در واقع یک مشکل وجود دارد که با شروع جنگ ها حل می شود

والتر کلوفکورن داستانی از 24 سال پیش برای من تعریف می کند: 
"نزدیک به پایان کار من در دره سیلیکون در تولید، من مدیر مواد شرکت Biomation بودم که تحلیلگرهای منطقی می ساخت. (ممکن است هنوز هم یکی از زیرمجموعه های Gould Inc بوده باشیم – برخی دیگر از زیرمجموعه های آن مبتکر قهوه جوش های گران قیمت بدنام، چکش ها و صندلی های توالت بودند، به یاد نمی آورم.) ما با ارتش قراردادی بسته بودیم، تا حدودی شگفت زده شدیم زیرا نتوانستیم دلیل خوبی برای خرید 100 تحلیلگر منطقی 30,000 دلاری ما پیدا کنیم. آنها بیشتر برای طراحی مدارهای مجتمع استفاده می شدند، نه کاری که ارتش انجام می داد. می‌توان از آنها برای تعمیر تجهیزات الکترونیکی استفاده کرد، اما استفاده از اسیلوسکوپ‌های دیجیتال برای فن‌آوران آنها بسیار ارزان‌تر و آسان‌تر بود. ارزیابی صادقانه ما این بود که ما فقط تعدادی را به FAA فروختیم (نمی‌توانستیم بفهمیم که آنها قرار است با آنها چه کنند) و نیروی هوایی نیز می‌خواست تعدادی داشته باشد.

«در هر صورت، من مجبور شدم با محموله درگیر شوم، زیرا من تنها کسی بودم که تجربه ای در مورد رویه های مخفیانه ارتش برای بسته بندی و حمل و نقل داشتم. به اولین تاریخ ارسال نزدیک می شدیم، بنابراین با گروهبان تأمین تماس گرفتم، او را با دقت با ناهار و آبجو کشت داده بودم تا مشکلی در این زمینه وجود نداشته باشد. با این حال، ما با یک تغییر مهندسی اجباری مشکل داشتیم که هزینه ساخت و تعویض بموقع PCB های جدید را برای برآورده کردن برنامه بسیار گران می کرد. و سپس صدام به کویت حمله کرد. بنابراین من گروهبان را صدا کردم و از او پرسیدم (امیدوارم بدون ناامیدی زیاد) آیا شروع درگیری ها بر برنامه ما تأثیر می گذارد. او در کمال آرامش من پاسخ داد که می‌خواهد محموله‌های ما را به تعویق بیندازد، تلاش می‌کرد فرصتی برای تماس با من پیدا کند، او در حال حاضر دیوانه‌وار مشغول بود. من پاسخ دادم که بله، آماده شدن برای تهاجم و تدارک نگه داشتن نیروهای شجاع ما پس از آن، باید کاملاً کاری باشد. (من 18 مایل را دوچرخه سواری می کردم تا با یک تابلو در پشت دوچرخه ام کار کنم که روی آن نوشته شده بود: "با آبجوی ایالات متحده کار می کند، نه نفت خاورمیانه، نه جنگ برای نفت.") او گفت: "جهنم، نه، این نیست. . ما انبارهای پر از وسایلی داریم که به آنها نیاز نداریم یا نمی خواهیم. اکنون که خصومت ها شروع شده است، باید همه آن را به منطقه جنگی ببرم تا بتوانیم اعلام کنیم که در عمل نابود شده است و آن را از کتاب خود حذف کنیم. تقریباً لال بودم، چیزی در موردش زمزمه کردم که ای کاش این را به من نمی گفت.»

<-- شکستن->

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی