه بر این، این مسابقه برای ایجاد پایگاه ها (همراه با سایر برنامه های ژئوپلیتیک)، دیده شده است که کشورهای غربی اغلب از نیروهای مردمی آفریقایی حمایت می کنند (بدیهی است، با توجه به این که برخی از این ایالت های خارجی دیکتاتور هستند)، به این ترتیب سوء استفاده از حقوق بشر و تلاش های قاره ای پیدا کردن راه حل مثلا مثال جاری لیبی فعلی، کشورهایی مانند مصر و روسیه از خاندان عمومی خلیفه حفتار حمایت می کنند که در پی پیروزی او قول داده است که حقوق بنیادین را بپذیرد. این باید نگرانی بزرگی باشد زیرا آن را تضعیف می کند، هم AU و هم طرح های محله ای که در تلاش برای حل و فصل اختلاف هستند.

AU و پایگاه

این روند در آینده تهدید می کند که حاکمیت مستقل آفریقایی اتحادیه آفریقا، به ویژه از آنجایی که تأثیر مستقیم قدرت های خارجی در قالب این پایگاه های لیلی پدری، تهدید می کند که الزامات بیشتر درگیری های بین ایالتی را تهدید کند. تنش در اتیوپی در پاسخ به میزبانی پایگاه های متعدد اریتره افزایش یافته است، در حالیکه هر دو کشورمخالفت به پایگاه Berbera در سومالیلند. ارتقاء در معرض بازو در این کشورها اطمینان حاصل خواهد کرد که درگیری های بین ایالتی، مانند بین اتیوپی و اریتره، بی ثبات تر می شود و توانایی AU را برای متقاعد کردن ایالت ها برای مذاکره با یکدیگر تضعیف می کند. نگران کننده است که حقوق پایه ای اغلب همراه با بسته های مقابله با چند میلیارد دلار اسلحه است. اینها نه تنها اطمینان حاصل می کنند که درگیری های بین ایالتی، مانند بین اتیوپی و اریتره، مسیری خشونت آمیز و ویرانگرتری را دنبال می کنند، بلکه این که رژیم ها بار دیگر قادر به خشونت علیه مخالفت خود در میان جمعیت خود هستند. این «ارتقاء اقتدارگرا» عامل مهمی بود که باعث ایجاد مشکل جداییطلبی شد که AU از زمان آغاز فعالیتش درگیر بود.

علاوه بر این، همانطور که مشاهده می شود با استفاده از پایگاه امداد Assab برای استقرار نیروهای نظامی در یمن مشاهده می شود، آفریقا به طور فزاینده ای به عنوان یک مکان در حال پیاده سازی برای اعزام سربازان به دیگر عرصه های درگیری استفاده می شود. به طور مشخص، امارات متحده عربی، در 2015، به دنبال آن بودند بازوی قوی جیبوتی به امارات و ائتلاف اجازه می دهد که استفاده از قلمرو خود را به عنوان پایه ای برای عملیات یمن انجام دهد. جیبوتی و ابوظبی پس از آن روابط دیپلماتیک را قطع کردند، اما امارات متحدۀ عربی جایگزین آن را در اریتره یافت.

AU باید ظرفیت خود را افزایش دهد (یک چالش به طور کلی) تمرکز قوی تر در جلوگیری از استثمار خارجی و درگیری های بین ایالتی - تهدیدات مهم تر نسبت به تروریسم. این نهاد موفقیت های زیادی در مبارزه با ستیزه جویان بازیگران غیر دولتی داشته است، به خصوص در زمینه ارتقای هماهنگی دولت های منطقه ای. نیروی مشترک چند ملیتی بین ایالت های حوضه دریاچه چاد و G5 Sahel (مالزی، نیجر، بورکینافاسو، موریتانی، چاد) گامی خوبی در جهت حل مسائل منطقه ای برای مبارزه با تروریسم است، اگر چه هنوز هم باید با تمرکز بیشتری همراه شوند بر روی گنجاندن حتی با G5 ساحل، که هماهنگی میان پنج کشور مربوطه سائلیان را ایجاد کرده است، نگهداری از پایگاه های مستقر در فرانسه در این کشورها، اطمینان داد که پاریس تا حد زیادی بر شکل گیری، ساختار و اهداف این نیرو تأثیر گذاشته است. این امر باعث می شود، به ویژه مالزی، به دلیل آن است که GSIM از مذاکرات کنار گذاشته شده است و این امر سبب می شود که بی ثباتی در شمال باقی بماند. همکاری راهرو Liptako-Gourma میان مالی، نیجر و بورکینافاسو نتایج بهتر را به دست خواهد آورد زیرا فرانسوی ها به طور رسمی در آن دخیل نیستند و به این دلیل که بیشتر به امنیت مرزی بیشتر مربوط به سیاست های دولت داخلی است.

با این حال، مشارکت هایی مانند این ها در جنگ های آینده که تحت تأثیر قدرت های خارجی قرار می گیرند و نیز شامل هژمونی های فرامنطقه ای می شود، دشوار است. این به ویژه به این دلیل است که، بر خلاف مورد این نیروهای مشترک، سازمان های منطقه ای اگر طرفداران قدرت های فرعی منطقه ای باشند، فلج خواهند شد. آیساف نیاز دارد تا میانجیگری و ظرفیت های قهرآمیز خود را بهبود بخشد و یا در صورت لزوم در کنار لیبی قرار گیرد. حتی در بوروندی، که در آن قدرتهای بزرگ قاره ای در برابر دوره پنجم نیرکونزیزا توصیه می شدند، رژیم او هنوز با وجود تهدیدات و تحریم های AU، عملیاتی می کند.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی