10 دلیل عدم دفاع از پلیس باید به جنگ جبران شود

پلیس بسیج

توسط مدهه بنیامین و زولتان گروسمن ، 14 ژوئیه 2020

از زمان قتل جورج فلوید ، ما شاهد افزایش همگرایی "جنگ در خانه" علیه مردم سیاه پوست و قهوه ای با "جنگ های خارج از کشور" هستیم که ایالات متحده علیه مردم کشورهای دیگر انجام داده است. نیروهای ارتش و گارد ملی در شهرهای آمریکا مستقر شده اند ، زیرا پلیس نظامی با شهرهای ما به عنوان مناطق جنگی اشغالی رفتار می کند. در پاسخ به این "جنگ بی پایان" در خانه ، فریادهای رو به رشد و طوفان آمیز برای دفاع از پلیس با درخواست های خنثی کردن جنگ های پنتاگون تکرار شده است. به جای دیدن اینها به عنوان دو خواسته جداگانه اما مرتبط ، باید آنها را با هم پیوند برقرار کنیم ، زیرا خشونت پلیس نژادپرستانه در خیابان های ما و خشونت نژادپرستانه آمریکا مدتهاست که به مردم در سراسر جهان تحمیل شده است ، بازتاب های آینه یکدیگر است.

ما می توانیم با مطالعه جنگ های خارج از کشور ، در مورد جنگ در خانه بیشتر بدانیم و با مطالعه جنگ در خانه اطلاعات بیشتری در مورد جنگ های خارج از کشور کسب کنید. در اینجا برخی از این اتصالات آورده شده است:

  1. ایالات متحده افراد رنگی را در داخل و خارج از کشور می کشد. ایالات متحده بر اساس ایدئولوژی برتری سفیدپوست ، از نسل کشی علیه آمریکایی های بومی گرفته تا حمایت از نظام برده داری بنیان گذاشته شده است. پلیس آمریكا كشته شد مردم 1,000 در سال، به طور نامتناسب در جامعه سیاه و دیگر جوامع رنگ. سیاست خارجی ایالات متحده به طور مشابه مبتنی بر مفهوم برتری سفید "استثنائی آمریکایی" است که در کنار همکاران اروپایی قرار گرفته است. مجموعه جنگ های بی پایان ارتش ایالات متحده در خارج از کشور جنگیده است بدون a امکان پذیر نمی باشد منظره ای از جهان که مردم خارجی را تحریک می کند. وی گفت: "اگر می خواهید یک کشور خارجی پر از مردم سیاه پوست یا قهوه ای را بمباران یا حمله کنید ، همانطور که ارتش ایالات متحده چنین می کند ، ابتدا باید این افراد را شیطنت کنید ، آنها را به انحطاط بکشید ، پیشنهاد کنید که آنها افراد عقب مانده ای هستند که نیاز دارند. نجات یا آدم های وحشی که نیاز به کشتار دارند ، " مهدی حسن روزنامه نگار گفت. ارتش آمریكا مسئولیت مرگ این افراد را بر عهده داشته است صدها هزار نفر مردم سیاه و قهوه ای در سرتاسر جهان و انکار حقوق آنها برای تعیین سرنوشت ملی. استاندارد دوگانه ای که جان سربازان و شهروندان آمریکایی را تقدیس می کند ، اما به افرادی که کشورهایی را که پنتاگون و متحدانش از بین می برند ، بی احترامی می کند بی احترامی است به همان اندازه که برای زندگی سفید پوستان بیش از سیاه و قهوه ای در خانه زندگی می کند ، ریاکارانه است.

  2. همانطور که ایالات متحده با تصرف سرزمین های بومیان به زور ایجاد شد ، آمریکا نیز به عنوان یک امپراتوری از جنگ برای گسترش دسترسی به بازارها و منابع استفاده می کند. استعمار مهاجران "جنگی بی پایان" در داخل بر علیه ملت های بومی بوده است ، که استعمار شدند در حالی که سرزمین های آنها هنوز به عنوان سرزمین های خارجی تعریف شده بود ، تا به زمین های حاصل خیز و منابع طبیعی آنها ضمیمه شود. قلعه های ارتش مستقر در آن زمان در کشورهای بومی معادل پایگاه های نظامی امروزی بودند و مقاومت های بومی همان "شورشیان" اصلی بودند که در راه فتح آمریکایی ها بودند. استعمار "سرنوشت آشکار" در سرزمین های بومی به گسترش امپراتوری خارج از کشور تغییر یافتاز جمله تصرف هاوایی ، پورتوریکو و سایر مستعمرات و جنگ های ضد شورش در فیلیپین و ویتنام. در قرن بیست و یکم ، جنگ های تحت هدایت ایالات متحده ضمن افزایش کنترل بر منابع سوخت های فسیلی منطقه ، خاورمیانه و آسیای میانه را بی ثبات کرده است. پنتاگون دارد از الگوی جنگهای هند استفاده کرد ترساندن افکار عمومی آمریکا با شبح "مناطق قبیله ای بی قانونی" که باید "درهم ریخته شوند" در کشورهایی مانند عراق ، افغانستان ، یمن و سومالی. در همین حال ، زخمی زانو در سال 1973 و استندینگ راک در سال 2016 نشان می دهند که چگونه استعمار شهرک نشین می تواند دوباره در "میهن" ایالات متحده از بین برود. متوقف کردن خطوط لوله نفتی و سرنگونی مجسمه های کلمبوس نشان می دهد که چگونه مقاومت بومی نیز در قلب امپراتوری قابل تجدید است.

  3. پلیس و ارتش هر دو در داخل کشور گرفتار نژادپرستی هستند. با اعتراضات مربوط به موضوع زندگی سیاه ، بسیاری از مردم اکنون در مورد ریشه های پلیس ایالات متحده در گشت های برده همه سفید اطلاعاتی کسب کرده اند. تصادفی نیست که استخدام و ارتقاء در ادارات پلیس ، سفیدپوستان را مورد علاقه تاریخی قرار داده است و افسران رنگی در سراسر کشور همچنان تعقیب قانونی کردن دپارتمان های آنها برای اعمال تبعیض آمیز. همین امر در مورد ارتش نیز صادق است ، جایی که تفکیک تا سال 1948 سیاست رسمی بود. امروز ، افراد رنگی دنبال می شوند تا رتبه های پایین را پر کنند ، اما نه مقام های برتر. استخدام کنندگان ارتش ایستگاه های استخدام را در جوامع رنگی ایجاد می کنند ، جایی که عدم سرمایه گذاری دولت در خدمات اجتماعی و آموزش ، ارتش را به یکی از معدود راه های نه تنها به کار ، بلکه دسترسی به مراقبت های بهداشتی و آموزش رایگان در دانشگاه تبدیل می کند. به همین دلیل است 43 درصد از 1.3 میلیون زن و مرد که وظیفه فعال دارند ، افراد رنگی هستند و بومیان آمریکایی در نیروهای مسلح در این کشور خدمت می کنند پنج بار میانگین ملی اما بخشهای بالای ارتش تقریباً منحصراً یک باشگاه سفیدپوست (فقط از 41 فرمانده ارشد هستند) دو تا سیاه هستند و فقط یکی زن است). در دوران ترامپ ، نژادپرستی در ارتش در حال افزایش است. A 2019 بررسی دریافتند که 53 درصد از خدمتگزاران رنگ گفتند که نمونه هایی از ناسیونالیسم سفید یا نژاد پرستی ایدئولوژیک رانده شده در میان نیروهای خود را دیده اند ، این رقم نسبت به همان نظرسنجی در سال 2018 به طور قابل توجهی افزایش یافته است. شبه نظامیان راست راست تلاش کرده اند که هر دو نفوذ به ارتش و با پلیس برخورد کرد.

  4. از نیروهای پنتاگون و سلاح های "مازاد" در خیابان های ما استفاده می شود. درست همانطور که پنتاگون اغلب برای توصیف مداخلات خارجی از زبان "اقدامات پلیس" استفاده می کند ، پلیس در داخل ایالات متحد نظامی می شود. هنگامی که پنتاگون در دهه 1990 با سلاح های جنگی که دیگر نیازی به آن نبود ، به پایان رسید. "برنامه 1033" را ایجاد کرد. توزیع ناوگان زرهی ، اسلحه زیر ماشین و حتی پرتاب نارنجک به ادارات پلیس. بیش از 7.4 میلیارد دلار تجهیزات نظامی و کالاها به بیش از 8,000 آژانس اجرای قانون منتقل شده اند - تبدیل پلیس به نیروهای اشغالگر و شهرهای ما به مناطق جنگی. ما این مسئله را به وضوح در سال 2014 و در نتیجه قتل مایکل براون مشاهده کردیم ، هنگامی که پلیس با وسایل نظامی شلیک خیابان های فرگوسن ، میسوری را ساخت. شبیه عراق اخیراً ، ما شاهد بودیم که این نیروهای نظامی نظامی که علیه شورش جورج فلوید مستقر شده اند ، با بالگردهای نظامی سرباز ، و فرماندار مینسوتا ، استقرار را با "جنگ خارج از کشور" مقایسه کردند. ترامپ دارد نیروهای فدرال مستقر شدند و می خواستم بیشتر ارسال کنید ، به همان اندازه قبلاً از نیروهای وظیفه فعال استفاده می شد علیه چندین اعتصاب کارگری در دهه های 1890 - 1920 ، اعتراض جانبازان ارتش پاداش در سال 1932 ، و خیزش های سیاه در دیترویت در 1943 و 1967 ، در چندین شهر در سال 1968 (پس از ترور دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور) ، و در سال 1992 در لس آنجلس (پس از تبرئه پلیس كه رودنی كینگ را مورد ضرب و شتم قرار داده بود). ارسال سربازانی که برای جنگ آموزش دیده اند ، وضعیت بد را بدتر می کند ، و این می تواند چشم آمریکایی ها را به خشونت تکان دهنده ای که ارتش آمریکا تلاش می کند ، اما غالباً با شکست مواجه است ، باز کند تا اختلافات در کشورهای اشغالی را فرو بکشد. کنگره اکنون ممکن است به آن اعتراض کند انتقال تجهیزات نظامی به پلیس ، و مقامات پنتاگون ممکن است اعتراض کنند استفاده از نیروهای نظامی علیه شهروندان آمریکایی در خانه ، اما آنها به ندرت اعتراض می کنند که اهداف خارجی ها باشند حتی شهروندان آمریکایی که در خارج از کشور زندگی می کنند

  5. مداخلات ایالات متحده در خارج از کشور ، به ویژه "جنگ با ترور" ، آزادی های مدنی ما را در خانه از بین می برد. تکنیک های نظارت که بر روی بیگانگان آزمایش شده است مدت طولانی است که برای سرکوب مخالفت در خانه وارد شده استاز زمان مشاغل در آمریکای لاتین و فیلیپین. در پی حملات یازده سپتامبر ، در حالی که ارتش آمریکا در حال خرید هواپیماهای بدون سرنشین برای کشتن دشمنان آمریکایی (و غالباً غیرنظامیان بی گناه) و جمع آوری اطلاعات در کل شهرها بود ، ادارات پلیس آمریکا شروع به خرید هواپیماهای بدون سرنشین کوچک اما قدرتمند جاسوسی کردند. معترضین Black Lives Matter اخیراً این موارد را دیده اند "چشم در آسمان" جاسوسی بر روی آنها. این فقط یک نمونه از جامعه نظارت است که ایالات متحده از 9 سپتامبر به آن تبدیل شده است. به اصطلاح "جنگ با ترور" توجیهی برای گسترش شگرف قدرتهای دولت در خانه بود - گسترده "داده کاوی" ، باعث افزایش رازداری آژانس های فدرال ، لیست های بدون پرواز برای منع مسافرت ده ها هزاران نفر و دولت گسترده برای جاسوسی از گروه های اجتماعی ، مذهبی و سیاسی ، از کوکرها گرفته تا گرینپیز تا ACLU ، از جمله جاسوسی نظامی از گروه های ضد جنگ. استفاده از مزدوران غیرقابل پاسخگویی در خارج از کشور همچنین استفاده از آنها را در داخل کشور بیشتر می کند ، همانطور که پیمانکاران امنیتی خصوصی بلک واتر از بغداد به نیواورلئان پرواز کرد در پی توفان کاترینا در سال 2005 ، در برابر جامعه ویرانگر سیاه استفاده شد. و به نوبه خود ، اگر پلیس و شبه نظامیان راستگرای مسلح و مزدوران می توانند با مصونیت از مجازات در وطن مرتکب خشونت شوند ، عادی می شود و حتی در هر جای دیگر نیز خشونت بزرگی را امکان پذیر می کند.

  6. Xenophobia و اسلام هراسی در قلب "جنگ با ترور" باعث نفرت مهاجران و مسلمانان در خانه شده است. درست همانطور که جنگ های خارج از کشور با نژادپرستی و تعصب مذهبی توجیه می شود ، آنها همچنین برتری سفید و مسیحی را در خانه تغذیه می کنند ، همانطور که در زندانهای ژاپن-آمریکایی در دهه 1940 و احساسات ضد مسلمانان که در دهه 1980 ظهور کرد ، دیده می شود. حملات یازده سپتامبر موجب جنایات نفرت بر علیه مسلمانان و سیک ها شد ، و همچنین ممنوعیت سفر فدرال که تحریم ورود به ایالات متحده را برای مردم از کل کشورها ، جدا کردن خانواده ها ، محروم کردن دانشجویان از دسترسی به دانشگاه ها و بازداشت مهاجران در زندانهای خصوصی منع کرده است. سناتور برنی سندرز ، نوشته در امور خارجه ، گفت: "هنگامی که رهبران منتخب ، اندیشمندان و شخصیتهای خبری کابلی ، ترس بی امان نسبت به تروریست های مسلمان را ترویج می کنند ، به ناچار جو ترس و سوء ظن را در اطراف شهروندان مسلمان آمریکایی ایجاد می کنند - اقلیمی که عوامفریبی مانند ترامپ می توانند شکوفا شوند. " وی همچنین زنون هراسی را ناشی از تبدیل بحث مهاجرت ما به بحث در مورد امنیت شخصی آمریکایی ها ، محاصره میلیون ها شهروند آمریکایی در برابر مهاجران بدون سند و حتی مستند ، رد کرد. نظامی سازی مرز آمریکا و مکزیکبا استفاده از ادعاهای اغراق آمیز مبنی بر نفوذ مجرمان و تروریست ها ، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و پاسگاه هایی که تکنیک های کنترل اقتدارگرایانه را به "میهن" وارد می کند ، عادی شده است. (در همین حال ، کارکنان گمرک و حفاظت از مرزهای ایالات متحده نیز بودند مستقر در مرزهای عراق اشغالی.)

  7. هم ارتش و هم پول زیادی مبلغی از دلار مالیات دهندگان را در اختیار دارند که باید برای ساختن جامعه ای عادلانه ، پایدار و عادلانه استفاده شود. آمریکایی ها قبلاً با پرداخت مالیات به پلیس و ارتش که آن را به نام ما انجام می دهند در پشتیبانی از خشونت های دولتی شرکت می کنند ، چه آن را متوجه شویم و چه از آن استفاده کنیم. بودجه های پلیس درصد نجومی از بودجه های اختیار شهرها را نسبت به سایر برنامه های مهم جامعه ، اعم از 20 تا 45 درصد بودجه اختیار در مناطق کلانشهر. هزینه سرانه پلیس در شهر بالتیمور برای سال 2020 904 دلار حیرت انگیز است (تصور کنید که هر ساکن با 904 دلار چه کاری می تواند انجام دهد). در سراسر کشور ، ایالات متحده بیش از هزینه دارد دو برابر در مورد "قانون و نظم" همانطور که در برنامه های رفاهی نقدی انجام می شود. این روند از دهه 1980 در حال گسترش است ، زیرا ما بودجه ای را از برنامه های فقر برای مبارزه با جرم ، نتیجه غیر قابل اجتناب این غفلت ، خارج کرده ایم. همین بودجه در بودجه پنتاگون نیز صدق می کند. بودجه نظامی سال 2020 738 میلیارد دلار از مجموع ده کشور بعدی بیشتر است. واشنگتن پست گزارش اگر ایالات متحده همان مقدار از تولید ناخالص داخلی خود را در ارتش خود صرف کند ، همانطور که اکثر کشورهای اروپایی انجام می دهند ، "می توانست یک سیاست جهانی مراقبت از کودکان را تأمین کند ، بیمه درمانی را برای تقریباً 30 میلیون آمریکایی که فاقد آن هستند ، گسترش دهد یا سرمایه گذاری قابل توجهی را در زمینه ترمیم فراهم کند. زیرساخت های کشور. " بستن 800+ پایگاه نظامی در خارج از کشور به تنهایی سالانه 100 میلیارد دلار پس انداز می کند. اولویت بندی پلیس و ارتش به معنای کمبود منابع برای نیازهای جامعه است. حتی رئیس جمهور آیزنهاور هزینه های نظامی در سال 1953 را "سرقت از کسانی که گرسنه هستند و از آنها تغذیه نمی شوند" توصیف کرد.

