نوشته مایا منزز، فیس بوک و توییتر، فوریه 28، 2022
شواهد نکوهنده در آخرین #IPCC این گزارش بسیار بیشتر از اثبات دیگری از سقوط یک سیاره را برجسته می کند. به طور قطع در زمان امپریالیسم مرزی و انرژی گروتسک، برتری و سرمایه داری می گوید که انترناسیونالیسم طبقه کارگر تنها راه بقا است.
ناهماهنگی شناختی خیره کننده است. لهستان قلعه اروپا را تقویت می کند در حالی که سیاه پوستان در اوکراین از قطار خارج می شوند و رها می شوند تا بمیرند. بمب های کانادایی بر یمن می بارید که توسط ما به عربستان سعودی می رسد #دختر گلدسته در حالی که تمام درخواست های پناهندگی در کانادا برای استقبال از مدعیان سفیدپوست به حالت تعلیق درآمده است.
زبان استقبال از پناهندگان جدید از میان جمعیتی متولد می شود که یا به طور سعادتمندانه ناآگاه هستند یا عمداً ناآگاه هستند که بزرگترین بحران پناهجویان در طول زندگی ما دهه هاست از مدیترانه تا آمریکای جنوبی و فراتر از آن در حال وقوع است. معماران این بحران مداخله غرب و بیثباتی سیاسی در خارج از کشور هستند که عمداً توسط امپریالیسم انرژی، سودجویی در معادن و احتکار ثروت و زمین خصوصی ایجاد شده است. این فراموشی راهبردی با تاکید در همه سطوح دولت و سیاست خارجی تقویت می شود که جابجایی تنها در صورتی مهم است که حیات اقتصاد سوخت فسیلی و سلطه غرب در خطر باشد. در همین راستا، ما از شواهد موجود در گزارش IPCC استقبال میکنیم و قاطعانه معتقدیم که تجارت اسلحه ما منجر به مرگ میلیونها انسان بیگناه از یمن گرفته تا افغانستان تا فلسطین شده است و قدرت نظامی کامل دولت را بر سر مدافعان سرزمینهای بومی و رهبران جنبش سیاهپوستان از بین میبرد. در ضعیف ترین نشانه سازمان - ارتباطی با هرج و مرج آب و هوا ندارد.
این بیارزشسازی زندگی و چارچوببندی مجدد هرجومرج/همبستگی اقلیمی از طریق دریچه ناسیونالیسم، فردگرایی و حفاظت از اقتصاد سوخت فسیلی، راهپیمایی مرگ به سوی برتری و سلطه امپریالیستی است. این افراد کارگر را در مقابل یکدیگر قرار می دهد تا با جنگ میلیاردرها و منافع آنها مبارزه کنند. این کار را به قیمت توانمندسازی، بسیج اجتماعی و سیاسی طبقه کارگر، مردم فقیر و تحت ستم در سراسر جهان انجام می دهد. این عمدی است و استراتژیک است و باید با همه چیزهایی که در اختیار داریم با آن مقابله کرد.
زیرساختهای نفت و گاز آمریکا و کانادا تلاشهای بزرگی را برای حذف همه مقررات/محافظتهای زیستمحیطی که گمانهزنیها و خطوط لوله را گسترش میدهند، آغاز کردهاند، در حالی که جمعیت *یک بار* با سواد آب و هوا آنها را در یک جنون وسواس جنگی ناشی از ناسیونالیستی تشویق میکنند.
چارچوبی برای اقدام اقلیمی که صرفاً بر اصلاحات سرمایهداری متمرکز شده است، نتایجی را به همراه خواهد داشت - یک جامعه نادرست که معتقد است اکوفاشیسم و فردگرایی یک کنش اقلیمی هستند. این که اردوگاههای تبعید و بازداشت با انرژی خورشیدی و عرقفروشیهای بدون زغالسنگ راهحلهایی هستند، در حالی که ثروتمندان با استفاده از بطریهای آب قابل استفاده مجدد در جوامع سرپوشیده پنهان میشوند، آمازون توسط آمازون خریداری میشود و در سالنهای UNFCCC راهحلی مبتنی بر طبیعت نامیده میشود.
ما باید بین المللی گرایی قوی داشته باشیم که همه اشغال ها، ثروت خصوصی، جنگ امپریالیستی انرژی، جرم انگاری جنبش، سرمایه گذاری در پلیس و راه حل های نادرست آب و هوایی مانند مالکیت زمین های خصوصی را به عنوان حفاظت یا سوزاندن کربن در یک نفس محکوم کند.
خصوصی سازی نهادهای اجتماعی ما که وظیفه رفاه، سلامت و امنیت ما را بر عهده دارند، استناد به هویت ملی استعماری برای دامن زدن به جنگ های امپریالیستی، فراموشی استراتژیک بحران سیاسی فعلی و دستفروشی دیوانه وار سرمایه داری سبز به عنوان راه حلی برای فروپاشی آب و هوا، همه ما را خواهد کشت. آن را به عنوان بخشی از همان بحران عاقلانه نگیرید.
به این فکر فروخته نشوید که کارگرانی که اتفاقاً در اوکراین زندگی می کنند، علیه چیزی بسیج می شوند که در حال حاضر در سرتاسر جهان اتفاق نمی افتد. فکر نکنید که کانادا یک حافظ صلح بزرگ است که قصد مداخله عادلانه و عادلانه در یک موقعیت غیرممکن را دارد. به دروغی که شرکت ها، روسا و میلیاردرها می فروشند فروخته نشوید که سرمایه داری سبز ما را نجات خواهد داد. حتی یک لحظه هم باور نکنید که این زبان استقبال از پناهندگان به جنبش برای همه پناهندگان، مهاجران و آوارگان کمک می کند.
تحلیل سیاسی خود را از این لحظه بسازید که ما در حول و حوش این حقیقت هستیم که تمام آزادی طبقه کارگر و مردم تحت ستم به طور تنگاتنگی در همه فراخوان ها برای اقدام اقلیمی در هم تنیده شده است - زیرا این به خودی خود یک اقدام اقلیمی است. آن را بر اساس شواهد علمی بسازید که مرزها، حبس، پلیس، جنگ و سرمایه داری در جست و جوی ما برای یافتن سیاره ای قابل زندگی، ابرشرورها هستند. پراکسیس همبستگی خود را حول محور تعیین سرنوشت ملت های بومی و توانمندسازی فعال مردم طبقه کارگر و نه پرچم های ملی خود بنا کنید.
ما وظیفه داریم بزرگترین جنبش اجتماعی در طول زندگی خود را ایجاد کنیم. برای آن دسته از ما که در قلب امپراتوری زندگی می کنیم، وظیفه داریم هر دری را باز بگذاریم و هر مسیری را به خوبی روشن کنیم.
ما وظیفه داریم چارچوبی برای اقدامی بسازیم که حتی یک فرد شاغل را در جدول زمانی کل فروپاشی محیطی که مستلزم آن است که سریعتر از آنچه فکر میکردیم حرکت کنیم را پشت سر نگذارد.
مستلزم نظم و انضباط و گفتگوهای سخت است. هیچ مسیری برای ماندن وجود ندارد، فقط بازوهای بهتری از همبستگی و اقدام فراتر از مرزها و در مواجهه با آنها وجود دارد. تعهد خود را به انترناسیونالیسم و بسیج در خیابان ها که جریان سرمایه را مهار می کند و دعوت یکدیگر را برای عمل بالا می برد، دو چندان کنید.
همه برای سیاره و برای یکدیگر. همه شانه ها به دیوار.