  8. تکنیکهای سرکوبگرانه که در خارج از کشور استفاده می شوند ، ناگزیر به خانه می آیند. سربازان آموزش دیده اند تا اکثر غیرنظامیان را که در خارج از کشور با آنها روبرو می شوند ، تهدید بالقوه بدانند. وقتی از عراق یا افغانستان برمی گردند ، متوجه می شوند که یکی از معدود کارفرمایانی که اولویت دادن به مشاغل قانونی را به عهده دارد ، ادارات پلیس و شرکت های امنیتی هستند. آنها همچنین نسبتاً ارائه می دهند حقوق بالا ، مزایای خوب و حمایت اتحادیهبه همین دلیل است یکی در پنج افسران پلیس یک جانباز است. بنابراین ، حتی به سربازانی که با PTSD یا سو drug مصرف مواد مخدر و الکل به خانه می آیند ، به جای اینکه از آنها مراقبت کافی شود ، اسلحه داده می شود و آنها را در خیابان بیرون می کشند. جای تعجب نیست مطالعات نشان می دهد که پلیس با تجربه نظامی ، به ویژه کسانی که به خارج از کشور اعزام شده اند ، به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از کسانی که خدمت سربازی ندارند درگیر در حوادث تیراندازی شوند. همین رابطه سرکوب در داخل و خارج از کشور در مورد تکنیک های شکنجه نیز صادق است ، که در طول جنگ سرد به نظامیان و پلیس در سراسر آمریکای لاتین آموزش داده می شدند. آنها همچنین در زندانهای پایگاه هوایی بگرام تحت رهبری ایالات متحده و برای عراقی ها در زندان ابوغریب ، که در آنجا یکی از شکنجه گران تکنیک های مشابهی را انجام داده بود ، از آنها استفاده می شد. نگهبان زندان در پنسیلوانیا. هدف از waterboarding، یک روش شکنجه که به جنگهای ضد شورش در آمریکای بومی و فیلیپین بازمی گردد ، این است که مانع نفس کشیدن شخص شود ، دقیقاً مثل چوخولد پلیس که اریک گارنر یا زانو را به گردن کشته و جورج فلوید را کشته است. #ICantBreathe نه تنها بیانیه ای برای تغییر در خانه است ، بلکه بیانیه ای با پیامدهای جهانی است.

  9. جنگ با مواد مخدر پول بیشتری را به پلیس و ارتش وارد کرده است اما برای افراد رنگین ، در خانه و خارج از کشور ویرانگر بوده است. به اصطلاح "جنگ با مواد مخدر" جوامع رنگی ، بویژه جامعه سیاه را ویران کرده است و منجر به فاجعه بار خشونت اسلحه و زندانی شدن جمعی شده است. افراد رنگی به دلیل جرایم مرتبط با مواد مخدر به احتمال زیاد متوقف می شوند ، جستجو می شوند ، دستگیر می شوند ، محکوم می شوند و به سختی محکوم می شوند. تقریبا 80 درصد از مردم در زندان فدرال و تقریبا 60 درصد از مردم در زندان ایالتی به جرم جرم مواد مخدر سیاه یا لاتینکس هستند. جنگ با مواد مخدر جوامع خارج از کشور را نیز ویران کرده است. در سرتاسر آمریكای جنوبی ، كارائیب و افغانستان در هر دو زمینه تولید مواد مخدر و قاچاق ، جنگ های تحت حمایت آمریكا فقط جرم سازمان یافته و كارتل های مواد مخدر را تقویت كرده و منجر به بروز ظهور خشونت، فساد ، مصونیت از مجازات ، فرسایش حاکمیت قانون و نقض گسترده حقوق بشر. آمریكای مركزی هم اكنون مكان برخی از جهان است شهرهای خطرناککه منجر به مهاجرت گسترده به آمریکا شده است که دونالد ترامپ اسلحه را برای اهداف سیاسی اسلحه کرده است. درست همانطور که پاسخ های پلیس در خانه ، مشکلات اجتماعی ناشی از فقر و ناامیدی را برطرف نمی کند (و غالباً خسارت بیشتری را نسبت به خوبی ایجاد می کند) ، اعزام های نظامی به خارج از کشور اختلافات تاریخی را که معمولاً ریشه در نابرابری های اجتماعی و اقتصادی دارد ، برطرف نمی کنند و در عوض ایجاد می کنند. چرخه خشونت که بحران را بدتر می کند.

  10. ماشینهای لابی حمایت از بودجه صنعت پلیس و جنگ را تقویت می کنند. لابی های اجرای قانون مدت ها است که با استفاده از ترس از جرم و تمایل به سود و مشاغل مورد نیاز پشتیبانان خود ، از پلیس و زندانها در بین سیاستمداران ایالتی و فدرال حمایت می کنند. در میان قوی ترین پشتیبانان اتحادیه های نگهبانان پلیس و زندان هستند که به جای استفاده از جنبش کارگری برای دفاع از افراد ناتوان در برابر قدرتمندان ، از اعضای خود در برابر شکایات وحشیانه جامعه دفاع می کنند. این مجموعه نظامی- صنعتی به طور مشابه از عضله لابی گری خود نیز استفاده می کند تا سیاستمداران از خواسته های آن پیروی کنند. همه ساله میلیاردها دلار از مالیات دهندگان آمریكا به صدها شركت تسلیحاتی صادر می شود ، كه پس از آن کمپین های لابی سازی دست به دست هم می دهند و به دنبال كمك بیشتر به ارتش و فروش تسلیحات در خارج از كشور می روند. آنها خرج کردن سالانه 125 میلیون دلار برای لابی ، و 25 میلیون دلار دیگر در سال برای اهداء به کارزارهای سیاسی. ساخت اسلحه برخی از بالاترین دستمزدهای صنعتی کشور و بسیاری از اتحادیه های آنها (مانند واحد) بخشی از لابی پنتاگون هستند. این لابی ها برای پیمانکاران نظامی نه تنها در بودجه بلکه در ایجاد سیاست خارجی ایالات متحده قدرتمندتر و مؤثر تر شده است. قدرت مجتمع نظامی و نظامی بسیار خطرناک تر شده است حتی از رئیس جمهور آیزنهاور که حتی در سال 1961 هشدار داد این کشور در برابر نفوذ ناخواسته خود ، ملت را ترسید.

هم "دفاع از پلیس" و هم "جنگ مقصر" ، اگرچه بیشتر جمهوریخواهان منتخب و دموکرات های اصلی مخالف مخالف هستند ، از حمایت عمومی برخوردار می شوند. سیاستمداران جریان اصلی مدتهاست از ترساندن نقاشی به عنوان "نرم در جرم" یا "دفاع در برابر نرم" می ترسند. این ایدئولوژی خود پایدار ، این ایده را بازتولید می کند که ایالات متحده به پلیس بیشتری در خیابان ها و نیروهای بیشتری که به جهان احتیاج دارند ، نیاز دارد وگرنه هرج و مرج سلطنت خواهد کرد. رسانه های اصلی سیاستمداران را ترس از ارائه هر نوع دیدگاه متناوب و کمتر نظامی گرا می ترساند. اما قیام های اخیر "پلیس را متوقف کرده" از یک شعار حاشیه به یک گفتگوی ملی تبدیل کرده است ، و برخی از شهرها در حال حاضر میلیون ها دلار از پلیس را به برنامه های جامعه اختصاص می دهند.

به همین ترتیب ، تا همین اواخر ، خواستار کاهش هزینه های ارتش آمریكا سالانه سال تابستانی بزرگ در واشنگتن دی سی بود ، اما تعداد معدودی از دموکرات ها با جمهوریخواهان در صف رای دادن به افزایش عظیم هزینه های نظامی بودند. اما این اکنون تغییر کرده است. باربارا لی ، کنگره ، نمایشی تاریخی ، مشتاقانه را معرفی کرد حل پیشنهاد کاهش 350 میلیارد دلاری کاهش یافته که بیش از 40 درصد بودجه پنتاگون است. و سناتور برنی ساندرز به همراه سایر مترقی ها معرفی کردند یک اصلاحیه به قانون مجوز دفاع ملی برای کاهش 10 درصدی بودجه پنتاگون.

همانطور که می خواهیم نقش پلیس را در جوامع محلی خود بازتعریف اساسی کنیم ، بنابراین باید نقش پرسنل نظامی در جامعه جهانی را نیز کاملاً تعریف کنیم. در حالی که شعار "زندگی سیاه" مهم است را می خوانیم ، همچنین باید زندگی افرادی را که هر روز از بمب های آمریکا در یمن و افغانستان ، تحریم های ایالات متحده در ونزوئلا و ایران و سلاح های آمریکایی در فلسطین و فیلیپین می میرند به یاد بیاوریم. کشته شدن سیاه پوستان آمریکایی به درستی تظاهرات معترض را به دنبال دارد ، که می تواند به گشودن دریچه آگاهی در مورد این افراد کمک کند صدها هزار نفر از زندگی غیر آمریکایی گرفته شده در مبارزات نظامی ایالات متحده. به عنوان بستر جنبش جنبش برای زندگی سیاه می گوید:: "جنبش ما باید با جنبش های رهایی بخش در سراسر جهان گره خورده باشد."

کسانی که اکنون در حال سؤال از یک به طور فزاینده نظامی رویکرد اجرای قانون همچنین باید یک رویکرد نظامی به روابط خارجی را زیر سوال ببرد. همانطور که پلیس غیرقابل پاسخگویی با تجهیزات ضد شورش خطری برای جوامع ما محسوب می شود ، بنابراین یک ارتش بی پاسخ ، تا دندان مسلح و عمدتا مخفی کار می کند ، خطری برای جهان است. دکتر کینگ در طی سخنرانی نمادین ضد امپریالیستی خود ، "فراتر از ویتنام" ، معروف گفت: "من دیگر هرگز نتوانستم صدای خود را علیه خشونت مظلومین در محله یهودی نشین بلند کنم بدون اینکه ابتدا با بزرگترین عامل تأمین خشونت در جهان صحبت کرده باشم امروز: دولت خودم. "

اعتراضات به "دفاع از پلیس" باعث شده است كه آمریكایی ها فراتر از اصلاحات پلیس در دستیابی به امنیت عمومی در فراتر از اصلاحات پلیس باشند. بنابراین ، ما نیز باید با شعار "جنگ Defund" به یک درک جدی امنیت ملی خود بپردازیم. اگر خشونت های بی نظیر دولتی را در خیابان های خود مشاهده کنیم وحشتناک است ، باید به همین ترتیب نسبت به خشونت های دولتی در خارج از کشور احساس کنیم و خواستار واگذاشتن هر دو پلیس و پنتاگون و سرمایه گذاری مجدد آن دلارهای مالیات دهندگان برای بازسازی جوامع در داخل و خارج از کشور هستیم.

 

Medea Benjamin همکاری دارد CODEPINK برای صلح، و نویسنده چندین کتاب ، از جمله در داخل ایران: تاریخ و سیاست واقعی جمهوری اسلامی ایران و هواپیماهای بدون سرنشین: کشتن با کنترل از راه دور

زولتان گروسمن استاد جغرافیا و مطالعات بومی در کالج ایالتی همیشه سبز در المپیا ، واشنگتن است. او نویسنده است اتحادهای غیرممکن: ملل بومی و جوامع سفید برای دفاع از اراضی روستایی میپیوندند، و هماهنگ کننده ادعای مقاومت بومی: ملل بومی اقیانوس آرام با بحران اقلیم روبرو هستند

یک دیدگاه

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی